eitaa logo
"اوپال؛ opal"
241 دنبال‌کننده
23 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ترشحاتِ ذهنِ من! بدنبال افکارم می‌دوم و ندایِ مغزم را طی می‌کنم؛ این مغزِ من است؛ مغزی شلوغ، پر از افکار..🌿 -و نابغه‌ای که درون خود می‌پوسد- - کپی به هیچ عنوان، چه در ایتا چه در برنامه‌های دیگه.
مشاهده در ایتا
دانلود
غم*
میدونستین ۵- ۱۰٪ اوپال از آب تشکیل شده و اگه ازش خوب مراقبت نشه خشک میشه و ترک برمیداره؟
یا میدونستین ناپلئون بناپارت به ژوزفین اوپالِ قرمز یا تروا رو هدیه داده؟
اوپال ملکه یا آنداموکا هم مال ملکه الیزابت بود-
یه تیکه از این کتابِ «قلب‌های نارنجی» میگه که: «حتی قلب یک نوجوان با قلب بقیه‌ی آدم‌ها فرق دارد. قلب آن‌ها قرمز نیست، نارنجی است. خیلی هم نازک‌تر از بقیه قلب‌هاست؛ برای همین است که قلب‌های نارنجی به یک مراقب ویژه احتیاج دارند؛ چون ممکن است تا بیاید قرمز بشوند، هزارتا رنگ دیگر به خودشان بگیرند؛ اما اگر این سال‌های تغییر رنگ درست بگذرند، درک آدم از واقعیت‌ها بالاتر می‌رود. آن وقت متوجه داشته‌هایش هم می‌شود، داشته‌هایی که فقط با پول به دست نمی‌آیند؛ اما یک نوجوان فقط نداشته‌هایش را می‌بیند.»
یه افسانه هست که میگه شهاب سنگ همون روح آزاد شده از برزخه؛ روحی که سرانجام آزاد شده و برای آرامش به آسمان می‌ره!✨
"aesthete" به کسی می گن که به زیبایی هنر یا طبیعت احساس و علاقه ی عمیقی داره و از عمق وجود حسشون می‌کنه و بهشون احساس نزدیکی داره^-^
"نانگ تا خیان" روحی است که می گویند در میان درختان بزرگ قدیمی ساکن است. بریدن این درختان بزرگ باعث فعال شن نفرین او خواهد شد. اگر با چوب این درختان قایقی ساخته شود قطعا غرق خواهد شد و اگر هم با آن خانه ای بسازند پس از گذشت مدت مشخصی فرو خواهد ریخت. حتی گروهی هم اعتقاد داراند که اگر برای ساخت خانه مردم عادی از این چوب ها استفاده شود نفرین رویشان اثر می کند اما اگر مبلغان مذهبی چوب ها را ببرند و برای ساخت بناهای مذهبی از چوب ها استفاده شوید هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد.
شنیدین میگن گربه هفت جون داره؟ توی بعضی جاها این "هفت" نیست و عدد "نُه"عه! -فراعنه اعتقاد داشتند که خدای خورشید به شکل گربه درآمده تا روی زمین بیاید و از نزدیک همه چیز را مشاهده کند. او هشت الهه دیگر را به دنیا آورد و در نهایت نه روح را در یک بدن مجسم کرد. به همین دلیل نُه جون داره-
تو پرتغالي کلمه‌ای هست بنام caim یه دایره‌ی نامرئی محافظ، شکل یه سپر که با دست دور بدن کشیده میشه، تا بهت یادآوری کنه حتي تو تاریک‌ترین زمان‌ها در امنیتی و دوست داشته میشی🫂
در بخش باورهای کهن و داستان‌های حماسی ارمنی می‌نویسند: «کوه‌های ارمنستان قبلاً برادران غول پیکر بوده‌اند. آنان عادت داشتند که صبحها زود از خواب بیدار شوند و پس از بستن کمربندهایشان به همدیگر سلام کنند. روزی از روزها که این برادران پیر شده بودند، دیر از خواب برخاستند و بدون بستن کمربندهایشان به همدیگر سلام گفتند. خداوند این عمل را دید و آنان را تنبیه کرده، به صورت سنگ درآورده و کمربندهایشان به رشته کوه‌های سبز و خرم تبدیل کرد و اشکهایشان را به چشمه‌ها مبدل ساخت.»
میدونستین ما هیچوقت هیچیزیو لمس نمیکنیم؟ در واقع به خاطر ساختار و ترکیب اتم ها، قوانین فیزیک کوانتوم، و این حقیقت که الکترون ها دارای بار منفی هستن، الکترون های درون بدن ما در واقعیت هیچگاه الکترون های دیگر را لمس نمی کنن. اونها فقط خیلی خیلی زیاد به هم نزدیک می شن..