هدایت شده از ▫
🍃🍃🌼🌼
🍃🍃
🍃🍃
#تلنگر
🔸عجیب است گاهی ما به کسی
که در پُست و مقام یا ثروت از ما پیشی
گرفته حسادت میورزیم اما هنگامی که کسی:
🔺در صف اول نماز یا در حفظ
قرآن ازما پیشی گرفته، غبطه نمیخوریم
🔸و علت آن بسیار واضح است و آن
عشق به دنیا و فراموش نمودن آخرت است.
•{ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ
الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى }•
🔺بلکه شما زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح
میدهید، در حالی که آخرت بهتر و پایندتر است.
✨﷽✨
✅انواع شیعیان
✍امام صادق علیه السلام: مردم نسبت به ما، سه گروه هستند:
1⃣ گروهی که ما را دوست دارند، و منتظر قائم(امامزمان) ما هستند، تا از دنیای ما به نوایی برسند. این گروه، سخنان ما را نقل میکنند و آنها را حفظ میکنند، اما به کردار ما رفتار نمی کنند.
بزودی خداوند این عده را در آتش محشور خواهد کرد.
2⃣ گروه دوم، کسانی هستند که ما را دوست دارند و سخن ما را میشنوند و از رفتار ما نیز پیروی میکنند، تا به نام ما مردم را بچاپند.
خداوند شکم این عده را از آتش پُر میکند و گرسنگی و تشنگی را بر ایشان مسلّط میگرداند.
3⃣گروه سوم، کسانی هستند که ما را دوست دارند و گفتار ما را حفظ میکنند و امر ما را اطاعت مینمایند و برخلاف کردار ما رفتار نمیکنند؛ اینها از ما هستند و ما از آنها.
📚تحف العقول، صفحه ۵۱۴
✨﷽✨
✅چهکار کنیم که همۀ زندگیمان لذتبخش شود؟
➖ یک گلفروش هر روز بارها دستهگل درست میکند، اما اگر یکروز بخواهد برای معشوق خودش دستهگلی درست کند، حتماً اینکار را با انگیزه و نشاط خاصی انجام میدهد و بیشتر از همیشه از این کارش لذت میبرد!
➖اگر معشوق کسی به او بگوید «یک لیوان آب به من بده!» او از انجام همین کار ساده چه حس خوبی پیدا میکند! مهم این است که تو برای چه کسی و در محضر چه کسی این کار را انجام میدهی؟ حالا تصور کن که در محضر بزرگترین معشوق عالم هستی!
➖ ما که هنوز عاشق خدا نشدهایم چه؟ یک مدت از سرِ «احترام خدا» کارهایت را بهخاطر خدا انجام بده؛ کمکم عاشقش میشوی! وقتی عاشق خدا شدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت که از هر لحظهاش لذتها میبری!
➖ منتظر نباش یک شیرینی خاصی در زندگیات پیدا شود تا لذت ببری؛ کاری کن از همین زندگیِ عادیات خیلی نشاط پیدا کنی! هر کار سادهای را هم «بهخاطر خدا» انجام بده تا از آن لذت ببری!
👤 علیرضا پناهیان
🔴 «غیبت»
✍یاد دارم که ایام طفولیت، بسیار عبادت میکردم و شب را با عبادت به سر مىآوردم. در زهد و پرهیز جدیت داشتم. یک شب در محضر پدرم نشسته بودم و همه شب را بیدار بوده و قرآن مىخواندم اما گروهى در کنار ما خوابیده بودند حتى بامداد براى نماز صبح برنخاستند.
به پدرم گفتم: از این خفتگان یک نفر برخاست تا دور رکعت نماز بهجاى آورد، به گونهاى در خواب غفلت فرو رفتهاند که گویى نخوابیدهاند بلکه مردهاند. پدرم به من گفت: عزیزم! تو نیز اگر خواب باشى بهتر از آن است که به نکوهش مردم زبان گشایى و به غیبت و ذکر عیب آنها بپردازى.
✍استاد فاطمی نیا :
عالمی کتابی نوشته بود و نسخهء خطی آن ، پیش از چاپ به دست کسی افتاد و او رفت و آن کتاب را به نام خود چاپ و منتشر کرد ! و پس از مدتی شنید که نویسندهء اصلی کتاب ، دنبال اوست و پیوسته تلاش می کرد از رو به رو شدن با او ، پرهیز کند .
