eitaa logo
سبزِ متمایل به نارنجی.
159 دنبال‌کننده
898 عکس
125 ویدیو
4 فایل
اسطوره‌ی بی‌ثباتیِ احوال؟ •• اینجا می‌گویم؛ اما مخاطب شخص دیگری‌ست!" •° از خودت بگو :) https://daigo.ir/secret/71657007451
مشاهده در ایتا
دانلود
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردی غریب خیره به در مانده بازهم... تا باز واکنی در خانه به روی او... ❤️‍🩹
حرف زدن با ثنا درمورد سریال واقعا حال می‌ده. فرقی نداره دوتا هفتمی اول راه باشیم یا دوتا دوازدهمی کنکوری🤡
اونم سریال تاریخی..
وای کور شدم. خدا لعنتت کنه یوتیوب. همش تقصیر توعه.
بعد از مدت‌ها زنگ نگارش داشتیم و نتیجه؟
سبزِ متمایل به نارنجی.
بعد از مدت‌ها زنگ نگارش داشتیم و نتیجه؟
پناه- در بینش ابتدایی، مکان و مأوایی برای استقرار به هنگام خطر -از نوشتن عاجز بود. حداقل زمانی که قرار بود نوشته‌اش را برای هدف مشخصی بنویسد، از آن عاجز بود. پس رهایش کرد. دلیلی نداشت چیزی را ادامه بدهد که او را می‌آزرد. اما حالا دیگر -پناه-ی نداشت! باران می‌بارید. دومین شبی بود که باران پیاپی می‌بارید. بدون لحظه‌ای توقف. آن شب، بی‌قراری در وجودش به کمال رسیده بود. خب باران است و دلتنگی‌های قدیمی دیگر.. اما هربار که خواست اقرار کند، آوایی از درون او را به تأمل بیشتر فرا می‌خواند. اصلا او به دل میزبانی مهر تو را تقبل می‌کند؟ گاهی که ابرها به او اجازه می‌دادند، نگاهی به ماه می‌کرد. شب‌های زیادی تنها هم‌صحبتش همان جسم بزرگ و دور بود. بزرگ که.. خب از این فاصله چندان هم بزرگ به نظر نمی‌آمد. هرچه از شب می‌گذشت، اندیشه‌ی او بیشتر در وجودش ریشه می‌کرد. کاش هنوز می‌توانست بنویسد. یا لااقل کاش می‌توانست فریاد بزند آنچه را در دل انباشته بود! اما نشد.. زمزمه‌هایش فریاد نشدند؛ شعر شدند. نه؛ این واژگان نبودند که وزن می‌گرفتند و قافیه می‌شدند. نه! او قسمتی از وجودش را در پایان هر بیت به جای می‌گذاشت..
لطفا یکی بهم بگه چه غلطی دارم می‌کنم.
هدایت شده از انجمن بیکاران کتابخون
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسابقه‌ی هرکس بیشتر اسپویل کنه برنده است: