eitaa logo
🍃 یا امیرالمؤمنین حیدر 🍃
396 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
63 فایل
به نام گشاینده کار ها زنامش شود سهل دشوار ها 🌺 کپی با ذکر صـلـوات برای مولایمان صاحب الزمان 🌺 ارتباط با ما : @SeyedRezaSajjad کانال های ما : @oramiralmumininhaidar @madahysara @Mahdi_monji
مشاهده در ایتا
دانلود
برای پی بردن به این موضوع فیلم زیر را مشاهده کنید.
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ را ببینید اخیرا مستندی با عنوان توسط آقای محمدی نسب رونمایی شد که نشان می داد ژلاتین خوکی در ساخت کپسول های دارویی در ایران استفاده می شود. چرا از تنها کارخانه تولید ژلاتین حلال در ایران حمایت نمی شود؟ چرا از واردات حمایت می شود؟ چرا دولتمردان از تولید داخلی حمایت نمی کنتد؟ تا کی باید این وضع ادامه یابد؟ امام خامنه ای ۱۰ سال است نام سال ها را تاکید بر حمایت از تولید داخلی، اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ایرانی، رونق تولید قرار می دهند ولی چرا عده ای سود جو و دلال و رانت خوار وارد کننده کمر تولید را می شکنند؟ عامل بیکاری، گرانی؛ مشکلات اقتصادی همینها هستند. این کلیپ را ببینید چرا در کشور باید ژلاتین چون ارزان است وارد شود و تولید کننده حلال ایرانی ورشکست شود؟ چرا؟ چرا؟
علیه السلام خدا به طالع تان مُهر پادشاهی زد به سینه ی احدی دست رد نخواهی زد در آسمان سخاوت یگانه خورشیدی تمام زندگی ات را سه بار بخشیدی گدا ز کوی تو هرگز نرفته ناراضی عزیز فاطمه! از بس که دست و دل بازی مدینه شاهد حرفم؛ فقیر سرگشته همیشه دست پر از محضر تو برگشته به لطف خنده تان شام غم سحر گردد نشد که سائل تان ناامید برگردد خدا به شهد لبت مزه ی رطب داده کریم آل محمد تو را لقب داده تبسم نمکینت چقدر شیرین است! دوای درد یتیم و فقیر و مسکین است خوشا به حال گدایی که چون شما دارد در این حرم چقدر او برو بیا دارد به هر مسافر بی سر پناه جا دادی به دست عاطفه حتی به سگ غذا دادی گره گشایی ات از کار خَلق، ارث علی است مقام اولی جود و بخششت ازلی است به حج خانه ی دلبر چه ساده می رفتی همه سواره ولی تو، پیاده می رفتی شما ز بس که کریم و گره گشا بودی دل کویر به فکر پیاده ها بودی امام رأفت دوران بی مرامی ها نشسته ای سر یک سفره با جزامی ها خیال کن که منم یک جزامی ام آقا نیازمند نگاه و سلامی ام آقا چقدر مثل علی از زمانه رنجیدی سلام داده، جواب سلام نشنیدی! امام برهه ی تزویرهای بسیاری به وقت رفتن مسجد، زره به تن داری کریم شهر مدینه! غریب افتادم به جان مادرت آقا برس به فریادم خودت غریبی و با دردم آشنا هستی رفیق واقعی روزهای بی دستی فسم به حرمت این ماه حق نگاهی کن به دست خالی این مستحق نگاهی کن بگیر دست مرا، دست بسته ام آقا ضرر زدم به خودم، ورشکسته ام آقا دل از حساب قنوت تو سود می گیرد دعای دست رحیمت چه زود می گیرد برای مدح تو گویند شعر احساسی به واژه های « در » و « میخ » و « کوچه » حساسی چه شد غرور تو آقا شکست در کوچه ؟! بگیر دست مرا با خودت ببر کوچه... چه شد که بغض گلوگیر گوشه گیرت کرد؟ کدام حادثه اینگونه زود پیرت کرد؟ چگونه این همه غم در دل شما جا شد؟! بگو که عاقبت آن گوشواره پیدا شد؟؟ 🔹 🔹 https://eitaa.com/OrAmiralMumininHaidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از امام شناسی
