جملاتی کوچک با مفاهیم بزرگ
👌آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید!
👌اگر احساس افسردگی دارید، درگير گذشته هستید.
اگر اضطراب دارید، درگير آینده!
و اگر آرامش دارید، در زمان حال به سر میبرید.
👌یک نكته را هرگز فراموش نكنيد:
لطف مکرّر، حقّ مسلّم میگردد!
پس به اندازه لطف کنيد...
👌قدر لحظهها را بدانيد!
زمانی میرسد که دیگر شما نمیتوانید بگوئید جبران میکنم.
👌از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟
چون سعی میکند با دروغهای پیدرپی، شما را قانع كند!
👌غصّههایتان را با قاف بنویسيد تا هرگز باورشان نکنيد!
انگار فقط قصّه است و بس...
👌هیچ بوسهای جای زخمزبان را خوب نمیکند!
پس مراقب گفتارتان باشيد...
👌جادّهی زندگی نبايد صاف و هموار باشد وگرنه خوابمان میبرد!
دستاندازها نعمت بزرگی هستند...
👌و نکتهی آخر :
هیچوقت فراموش نكنيد كه :
" دنيا تكرار نمیشود . . .پس زندگی کنید
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
⚠️٢٠ دقیقه رابطه زناشویی بدون قرص و اسپری⚠️
‼️بدون عوارض و کاملا طبیعی‼️
🟢درمان قطعی و دائمی اختلالات زناشویی زیر نظر متخصص حکیم جام جم
☘️به راحتی زودانزالی و اختلال نعوظ را درمان کنید و به رابطه زناشویی طولانی و با کیفیت برسید علاوه بر این قوای جنسی شما تقویت میشود تا رابطه بین ١۵ تا ٢۵ دقیقه ای را تجربه کنید
⭕لینک کانال ایتا کلینیک دارالشفا رجاء 👇
https://eitaa.com/joinchat/3208577397C7b1a125a70
⭕فرم نوبت دهی ویزیت آنلاین👇
https://formafzar.com/form/6w77n
بعضی جاها نباید حرف زد فقط باید نگاه کرد...😍❤
💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
مشخصات پیری 👇
هرچی بالاست، پائین میفته (مثل اندام ها، ابرو، پلک و...) !
هرچی پائینه، بالا میره (مثل فشارخون ، قند و چربی) !
هرچی سیاهه، سفید میشه (مثل مو) !
هرچی سفیده، سیاه میشه (مثل دندون) !
خلاصه تو جوونی اول به اطراف نگاه میکنی، بعد باد میدی
ولی تو پیری اول بادو میدی، بعد به اطراف نگاه میکنی
+پیر شین الهی😍😂
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: " چه می نویسی؟" عالم لبخندی زد و گفت: " مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!"
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
کی میدونه یعنی چی
💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
آخه مگه این خونه ها چشون بود که اومدیم آپارتمان نشین شدیم :/
💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
معادله عوض شده...
یه زمانی برای اثبات مظلومیتمون با لاشهی موشکهای ۹ متری که صدام از غربیها گرفته بود عکس میگرفتیم،
الان مردم دنیا با لاشهی موشکهای ۱۴ متری ما که نماد قدرت ایران شده عکس یادگاری می گیرند.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای ماندگار زنده یاد احمد رسول زاده را میشنوید👌
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور میکرد که چشمش به ذغالفروشی افتاد
مرد ذغالفروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغالها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود.
ناصرالدینشاه سرش را از کالسکه بیرون آورده و ذغالفروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.»
ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: «جنهم بودهای؟»
ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!»
شاه از برخورد ذغالفروش خوشش آمده و گفت: «چه کسی را در جهنم دیدی؟»
ذغالفروش حاضرجواب گفت: «اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم.»
شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهی گفت: «مرا آنجا ندیدی؟»
ذغالفروش فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیدم که حق مطلب را اداء نکرده است.
پس گفت: «اعلاحضرتا، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم!»
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f