هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنـجشنبـه اسـت🕯🥀
بیاد عزیزان خفتـه در وادی خاموشان
کسانی که روزی زینت بخش محفلمان بودند
و حالا نیازمند یاد و خیـرات و مبرات شما
⇝✿🕯°•°🍃🥀🍃°•°🕯✿⇜
💦بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ💦
【اَلسَّـلامُ عَلی اَهْـلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ
مِـنْ أَهْـلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
یـا أَهْـلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
بِحَـقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
کَیْفَ وَجَدْتُـمْ قَـوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
مِـنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ، یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
بِحَـقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
اِغْفِـرْ لِمَـنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
وَحْشُرْنا فی زُمْـرَةِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ
مُحَمَّـدٌ رَسُـولُ اللهِ عَـلیٌّ وَلِیٌّ الله】
〖اَللّهُـمَّ اغْفِـرْ لِلمُؤمِنیـنَ وَالمُؤمِنَاتِ
وَالمُسلِمیـنَ وَالمُسلِمَـاتِ
اَلاَحیَـاءِ مِنهُـم وَالاَمـوَاتِ
تَابِـع بَینَنَا وَ بَینَهُـم بِالخَیـراتِ
اِنَّکَ مُجیـبُ الدَعَـوَاتِ
اِنَّکَ غافِـرَ الذَنـبِ وَالخَطیئَاتِ
وَ اِنَّکَ عَـلَی کُلِّ شَـیءٍ قَدیـرٌ
بِحُرمَـةِ الفَاتِحـةِ مَـعَ الصَّلَـوَاتِ〗
🌷اَللّٰهُـمَّ صَـلِّ عَلےٰ مُحَمَّـدٍ وَّ آلِ مُحَمَّـدٍ🌷
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#یک_داستان_یک_پند
🔹 ️مردی مدام در نماز بود. در تابستان انبار منزل خود از گندم پُر کرد که در زمستان از گرسنگی محتاج کسی نشود. روزی درویشی به در خانهی او آمد و از او قدری گندم خواست. مرد گفت: مرا معاف دار! مرا زمستان سردی در پیش است.
🔹درویش گفت: درشگفتم از تو برای زمستان اصلی خود (بعد از مرگ) چیزی نمیفرستی و نماز میخوانی؟ مگر نمیدانی نماز بدون زکات قبول نمیشود؟
🌸 وأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا
️و نماز به پا دارید و زکات مالتان (به فقیران) بدهید و به خدا قرض نیکو دهید (یعنی برای خدا به محتاجان احسان کنید و قرضالحسنه دهید)، و هر عمل نیک برای آخرت خود پیش فرستید (پاداش) آن را البته نزد خدا بیابید و آن اجر و ثواب آخرت (که بهشت ابد است، از متاع دنیا) بسی بهتر و بزرگتر است.
📖 سوره مزمل_ آیه ۲۰
🔹 ️ای مرد نمازخوانِ طالب دنیا! بدان اگر در این دنیا در زمستان گندم تمام کنی کسی هست تو را گندم قرض دهد، اگر کسی هم نبود کسی هست صدقهای بدهد تا زمستان از گرسنگی نمیری و به بهار برسی، ولی اگر اکنون گندم به من ندهی بعد از مرگ کسی به تو چیزی نمیتواند ببخشد حتی اگر بخواهد به تو ببخشد خدا نمیگذارد.
🌸 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ، ️ای اهل ایمان! از آنچه به شما روزی کردهایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی بیاید که در آن نه دادوستدی است و نه دوستی و نه شفاعتی!
📖 سوره بقره_ ۲۵۴
☝ای مرد نماز خوان بدان!
🌸 ومَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ
️و هیچکس نمیداند که فردا (از سود و زیان) چه خواهد کرد و هیچکس نمیداند که به کدام سرزمین مرگش فرا میرسد. (و به خاک میرود) 📖 سوره لقمان_ ۳۴
⁉ تو نمیدانی آیا عمرت به زمستان دنیای عمرت وصل خواهد شد یا نه؟ ولی شک نکن به زمستان آخرت عمرت روزی بیتردید متصل خواهد شد و آن را خواهی دید.
🌸 أيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ
⚡️هر کجا باشید اگر چه در کاخهای بسیار محکم، شما را مرگ فرا رسد. 📖 سوره نساء_ ۷۸
🔹 در شگفتم از تو که سختترین زمستان عمر خود را فراموش کردهای و بیرحمترین و خشنترین روز احتیاج خود را از یاد بردهای و از زمستانی میترسی که شاید آن را نبینی. درویش این را بگفت و از آن غافل دور شد.
🔸خانه پر از گندم و یک جو نفرستاد بگور
🔸 غم مرگت چو غم برگ زمستانی نیست
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#جهت_رغبت_به_نماز
✅ازحضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است :
🔅چون کسی نسبت به نماز بی رغبت باشد سوره مبارکه مومنون را با اخلاص و با توجه به معانی آیات هفت نوبت بخواند نسبت به نماز راغب گردد .
📚خواص آیات قرآن کریم ص ۱۱۴
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
❌#توهین_رئیس_جمهور_ملعون_فرانسه
❌ توهین به پیامبر(ص)
🔹 در قبیله #قریش شخصی حضور داشت بنام، ابن ابی کبشه، مردم وقتی میخواستند کسی را مسخره کنند و به نادانی خطابش کنند او را: ابن ابی کبشه صدا میزدند.
❌ ابوجهل برای #توهین و #تمسخر پیامبر(ص)، ایشان را در میان مردم اینگونه صدا میزد.
📚 لوامع صاحبقرانی،، ج 3، ص 600
🌹 پیامبر گرامی اسلام از ابتدای آغاز نبوت، در سراسر دوران #حیات تا به امروز مورد توهین و استهزاء پَست ترین انسانهای عالم بوده اند.
☝ آری از مقام ایشان کاسته نخواهد شد اما ما موظفیم در برابر ابوجهلهای زمان که قطعا رئیس جمهور #فرانسه یکی از آنهاست از ساحت مقدس ایشان دفاع نماییم.
🔹با انتشار یک پیام در #فضای_مجازی به زبان انگلیسی یا فرانسه اعتراض خودتان را ابراز کنید. این کمترین کار ممکن است.
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ
🌸 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃
🌸
#دوری_از_شیطان_وگناه_کبیره
✅آیات قرانی برای دوری از گناه وبهترین ذکر برای دوری شیطان
✨إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا :
🔶در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما [نیز] او را دشمن گیرید.
📙(فاطر، 6)
✨أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ :
🔶شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست؟
📘(یس، 60)
✨إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ :
🔶در حقیقت شیطان برای شما دشمنی آشکار است.
📕(اعراف، 22)
🌸
🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✅کلامی از شیخ بهایی
✍آدمی اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نيست، زيرا : اگر بسيار كار كند، میگويند احمق است ! اگر كم كار كند، میگويند تنبل است ! اگر بخشش كند، ميگويند افراط ميكند ! اگر جمعگرا باشد، میگويند بخيل است ! اگر ساكت و خاموش باشد میگويند لال است ! اگر زبانآوری كند، میگويند ورّاج و پرگوست ..! اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگويند رياكاراست ! و اگر نكند میگويند كافراست و بیدين ..!
لذا نبايد بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد و جز ازخداوند نبايد ازكسی ترسيد. پس آنچه باشید که دوست دارید. شاد باشید ؛ مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐خواهم که شوم معتکف کوی محمد
💐در دیده نهم تربت خوش بوی محمد
🎤 #مهدی_اکبری
👏 #زمزمه
👌بسیار دلنشین
#لبیک_یا_رسول_الله 💚♥️
#میلاد_پیامبر_اکرم(ص) 💚♥️
21.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چی ما رو از حسین جدا میکنه؟
استاد علی صفایی
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
از دور سلامی و تو از دور جوابی
این فاصله انگار نه انگار زیاد است
آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت
دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
هدایت شده از خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🔗🔗🔗
🔗🔗
🔗
💌هوالحق
🔗 #رمان_حورا
🖌به قلم: زهرابانو
🌸😍رمانی پر از توکل و تعهد به باورهای دینی .به درستی که یقین دارم؛ باخدا باش پادشاهی کن 💐
♦️کپی رمان بی اجازه ممنوعه❌
&ریپلای به قسمت اول رمان🔰
eitaa.com/khodayarahaymnakon/1502
🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗
🔖 @khodayarahaymnakon
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 #رمان_حورا 🖌به قلم: زهرابانو #قسمت_هشتاد_ششم مهرزاد در خانه همش غر میزد و عصبی
🔗🔗🔗
🔗🔗
🔗
💌هوالحق
🔗 #رمان_حورا
🖌به قلم: زهرابانو
#قسمت_هشتاد_هشتم
بالاخره راه افتادند به سمت خانه آقای قاسمی.
فرشته تک دختر خانواده قاسمی بود.
وضع مالی خوبشان باعث اصرار های زیاد مریم خانم شده بود.
وقتی به در خانه رسیدند،مریم خانم گفت:وای چه خونه ای، چه حیاطی، چه ساختمون قشنگی.
_مامان این کارا چیه مگه خونه ما چشه؟!
_ساکت دختر مگه نمیبنی چه زمینی داره؟! تو اون لونه موش رو با این جا مقایسه میکنی!؟
و اما اقا رضا که حسابی از دست همسرش دلخور بود، ولی مثل همیشه بخاطر بچه هایش باید سکوت می کرد.
