eitaa logo
﴿شجره طیبه؛ فقهاء، علماء و فضلای حوزه علمیه کرمانشاه﴾
420 دنبال‌کننده
519 عکس
82 ویدیو
6 فایل
کانال مربوط آشنایی با میراث مذهبی و معرفی علمای کرمانشاه علمایی که با؛ تولد/ اصالت/اقامت با کرمانشاه ارتباط داشته باشند راه ارتباط با خادم کانال برای ارائه پیشنهادات و انتقادات و ارائه اطلاعات از فقها،علما و فضلای کرمانشاه https://eitaa.com/nejadi331
مشاهده در ایتا
دانلود
خطای راهبردی تبلیغ! حجت الاسلام احمد اولیایی ما یک خطای راهبردی در تبلیغ داشتیم؛ «تبلیغ خطابی» به جای «زیست مشترک». یعنی گزاره های دینی را دائما از شبکه های تلویزیون، منبر و... مستقیماً و مکرراً بیان کردیم اما زیست مشترک یعنی همزیستی اخلاقی بلند مدت در زندگی روزمره در کنار مردم را فراموش کردیم. شما الان تلویزیون را ببین ... سمت خدا، محفل، معلی، عمو روحانی، سخنرانی های صبحگاهی، شبکه قرآن، در کنار اعزام مبلغ، رادیو معارف، تریبون های نماز جمعه و ... (همه بیان دین به صورت لخت و مستقیم) اما قدم زدن روزمره یک روحانی در محله و سلام کردن به کسبه، اثر دیگری دارد سفری که به روسیه داشتم، یک امام جماعت سنی در بزرگترین مسجد سن پترزبورگ مارا به خود جلب کرد. اصالتا تاجیکی بود. دوساعت با او بودیم. یک گزاره دینی بیان نکرد. فقط ادب و متانت و ناهار و ... نهایتا او را به حرف آوردیم، گفت ایران اینطوری به سمت سکولاریسم می رود. گفتیم چرا؟ گفت «شما گزاره های دینی را دائما به مردم می گویید. اما پیامبر فقط روز جمعه خطبه ای داشت اما در طول هفته با مردم زندگی می کرد.»
﴿قسمت اول﴾ 🎙 گفت‌وگو باآیت الله العظمی شیخ حسن ممدوحی کرمانشاهی www.rezataran.ir گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه‍ ش 🔹 «ما در مدرسهٔ حجّتیه خیلی صدمه خوردیم، فوق‌العاده! وضعیّت مدرسه یک جوری بود که الآن من فکر می‌کنم که ما راستی‌راستی چرا نمردیم یا مثلاً چه‌طور شد که ما از آن‌جا سالم دررفتیم؟! 🔸 مدرسه صاحب نداشت. مرحوم آقای حجّت که به رحمت خدا رفته بود، پسری داشت که صلاحیت برای تولیت مدرسه نداشت. مراجع آن وقت هم مدرسه را رها کرده بودند. سیم‌های برقش همه خراب بود، آب نداشت، در زمستان آبِ کاسه در داخل حجره تا ته یخ زده بود، یعنی حجرهٔ ما مثل فریزر بود، واقعاً می‌گویم، درهای حجره وضعیّتی نداشت، پا که می‌گذاشتیم روی زیلو، پاهایمان یخ می‌کرد، دست‌های ما از سرما ورم می‌کرد. تنها خدمتی که حوزه به ما آن وقت می‌کرد، اوّل عرض کنم که، آخرهای آذر یا اوایل دی پنج مَن زغال می‌خریدند می‌ریختند پشت درِ حجره که این برای زمستان‌تان. خلاصه مصیبتی بود. 🔹 مدرسهٔ حجّتیه خیلی بزرگ است، شاید مثلاً دو سه هکتار است. دستشویی‌ مدرسهٔ حجّتیه هم آن طرفِ مدرسه بود و ما هم این ضلع مدرسه بودیم. کسی که می‌خواست تا دستشویی برود و بیاید، بیست دقیقه طول می‌کشید تا بخواهد برود آن‌جا یک آفتابه بردارد، از آن‌جا بیاورد لب حوض، با آب پر کند و با خود ببرد. بعد، حوضش هم پر از این کرم‌ریزه‌ها بود. اصلاً نمی‌شد. من هم چشمم تراخم گرفت در آن‌جا، که دو سه دفعه هم رفتیم تهران پشت چشم ما را تراشیدند، عمل کردم. یک دفعه هم تو مطبّ دکتر ضعف کردم، نمی‌توانستیم وضو بگیریم.
