eitaa logo
"اوپال؛ opal"
241 دنبال‌کننده
23 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ترشحاتِ ذهنِ من! بدنبال افکارم می‌دوم و ندایِ مغزم را طی می‌کنم؛ این مغزِ من است؛ مغزی شلوغ، پر از افکار..🌿 -و نابغه‌ای که درون خود می‌پوسد- - کپی به هیچ عنوان، چه در ایتا چه در برنامه‌های دیگه.
مشاهده در ایتا
دانلود
طبق یه افسانه‌ی آسیایی: اگه دوست خیلی‌خیلی صمیمی داری ،تو و اون تو زندگی قبلیتون چندین بار زندگی همدیگه رو از مرگ نجات دادید و در این زندگی لایق باهم بودنید!
آدمای زیادی این‌طورین که وقتی ناراحتن، میخوابن؛ در اصل، این کار هیچ کمکی به شما نمیکنه و فقط بدترش میکنه. وقتی با اون ناراحتی‌ای که دارین، می‌خوابین، اون ناراحتی توی مغزتون حک میشه و فراموش کردنش سخت. اگه این عادتو دارین، سعی کنین تغییرش بدین.
عکس شاه دل، توی پاسور رو دیدین؟ این شاه، در واقع شاه چارلز هست! اون یروز که وضعیت روحی خیلی بدی داشته، فریاد میزنه: اونا راز عدد سیزده رو به من نشون دادن، چیزی که از چشم مردم عادی پنهونه و پدیدار نمیشه و کسی ازش خبر نداره! بعد از اون، شمشیر رو دقیقن همون‌طور که روی کارت هست، توی سر خودش می‌بره و خودشو می‌کشه... -دقت کردین؟ خودِ شاه دل، سیزدهمین کارت دلِ...
- گریه کردن چگونگیِ صحبت کردن بدن شماست، زمانی که دهان شما نمی تواند درد شما را توضیح دهد!
توی افسانه‌های اینکاها ماه‌گرفتگی شکل ترسناکی داره.. در واقع، اونا رنگ سرخ ماه رو به حمله‌ی جگوار ربط می‌دادن و با نشون دادن نیزه‌ها و کتک‌ زدن سگ‌هاشون (برای‌اینکه‌صدای‌دردمند‌شون‌بلند‌بشه) و داد و فریاد خشمگینانه سعی میکردن جگوار رو بترسونن تا روی زمین نیاد:/
میگن وقتی انسان‌ها روی زمین شروع به زندگی کردن، توی آسمون بین خدای خشم و خدای عشق نزاع میشه. بقیه‌ی خداها و همین‌طور مردم، طرف خدای عشق رو می‌گیرن و خدای خشم رونده میشه؛ مدتی بعد وقتی خدای خشم می‌بینه که زندگی مردم چقدر بدون اون زیباتره، به ستوه میاد. تموم قدرتش رو جمع میکنم و به شکل ″جگوار″ می‌فرسته روی زمین؛ جگوار تبدیل می‌شه به یه قاتل... همه مردم رو از دم قتل‌عام می‌کنه و هیچکس نمیتونه اون رو کنترل کنه. تمام آسمون و زمین به فکر کشتنش میوفتن، اما بازم حریف قدرت جگوار نمیشن! میگن رود‌ها پر از خون مردم میشه و جگوار روز به روز تشنه‌تر‌‌... وقتی خدایان شاهد نابودی مردم میشن، تصمیم می‌گیرن که یکی قربانی شه‌ و... و خدای عشق داوطلب مرگ میشه! شب‌ها جگوار می‌رفته به برکه که از خون مردم پر بوده و از اون‌جا می‌نوشید. خدای عشق یه شب قلبش رو سوراخ می‌کنه و از سینه بیرون می‌ندازه؛ قطره‌قطره خون خدای عشق وارد برکه میشه و قلبش هم تبدیل به بوته گل میشه... وقتی اونشب جگوار می‌ره و شروع به نوشیدن میکنه؛ خون خدای عشق وارد بدنش میشه. دیوونه میشه شروع می‌کنه به نعره کشیدن و اون خون.. استخون‌های جگوار رو می‌شکنه و بهش درد عظیمی میده... جگوار میوفته روی زمین، کنار بوته گل و وقتی که داره میمیره قطره اشکش به بوته گل می‌خوره و ″نیلوفر آبی″ رشد میکنه. رایحه اون استخون‌های جگوار رو ترمیم می‌کنه و مغز درد کشیده‌اش رو آروم... نیلوفر آبی دور تن جگوار می‌پیچه و اونقدر جگوار رو از عطر خودش پر می‌کنه که خشم جگوار فروکش می‌کنه و خشم از بدن جگوار بیرون می‌زنه... نیلوفر آبی تموم تالاب ها رو پر می‌کنه. خشم جگوار آروم می‌گیره، مردم دوباره به زندگی برمی‌گردن و جگوار میشه محافظ دنیا و نیلوفر آبی قهرمان و مقدس ترین گل دنیا...
"اوپال؛ opal"
میگن وقتی انسان‌ها روی زمین شروع به زندگی کردن، توی آسمون بین خدای خشم و خدای عشق نزاع میشه. بقیه‌ی
میدونستین نیلوفرآبی در ایران‌باستان نیلوپر بوده؟ به معنی گلی با پرهای نیلی‌رنگ.
https://eitaa.com/tarashohZ05/1384 لبخند- خیلی قشنگه و خیلیم ممنونمممم"
https://eitaa.com/petrichor3/338 وای دیر دیدمش* خیلی خوشحالم کرد، متچکرممم
"اوپال؛ opal"
بچه‌هااا دیشب، ساعت 1:43 ... نهمین ماهِ اوپال:)) بغلتون میکنم*
یک ساعت و 40 دقیقه‌ی دیگه، اوپالِ قشنگم وارد ده‌ماهگی میشه- لبخند" خوشحالم؛ بغلتون میکنم*
400؟:))
مرسی❤️