تعمیر سی و سه پل در سال ۴۶
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
سال 1316 وقتی 9 ساله بود از دست نامادریاش به تهران گریخت و بیش از 70 سال در خیابان لالهزار روزنامه فروخت.
نام او در کتاب رکوردهای گینس به عنوان قدیمیترین روزنامه فروش زنده دنیا به ثبت رسیده بود!
محمد ابراهیم رنجبر قدیمیترین روزنامهفروش ایران 14 فروردین 1398 از دنیا رفت.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت
چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛
بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين!
مقدارى پول درون آن قرار بده
شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند.
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد
و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد.
با گريه فرياد زد : خدايا شکرت !
خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى .
ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت.
استاد به شاگردش گفت:
هميشه سعى کن براى خوشحالى ات ببخشى نه بستانی...
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
واپسین صفحه از شناسنامه آیتالله سیدمحمود طالقانی پس از ابطال آن و در پی رحلت وی
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
😯این زیر زمین ها به شدت مرموز بود و ترسناک ⛏
💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
چغندر تا پیاز، شکر خدا
✍میگویند در روزگار قدیم مرد فقیری در دهی زندگی میکرد. یک روز مرد فقیر به همسرش گفت:((می خواهم هدیه ای برای پادشاه ببرم.شاید شاه در عوض چیزی شایسته شان ومقام خودش به من ببخشد و من آن را بفروشم و با پول آن زندگیمان عوض شود))
همسرش که چغندر دوست داشت،گفت:((برای پادشاه چغندر ببر!))اما مرد که پیاز دوست داشت،مخالفت کرد وگفت:((نه!پیاز بهتر است خاصیتش هم بیشتر است.))بااین انگیزه کیسه ای پیاز دستچین کرد و برای پادشاه برد.
از بد حادثه،آن روز از روز های بد اخلاقی پادشاه بود و اصلا حوصله چیزی رانداشت. وقتی به او گفتند که مرد فقیری برایش یک کیسه پیاز هدیه آورده، عصبانی شد ودستور داد پیاز ها را یکی یکی بر سر مرد بیچاره بکوبند. مرد فقیر در زیر ضربات پی در پی پیازهایی که بر سرش می خورد، با صدای بلند میگفت:((چغندر تا پیاز، شکر خدا!!))
پادشاه که صدای مرد فقیر را می شنید ، تعجب کرد و جلو آمد و پرسید: این حرف چیست که مرتب فریاد می کنی؟ مرد فقیر با ناله گفت:شکر می کنم که به حرف همسرم اعتنا نکردم و چغندر با خود نیاوردم وگرنه الان دیگر زنده نبودم!
شاه از این حرف مرد خندید وکیسه ای زر به او بخشید تا زندگیش را سرو سامان دهد! واز آن پس عبارت پیاز تا چغندر شکر خدا در هنگامی که فردی به گرفتاری دچار شود که ممکن بود بدتر از آن هم باشد به کار میرود.
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
بهترین روزها تو این حیاط ها گذشت 😍
💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
قم، سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با ماشین تایپ دستی قدیمی ببینید چه اثر زیبایی رو خلق کرد! حداقل ۳۰ سال باید با ماشین کار کرده باشی تا بتونی همچین نقاشی خلق کنی👌
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
رسم دربار هخامنشی چنین بود که شاه فقط در کنار مادر و همسرش غذا میخورد. همسر شاه پایینتر از او مینشست و مادر شاه بالاتر مینشست چراکه در سنت ایرانیان مادر جایگاه والایی داشت.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
اگه نمیدونی تو این عکس چه اتفاقی داره میفته احتمالا خیلی جوونی : )
💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهره این گوینده اخبار و اون خبر سال هاست که از ذهنم پاک نمیشه، امروز داشتم اینستا رو چک میکردم که اتفاقی دیدمش...
میلیون ها تن خاک از قلّهء کوه روبه رو جدا شده و به جای ریزش به دره به دامنه کوه مقابل پرتاب شده و روستایی را مدفون کرده بود!
بابام هیچ وقت آدم خرافاتی نبود، در تمام عمر هیچ چیز خرافی یا متافیزیکی رو قبول نداشت، هرگز از فیلم هایی با موضوعات ماوراء الطبیعه لذت نمیبرد، در تمام عمر تنها حرف عجیبی که ازش شنیدم روز برگشتنش از این روستا بود:
"شاید آدم های این روستا جای دیگه ای زنده باشند! "
این حادثه به حدی عجیب بود که حتی توضیحات و توجیهات کارشناسان زمین شناسی هم نتوانست نظر آدم هایی که صحنه را از نزدیک دیده بودند عوض کند!
از طرفی هیچ انفجاری هم نمی تواند این میزان سنگ و خاک را از قله کوه به دامنه کوه مقابل پرتاب کند.
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f