هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
💢هشدار جدی برای مردان متاهل💢
✅مرجع تخصصی مشکلات آقایان👇
https://eitaa.com/joinchat/1126236963C21db4b2655
⚠️بالغ بر ۸۰درصد آقایان درگیر مشکلات
خصوصی هستند که سرطان پروستات درکمین اونهاست⚠️
‼️78 درصد طلاق ها در ایران‼️
✅ویزیت تخصصی حکیم سامان مجیدی 👇
https://formafzar.com/form/4k0lv
https://formafzar.com/form/4k0lv
توقف زمان به وقت هیروشیما!
یک ساعت مچی به جا مانده از بمباران هیروشیما و توقف عقربه لحظه انفجار! ساعت ۸:۱۵ صبح، لحظه دردناک ژاپن
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
یادش بخیر قدیما رنگ رختخوابها خودش اُمید به زندگی بود...❤️
#نوستالژی
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن
در برخورد با مردم دریادل باشیم
بعضی از آدمها مثل یک آپارتمان هستند
مبله ... شیک ... راحت
اما دو روز که توش زندگی میکنی، دلت تا سرحد مرگ میگیره
بعضی آدمها مثل یه قلعه هستند،
خودت را می کُشی تا بری داخلش،
بعد می بینی اون تُو هیچی نیست
جز چند تا سنگ کهنه و رنگ و رو رفته
اما ...
بعضی ها مثل باغند
میری تُو، قدم میزنی؛ نگاه میکنی
عطرش رو بو می کشی؛ رنگ ها رو تماشا میکنی
میری و میری آخری در کار نیست
به دیوار که رسیدی بن بست نیست
میتونی دور باغ بگردی
چه آرامشی داره؛ همنفس بودن با
کسیکه دلش دریاست و تو هر روز یه
چیزی میتونی ازش یاد بگیری چون روحش بزرگه
زندگیتون پر باشه از اين آدما
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
تربچه نقلی ، نعنا پونه ، نوبربهاره
خیابان فردوسی ، تهران
اسفندماه ۱۳۵۲خورشیدی
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
هیچ جا خانه ی پدری نمی شود
جایی که بویِ بچگی هایت را می دهد ،
از دربِ رنگ و رو رفته ی کهنه اش که وارد می شوی صدای خنده و بازی های بچگی ات را می شنوی ، چشم هایت را می بندی و در خاطراتت جان می گیری ...
صدایِ کودکی را می شنوی که در گوشه هایِ حیاط و پشت درخت ها قایم باشک می کند ، می خندد و با خنده اش شبیهِ بچگی هایت ذوق می کنی ...
مگر می شود چنین جایی بود و شاد نبود ؟!
مگر می شود عطر متفاوتِ غذای مادرت را استشمام کنی و خوشحال نباشی؟
اصلا مگر می شود کنار مادرت بنشینی ، چند استکان چایِ اجباری اش را بنوشی و احساسِ خوشبختی نکنی ؟!
بهترین گوشه ی دنیا خانه ایست که کودکی هایت میان گُل هایِ باغچه اش نفس می کشد ...
بهترین کاخِ دنیا را هم که برایت بسازند ؛
هیچ کجا خانه ی پدری ات نخواهد شد ... !
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...
عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه... بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...
تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد...زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید... عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشتپسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند... جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...🥀💔
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن
مادربزرگ هر وقت که چای میآورد
هر کدام از استکانهایش یک شکل بود
اما با تمامِ سادگیها
بهترین و خوش طعم ترین چای دنیا بود...❤
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن
دلم فصل داغ تابستان حیاط خانه مادربزرگ را میخواهد
با ظرفی پر از میوههای تابستانی...
به همان شیرینی روزهای خوب کودکی...
چقدر دلتنگ آن روزها شدهام...
چقدر دلم کودکی میخواهد با دلبستگیهای کودکانه...
کاش میشد برگشت به سرخوشیها و بازیهای بی بهانه ،
به قهر و آشتیهای کودکانه...
به روز های سبکبالی بی بهانه
دلم کمی که نه زیاد ،کودکی میخواهد...
