eitaa logo
اشعار ام‌البنین بهرامی (ام.خزان)
2.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
350 ویدیو
1 فایل
-شاعر ارزشی- دارای 10 اثر چاپ شده در ایتا: @omolbaninbahrami در سروش: https://splus.ir/omolbaninbahrami
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌شرکت کنندگان مسابقه👇 دلنوشته ای به امام زمان(عج)
سلام بر تو که دیدگان عاشق همه ی نظاره ی توست و به عشق چهره ی نورانیت از کودکی که تنها آرزویم بوده و هست چشم انتظار توام چه شب ها و چه روزهاست روی سجده ی کوچکم از خدا آمدنت را خواسته ام دست بر بلندای آسمان برده ام و صدایت کرده ام ای امام مهربانی ها بیا که از سقف لحظه هایم بدون تو درد می بارد و قاصدک های خیالم بازهم بی پروا تورا آرزو دارند قدم هایت را بر تارک زمین بگذار و قلب جهان را تطهیر کن و فکری برای تنگ های خالی ماهی ها کن که به عشق دریا سالهاست که مرده اند و شفایی باش بر بستر بیماران و دستی بر بالین گرسنگان امام مهربانی ها بیا که حضورت قلب تاریک جهان را روشن کند سیده آیدا قطبی ۱۱ساله از اهواز
شب است دلم میخواهد امام زمان می آمد نگاه به گریه ها و بغض هایمان می کرد و آسمان خیالم را نور باران می کرد هوای گریه دارد دلم امشب شب غریبی است کنج تنهایی نشسته ام با خودم و خدایم عجب حکایتی دارم دلم عدالت بی چون و چرایت را میخواهد یا مهدی دلم دستان بخشنده ات را می خواهد که روی سرم بکشی و بگویی صدایم کن تا اجابت کنم تورا خدایا من صدای بغض های ترکیده ام را می شنوی در شب آرزوها آمده ام رویم را زمین مگذار بگذار جهان بی مهری ها تمام شود بگذار تمام جهان معجزه مهدی را باور کند بگذار گنجشکان در زمستان مانده به خاطر تکه نانی یخ نبندند و بگذار اشک های یتیمان بی پدر قلب هیچ کسی را به درد نیاورد و بی مادری امان تنهایی دختری نباشد که با تصویر مادرش زندگی می کند در قاب شکسته ی خاطراتش سیده آینا قطبی ۱۳ساله از اهواز
بیا که هیچ کس حریم یاس ها را پاس نمی دارد و داغ بردل لاله هاست که می گذارد شاخه های اجابت غروب تلخ انتظارند و اشک یتیمان بی دست مهربانت سالهاست که غم به دیده دارند خزان را بهاری باش که سحر قلب تاریکی رابشکافد واز آن فواره های نورانی بروید بیا که کوچه های جهان عدل را فریاد بزند و عشق رمز دوباره ی جهان شود آتنا مزرعه ۱۲ساله از خوزستان
امام زمانم با تو سخن می گویم و نگاهم سالهاست که به انتظارت بارانی است بیا که این کودک همیشه گریان تورا می خواهد از خدایش چه دردیست درد نبودنت وقتی که میشود باشی و تمام دردهایمان را به ته اقیانوس بی دردی ها بسپاری و گریه هایمان را از چهره های خسته مان پاک کنی و نگذاری هیچ کس آب توی دلش تکان بخورد درست مانند یک پدر دلسوز و مهربانی که فقط به جز مهربانی چیزی به کودکانش هدیه نمی دهد امیر علی مزرعه ۹ساله از خوزستان
سلام... پایانی برای قصه ها نیست نه بره هواگرم میشوندنه گرگها سیر خسته ام ازجنس قلابی آدم ها حالم خوب است اما گذشته ام دردمیکندزودتربیا مجتبی یعقوب پور
به نام خدا آقاجان خواهش می کنم یاریم کن در هر لحظه از زندگیم لبخند رضایت شما راداشته باشم و ثروتم رااعم از جان و مال درراه رضای خدا خرج کنم و کاررابرای خدا انجام دهم طیبه پشام ۴۴ ساله اهواز
