فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلب دلش برای صحبت هایت تنگ شده ؛ فقط حلب که نه ، همه برایت دلتنگ هستند ... اما حلب خیلی نیازمند گام های توست ، برگرد....💔💔
هدایت شده از کانال حمید کثیری
چقدر حال بدیست که چند صد کیلومتر آنطرفترِ تو بهترین بندگان خدا در حال مقابله با دشمنان دین خدا هستند و تو این گوشه دنیا گیر کردهای ...
دلت آنجاست، فکرت آنجاست و خودت اینجا مشغول دنیا هستی؛
چه دنیای عجیبی است که ظاهراً کاری از دستت برنمیآید جز اینکه دعا کنی؛
دعا میکنی اما دلت آرام نمیگیرد؛
انگار همین دیروز بود که بود که در حلب و خانطومان قدم میزدی و عطر نفس شهدا را حس میکردی ...
خانطومان؛
چه شهدایی که آنجا پرواز نکردند؛
چه جانها که به معشوق سلام نکردند؛
خوش به حال حمید رضا اسدالهی؛
خوش به حال محمد بلباسی؛
خوش به حال محمد امین کریمیان ...
و خوش به حال او که امروز در حلب میجنگد؛
چقدر دلش هوای حاج قاسم کرده ...
حاج قاسم ...
چه در گِلِ این خراباتِ دنیا گیر کردهایم؛
کاشی حالی بود تا لااقل دعایشان میکردیم؛
کاش دلی بود که قدری سوخته بود؛
کاش نَفَسی بود که خریدار داشت؛
کاش کاری کرده بودیم برای خودمان؛
کاش کاری کنیم برای خودمان ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیام فاطمه ...:)💔
#ایامفاطمیه
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشونیمو عرق ِسرد گرفت .❤️🩹😭
#امینقدیم | #حضرتفاطمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فـَنَـادَاها یا فاٰطِمَه...
کـَلِّمینـی
یکمــیحرفبزنعلینمیره...💔
﴾ @orouj313 ﴿
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چراهرچیصداتمیزنم،جوابمونمیدی!؟
چشاتو واکنببینشکستم...💔
﴾ @orouj313 ﴿
عروج 🕊️
در وسط کوچه تورا میزدند!...💔🩹 🎤 #حاج_مهدی_رسولی ﴾ @orouj313 ﴿
دروسطکــــوچهتورامیزدند
کـــاشبــجایتــــومرامیزدند💔
- فضه به امیر المومنین میگفت :
آقاجون تا وقتی شما خونه ای بچه ها زیاد بھونه نمیگیرن ؛ ولی آقا تا شما از خونه میری بی قراری بچه ها شروع میشه . .
زینب میره چادر مادر سر میکنه رو ی جانماز مادر نماز میخونه :)
ولی آقا نمازش نشسته است . .
قنوتاش یک دست است !
اون دست دیگه اش رو به پهلو میگیره :)💔*
آقا جون حسین میره دم در میگه زینب . .
حسن ؛ خودم دیدم مادرم اینجا زمین خورد]
ولی اگه همه ای اینا رو تحمل کنم ؛ آقاجون بی قراری حسن رو نمیتونم تحمل کنم . .
+ آخه فضه ؛ حسنم که خیلی صبور ِ . .
- وقتی میرم پیشش میبینم هعی زیر لب میگه
مدینه . .
کوچه هایت بوی مادر میده :) 💔
هعی میگه قدم کوتاه بود ؛ روی پا ایستادم ولی دستش از بالای سرم رد شد . .
هعی میگه ؛ حرومی انقدر بد زد که گوشواره ی مادرم شکست !
آقا جون ؛ حسن خیلی بی قرار مادر ِ . .
﴾ @orouj313 ﴿