eitaa logo
"اوپال؛ opal"
241 دنبال‌کننده
23 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ترشحاتِ ذهنِ من! بدنبال افکارم می‌دوم و ندایِ مغزم را طی می‌کنم؛ این مغزِ من است؛ مغزی شلوغ، پر از افکار..🌿 -و نابغه‌ای که درون خود می‌پوسد- - کپی به هیچ عنوان، چه در ایتا چه در برنامه‌های دیگه.
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/navazande23/2881 خوشحالم* لبخنددددد- مرسیییی😭 وای اره امیدوارم"
https://eitaa.com/artemis_22/183 بغل و لبخند- چقدر قشنگن؛ مرسیییی طوریکه تو فکرمه اونو درست کنم*
https://eitaa.com/my_nepenthe/4725 کاملا و کاملا و کاملااا، درسته-
3.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"نوشته بود: کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟ نوشتم: از جنگ‌ها برگشته‌ام، با زخم‌ها و موی سپید و یاد گرفته‌ام صبور باشم و به تماشا قانع." خوشحال میشم اگر لطفا مایل به همسایگی با ما هستید این پیام رو فور کنید و لطفا تا زمان درست شدن لیست این پیام رو پاک نکنید و لطفا آمار +150 ✨ @anotherlove
یه افسانه هست که میگه.. اگه خوابی دیدید، اول برای آب تعریف کنید و بعد برای افراد دیگه تعریف کنید! چون در غیر این صورت هر تعبیری که اونا برای خوابتون بگن اتفاق میوفته.
یه افسانه هست، اگه عزیزی رو از دست بدین، قسمتی از قلبتون تبدیل به سنگ میشه! تا جایی که اگه همه عزیزانتونو از دست بدین قلبتون کاملا سنگی میشه و اون موقع میمیرین...
یه افسانه ژاپنی هست میگه؛ نوپرابو، اولین کسی بود که معشوقش تنهاش گزاشت و اون توی تنهاییش اونقدر به معشوقش فکر می‌کرده که وقتی روحش از جسمش جدا می‌شه دیگه خودشو به یاد نمیاره و تبدیل میشه به الهه تنهایی! افسانه ها میگن نوپرابو هر روز بین آدما میگرده تا خودشو به یاد بیاره و هرموقع از کنار کسی رد میشه اون آدم احساس تنهایی میکنه...
اصطلاح فرانسوی .La douleur exquise. به معنای دردی بسیار قویه... درد خواستن کسی که نمیتونید داشته باشیدش!
افسانه ها میگن؛ اگه یه بچه تو خواب لبخند بزنه ینی داره با فرشته ها حرف میزنه^^ و یه فکت، که بچه‌ها تا پنج سالگی هیچ خوابی نمیبینن! ‌/
خاطراتی که مال گذشتست و قبل خواب مرور میشه، تقریبا از دردناک‌ترین خاطرات یه فرده که تو طول روز ازشون در حال فراره و شب به سراغش میان...
طبق یکی از افسانه های ژاپنی، یک زن پلیس ژاپنی توسط یک نظامی آمریکایی مورد تعرض قرار می گیرد. زن از بالای پل می پرد و در اثر برخورد با قطار، بدنش به دو نیم تقسیم می شود. نیمه بالایی بدنش در اثر سردی هوا خونریزی نمی کند. او خود را به ایستگاه قطار می رساند و در نهایت به دست مردی که او را دیده بود، کشته می شود. طبق این افسانه، سه روز پس از شنیدن این داستان روح این زن ظاهر شده و به سمت شما می آید!