🏴 انا لله و انا الیه راجعون 🏴 ⚫️ صبحی دمید که خورشیدی نداشت ، و روزی آغاز شد که جهان به خاک یتیمی غبارآلود بود. ✖️ پیامبر (ص) را رحلت خواندند تا زمان فراموش کند که سم ، بر جان عزیزترینِ جهان چه کرد! و تیر بر پیکر فرزندش زدند تا ثابت کنند که هرگز ایمان نداشتند. ✖️ امروز روز شکستن پیمان غدیر بود و ظهور پیمان سقیفه ، امروز روز اندوه آل الله بود و چپاول منافقان ، آن هنگام که ماه و ستارگان در اندوه خاموش شدن خورشید بودند گرگ صفتان برای دریدن آسمان بیعت می کردند ؛ و شد آنچه شد ..... ▪️ شمشیر بر فرق علی (ع) .... ▪️ میخ در بر قلب فاطمه (س) .... ▪️ سم در جان حسن (ع) .... ▪️ و رسید قصه به کربلا و همه ی نفرتشان سنگ شد بر پیشانی حسین (ع) و تیر و نیزه و .... باز تمام نشد ، اهانت به ناموس رسول الله (ص) .... 🕯 شهادت جانگداز رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و وارث حلم او حضرت حسن بن علی علیه السلام در پیشگاه حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء باد. باشد که اعمالمان تسلی خاطر آن آخرین بازمانده ی خورشید باشد. 🖤 @Imamology
🌸🍃🌸🍃منبرک های دلنشین🍃🌸🍃🌸🍃 💠منبرک های دلنشین💠 ✅ موضوع: 💕 در ... 💕 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃 💎از رسول خدا روايت شده: ✍️...خداوند روز قيامت براى گروهى از امت من بال هائى قرار مي دهد كه از قبرهاى خود به سوى بهشت به پرواز مي آيند، و به صورتى كه بخواهند از نعمت اى بهشت بهره مند مي شوند... فرشتگان به آنان مي گويند: آيا شما رنج حساب و گرفتارى محشر را ديديد❓ 🍃پاسخ مي دهند : حسابى در كار ما نبود، مي پرسند : از صراط عبور كرديد❓ 🍃مي گويند : ما صراطى مشاهده نكرديم، مي پرسند : دوزخ را ديديد❓ 🍃جواب مي دهند : ما در مسير خود به سوى بهشت چيزى را نديديم، مي پرسند : از امت كدام پيامبريد❓ 🍃مي گويند : امت محمد. 🤔...فرشتگان مي گويند شما را به خدا سوگند بگوئيد در دنيا چه عملى داشتيد كه به اين مقام رسيديد⁉️ ✏️...مي گويند ما داراى دو خصلت بوديم كه خداوند از پى آن دو خصلت به فضل و رحمتش اين كرامت را در حق ما مبذول داشت‏ 🌼اوّل: «اذا خلونا نستحيى ان نعصيه:» چون در خلوت قرار مي گرفتيم از خدا مي كرديم معصيت كنيم. 🌼دوم: «و نرضى باليسير مما قسم لنا:» نسبت به كمتر از آنچه ما را مي داد راضى و تسليم بوديم. 😊فرشتگان مي گويند: شما لايق چنين مقامى هستيد.۱ 🍃حکایت زیبا و خواندنی...🍃 ✍️...در میان یاران پیامبراکرم صلی الله علیه واله بود که در میان مردم به شهرت داشت و کسی احتمال گناه درباره‌اش نمی‌داد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولی شب‌ها به خانه‌های مردم دستبرد می‌زد. 🔍...یک بار، هنگامی که روز بود، خانه‌ای را در نظر گرفت و چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت، از دیوار خانه بالا رفت. از روی دیوار به درون خانه نگریست. خانه‌ای بود پر از اثاث و زنی جوان که تنها در آن خانه به سر می‌برد. شوهرش از دنیا رفته بود و خویشاوندی نداشت. او، به تنهایی در آن خانه می‌زیست و بخشی از وقت خود را به نماز شب و عبادت می‌گذراند. 🤔...دزد جوان با مشاهده جمال و زیبایی زن، به فکر گناه افتاد. پیش خود گفت: 🤨...«امشب، شب مراد است. بهره‌ای از مال و ثروت، و بهره‌ای از لذّت و شهوت!» سپس...اندیشید. ⚡️ناگهان نوری الهی به آسمان جانش زد و دل تاریکش را به نور هدایت افروخت. با خود گفت: ✏️...