#نوستالژی
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن
قبل از اختراع رادار، به کمک این وسیله هواپیماهای دشمن را از روی صدایشان شناسایی می کردند.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
#حکایت_قدیمی
جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟... زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت: من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم!
حدیثی زیبا از امیرالمومنین:
حضرت امام علی (علیه السّلام):
«دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود می شود، و کوچ کردن از وطن حتمی است. دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود، و بیننده را می فریبد، سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید و بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید.»
نهج البلاغه، خطبه ۴۵
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
این دارو اسمش ماء غریب یا Gripe water وقتی نوزاد بودیم برای رفع نفخ و شکم درد به ما می خوراندند.
چندسال پیش کشف کردن که محتوی نسبت زیادی الکل است و نوزاد وقتی دوتا قاشق می خورده درحالی که خواب بوده لبخند میزده .مادرش هم با خوشحالی میگفته:قربونش برم مثل فرشته ها لبخند میزنه! 😆🤦♂
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن
عیسی مسیح گفت: داوری نکنید تا بر شما داوری نشود و حکم نکنید تا بر شما حکم نشود.
چه بسیار انسان هایی که با سرزنش دیگران بیماری را به سوی خود کشانیده اند.
آن چه را که انسان در دیگران سرزنش میکند، در واقع به سوی خودش جذب میکند....
📚چهار اثر از فلورانس
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
تصویری منتشرنشده از آیتالله خامنهای در حال کاشت بذر نهال در دوران ریاست جمهوری - دهه ۶۰
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای لحظاتی هم به دنیای کودکی خود سفر کنید و خاطرات را مرور...
#نوستالژی
💯ما اینجاخاطراتتونرو زندهمیکنیم/کلیککن😉
بروید بغلش کنید، شانههاش را محکم بگیرید، زل بزنید به چشمهاش و تک تک جزئیات صورتش را با دقت و لذت برانداز کنید، بروید هرچه نگفتید بگویید، بگویید چقدر دوستش دارید، بگویید چقدر خندههای قشنگی دارد، چشمهای قشنگی دارد، و چقدر قشنگ به آدم نگاه میکند.
بروید دستهاش را بگیرید میان دستهاتان و با او حرف بزنید، قربان صدقهاش بروید، چشمهاتان را ببندید، صداش را بشنوید و پرواز کنید و به ابرها برسید.
بروید و ببوسیدش، ببوئیدش، و انگار که برای آخرینبار؛ نفس بکشیدش.
زمان در انتظار هیچکس نمیماند، همین الان بروید و بگویید دوستش دارید.
و از خودتان بپرسید:
آیا بهقدر کافی خوشبخت بودهام؟ یاد گرفتهام؟ دوست داشتهام؟ دلخوش بودهام؟ سفر رفتهام؟ لذت بردهام؟ احساس کردهام؟
از خودتان بپرسید آیا در این فرصتی که داشتم، به قدر کافی زیستهام؟
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
✅اگه صورتت لک داره
✅اگه بعد از بارداری لک های صورتت مونده و اذیتت میکنه
✅اگه دوست داری با کمترین هزینه پوستتو سفید و صاف کنی
✅اگه دنبال محصولاتی ارگانیک و کرم های دستساز با کارایی عالی و قیمت باور نکردنی میگردی
محصولات معجزه رو امتحان کن😍
💗💗💗💗💗💗💗💗
اینجا رو لمس کن و زیبایی رو به پوستت هدیه بده
لینک کانال👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1630077700C1f7c664972
جهت سفارش من اینجام
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/Aiabra
رسانهها با اطمینان اعلام کردند آمریکا فردا به جزایر سه گانه ایران حمله می کند صبح بالگرد آمد و فرمانده جزیره رفت، ترس شدیدی در همه سربازان و محافظان جزایر ایجاد شده بود. قبل ظهر بالگرد دوباره در خاک جزیره نشست فرمانده برگشته بود اما همسر و پسر ۳ساله اش را هم با خود آورده بود فرمانده میگفت بچه ۳ساله ام را آوردم تا سربازانم بدانند در اوج خطر من با همه وجودم در جزیره می مانم.
