eitaa logo
دنیاے قــــدیم...💯
83.1هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
5 فایل
﷽ 📸مجموعه ای بسیار نفیــــس و خاطره انگیز از تصاویر آرشیوی و حکایتــــ های قدیمــــی پیش ماست همراه ما بمانید 😎🤞 #همراه‌با‌کلی‌مطالب‌نوستالژی. اگه‌این‌کانال‌حالتوخوب‌کرد‌به‌بقیه‌هم‌معرفیش‌کن🪻 ‌فقط تبلیغات👇 @ham_18
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر بچه ی دهه هشتادی یا نودی دارید، حتما امشب بعداز اینکه کارش با تبلت یا کامپیوترش تمام شد، صدایش کنید بیاید کنارتان بنشیند و برایش تعریف کنید: ما که بچه بودیم، زمانی‌که روزنامه‌ها هنوز این‌قدر پرتیراژ و بی‌مصرف نشده بودند، هرسال آخر خرداد در یک حرکت جمعی، دفتر مشق و دیکته‌مان را به سبزی‌فروش محل تحویل می‌دادیم! بعد هر بار که سبزی می‌خریدیم، تفریحمان باز کردن ورقه‌ی دور سبزی و خواندن انشا و دیکته‌ی بچه‌های محل بود! هیچوقت هم نفهمیدیم چرا خواندنِ کلمه به کلمه‌ی انشاءهای دورِ سبزی اینقدر کِیف می‌داد و برایمان جذاب بود...! اوج خوشحالی و سورپرایزمان هم وقتی بود که یک برگه از دفتر مشق یا انشای خودمان، آخر تابستان با یک کیلو سبزیِ آش برمی‌گشت خانه ! 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
🦅عمر عقاب ۷۰ سال است ولی به ۴۰ که رسید چنگال هایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد.. نوک تیزش کند و بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه میچسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است. آنگاه عقاب است و دوراهی: بمـیرد یـــــا دوباره متولد شود ولی چگونه؟؟ عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگال هایش را از جای میکَند تا چنگال نو درآید. و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه میکند. این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند. برای زیستن باید تغییر کرد. درد کشید... از آنچه دوست داشت گذشت. عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد. یـــــا بايد مُرد... انتخاب با خودِ توست... *تمثیل سرخپوستی 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
نفت و بنزین ارزان شد! خبر قدیمی در سال ۱۳۴۲ ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طراحی‌های اون دوران چقدر جذاب بوده ببینید درب باک بنزین کجا تعبیه شده😮 ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
درمان مشکلات آقایان با نسخه *حکیم خیر اندیش* 🌱💊 در کمتر از یک هفته با داروهای گیاهی درمان شوید 🟣 دارای گواهی درمان 🟣با بیش از ۱۰.۰۰۰۰ نفر نمونه درمان برای مشاوره به دایرکت مراجعه کنید: ⬇️⬇️⬇️⬇️ ⭕️https://app.epoll.pro/41999500 ⭕️https://app.epoll.pro/41999500 📞شماره تماس : ⭕ 09922603391 ⭕ 09922603391 لینک ورود به کانال : https://eitaa.com/joinchat/3161784817C9b25b8ac9d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا دلم زندگی تو تهران اون سال‌ها رو میخواد خسته شدم از این شلوغی بیخود، هرج و مرج، آلودگی و استرس عقب موندن تو این شهر بزرگ ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
يك سفر فراموش‌ نشدنی دانشجويان معماری دانشگاه تهران ١٣٥٣ ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
سرم را سرسری متراش، ای استاد سلمانی که ما اندر دیار خود،سری داریم و سامانی.. ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
ما مدرسه نرفته‌ایم! مدرسه زمانی مدرسه خواهد بود که ما در آن موارد زیر را می‌آموزیم: مالیات چیست؟ چگونه درآمد داشته باشیم؟ چگونه خرج کردن پول را مدیریت کنیم؟ چگونه کارهای بانکی را انجام دهیم؟ چگونه آشپزی کنیم؟ چگونه تغذیه مناسب داشته باشیم؟ چگونه با «نه شنیدن» کنار بیاییم؟ چگونه «تنهایی» را مدیریت کنیم؟ چگونه خود را دوست داشته باشیم؟ چگونه رابطه‌ای را آغاز کنیم؟ چگونه از روابط مراقبت کنیم؟ چگونه در مصاحبه شغلی شرکت کنیم؟ چگونه برای خرید خانه برنامه‌ریزی کنیم؟ چگونه در شرایط سخت، خود را سرپا نگه داریم؟ با نگاه به آنچه باید می‌آموختیم و مرور آنچه آموختیم، می‌توان گفت: «ما مدرسه نرفته‌ایم!» 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
شب بود؛ اما حسنک هنوز به خانه نیامده بود، حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت تنگ به تن میکند. او هر روز به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهایش ژل می‌زند.. موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست، چون او به موهای خود گلد می زند. دیروز که حسنک با کبری چت می کرد کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند چون او با پطروس چت می کرد. پطروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می‌کرد. روزی پطرس دید که سد سوراخ شده است اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود.. او نمی‌دانست که سد تا چند لحظه دیگر می‌شکند و ازاین رو در حال چت کردن غرق شد. برای مراسم ختم او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود. ریز علی دید کوه ریزش کرده است اما حوصله نداشت. ریز علی سردش بود و دلش نمی‌خواست لباسش را در آورد. او چراغ قوه داشت اما حوصله دردسر نداشت. قطار به سنگ ها بررخورد کرد و منفجر شد تمام مسافران و کبری مردند اما ریزعلی بدون توجه به خانه بازگشت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی بود که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد. او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او اصلاً حوصله مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمانان را سیرکند. او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد. آخرین باری که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت. اما او از چوپان دروغگو هم گله ای ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد و به این دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ دیگر وجود ندارد 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f