به نام خدا نازنین امامم عهد می بندم برای ایجاد جامعه ی مهدوی در تربیت یاران مهدوی بی وقفه تلاش کنم مولای من مرااز درگهت نران که بعد از خدا جز شما پناهی ندارم حلیمه محمدزاده ۵۰ ساله اهواز
به نام خدا امام مهربانم چه خوش روزی بود روزی که شما بیایید و من نوکر و غلامت شوم و ظهورت را درک کنم علی اکبر اقسام ۱۱ ساله اهوا ز
به نام خدا مولای مهربانم دعایم کن تا اهل تقوی باشم امربه معروف و نهی از منکر کنم زیر بار ظلم نروم اهل شهادت باشم اهل تولی و تبری باشم مولای من التماس شهادت خدیجه پشام
به نام خدا مولای مهربانم دعاهای ما به در بسته می خورد کاش نازنین امامم خود شما دعا می کردید ما در این دنیا خیلی گرفتار هستیم هرروز یه مشکلی بزرگ دنیای مارا درگیر می کند اقاجان این دنیا زیبا نیست زیبایش کنید با ظهورتان من قربان قدمت پویا پوراسماعیل ۱۱ ساله اهواز
سلام علیکم عیدتون مبارک 🌹 به نام خدایی که صدای شکسته شدن قلب هارا هم‌ میشنود .... دلم برایت تنگ می شود ...!!! آری درست شنیدی ، دلم برایت تنگ میشود ... برای روز هایی که بی وقفه در پی رسیدن به تو از مقابل چشمان ترم عبور می کند و برایت بی قراری ها می کند .😭😭.. بگذار همه بدانند ... همه بخوانند .... عشقی را که به تو داشته ام ... دارم ... چشمان گناهکارم را نذر چشمان بی تابت کرده ام ... چشمانی که هر روز برایم اشک می ریزد .... چشمانی که برای گناهان من به اصطلاح منتظر ، اشک از جنس محبت پدرانه میبارد .... در کویر تنهایی خود رها شده بودم که تو ، ببخشید که شمارا تو خطاب می کنم ، دست های سرد بی روحم را فشردی و به سمت خود کشاندی این یتیم را ... راستش را بگویم ، اول از شما دوری می کردم ... می ترسیدم ... از بس که نامردی دیده بودم ... دروغگویی شنیده بودم ... تا اینکه ... ریشه های عشق و محبت پدرانه ی شما در دل بی تابم جوانه زد ... آری جوانه زد ... حالا دیگر عاشق شده بودم درست شنیدی عاشق .... همه ی خودم را ، خودِ خودِ خودم را به شما سپرده بودم .... مرا از کویر تنهایی به بهشت محبت خود کشاندی تا در آنجا دوره ی پروانگی خود را بگذرانم ... من را پر پر کرده بودند ...همه و همه در چشمان من پژمردگی را می دیدند ... گاهی طعنه می زدند ، گاهی کنایه ، گاهی زخم زبان ...😔😭 و حتی گاهی برایم دلسوزی هم می کردند . بیماری بودم که تمامی پزشکان از من قطع امید کرده بودند ... طبیب واقعیم تو بودی و تمام !!! شده بودم قاصدکی که هر روز و هر لحظه از شدت بی قراری و انتظار ، به سمت و سوی آسمان پرواز می کرد و هر بار به دست رهگذرانی بیمار دل آسیب می دید . در اقیانوس پهناوری گم گشته بودم که کوسه ها و نهنگ هایش ناجوانمردی را بیشتر در حقم به جا آورده بودند تا ماهی هایش ، محبت و مهربانی را ...!!! ای کاش ... کمی زود تر پیدایت کرده بودم که تا این حد آسیب نمی دیدم ... ای کاش ... اصلا هیچ وقت گمت نکرده بودم که بخواهم پیدایت کنم ... می دانم آقاجان ... شما بهترین بابای دنیایی ... شما راه و رسم پدری را چه خوب در حق من به جا آوردید .... من ... آری من دختر خوبی برایتان نبودم .... مدتیست دلش تنگ است .... هی بهانه می گیرد ... گاه و بی گاه بغض می کند ... دلش آسمان می خواهد .... دوبال ... برای پرواز .... پریدن .... دخترت را می گویم ..😔😔. برایم دعا کن که حال و روز دخترت زیاد خوب نیست ...😭😭😭 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲😭😭 برایم دعا کن..... خادم الرضا از کرمان