«به فرض، مال این زن را بردم و دامن عفتش را نیز لکّه‌دار کردم، پس از مدّتی می‌میرم و به دادگاه الهی خوانده می‌شوم. در آن جا، جواب صاحب روز جزا را چه بدهم⁉️» از عمل خود پشمیان شد، از دیوار به زیر آمد و خجلت زده، به خانه خویش بازگشت. صبح روز بعد، به مسجد آمد و به جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه واله پیوست. در این هنگام زن جوانی به مسجد در آمد و به پیامبر گفت: ✏️...«ای رسول خدا! زنی هستم تنها و دارای خانه و ثروت. شوهرم از دنیا رفته و کسی را ندارم. شب گذشته، سایه‌ای روی دیوار خانه‌ام دیدم. احتمال می‌دهم دزد بوده، بسیار ترسیدم و تا صبح نخوابیدم. از شما می‌خواهم مرا شوهر دهید، چیزی نمی‌خواهم؛ زیرا از مال دنیا بی‌نیازم.» در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه وآله نگاهی به حاضران انداخت. در میان آن جمع، نظر محبت‌آمیزی به دزد جوان افکند و او را نزد خویش فرا خواند. سپس از او پرسید: «ازدواج کرده‌ای❓ - نه! - حاضری با این زن جوان ازدواج کنی❓ - اختیار با شماست. 💎پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله زن را به ازدواج وی در آورد و سپس فرمود: ✏️...«برخیز و با همسرت به خانه برو!» جوان پرهیزکار برخاست و همراه زن به خانه‌اش رفت و برای شکرگزاری به درگاه خدا، سخت مشغول نماز و عبادت شد. زن، که از کار شوهر جوانش سخت شگفت‌زده بود، از او پرسید: «این همه عبادت برای چیست⁉️» جوان پاسخ داد: ✏️...«ای همسر باوفا! عبادت من سببی دارد. من همان دزدی هستم که دیشب به خانه‌ات آمدم، ولی برای رضای خدا از تجاوز به حریم عفت تو خودداری کردم و خدای بنده نواز، به خاطر پرهیزکاری و توبه من، از راه حلال، تو را با این خانه و اسباب به من عطا نمود. به شکرانه این عنایت، آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟!» 😊زن لبخندی زد و گفت: «آری، ، بالاترین جلوه سپاس و شکرگزاری به درگاه خداوند است!»۲ 📚منابع : ۱.جامع السعادات، ج 3، ص 202. ۲.عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج 8 ، ص254 ☑️ کانال یا امیرالمومنین حیدر 👇👇👇 https://eitaa.com/OrAmiralMumininHaidar 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙🍃 🍃🍁 ✨ پیامبر خدا(ص)فرمودند:هرکس،هنگام بامداد بگوید:🌹 بِسمِ اللهِ الَّذی لا بَضُرُّ مَعَ اسمِهِ شَیءٌ فی الأَرضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ.🌹 تا هنگام شب، به او نرسد وهرکس به هنگام شب آن را بگوید،تا وقت بامداد،هیچ بلایی به او .🌹 📚(شفا بخش و مشکل گشا.ص77) https://eitaa.com/OrAmiralMumininHaidar
👌 داستان کوتاه پند آموز 🍂 علیه السلام ✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است: 💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای 💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد 💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : 👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا 💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛ این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌https://eitaa.com/OrAmiralMumininHaidar
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ ویدئو ] ⭕️ پیش بینی اهل بیت از ارتباط تنگاتنگ و فضای مجازی!!! https://eitaa.com/OrAmiralMumininHaidar 💌 استاد