شعرى از حكيم عمر خيام بر دیوار دانشکده پزشکی میوکلینیک آمریکا:
تُنگی میِ لَعل خواهم و دیوانی
سَدِّ رَمَقی باید و نصف نانی
وانگه من و تو نشسته در ویرانی
خوشتر بُوَد آن ز مُلکَتِ سلطانى
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تمام زندگی ام
پشت یک نیسان آبی جا می شود
می ماند خاطره هایم
که سمسارها به مفت هم نمی خرند
باور کنید، هیچ چیز
بدتر از خاطره به دوشی نیست
👤جلال حاجی زاده
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
کسی میدونه این چیه؟
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
یه قبل و بعد::
تهران/تقاطع جمهوری_ ولیعصر
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
اربابی آوازه کنیزی نوجوان و زیباروی را شنید، که قدی بلند و چشمانی خمار و صدایی دلکش داشت.
۲۰ هزار دینار قیمتش بود و هر کسی را توان پرداخت این مبلغ برای خرید آن نبود،
این کنیز ماهها در خانه بود، همه میدیدند، اما کسی توان خرید او را نداشت.
ارباب به غلام خود یک گونی سکه داد و او را روانه شهر کرد تا آن کنیز ماهرخ را بخرد.
پسر ارباب به پدر گفت :
«پدر میخواهم دیوانگان شهر را لیست کنم تا به آنها طعامی دهیم.»
پدر گفت :
«اول مرا بنویس و دوم غلام مرا.»
پسر پرسید:
«چرا پدرم؟»
گفت: «اولین دیوانه منم که به غلامی اعتماد کرده و یک گونی زر به او دادم. اگر او هم کنیز را بخرد و برای من بیاورد او هم دیوانه است، چون من بهجای او بودم، اگر پول را نمیدزدیدم، کنیز زیباروی را دزدیده و به بیابانی روان شده و تا آخر عمر با او زندگی میکردم.
در این حالت هر دو دیوانهایم.»
غلام کنیز را خرید و در حال برگشت کنیز گفت:
«بیا هر دو سمت بیابانی روان شویم.
من دوست ندارم دیگر در بند و همخوابی اربابی باشم. به خود و من رحم کن.»
غلام گفت:
«من غلامم و هیچ گنجی روی زمین ندارم، اما در دلم گنجی به نام امانتداری و صداقت است که هرگز آن را با آزادی و لذت خود عوض نمیکنم و جواب ارباب را با خیانت نمیدهم، چون اگر چنین کنم مردهام و مرده از لذت بینصیب است.»
غلام کنیز را به خانه آورده و به ارباب تسلیم کرد.
ارباب چون داستان را شنید از صداقت غلام گریست و کنیز زیباروی را به او بخشید و هر دو را آزاد کرد.
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
اينها زنان مسلمان نيستند،بلكه يهودى اند!
یهودیان لو طاهور[بمعنای قلب مطهر] یکی از فرقههای یهودیان ارتدوکس هستند که بیش از سایر فرقههای یهود به آموزههاى دین یهود و تورات وفادار ماندهاند!
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
دﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻂ ﮐﺸﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﺸﻖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﻭ ﻗﺮﻣﺰ
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﻧﯿﺎ ﻭ ﻧﻘﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻭ ﺟﺎﻣﺪﺍﺩﯼ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﭘﺎﮎﮐﻦ ﻭ ﮔﭻ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺨﺘﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮ ﺻﻒ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻥ ﻫﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺒﺼﺮ ﺷﺪﻥ
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺑﻬﺎ ﻭ ﺑﺪﻫﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻌﻠﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻣﯿﺸﺪﻥ
ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﮓ ﺗﻔﺮﯾﺢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﻫﺎﯼ ﺣﻞ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺑﺶ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ
.
.
.
.
ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻣﺸﻮﻥ ﺗﻨﮓ ﻧﺸﺪﻩ😏
ﺧﺪﺍﺍﺍﺍﺍ ﺭﻭ ﻫﺰﺍﺭﻣﺮﺗﺒﻪ ﺷﮑﺮ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ
ﻭﺍﻻ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﺶ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ، همش ﺍﺳﺘﺮﺱ😂
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تصویری از سران قبایل کرد در عصر قاجار
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
هزار تومانی سبز اوایل انقلاب
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تنها آگهی ترحیمی که از دهه ۴۰ (حدودا ۶۰ سال پیش) باقی مونده!
دوتا نکته جالب داره
یکی اینکه اون زمان علت فوت هم توی متن آگهی ذکر میشده.
دوم اینکه شعرهای پایین آگهی رو دوستان مرحوم براش سرودن.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
آن مرغ که از صحبت گل خوی گرفته ست
کارش همه در فصل خزان، یاد بهار است
👤سلیم تهرانی
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f