eitaa logo
عشاق شهادت:))🇮🇷🇵🇸
1.4هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
8.4هزار ویدیو
380 فایل
‹ ﷽ › شروع نوکریمون: 1403/3/3 تجربہ‌بہم‌یا‌دداده‌ڪہ... برا؎اینڪه‌طلب‌شہادت‌ڪنۍ، ‌نبایدبہ‌گذشتہ‌خودت‌نگاه‌ڪنۍ...! راحت‌باش!نگران‌هیچۍنباش!!🌙💔 کپی حلاله مومن ناشناسمون: https://daigo.ir/secret/8953055305
مشاهده در ایتا
دانلود
2.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای کسی که اخرین امیدی 🙂 ▿ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ « ❊ » ـــــ ـ ـ ـ ـ ـ  ִֶָ
🌷شهید حاج ابراهیم همت: ✅به عنوان یک برادر کوچکتر خواهش می کنم برای دیدن خانواده شهدا به منازل این عزیزان بروید و به آنها سرکشی کنید.
همسرش میگفت: به شهدای گمنـام ‌‌‌خیلی علاقـه ‌داشت. با شهدا حرف می‌زد‌‌‌ و به خانواده‌ های شهدا خیلی احترام می‌گذاشت..
🌺 یک ارادت خاصی به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند. به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند . هر موقع به امام حسین علیه السلام و امام رضا علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
🔹هر رو هر روز حدیث کساء، دعای عهد و زیارت عاشورا میخواند. زمستان ها داخل اتاقی که بخاری نداشت، سجاده اش را پهن میکرد. 🔹️میترسیدم سر ما بخورد. می گفتم مامان جون قربونت برم اینجا سرده می گفت اتفاقا این جا خوبه می خواست خوابش نبرد و سست نشود.
2.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•💔 ندبه‌ها کردند در نبودت ... آقا مهدی زین‌الدین در فرازی از وصیت‌نامه‌اش گفته بود: «در زمـان غیبت کبری به کسی ″مـنتظر″ گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهـادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می‌خواهد.» مسیر درست امام زمانی شدن رو از شهدا یاد بگیریم...
تا توی جمع جبهه چندتا مجرد میدید میگفت: بـروید ازدواج کنید ، زندگی فـقط جنگ نیـست؛ باید یاد بگیرید بـرای جـنگ‌های بعدی ، سـربـاز تربیت کنید . .
بابک می‌گفت: نگران من نباشید؛ من اونجا برم بی مادر نمی‌مونم که ؛ میرم پیش مادر اصلی همه‌مون ؛ حضرت زینب . . و او سرانـــجام در حـالی که دانشــجوی غیور بسیجی و یکی از اعضای سپاه قدس بود به سـوریه رفت و در روز شـهادت امـام رضا(علیه السلام )به شهادت رسید . .
حاج احمد اقا داشت حکم ریاست جمهوری‌ اش را در محـضر امــــام می‌خـوانـد ؛ آن لحـظه چـهره شهیـــــد رجایی خـیلی برایـم قابـــــل تـــــوجه بود. چهره‌ای گرفته و متفکر؛ شب ازایشان پرسیدم: وقتی داشـــــتند حکم ریاســـــت جمهوریـــــتان رامیخوانـدند، خیلی در خـودتان بودید جریان چـه بود؟ گفت: خوب فهمیدی! آن موقع داشـتم به خـود می‌گـفتم فکر نکـنی حالا کسی شـدی ؛ تو هـمان رجـایی سـابق هــستی ؛ از خـدا خواسـتم کــــمکم کند تا خود را گم نکنــــم، از او خواسـتم قــــدرتی به مــــن دهد تا بتـــوانم به این مــــردم خدمت کنم . .
فراقت از دل من لذتِ جوانی بُرد ...