eitaa logo
"اوپال؛ opal"
241 دنبال‌کننده
23 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ترشحاتِ ذهنِ من! بدنبال افکارم می‌دوم و ندایِ مغزم را طی می‌کنم؛ این مغزِ من است؛ مغزی شلوغ، پر از افکار..🌿 -و نابغه‌ای که درون خود می‌پوسد- - کپی به هیچ عنوان، چه در ایتا چه در برنامه‌های دیگه.
مشاهده در ایتا
دانلود
برعکس تصور بعضی از زن‌ها، که فکر میکنن اگه مظلوم و ضعیف باشن، مردها ازشون خوششون میاد چون احساس قدرت میکنن، مردها از زن‌های با اعتماد به نفس خوششون میاد و جذبشون میشن! وقتی زنی قویِ و اعتماد به نفسشو داره، باعث میشه مرد اونو تحسین کنه و جذبش بشه.
لای لو lilo" رفاقتی که می‌تونه سالها در خاموشی فرو بره و بعد بار دیگه چنان از سر گرفته شود که انگار از دیدار قبلی یک هفته بیشتر نگذشته!
آناهیتا، یا اَرِدْ ویسورَ اَناهیتا- یکی از ایزدبانوهای ایرانی-آریایی؛ او توسط اهورامزدا و زرتشت ستایش میشد و دارای ارزش و اعتبار بسیاری است. به خاطر قدرت بسیاری که آناهیتا داشت، فره زرتشت به او سپرده شد تا از آن محافظت کند. اَردَویسور آناهیتا از چند بخش مجزا تشکیل شده‌است، اردوی (Arədvī) نام یک رود است که در اوستا ذکر شده‌است. سور (Sūrā) جزء دوم نام اوست که به معنی قوی، توانا و قادر است، فرشتهٔ آب با گردونهٔ خود که از چهار اسب باران، ابر، تگرگ و باد تشکیل شده به نبرد با دشمنان خود می‌رود و آن‌ها را شکست می‌دهد. جزء آخر نام او، آناهیتا است که به معنای بی‌آلایش و پاک است؛ ناهید الهه‌ای است که نطفهٔ مردان و مشیمه (رحم) زنان را پاک می‌کند. از لقب‌های آناهیتا می‌توان به "مادر همه‌ی دانش‌ها" و "دختر اورمزد بزرگ و نیرومند" اشاره کرد. ابزدبانویی که خانه‌اش در بلندترین قسمت آسمان، کنار هر یک از رودخانه‌هاست! و خدای تمام رودها، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و دریاهای جهان است✨ /
jonyJONY_Star_128.mp3
زمان: حجم: 2.6M
Моя мечта - сорвать звезду, подарить тебе ее, чтобы она освещала тебе путь. رویای من اینه که یه ستاره از آسمون بردارم و به تو بدمش، تا بتونه راهتو روشن کنه… - Я буду искать в твоих глазах покой и суть. من تو چشمای تو دنبال وجود و آرامش میگردم:))
یک بار برای همیشه بعضی حرف‌ها را نمی‌توان گفت بعضی چیزها را نمی‌شود نوشت خیلی از واژه‌ها دست من و تو نیست باید اجازه بگیریم - آقا اجازه، ما بگوییم؟ - نه. - اجازه ما بنویسیم؟ - نه. - اجازه، کی نوبت ما می‌شود؟ هیچ‌وقت نوبت به ما نرسید اما مگر آموزگاران نمی‌دانستند کلمات ممنوع مقدس می‌شوند؟ عشق اجازه نمی‌خواهد یک بار برای همیشه مدادهایی نامریی آن را نوشته‌اند با هیچ پاک‌کنی پاک نمی‌شود خیلی چیزها را می‌توان گفت و نگفت نوشت و ننوشت هر چند به اختیار ما نباشد قلب آن را می‌نویسد سینه پنهانش می‌کند 1378/11/3 -کتابِ "من فقط گریه‌ها یادم مانده است"
آن روزها نمی‌توانستم درک کنم که آدم‌ها چه گونه می‌توانند با همنوعان خود چنین بی‌رحم باشند و حتی آن‌ها را بکشند، آن هم درحالی که دم از قانون و عدالت می‌زنند اما دامنه‌ی کشتار انسان‌ها را آن‌قدر وسیع یافتم که رفته‌رفته از آن‌ها بیزار شدم. -کتابِ "فرانکنشتاین"
هنگامی که دروغ جایگزین حقیقت می‌شود و خود را واقعیت نشان می‌دهد، چه گونه می‌توان اطمینانی به خوشبختی داشت؟ -کتابِ "فرانکنشتاین"
لطفا کسایی که مایل به ادامه همسایگی - همسایه شدن هستن این پیام رو فور کنن؛ تا امشب تعدادی انتخاب می‌شن و به لیست اضافه می‌شن.
واساگو رو که یادتونه؟" @agares
یه افسانه هست.. تو‌ی گذشته یه درخت گیلاس بوده که هیچ میوه و برگی نداشته؛ هیچ حیوون و گیاهی هم نزدیکش نبود.. یه روستا اون اطراف بود که مردمش میگفتن ″اون درخت مرده″ یه شب.. یه پری اونو طلسم می‌کنه که بمدت بیست سال اون درخت می‌تونه انسان باشه و بعدش تبدیل به گیاه میشه؛ تا بلکه زمانی که انسانه انگیزه بگیره و وقتی درخت شد شروع کنه به شکوفه دادن... میگذره و اون درخت هر روز بیشتر و بیشتر از مردم متنفر و ناامیدتر میشد.. یه روزی اون عاشق دختری بنامِ یوهیو میشه؛ مدت‌ها می‌گذره و زمانِ درخت شدن ساکورا می‌رسه؛ پس می‌ره و به معشوقش، یوهیو همه چیز رو میگه و بعد.. دوباره تبدیل به درخت میشه... اما یوهیو که هنوزم عاشقشه می‌ره و بغلش می‌کنه و یه مدتی رو پیش اون می‌گذرونه تا پری برمیگرده و طلسمِ ساکورا رو جاودانه میکنه... بخاطر همینه که کره‌ای ها میگن؛ اگه عشقتون رو زیرِ شکوفه‌های درخت گیلاس ببوسید عشقتون جاودانه میشه...🌿