﴿قسمت دوم﴾ 🎙 گفت‌وگو باآیت الله العظمی شیخ حسن ممدوحی کرمانشاهی www.rezataran.ir گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه‍ ش می‌رفتیم خدمت آقای زنجانی، آقای زنجانی متصدّی مدرسه شده بود، آیةالله ، پدر بزرگوار آیةالله حاج آقا موسی. خُب ایشان هم بسیار مرد شایسته و محتاطی بودند. گفتیم: آقا، ما شب‌ها که مطالعه می‌کنیم، چراغی که روشن است کشش ندارد برای مطالعه کردن. گفتند که: کسی نیست که پول بدهد شما یک مقوّا ببرید بندازید روی لامپ؟! ما این کار را هم کردیم. رفتیم گفتیم: آقا، ما این کار را هم کردیم، فایده ندارد. این‌قدر التماس کردیم تا اجازه دادند لامپ ٦٠ را تبدیل بکنیم به لامپ ١٠٠ و مشغول مطالعه می‌شدیم. این وضع این مدرسه بود. 🔹 یک رخشورخانه‌ای داشت که شما شاید از چند متری‌اش رد می‌شدی بوی رخشورخانه آدم را اذیّت می‌کرد. آن وقت مجبور بودند طلبه‌ها بروند آن‌جا. یک آبِ حوضی داشت معلوم نبود مضاف [است] یا مطلق؛ آن وقت لباس‌ها را آن‌جا می‌شستند، بعد بوی گند می‌داد. 🔸 آن سال هم سالی برفی بود. خیلی برف می‌آمد. مدرسهٔ حجّتیه آب انبارش بیست‌وسه پلّه می‌خورد می‌رفت پایین. ما هم اجازه گرفته بودیم که با آبِ آب‌انبار وضو بگیریم. آقای زنجانی گفت: به شرطی که شما بروید یک آفتابه آب از آب‌انبار بیاورید بیرون، لب باغچه وضو بگیرید! خب ما هم گاهی از اوقات آب خوردن‌مان هم همان بود. با همان هم غذا می‌پختیم. یک کوزه‌ای دست‌مان بود، یک آفتابه هم دست دیگرمان، برویم پایین بیست‌و‌سه‌تا پلّه. چراغ هم نداشت.