فاطیما زارعی از فارس
خداداد دل افکار
لطفا تا اعلام اسامی برندگان با ما همراه باشید سپاس از صبوری شما 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
نسیم فتاحی ۱۱ ساله از دزفول
ندا فتاحی ۱۰ ساله از دزفول
ای امام مهربانم از باور به تو دست نمیکشم ؛ تو در ذهن همه ما تا وقتی یادت را نگاه میداریم زنده ای؛ تورابا احساس مهر و آرامش خاطر در دل میشناسم؛ مسیر دل های ما را با مسیر دلدادگی همجوار کن ؛ برای منی که شمع دلباختگی ام همیشه با راز و نیاز با تو روشن است؛ چرا که تو همیشه گرمای وجودم هستی؛ و من با این چراغ روشن با پشتوانه حقیقت اینکه تو را دارم به سوی حق راه میبرم؛ چرا که قدمهای مان درمسیری که تو در آن گام نهادی استوار و پایدار تر است؛ و اما مسیری که همیشه آن را دور میپنداشتم با عشق و معرفت تو آن را به خود نزدیک دیدم؛ و با تکیه بر ذکر و نامت یا علی گویان مسیر پیش رویم را رو به سوی سعادت و عاقبت به خیری دیدم؛ و این گونه سرسپرده راه حقانیت تو شدم؛ و حقیقت را باوری نزدیک یافتم که تنها در راستای مسیر باور بخشی تو محقق می‌شود؛ ای امام والا؛ از باورم است که از قلبم برخاستی ؛ و عشق به تو همیشه در یاقوت سرخ سینه ها ایستاده؛ و وای به حال من که اگر بی یاد تو باشم قلبم بی گمان از تپش می ایستد؛ و از سیره تو مکتب ات به یادگار مانده ؛ و این یعنی هرچه از مکتب یاد بگیریم به اسم و رسم تو میشناسیم؛ که ما ازدانش آموختگان مکتب مهدویت تو هستیم... لیلا ترابی از تهران ۴۰ ساله
سلام ای امام زمان عزیزی که دردو دل هایم با تو رنگ دلتنگی دارد آن هم از جنس دلگیری! دلتنگی هایی که بغض را در گلو تازه می کند؛ بگذار یاد تو دلهای شکسته مان را آرام و نرم به نوازش درآورد؛ که با این کار جوانه عشق و امید در دل های مان شکوفا می شود. ای تو مانند شمع دلسوزی که گرمای وجود شده است یا مانند درخت فداکاری که خشت به خشت باور ما را در چهارچوب ارزش های مکتب عاشورا بنا نهاده؛ ای که مهرت مانند رودخانه پرخروش در دل هایمان می جوشد؛ ای امام عزیز چه میشود کرد که گلهایی که از خاک زیر پایت میروییدند پژمرده گشتند از موقعی که دیگر غیبت کبری تو باعث شد اهل زمین دلتنگ وجودت شوند و از گرد قدومت هزاران گل برویَد‌‌‌... اما من باورم است که جوانه امید در دلها می‌روید ؛ همچنان که وجود سبز تو در یاد ها باقیست ... ثنا حسینیان فرد
