هر پرهیزکاری" گذشته ای دارد
و هر گناه کاری" آینده ای
پس قضاوت نکن
میدانم اگر قضاوت نادرستی
در مورد کسی بکنم،
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا
در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم
محتاط باشیم، در سرزنش"
و
قضاوت کردن دیگران "
وقتی نه از دیروز اوخبر داریم،
نه از فردای خودمان
شیاطین
داستايوفسكى
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
دنیا همینقدر بالا و پایین داره
جلد مجله فوربز، سال ۲۰۰۷:
نوکیا:۱میلیارد مشتری
کسی میتواند به پادشاه موبایل برسد؟
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه عر میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!😂😅
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
اتوبان تهران_کرج از ۴۰ کیلومتر فقط ۸ کیلومتر آسفالت سالم دارد!!
روزنامه اطلاعات دهه پنجاه
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
ملانصرالدین با نوکرش عباد برای گردش به باغ های اطراف شهر می رفت. یک روز در باغی قاضی را دیدند که مست و مدهوش، خودش یک طرف افتاده و قبایش یک طرف دیگر. ملا قبا را برداشت و پوشید و رفت.
قاضی به هوش آمد و قبا را ندید. به نوکرش سپرد: قبا را تن هر که دیدی، او را پیش من بیاور. اتفاقا نوکر قاضی در بازار چشمش به ملانصرالدین افتاد که قبا را پوشیده بود و داشت سلانه سلانه برای خودش می رفت. جلوی او را گرفت و گفت: باید با من به محضر قاضی بیایی! ملا بی آنکه اعتراض کند همراه او رفت. به محضر قاضی که رسیدند، ملا گفت : دیروز با نوکرم عباد برای گردش به اطراف شهر رفته بودم، مستی را دیدم که قبایش افتاده بود. قبایش را برداشتم و پوشیدم. شاهد هم دارم. هر وقت آن مرد مست را پیدا کردید، مرا خبر کنید تا بیایم قبایش را پس بدهم. قاضی گفت:
من چه می دانم کدام احمقی بوده! قبایش پیش شما باشد؛ اگر صاحبش پیدا شد، شما را خبر می کنیم
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
دمپایی ۲۸ میلیونی:)))
یادش بخیر قبل از پوشیدن دمپایی همش فکر میکردم توش سوسکه. قبل پوشیدن یه دور سرو تهش میکردم.
✍ مگنولیا
وقتی وسط تابستون میموند زیر آفتاب موقع پوشیدن قشنگ جهنمو حس میکردی
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
دیروز به شکار قوچ رفتیم. چوپانی آنجابود، خرش را محض مزاح سوار شدیم. عکاسباشی عکس گرفت.خوش گذشته خندهها شد.اتابک چیزی در گوش چوپان گفت و چوپان خر را به ما تحفه داد. دادیم شلاقش زدند که چرا خر به شاه تحفه داده. خر را دادیم شیر دربار خورد.
خاطرات ناصرالدین شاه-بهار 1268 خورشیدی
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
همه آدما یه سنی دارن که از اون به بعد دیگه هیچی براشون بهتر نشده
آخرین خاطرات گرم و روشن و طلاییشونو اونجا گذاشتن و بعدش یهو بزرگ شدن
برای من؟ ۱۷ سالگی
💯اجتماعدههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
مردى مهمانِ مُلّانصرالدّين بود. از مُلّا پرسيد: " شما اولاد داريد؟ "
مُلّانصرالدّين جواب داد: "بله! يك پسر دارم."
مرد گفت: " مِثل جوانهاى اين دور و زمونه دنبال جوانگردى و عمر هٓدٓر دادن كه نيست؟ "
مُلّا گفت: " نه! "
مرد پرسيد: " اهلِ شربِ خمر و دود و دٓم و اين جور چيزهاى زشت كه نيست؟ "
مُلّا جواب داد: " ابٓداً! "
مرد گفت: " قماربازى هم كه نمى كند؟ "
مُلّا گفت: " خير! اصلاً و ابداً! "
مرد گفت: " خدا رو كُرور كُرور شكر! بايد به شما به خاطر چنين فرزند صالحى تبريك و تهنيت گفت: " آقازاده چند ساله است؟ "
مُلّانصرالدّين گفت: " شير مى خورد. همين چند ماه پيش او را خدا داده به ما. "😂
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f