eitaa logo
دنیاے قــــدیم...💯
81.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
5 فایل
﷽ 📸مجموعه ای بسیار نفیــــس و خاطره انگیز از تصاویر آرشیوی و حکایتــــ های قدیمــــی پیش ماست همراه ما بمانید 😎🤞 #همراه‌با‌کلی‌مطالب‌نوستالژی. اگه‌این‌کانال‌حالتوخوب‌کرد‌به‌بقیه‌هم‌معرفیش‌کن🪻 ‌فقط تبلیغات👇 @ham_18
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از دو "لَ له" (پرستار کودک) به همراه چهار کودک در اواخر دوره قاجار ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
هیچوقت هیچ چیز را بی‌جواب نگذار!! نگاه مهربان را با لبخند.. دورنگـی را بـا خــلوص.. مسئولیت را با وجدان.. بی ادبی را بـا سـکوت.. خشــم را بـــا صبـوری.. پشتکار را بـا تشـویق.. کینــه را بــا گـذشـت.. گنـاه را بــا بخــشش.. دلـمرده را بـــا امیــد.. منتظر را بــا نــویــد. 💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
📸اقامه نماز عید سعید قربان به امامت آیت‌الله قاضی طباطبایی در تبریز ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
یه زمانی هم پسرایی که موهاشون این مدلی بود، معمولاً مامانشون اجازه نمی‌داد بیان تو کوچه با ما بازی کنن 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭستاﯾﺸﺎﻥ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ . ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ . ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ . ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ گنگ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﺮﺍﻣﻴﺴﺖ ! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻜﻪ ﻫﺎ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﭼﻮﻥ ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ !! ﻭ ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ .ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﻬﺎﻳﻲ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﺪ ﺩﻭﻡ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺟﻴﺒﻢ ﭘﻮﻝ ﺑﻮﺩ ! 🔻ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ : ﻓﻘﺮ ﺁﺗﺸﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﯿﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ . ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﭘﺮﺩﻩ ﺍﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﯾﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ . ﻭ ﭼﻪ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﮑﻪ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺶ . ﻭ "" ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺶ.. 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
کل کل های بچه های دهه شصت 😄 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
یه روز ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و میخره ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه: صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم، اینها را هم میشود خورد > این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی(ره) یه روز یه ترکـــه میره جبهه، بعد از یه مدت فرمانده میشه یه روز بهش میگن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش جواب میده کدوم داداشم؟ اینجا همه داداش من هستن اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد > اون ترکـــه کسی نبود جز مهدی باکری به یه ترکه گفتند کتابی بنویس ترکه برای تالیف آن کتاب حدود چهل سال تحقیق و مطالعه کرد و بیش از ده هزار کتاب را تمام خواند و به حدود صد هزار کتاب، مراجعه مکرر داشت او برای یافتن منابع و کاوش در کتاب خانه های هند، ترکیه، ایران، عراق و ... سفرهای متعدد انجام داد و بالاخره یک کتاب یازده جلدی نوشت > این ترکه کسی نبود جز علامه امینی و اون کتاب نفیس "الغدیر" بود.......... از این به بعد قبل جک تعریف کردن حواسمون باشه چه کسانی رو به سخره میگیریم یه لره میشه احسان کامرانی استاد دانشگاه هاروارد و مخترع قرنیه مصنوعی چشم یه لره میشه شهید بهنام محمدی. اولین نوجوان 13 ساله شهید راه وطن یه لره میشه حسین پناهی که یادش در خاطره ایرانیان زنده میمونه یه لره هم میشه دکتر ملک حسینی تنها پزشک پیوند کبد در آسیا یه لره میشه سردار بی بی مریم بختیاری فرمانده سپاه بختیاری یه لره میشه بانو قدم خیر رهبر مبارزان عشایر در مقابل انگلیس یه لره میشه پرفسور موسیوند و قلب مصنوعی رو اختراع میکنه یه لره میشه آیت الله العظمی بروجردی مرجع بزرگ شیعیان یه لره میشه پرفسور کرم زاده استاد جهانی ریاضی یه لره میشه پرفسور ماهر مغز سوم فیزیک جهان یه لره میشه سردار اسعد بختیاری فاتح تهران یه لره میشه مهرداد اوستا نویسنده و شاعر یه لره میشه اریوبرزن فرمانده ارتش داریوش یه لره میشه دکتر عبدالحسین زرین کوب یه لره میشه پرفسور جعفر شهیدی یه لره میشه قیصر امین پور یه لر ه میشه کریم خان زند یه لره میشه باباطاهر یه لره میشه علی مردان خان که به ارتش رضا خان میگه هر عقابی بخواهد از آسمان این کشور عبور کند باید پرهایش را باج بدهد یه روزی یه ترکه، یه عربه، یه قزوینیه، یه آبادانیه، یه اصفهانیه، یه شمالیه، یه شیرازیه، بوشهریه و ... مثل مرد جلوی دشمن وایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمون نکنه لره...........شهید محمد بروجردی بود ترکه.......... شهید مهدی باکری بود عربه......... شهید علی هاشمی بود قزوینیه...... شهید عباس بابایی بود آبادانیه...... شهید طاهری بود اصفهانیه.... شهید ابراهیم همت بود شمالیه...... شهید شیرودی بود شیرازیه...... شهید عباس دوران بود خواهشاً در هر گروهی هستید کپی کنید تا مانع گذاشتن جوکهای قومیتی بشوید. 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
یاد ایامی که پیکان داشتیم... سال‌ها ماشینِ پیکان داشتیم جمعه ها در خانه مهمان داشتیم فحش، درگیری، بطالت، استرس کلّشان را در صفِ نان داشتیم! قرمه سبزی بود ماهانه ولی املت و کوکو فراوان داشتیم تورِ چین و نروژ و شیلی نبود ما سفر در سطح استان داشتیم ثلث اول، ثلث دوم، ثلث سه امتحانات فراوان داشتیم اکثرن بودیم دنبالِ کلاس و مدرسه! کم قراری در خیابان داشتیم! داخلِ حمام ما یک تشت بود در خیالِ خود ولی وان داشتیم! پای ما در جمع؛ شلوارک نبود ما درونِ خانه تنبان داشتیم! آن زمان ها فقر هم بودش ولی عمدتن یک ذره وجدان داشتیم پولمان می ماند تا پایانِ ماه اندکی هم بهرِ درمان داشتیم کاش میشد بارِ دیگر مثلِ قبل دل خوشی های فراوان داشتیم... 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه در👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