خانواده قاسمی با خوش رویی به استقبالشان آمدند.
مهرزاد پسر خوشتیپ و خوش قیافه ای بود و برای همین در نگاه اول به دل خانواده قاسمی و صد البته فرشته نشسته بود.
آقا رضا هم بادیدن روی گشاده آن ها لبخند گرمی زد اما این وسط فقط مهرزاد بود که با سگرمه های درهم وارد مجلس شده بود.
از هر دری صحبت میکردند. از آب و هوا بگیر تا اوضاع اقتصادی.
تا بالاخره مریم خانم طاقت نیاورد و گفت:بهتر نیست در مورد این دوتا جون صحبت کنیم؟
اقای قاسمی با جدیت گفت: چرا چرا درس میگین خب اقا مهرزاد از خودت بگو.
مریم خانم که می دانست مهرزاد دنبال فرصتی برای پیجاندن آن ها است به جای مهرزاد گفت: ماشالله ماشالله پسرم دستش تو جیب خودشه و بیکار نیست.
ماشینم که داره، میمونه خونه که انشالله قرار اگه این وصلت جور بشه با عروس قشنگم برن ببین.
مهرزاد حرص می خورد و از حرف زدن با این خانواده امتناع می کرد.
تا مریم خانم خواست بگوید که بروند داخل اتاق حرف بزنند مهرزاد پیش دستی کرد و گفت:خوب دیگه با اجازه من مغازه کار دارم باید حتما برم.
خانواده آقای قاسمی حسابی ناراحت شدند و مریم خانم، حرص میخورد و با چشم و ابرو برای پسرش خط و نشان می کشید.
بالاخره بعد تعارف تیکه پاره کردن از آن خانه بیرون آمدند.
بیرون آمدن همانا و داد زدن مهرزاد همانا.
_د اخه من میگم نمی خوام بعد شما نشستین از خصوصیات و محسنات من میگین؟
من که میدونم شما چشمتون پول اینا رو گرفته. اون حورای بیچاره رو هم سر این پول بدبخت کردین!
گفتن این جملش مساوی اولین سیلی خوردن مهرزاد از مریم خانم بود.
&ادامه دارد...
🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗
🔖 @khodayarahaymnakon
🔗🔗🔗
🔗🔗
🔗
💌هوالحق
🔗 #رمان_حورا
🖌به قلم: زهرابانو
#قسمت_هشتاد_هفتم
آری شاید برای مهرزاد دلتنگی از حورا معنی عاشقی را میداد اما نبود... عشق نبود.. حس تملک بی جا بود.
او فقط می خواست امیرمهدی صاحب حورا نشود همین.
اما نمی دانست خیلی وقت است که حورای قصه ما دل به پسری پاک داده. پسری که بخاطر باور هایش چشم بر معشوقش بسته است.
مریم خانم دور از چشم مهرزاد برایش دنبال دختر گشته بود و دختر یکی از دوستان شوهرش را انتخاب کرده بود.
اما...
_آخه پسر من، چرا داد میزنی مگه چی می شه بیای بریم این دختر رو ببینی!؟
_مادر من چرا نمی فهمین؟ میگم من هیچکس رو جز حورا نمی خوام.
_عه بیخود هی هیچی نمیگم دور ورداشته. غلط کردی اون دختر بی سر پارو می خوای. چی داره اخه؟ ننه؟ بابا؟ پول؟ جهاز؟ به چی اون دلت خوشه هااا؟؟
_به پاکیش، به مهربونیش، به خانمیش به اینا مادر من. چرا درکم نمی کنی!؟
_الهی قربونت برم تو بیا اینو ببین یه پارچه خانمه ماشالله از هر انگشتش یه هنر می ریزه اسمش فرشته اس خودشم فرشته اس ببینیش اصلا دیگه اون یادت میره.
مهرزاد بی توجه به حرف های مادرش از خانه بیرون زد.
یک هفته ای گذشت اما مریم خانم همچنان اسرار میکرد و مهرزاد با داد و هوار مخالفت می کرد.
_مهرزاد بخدا بهونه بیاری نه دیگه اسمتو میارم نه خونه راهت میدم.
مهرزاد بعد از تهدید های مادرش کمی راضی شد.
مریم خانم قرار روز پنجشنبه را گذاشت.
همه آماده و مرتب نشسته بودن و منتظر مهرزاد بودند.
بالاخره بعد از کلی غر زدن آمد. آن هم چه آمدنی.
یک پیراهن و شلوار قدیمی پوشیده بود و قیافه اش درهم بود.
تا مادرش خواست دهن باز کند مهرزاد پیش دستی کرد و گفت:به خدا اگه گیر بدی پامو از خونه بیرون نمیزارم.
&ادامه دارد...
🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗
🔖 @khodayarahaymnakon