تا این که سرانجام آن عالم در جائی وی را یافت و به او گفت : "غرض و هدف من از نوشتن آن کتاب ، تنها این بود که آن سخنان در جامعه منتشر شود و دنبال تو بودم که بگویم : جلد دومی هم بر آن کتاب نوشته ام ؛ تو که آن کتاب را به نام خود چاپ کردی ، بیا و جلد دومش را هم ببر و به نام خود چاپ کن".
💠 غذای #شنیداری:
✍ مجموعه آنچه را که میشنویم، غذای شنیداری را تشکیل میدهد. میزان اثر این غذا از غذای بلعیدنی بیشتر، سریعتر و #ماندگارتر است.
🍃 زمانی که غذایی خورده میشود، مدت زمانی برای هضم، به آن غذا اختصاص داده میشود تا جذب بدن شود. همچنین اثر آن غذا بعد از گذشت مدت زمانی، از بین میرود؛ اما آنچه را که میشنویم، بدون نیاز به گذشت زمان، اثرش را میگذارد.
👈 گاهی یک کلام آن قدر اثرگذار است که تا سالها در یاد انسان باقی میماند. در حقیقت زخم بدن، خوب میشود؛ اما زخم #زبان ماندگارتر است.
👌 یا اثر صحبت خوب یا #پندی که سالیان سال در فکر ما می ماند...
هدایت شده از ▫
✨﷽✨
*📜حکایت 👱♀دختری که همه را....
*👱روزی جوان نزد پدرش👴 آمد و گفت:*
*دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم من شیفته زیبایی و جذابیت این دختر و جادوی چشمانش شده ام.*
*👴پدر با خوشحالی گفت:*
*این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟*
*👥پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند.*
*👴اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت:*
*ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست! و تو نمیتوانی خوشبختش کنی، او را باید به مردی مثل من تکیه کند،!*
*👱پسر حیرت زده جواب داد:*
*امکان ندارد پدر! کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!!❗*
*👥پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.*
*⚖قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند.*
*⚖قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است.*
*👥پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند.*
*🕵وزیر با دیدن دختر گفت:*
*او باید با وزیری مثل من ازدواج کند.*
*👑و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص پادشاه.*
*🤴پادشاه نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میکند!!*
*👱♀بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت:*
*راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد!!*
*🏃♀و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پدر؛ پسر؛قاضی ؛ وزیر و پادشاه بدنبال او،ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند.*
*👱♀دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت:*
*آیا میدانید من کیستم⁉*
*🌏من دنیا هستم ...*
*🔥من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند.*
*و در راه رسیدن به من از دینشان، معرفت و انسانیت شان غافل میشوند.*
*و حرص طمع انها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالی که هرگز به من نمیرسند.*
هدایت شده از 🗞️
🍂بی_مادر_شدیم🥀
اثر دستـــ ستــــم از رخ نیلے نــــرود
هـرگز از یاد عــلے ضربتــ سیلے نرود
#یا_صدیقه_الشهیده🥀
#ایام_فاطمیه💔
#شهادت_مادرم_زهرا_س_تسلیت🥀
هدایت شده از 🗞️
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️وظیفه شیعیان در روز شهادت حضرت زهرا (س)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 #آیت_الله_وحید_خراسانی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔴بهترین #سخنرانی های روز
هدایت شده از 🗞️
.
.
هرگز به نیکی نمی رسید
مگر آنکه ، آنچه دوست می دارید
در راه خـُـدا انـفاق کنید ؛
وهرچه انفاق نـمایید
خداوند بدان آگاه است
•|آلعمران_۹۲|•
💕💕💕
هدایت شده از ▫
سید هاشم حداد نمازش چگونه بود
حاج موسي محيي:
سيد حداد نمازش با توجه و تاني کامل بود اگر کسي هنگام نماز صدايش را ميشنيد احساس ميکرد که به سوي پروردگار عروج کرده گويا ايشان از اول تا آخر #نماز از قيام و رکوع و سجده و قنوت با پروردگارش #مناجات ميکند و سخن ميگويد و اتصال کامل و بدون پرده با پروردگار دارد.
صداي دلنشين و آرام بخش ايشان قلبها را پرواز ميداد و عقل و خرد را از خردمندان ميربود و هنگامي که حال و اقبال و عروج به آن عالم ملکوتي دست ميداد اشک از چشمان اکثر نمازگزاران جاري ميشد و هيچ کدام نميتوانستند جلوي گريهشان را بگيرند.