این سشوارها رو یادتونه😁😅 یه زمان همه از اینا داشتن 💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی در 👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دیدنی از سفر برادران امیدوار به مکه مکرمه در سال ۱۳۴۰ خورشیدی بخشی از مستند «درباره خانه خدا» روایت اولین سفر دو جهانگرد ایرانی به سرزمین وحی و تهیه تصاویر رنگی از کعبه برادران امیدوار سفر خود را با خودروی ون دوسیلندر دریافتی از یک شرکت اروپایی، از مرز جنوبی ایران با کویت آغاز کردند؛ آنها با گذر از عربستان سعودی و زیارت کعبه وارد آفریقا شدند. عبدالله و عیسی امیدوار نخستین ایرانی‌هایی هستند که موفق شده‌اند از خانه خدا فیلم رنگی تهیه کنند و با نمایش این مستند در تهران، ایرانیان برای اولین بار تصاویر متحرکی را از خانه خدا مشاهده کردند. ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
این شعر فوق العاده زیبا تقدیم به تمام دهه چهل، پنجاه و شصتی ها که حالا خودساخته ترین پدر و مادرای ایرانند : من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی 🌹 این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی!🌹 قصّهٔ افتادنِ دندانِ شیری از هُما🌹 لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی!🌹 قصّهٔ گاو حسن، دارا و سارا و امین🌹 روزٍ بارانی، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی!🌹 تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق!🌹 بر سرِ کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی !🌹 چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ  اتاق🌹 مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی!🌹 داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ! 🌹 در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک  لَکی!🌹 هاچ زنبور عَسل، نِل در فراق مادرش!🌹 یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی!🌹 هشت سال از دورهٔ شیرین امّا تلخِ ما🌹 پر ز آژیرِ خطر  با حمله های موشکی!🌹 تا کجاها میبرد این خاطره اکنون مرا🌹 کاش میرفتم به آن دورانِ خوبم، دزدکی !🌹 یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من🌹 من به یاد و خاطراتت زنده ام، ای کودکی!🌹 دفتر‌ٍ مشقِ دبستانم ببین🌹 پر ز مُهرِ آفرین،‌ صد آفرین!🌹 راستی آن دفترِ کاهی کجاست ؟!🌹 عکس حوض آبِ پُر ماهی کجاست ؟!🌹 باز آیا ریز علی ها زنده اند ؟!🌹 در حوادث جامه از تن کنده اند؟!🌹 کاش حالا ‌خاله کوکب زنده بود!🌹 عطرِ نانش خانه را آکنده بود!🌹 ای معلّم خاطر و یادت بخیر🌹 یادٍ درسِ آب  بابایت بخیر!🌹 هر‌کجا هستید، هستی نوش تان!🌹 کامیابی گرمیِ آغوشتان!🌹 همکلاسیهای سالِ کودکم 🌹 دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم!🌹 باز از دل میکُنم یادٍ شما🌹 یادِ قلبِ سادهٔ شادِ شما🌹 ‎‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نوستالژی فقط توالتای قدیمی که اون سر حیاط بود😀 🔹کاسه‌اش قشنگ وصل بود به هسته‌ی زمین! یه بار داشتم ته شو نگاه میکردم، دیدم یکی از اون سره دنیا داره برام دست تکون میده و سلام میکنه!😐 🔸شبام همیشه صدای سگ میومد اون طرفا! اگه می‌خواستی بری، باید یه نفر همراه خودت می‌بردی که اون نگهبانی بده😐 🔹ﺗـﺎﺯﻩ ﯾـﻪ آﻓﺘـﺎﺑـﻪ ﻫـﺎﯾـﯽ ﺑـﻮﺩ ﺑﻬـﺶ ﻣﯿﮕـﻔﺘـﻦ ﺁﻓﺘـﺎﺑـه ﻣﺴـــﯽ! ﻭﻗﺘـﯽ ﻣﯿﺨـﻮﺍﺳﺘـﯽ ﺑﻠﻨـﺪﺵ ﮐﻨـﯽ ﺧـﻮﺩﺗــﻮ ﺑﺸــﻮﺭﯼ، ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﻣﯿـﺮﯾــﺪﯼ😂✋ 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
