eitaa logo
دنیاے قــــدیم...💯
82.9هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
5 فایل
﷽ 📸مجموعه ای بسیار نفیــــس و خاطره انگیز از تصاویر آرشیوی و حکایتــــ های قدیمــــی پیش ماست همراه ما بمانید 😎🤞 #همراه‌با‌کلی‌مطالب‌نوستالژی. اگه‌این‌کانال‌حالتوخوب‌کرد‌به‌بقیه‌هم‌معرفیش‌کن🪻 ‌فقط تبلیغات👇 @ham_18
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از ایگور سیکورسکی مخترع هلیکوپتر ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
دلم تنگ است برای لحظه های شیرین کودکی 😣 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
7 مهرماه روز عروج خونین سرداری است که به گفته خیلی‌ها اگر نبود شاید خرمشهر به همین سادگی‌ها آزاد نمی‌شد. امروز روز شهادت شهید جهان آرا است🥀 💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
در روز هفتمِ مهر ماه سال ۱۳۵۹ وقتی که عراق به پالایشگاه آبادان حمله‌ی هوایی کرد، آتش‌نشانان منطقه و شهرهایِ اطراف برایِ مهارِ آتش به پالایشگاه رفتند که در حینِ عملیاتِ خاموش کردنِ آتش، مجدداً هواپیماهایِ دشمن اقدام به بمبارانِ پالایشگاه می‌کنند که منجر به شهادتِ تعدادِ زیادی از آتش‌نشانان می‌شود. هفتم مهرماه به نام «آتش‌نشانی و ایمنی» نامگذاری شده است. در واقع این روز بهانه‌ای است تا به گرامیداشتِ انسان‌هایی بپردازیم که از جان و آسایشِ خود در راهِ حفظِ جان و آسایشِ ما می‌گذرند تا بتوانیم در امنیت زندگی کنیم. ‏هفتمِ مهر ماه «‎روزِ آتش‌نشان» این فرشتگانِ نجاتِ بی‌ادعا، بر تمامیِ جان برکفان و خانواده‌هایِ صبورشان مبارک🌹 💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
یک عدد کاسه چه کنم چه کنم واقعی طرحی از دوریس صابری انشالله هیچکی دستش نگیره 💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تعریف زندگی از نظر من: یه حیاط و یه حوض و یه آسمون و چندتایی درخت که به وقت و به فصلش میوه‌هاشونو بچینی و با یار بشینی لب حوض و لذتش رو ببری...🌱♥️ 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید ! روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد. مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند. در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت. پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد. خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت: یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید! 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
کرمان چرا کرمان شد؟! افسانه هفتواد نزدیک شهر کرمان قلعه ای است معروف به قلعه هفت دختران و میگویند که در زمان اردشیر بابکان شخصی در آنجا بوده که هفت دختر داشته و کار آنان چرخ ریسی بوده. روزی یکی از آن دختران بشهر میرود که پشم بخرد در بین راه درخت سیبی میبیند که باد سیبهای آنرا بزمین انداخته بود. یکی از سیبها را بر میدارد و در جیبش میگذارد وقتیکه برمیگردد و مشغول دوک ریسی بوده آن سیب در ماسوره چرخش می افتد. از آنروز به بعد حاصل کار او روز بروز بیشتر و بهتر میشود و از فروش آن در زندگی آنها گشایش بزرگی بهم میرسد. بعد ملتفت میشود میبیند که کِرمی در ماسوره چرخ او پیوسته بزرگ میشده میفهمد که از دولت سر آن کِرم بوده که به این دارائی و فراوانی رسیده اند، پس از آن کِرم را در صندوقی می گذارد و بناز و نعمت او را می پروراند تا بجائی میرسد که پدر دختر از زیادی مال و دولت بخیال یاغیگری می افتد و قلعه ای میسازد که هنوز آثار آن باقی است بنام قلعه دختر. اردشیر بابکان برای سرکوبی او از پارس بطرف قلعه دختر قشون میکشد و جنگ سختی در میگیرد. ولی اردشیر در همه جنگها شکست میخورد و سبب شکست آن بوده که صندوق کِرم را پدر دختر جلو لشکر دشمن میآورده و از برکت آن بر دشمن چیره میشده. تا اینکه اردشیر نیرنگی بفکرش میرسد، مقداری شراب با خودش بر میدارد و بلباس چوپان نزدیک قلعه میرود و نی میزند و به پاسبانان قلعه شراب میدهد و در ضمن از آنها مکان صندوقی که در آن کِرم گذاشته شده میپرسد. همینکه مست میشوند و بخواب میروند، اردشیر سر صندوق میرود و با شمشیرش کرم را میکشد و روز بعد قلعه را فتح میکند و بمناسبت آن کرم شهری که در آنجا بنا میشود کرمان نامیدند... کارنامه اردشیر بابکان 💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
خانه نیما یوشیج در یوش مازندران 💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
میزان خوش تیپی شون بر اساس میزان ساسون شلوار بوده😊 اینجاست که شاعر میگه: کجایید ای مردان دهه شصت ای خمره ای پوشان دخترکش ای سبک بالان مجالس شادی 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f