این تنها بخشی از سابقه فرماندهی امیر دریادار سیاری(معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی) برای دفاع از خاک ایران زمین است.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
ﺩﻭ ﮐﺎﺝ🌲
ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻄﻮﻁ ﺳﯿﻢ ﭘﯿﺎﻡ
ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺩﻩ، ﺩﻭ ﮐﺎﺝ، ﺭﻭﯾﯿﺪﻧﺪ
ﺳﺎﻟﯿﺎﻥ ﺩﺭﺍﺯ، ﺭﻫﮕﺬﺭﺍﻥ
ﺁﻥ ﺩﻭ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﺩﻭ ﺩﻭﺳﺖ، ﻣﯿﺪﯾﺪﻧﺪ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ
ﺯﯾﺮ.. ﺭﮔﺒﺎﺭ ﻭ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﯼ ﺑﺎﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺝ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﺧﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮔﻔﺖ ﺍﯼ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺒﺨﺶ ﻣﺮﺍ
ﺧﻮﺏ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺗﺎﻣﻞ ﮐﻦ
ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺯﺧﺎﮎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺳﺖ
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻦ
ﮐﺎﺝ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺎ ﺗﻨﺪﯼ
ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺯﺍﺭ، ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ
ﺩﻭﺭ ﺷﻮ، ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎ ﻃﺎﻗﺖ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ؟
ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺭﺍﺳﭙﺲ ﺗﮑﺎﻧﯽ ﺩﺍﺩ
ﯾﺎﺭ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﻭ ﺑﯽ ﻣﺮﻭﺕ ﺍﻭ
ﺳﯿﻤﻬﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮐﺎﺝ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﺑﺮﺯﻣﯿﻦ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﺍﻭ
ﻣﺮﮐﺰ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ، ﺩﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ
ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﭘﯿﺎﻡ، ﻣﻤﮑﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﮔﺸﺖ ﻋﺎﺯﻡ، ﮔﺮﻭﻩ ﭘﯽ ﺟﻮﯾﯽ
ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﯿﺐ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﭼﯿﺴﺖ
ﺳﯿﻤﺒﺎﻧﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﻣﺖ ﺳﯿﻢ
ﺭﺍﻩ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﺧﻄﺮ ﺑﺴﺘﻨﺪ
ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ ﮐﺎﺝ ﺳﻨﮕﺪﻝ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ
ﺑﺎ ﺗﺒﺮ، ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ، ﺑﺸﮑﺴﺘﻨﺪ
❤️
یادش بخیر ☺️
#نوستالژی
💯ما اینجاخاطراتتونرو زندهمیکنیم/کلیککن😉
قدیما تابستون که میشد بابا عادت داشت شبا توی حیاط بخوابه که خنکتره
منم که دانشگاه تعطیل میشد و برمیگشتم خونه، عادت داشتم شبا تلویزیون ببینم.
بابا لحافش رو دقیقا همون قسمتی پهن میکرد که نور چراغ هال، حیاط رو روشن میکرد. یعنی میتونست بره یه جای دورتر و توی تاریکی بخوابه اما عمدا همون قسمت از حیاط را انتخاب میکرد براخوابیدن، ساعت چند؟ حدود ۸.۵ شب تابستون!
بعدهم شروع میکرد به بداخلاقی ودعوا که نور لامپ مزاحمه ونمیذاره بخوابم
منم به ناچار از ۹ونیم به بعد همه چراغهارو خاموش میکردم وتوی تاریکی تادیروقت مینشستم به تماشای تلویزیون با صدای خیلی کم این کارهارو میکرد و عذابهارو میداد که بگه چقدر از حضور من توی خونه ناراحته و به من بفهمونه که باید زودتر ازدواج کنم وبرم!
بعد از ازدواجم، بعضی وقتا که ۱۰شب به بعد زنگ میزدن و سرخوش و سرحال حرف میزدن، یاد شبایی که سرشب با دعوا میخوابید میافتادم و دلم خون میشد!
هنوز هم تابستون که میاد، یاد اون شبا و اون آزارها میافتم و قلبم تیر میکشه
من هیچوقت دلم برای اون خونه تنگ نمیشه!
ببخشید که این روزا تلخ بودم دوباره! کاش نوشتن دربارهشون اثری داشته باشه!
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا/کلیککن