🔻قدیما تو درس جغرافی بچه ها باید اسم کلی تالاب و دریاچه و رودخونه و جنگل و... حفظ میکردن... الان با تلاش شبانه روزی مسئولین، دیگه چیزی نمونده، دو سه تا کویر مونده... که اونم تو امتحان نمیاد...‎‌‌‌‌‌‌ 🔻قدیما تو ظرف مسی غذا میپختن مس بدنشون زیاد میشد الان همه ظرفا تفلونن فک کنم برا همینه انقد آدما نچسب شدن🤔😂 🔻پس ‏قديما چطور تو سرما و گرما اين همه راه ميرفتن در و باز ميكردن؟ الآن آيفون زنگ ميخوره كسی مسئوليتشو قبول نميكنه 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
🍃در اصفهان مردی عصایی به زنش زد و زن به خاطر خوردن آن عصا درگذشت که قصدکشتن در آن بود، چون مرد از قبیله زن ترسید پیش کسی رفت و با او مشورت کرد 🍃وی گفت:علاجش در این است که جوان خوشگل و زیبارویی را به منزل ببری و به قتل رسانی و پیش همسرت بیندازی و بگویی که زوجه ام با این جوان زنا میکرد و من دیدم ،لذا هردو را به قتل رسانیدم، پس مرد ساده لوح کلام آن مرد را تصدیق نمود و رفت درخانه اش نشست دید جوان زیبایی از راه میگذرد او را طلبید با زور به خانه اش برد طعامش داد و ناغافل او را به قتل رسانید و پیش همسرش خوابانید، 🍃 قبیله زن چون این ماجرا شنیدند گفتند کارخوبی کردی که آنها را در این حال به قتل رساندی ... آن مردی که مورد مشورت بود رفت درب منزل مرد ساده لوح گفت: نصیحت مرا گوش کردی گفت: آری گفت:جوان را بیاور ببینم چگونه است؟ تاسر جوان را دید به سرش کوبید وای این جوان که فرزند من است 🍃 آنچه بر ما میرسد آن هم ز ماست. (مولوی). از مکافـات عمل غافـل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو (مولانا) 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
🏫موسسه‌ی فرا مدرسه برگزار می‌کند؛ 🔊شروع کلاس‌های تقویتی دوره‌ی ابتدایی؛ 🔶ریشه‌یابی، بررسی و رفع اختلالات خواندن، نوشتن (املا) و ریاضی ( به صورت خصوصی) 🧠تقویت دو نیمکره‌ی مغز 📚تقویت دروس ابتدایی( ریاضی، علوم، فارسی و..) ( گروهی و خصوصی) 👨‍🏫 توسط معلمان با تجربه و تخصصی هر پایه👩‍🏫 ⚡کلیه‌ی پایه‌های ابتدایی⚡ ⚡آمادگی برای امتحانات خرداد⚡ 👤 ظرفیت کلاس های خصوصی: یک نفر 👥ظرفیت کلاس‌های گروهی: ۵نفر 🔶 ظرفیت بسیار محدود🔶 👈حضوری و آنلاین💻 📞برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره‌‌ها و آیدی زیر در ارتباط باشید؛ 📱09188106856 🆔 @FARA_MADRESEE2 ⬅️عضویت در کانال ایتا: ➡️https://eitaa.com/fara_madrese
مرا برگردان به روزهایی که دمپاییِ کهنه ام را با جیک جیکِ نارنجیِ جوجه ای کوچک عوض میکردم و باران تنها آوازِ شادی بود در عروسیِ هاجر... 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
شما گمان می‌کنید هر اقدامی می‌شود برای رفاه و حال مردم یا آبادی مملکت است ؟ خیر فقط راه دزدی تازه‌ای بنظر مقامات عالیه می‌رسد و اجرا می‌کنند ! ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
نوشتن "طبق یک سنت قدیمی پس از مرگ شاه یا ملکه انگلستان یه گروه تشکیل میدن و طی مراسمی خبر فوت شاه یا ملکه را به اطلاع زنبورهای سلطنتی می‌رسونن و ازشون می‌خوان با شاه/ملکه جدید بیعت کنن" احتمالا زنبورها هم میگن به نیشم:) تو عربستان مراسم میذارن با عکس ولیعهد و پادشاه جدید بیعت میکنن تو انگلستان از زنبورها میخوان با شاه/ملکه جدید بیعت کنن فرقی نمیکنه کجای دنیا باشه جهل بشر را انتهایی نیست! ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