﴿قسمت سوم﴾ مصاحبه آیت الله ممدوحی گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه‍ ش شبِ تاریک برف که می‌آمد، این برف‌ها، کسی نبود این برف‌ها را پارو کند. یخ می‌کرد قلمبه قلمبه. این‌جوری شب تاریک بیست‌وسه پلّه غرق یخ، می‌خواست ما برویم، یک دست‌مان کوزه، یک دستمان آفتابه، که برویم آب بیاوریم. 🔹 ... ما در منزل‌مان [در کرمانشاه] دو نفر مستخدم داشتیم. خلاصه خیلی راحت زندگی می‌کردیم. ولی من این زندگی را رها کرده بودم و طلبگی را انتخاب کرده بودم. 🔸 ... شب‌های جمعه حاج آقا حسین فاطمی بود، از شاگردهای مرحوم آقا میرزا آقا جواد [ملکی] تبریزی بود، درس اخلاق داشت شب‌های جمعه. ما می‌رفتیم آن‌جا. ایشان درس اخلاق برای طلبه‌ها می‌گفت. بعد بالای منبر می‌گفت: آقا تو طلبه‌ای؟ تو بطله‌ای! تو چه کار می‌کنی؟ با آن وضع‌مان گریه می‌کردیم! 🔹 ... مدرسهٔ حجّتیه دو طبقه هست. اگر شب، بعد از نماز مغرب و عشا، کسی میان این راهرو کفشش صدا می‌داد، یا بلند حرف می‌زد، تا ته سالن که می‌رسید، درِ چند تا از حجره‌ها باز شده بود! اعتراض می‌کردند: آقا، شب تحصیلی است، چه خبر است؟ در مدرسهٔ حجّتیه‌ای که در آن زمان، شاید صدها بلکه شاید پانصد طلبه داشت، کم‌ترین صدایی نمی‌آمد. 🔸 کتابخانهٔ آن وقت چهار از شب رفته باز بود و کتاب گیرِ طلبه‌ها نمی‌آمد. بعد مثلاً طلبه مکاسب می‌خواند، دور تا دورش حاشیه بود، ... کفایه می‌خواندند، تمام حواشی کفایه را هم مطالعه می‌کردند. پیش‌مطالعه می‌کردند. من در فقه با هم‌مباحثه‌مان پیش‌مباحثه می‌کردیم. ... طلبه هیچ همّی نداشت الّا این‌که درس بخواند.»
30.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نفس‌های خون‌آلود تصاویری که جان دادن مکرر کسانی که در غزه زنده می‌مانند را نشان می‌دهد... اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا... خدایا ما به تو شکایت کنیم؛ از نبودن پیامبرمان، و از غیبت مولایمان، و از بسیارى دشمنان، و از کمى افرادمان، و از سختى آشوبها و فتنه ها، و از غلبه محیط روزگار بر ما،
. نشسته از چپ به راست ، حضرات آیات الله و حجج الإسـلام و المسلمین : ☘ شهید شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی ، ☘ شیخ محمدتقی فلسفی تنکابنی ، ☘ شیخ عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی و... کانال مربوط آشنایی با میراث مذهبی و معرفی علمای کرمانشاه علمایی که با؛ تولد/ اصالت/اقامت با کرمانشاه ارتباط داشته باشند راه ارتباط با خادم کانال برای ارائه پیشنهادات و انتقادات و ارائه اطلاعات از فقها،علما و فضلای کرمانشاه https://eitaa.com/nejadi331
. نشسته از راست به چپ ، نفر پنجم به بعد، حضرات آیات الله و حجج الإسـلام و المسلمین : ☘ شیخ عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی ، ☘ شیخ محمدتقی فلسفی تنکابنی ، ☘ شهید شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی ، و... مکان عکس : حوزه علمیه آیت الله بروجردی -- کرمانشاه کانال مربوط آشنایی با میراث مذهبی و معرفی علمای کرمانشاه علمایی که با؛ تولد/ اصالت/اقامت با کرمانشاه ارتباط داشته باشند راه ارتباط با خادم کانال برای ارائه پیشنهادات و انتقادات و ارائه اطلاعات از فقها،علما و فضلای کرمانشاه https://eitaa.com/nejadi331
18.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بمناسبت روز معلم و گرامیداشت یاد و خاطره معلم و استاد اخلاق حضرت آیت الله معصومی لاری رحمه الله علیه ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
47.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حوزه علمیه مشکات در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ 🔺: تا ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ 📌دارندگان مدارک تحصیلی سیکل / دیپلم / دانشگاهی 🔸«حوزه علمیه مشکات» با برنامه‌ای تحولی در نظام آموزشی برای نیل به: 🔺تولید نظریات نظام‌ساز 🔺تبیین و تبلیغ نظریات اصیل اسلامی 🔺تحقق و اجرای اجتماعی نظریات نظام‌ساز 👇👇👇 🔰در شهرهای قم، تهران، اصفهان و کرمانشاه از میـان داوطلـبان واجـد شـرایط، به تعـداد محـدود پذیرش به عمـل می‌آورد. 📚مزایای طرح آموزشی مشکات👇 🔸تحول در نظام آموزشی، با هدف تربیت طلبه‌ی نخبه بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) 🔸اهتمام به قرآن کریم و روایات اهل‌بیت(علیهم السلام) در برنامه اصلی درسی 🔸کــاهــش مـدت تـحـصـیـل در مـقـطع ســطــح 🔸تغییر کتب درسی و طرح عناوین درسی جدید 📜دریافت 👇 https://eitaa.com/hawzahmeshkat/480 🔰شیوه ثبت نام👇 🔺از طریق سایت حوزه علمیه مشکات www.howzehmeshkat.ir 🔺از طریق کـــانـال اطـلاع‌رسـانی پـذیـرش حـوزه عـلـمـیه مـشـکـات در پیامرسان ایتا به آدرس https://eitaa.com/pmeshkat 🔺شماره تماس واحد پذیرش برادران: ۰۲۵-۳۲۴۰۰۲۰۴ ۳۲۴۰۰۲۰۶ و ۳۲۴۰۰۲۰۵ - ۰۲۵ (داخلی ۱۱۵) 🔺شماره تماس کرمانشاه 09193544880. 08337276995 🔺لینک ایتا برای مشاوره و پذیرش مشکات کرمانشاه. @nejadi331 •-------••✾•🌿🌺🌿•✾••------• 🔰 حوزه علمیه مشکات 👇 🆔 @hawzahmeshkat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🔷ماجرای طی الارض آیت‌الله العظمی شیخ فرج الله کاظمی🔷 حاج شيخ محمد حجتي، فرزند آيت الله محمد حسن حجتي از پدر بزرگوارشان نقل میکنند ، پدرم میگفت ؛روز جمعه اي در نجف اشرف نزديك غروب به آقا عرض كردم حرم مشرف نمی شوید؟ آقا فرمود ؛شما بفرماييد من ميخواهم رو به حرم حضرت دعاي سمات بخوانم ، آيت الله حجتي می گوید؛ وقتی وارد حرم حضرت امیر شدم دیدم آیت الله کاظمی روبروي ايوان اميرالمومنين، مشغول دعا خواندن هستند،برگشتم محل اسکان آقا، عرض کردم .آقا چطور شد؟! من شمارا آنجادیدم،فرمود؛حاج شيخ محمد حسن، شرعاً تا من زنده هستم جواز نقل اين مطلب را نداريد. 🔷روایت طی الارض مرحوم آیت‌الله کاظمی را بسیاری از اخیار و نزدیکان آقا نقل کرده اند. مشابه همین روایت را مرحوم حاج ابراهیم رضوانی فرزند حاج شیخ حیدر رضوانی از روحانیون سرشناس دلفان نقل کرده اند؛آقای رضوانی به نقل از پدرش میگفت؛روزی به آیت‌الله کاظمی پیشنهاد دادم باهم حرم مشرف شویم، فرمود شما بروید من قدری مطالعه دارم، وقتی وارد حرم شدم ،حاج شیخ فرج‌الله مشغول زیارت بود، سریع برگشتم دیدم آقا مشغول مطالعه اند، گفتم آقا! !!! فرمود؛ راضی نیستم تا زنده ام نزد کسی بازگو کنید . 🔷خداوند روح همه علما و روحانیون زحمت کش دیار عالم پرور منطقه، مخصوصا آیت‌الله شیخ فرج الله کاظمی و دوستان و انصار و حوارییون ایشان، از جمله آیت‌الله حجتی، آیت الله شیخ محمد رضا کاظمی، حاج آقا شیخ حیدر رضوانی و فرزند نیک اندیشش حاج ابراهیم رضوانی ونیز دو فرزند فاضل آیت‌الله کاظمی؛ حاج شيخ محمد کاظم و حاج شیخ علی را مهمان سفره بابرکت امیرالمومنین گرداند.