امام جانم... ؛ ای که مهرت و عطوفتت رافت و بخشش ات؛ زیادت است و این مهر تمام و کمال و کاملاً برای امت صدق می کند ؛ و مهرتان برای امت پیامی در خور با محبت و هدایت است که مهرتان برای امت هدایتگری بر بال محبت و لطف بسیار است که با فضل آمیخته شده است و سوار بر این بال، لطف و کرامت سرشار است؛ و با عنایت شما به بلندای دل مومن به پرواز در می آید و به دلها می نشیند و پیام هدایت را محبت آمیز می رساند. سخن از پرواز به خاطر اینکه این پرواز پیام هدایت را صمیمی و گرم به عشاق اهل بیت می رسانید و در قلب وی فرو می نشانید و این پیام محبت آمیزی که با دلسوزی آمیخته شده است گواه همه دلسوزی های توست؛ ای امام من؛ رساننده پیام نیز شاید پرنده‌ای باشد که می داند کجا برود و پیام را به چه کسی برساند و می داند چه کسی لایق این مهر و محبت شماست... سارا احمدی
ای امام زمان جانم ،آقای مهربانم ای که راهم از تو جدا نیست و سیم دلم وصل تو است؛ ای شور شور انگیز انتظار تو ای شکوه شادمانه ظهور تو ای سروری که شاهانه زندگانی ات کنیز نمیخواهد؛ بلکه فرمانده عالم امکان، لشکری از عاشقان کوی یار میخواهد ؛ و فدائی عشق ازلیِ حضرت نور است که نامش در زمره فدائیان ولایت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف نوشته می‌شود ... "مردمان دست به دعائند منتظران چشم به راهند برای رویت رخسارت منتظران در انتظارند" معصومه ترابی از قم
ای مهدی جان به انتظار فرج ات دل سپردیم؛ تا باشد که همیشه خاطرتو از قلب های مان برخیزد؛ و عشقت مصباح الهدی داست همانند چراغ هدایت که نیروی تشخیص حق از باطل را در وجودمان اراده می کند؛ و به بلندای دل مومن قسم که اگر دلم رنگی از تو نداشته باشد رنگ میبازم؛ و رگ و ریشه ام خشک میشود اگر به خاک سرزمینی که تو هنگامه ظهور ،بر آن قدم به حضور برمیداری، بوسه نکارم؛ که خاک ان مرز و بوم با آب و گل ام سرشت در هم نهاده؛ و چشمانمان بصیر و بیناست وقتی نگاه نورانی سرشار از لطف تو بر دیدگان سیاه مان بیفکند. ما سالهاست سر سپرده ایم به حائل آرامش و آسایش یاد تو بودن و ولی دل نسپردیم به دنیایی که در آن مردمانش انتظاری به آمدنت نمی کِشَند و شوقی ندارند برای در انتظار دیده تَر کردن ... اما من میدانم که تو آرامشی از جنس مهرو صفا داری ؛ چراکه "پناه قلب های بی پناهی" شاید در سرزمین خویشتن امنیت را دارائیم هر چند که امنیت واقعی وقتی باقیست که نگاه نورانی و نظر لطف تو چراغ قلب هایمان روشن بدارد؛ فاطمه حسینی
"بسم رب القلم:" قلم به دست شده ام تا از تو بنویسم .. چرا که دست به قلمی هستم که برای نوشتن از بزرگی و کرم حضرتی بزرگوار و با کرامت قلم در نهاده است؛ هرچند قلم هم از نوشتن بلندای عصمت و طهارت تو دستش کوتاه شده است ؛ آنگاه از دستانم با بالندگی پر می کشد و دلش برای پرواز در آسمان تو می رود؛ تا اینکه در والای اسمت در افق های بی انتها در بزرگی و عظمتت محو شود ؛ چرا که قادر نباشد نامت را از توصیف ناپذیری به دامان کلمات بنشاند؛ مانند دلم که آن هم با یادت از سینه بیرون می آید و نوای عاشقی را همچون کبوتری آوازخوان بگوش ات، ای قطب عالم امکان، در آسمانها می رساند؛ و این قلب در حالی به سینه برمیگردد که عمق وجودم را سرشار از عشق و محبت تو کرده باشد؛ و وقتی یاد تورا در قلبم نگاره میزنم دلم لبالب پر از رنگ و بوی عطرت سیراب آب حیات میشود ؛ ولی امام زمانم بدان که دلم هنوز هم تشنه است، تشنه جرعه ای از رفعت و رحمت تو... بیا به رسم دیرینه معرفت دستی بر آتش خانمان‌سوز قلبم بکش ؛که فاصله قلبم با اسمت در حد یه ضربانه... سیده مبینا کیا