🐈 جمله گربه رو دم حجله کشتن از کجا امده؟ میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است. پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند. بر خلاف نظر همه ، او میگوید که میتواند دخترک را رام کند. خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و.... چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند . گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد. چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور. گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند. سپس رو یه دختر میکند و میگوید برو آب بیار.... 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
بیایید ببینید براتون چی آوردم😂😍 صوتی و تصویری جهیزیه زمان ما در یک قاب😄 💯خاطرات هر ایرانی زنده میشه اینجا/کلیک کن
تهران، خیابان فردوسی، اوایل دهه ی ۱۳۴۰ ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم قديمى ترين فيلم موجود از دخمه یا استودان زرتشتيان در يزد است که در سال ۱۹۶۹ توسط آلبرت موریس فیلمبرداری شد، این در سال ۱۹۷۴ برنده اسکار بهترین فیلم مستند شد. زرتشتیان آب، باد، خاک و آتش را مقدس میشمرند به همین دلیل مردگان را دفن نکرده و نمیسوزاندند و در آب هم نمی‌انداختند، زیرا گوشت مردار را نجس میدانستند. به همین جهت مردگان را در مکانی به نام استودان یا برج خاموشان رها کرده تا خوراک پرندگان و لاشخورها شوند. پس از اینکه لاشه توسط کرکس‌ها خورده شد استخوان‌ها در چاه وسط ریخته میشد. دخمه‌ها معمولا بر فراز بلندی‌های شهر ساخته میشد. زرتشتیان از دوران باستان مردگان خود را به دخمه می‌بردند و با آیین خاصی در مرکز این دخمه‌ها قرار می‌دادند. ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
من خدا را در قُمقُمه‌ی آب یافته‌ام! در عطر یک گل در خلوص برخی کتاب‌ها و حتی نزد بی دینان! اما تقریبا هیچ‌گاه وی را نزد آنانی که کارشان سخن گفتن از اوست، نیافته‌ام... ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی اینجاست/کلیک کن
🔸جوانی تصمیم گرفت از دختر موردپسندش خواستگاری کند، اما قبل از اقدام به این‌ کار، از مردم درمورد آن دخـتر جـویای معلومات شــد. 🔹مردم چنـیـن جـواب دادنـد: ایـن دخـتـر بـدنـام، بی‌ادب، بدخـو و خـشـن اسـت. 🔸آن شـخـص از تـصـمـیـم خود منـصـرف شـد، بـه خـانـه‌ برگشـت و در مـسیر راه با شـیـخ کهـن‌سالی روبه‌رو شد. 🔹شـیخ پرسید: فرزندم چه شده؟ چرا این‌قدر پریشان و گرفته‌ای؟ 🔸آن شخص قـصـه را از اول تا آخـر برای شیـخ بیان نـمـود. 🔹شیخ گفت: بـیا فرزندم من یکی از دخترانم را به عقد تو درمی‌آورم، اما قبل از آن برو و از مردم درباره‌ دخترانم پرس‌وجو کـن. 🔸شخـص رفت و از مردم محـل درمورد دختران شیخ سؤال کرد و دوباره به نزد شیخ آمد. 🔹شیخ از آن جوان پرسـید: مردم چه گفتـند؟ 🔸جوان پاسخ داد: مردم گفتند دختران شیخ، بسیار بداخـلاق، بـی‌ادب، بی‌حیا، فاسق و بی‌بندوبارند. 🔹شیخ گفت: با من به خـانه بیا! 🔸وقتی‌ آن شخص به خانه‌ شیخ رفت، به‌جز یک پیرزن، کسی را ندید و آن پیرزن، همسر شیخ بود که به‌خاطر عقیم و نازابودنـش هیچ فرزندی به دنیا نیاورده بود. 🔹زمانی‌ که آن شخص از دیدن این حالت شوکه شد، شیخ به او گفت: فرزندم! مردم به هیچ‌کسی رحم نمی‌کنند و دانسته یا ندانسته در حق دیگران هرچه و هر قِسمی که خواستند حکم می‌کنند. 💢به قضاوت مردم اعتنا نکنید؛ چون آن‌ها به حرف‌زدن و قضاوت‌کردن پشت‌سر دیگران، عادت کرده‌اند. 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن