تفسیری نو از آیات سوره اسراء درباره سرنوشت بنی اسرائیل در باره سرنوشت بنیاسرائیل و صعود و افول جامعه آنها در تاریخ زندگیشان در آیات (4 تا 8) سوره اسراء تفاسیری مطرح شده است؛ که دقت در مفاد آیات مذکور نشان میدهد که این تفاسیر چندان با مفاد این آیات هماهنگ نیستند و باید آیات مذکور را به گونه دیگری تفسیر کرد؛ تفسیری که به نظر حقیر برای این آیات رسیده است را در پیوند زیر ملاحظه کنید.
https://qudsonline.ir/xbyF3
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️ اطلاعیه
دروس استاد معظم جناب آقای حسین عشاقی در سال تحصیلی ۱۴۰۴_۱۴۰۳
با عنایت پروردگار متعال و با توسل به حضرات معصومین علیهم السلام و آرزوی پیروزی جبهه حق و مقاومت بر دشمنان اسلام و مسلمین
دروس استاد عشاقی مدظله در سال جدید به شرح ذیل برگزار میگردد:
📚 ۱_ اسفار ج ۹ سال سوم
⏱ ساعت ۷:۱۵ روزهای شنبه تا سه شنبه
📚 ۲_ الاقدام التالیة ( از تألیفات فلسفی جناب استاد عشاقی)
⏱ ساعت ۸:۱۰ روزهای شنبه تا چهارشنبه
📋 ۳_ خارج فلسفه ادامه سالهای قبل
⏱ ساعت ۷:۱۵ روزهای چهارشنبه
📅 یوم الشروع یکشنبه اول مهرماه
🏢 مکان : مدرسه علمیه امام کاظم علیه السلام طبقه همکف مدرس ۱۹
💥 کلام دکتر محقق داماد به وجوهی مخدوش است.
✳️ اولا در اکثر گزارههای دینی، سخن از هستیها است نه از بایستیها، مثل مباحث مبدأ و معاد و انواع توحید و جهانشناسی؛ بنابراین ادعای این که «دین از مقوله بایستی است» مخدوش است.
✳️ ثانیا گزارههای دینیِ حاکی از هستیها نسبت به درستی یا نادرستی گزارههای توصیفی علوم دخالت دارند؛ مثلا در فرض توحید افعالی، گزاره «قلب، به بدن خونرسانی میکند» در صورتی درست است که مراد از «قلب»، عضوی باشد که تحت اشراف وجود خدا و فاعلیت او باشد؛ و الّا بر مبنای توحید افعالی، قلب مستقل از خدا و فاعلیت او اصلا وجود ندارد تا بتوان خونرسانی را به آن نسبت داد؛ بنابراین گزارههای الهیاتی در صدق و کذب گزارهها دخالت دارند؛ و لذا حتی گزارههای توصیفی علوم را میتوان به دینی و غیر دینی تقسیم کرد.
✳️ ثالثا بر همین مبنا گزارههای علم اقتصاد هم میتوانند اسلامی یا غیر اسلامی باشند .
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: درستی تقسیم علم به اسلامی و غیر اسلامی، نقدی بر دیدگاه آقای غرویان
🔹اخیرا آقاي #غرویان در مصاحبهای از «تقسیم علم به علم اسلامی و علم غیر اسلامی»، با تفسیرهای نادرستی که از این مدعا ارائه کردهاند انتقاد کرده و شدیدا به این ادعای عقلانی و برهانی حمله نمودهاند؛
🔸از جمله گفتهاند تقسیمبندی #علم_ایمانی و #علم_کفری و ... را به هیچ وجه بنده نمیتوانم بپذیرم، چرا که این تقسیمبندی هیچ استدلال محکمی ندارد. ...
🔹فیزیولوژی بدن انسان که اسلامی و غیر اسلامی ندارد؛... به نظر من دخالت دادن عقیده یک خطای بزرگی است. یعنی بیاییم عقاید انسانها و مباحث جهانبینی را در قوانین طبیعت بیاوریم و بخواهیم بر اساس آنها تقسیمبندی کنیم که طب اسلامی و غیر اسلامی داریم! (خبرگزاری جماران16/6/1403).
🟢 نقد اين ديدگاه
🔸 انصاف در انتقاد این است که ناقد، اول درست مدعای خصم را بیان کند و سپس به نقد آن بپردازد؛ اما این که کسی دیدگاهی را تحریف کرده یا فقط به وجه باطلی، آن را ارائه کرده و بعد با نقد آن وجه باطل، بر سر کلیت آن ادعا بکوبد نه عالمانه است و نه منصفانه؛ انتظار از استاد غرویان، نقد عالمانه و منصفانه بود ولی متأسفانه ایشان در بیان ادعای تقسیم علم، به اسلامی و غیر اسلامی، به وجه درستش، که بر مبنای توحید شکل میگیرد توجهی نکردهاند؛
🔹در ادامه مختصرا با توجه به مبنای #توحید_افعالی روشن میکنیم چنین تقیسمی درست و پذیرفتنی است بلکه یک مؤمن معتقد باید درستی چنین تقسیمی را بپذیرد؛ به هر جهت این تقسیم بر اساس توحید افعالی و نیز توحید وجودی درست است و ضرورتاً باید آن را پذیرفت؛ مگر آن که کسی این دو نحوه توحید را قبول نداشته باشد که در این صورت باید بحث را به اثبات این دو گونه توحید منتقل کرد؛
فعلا فرض را بر این میگذاریم که ایشان توحید افعالی را قبول دارند و بر پایه این فرض، مدعا را اثبات میکنیم.
🔸بر مبنای توحید افعالی، تأثیر و مؤثریت هر موضوع امکانی نهایتا به فاعلیت و مؤثریت خداوند منتهی میشود؛ و این خداوند است که نهایتا در ثبوت خود اشیاء یا در ثبوت خواص أشیاء برای اشیاء تأثیر گذار است؛ به گونهای که هیچ فاعل دیگری مؤثریتش مستقل از مؤثریت حضرت حق نیست؛
🔷 ادله نقلي توحيد افعالي:
این ادعا براهین خاص خود را دارد که در کتب فلسفی به اثبات رسیده ولی ما اینجا فقط به ادله نقلی و قرآنی آن اشارهای میکنیم؛
«اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ» (62زمر) خدا آفریننده هر چیزی است و او است که بر هر چیزی، کارسازی دارد؛
«...خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْديراً» (2فرقن): خداوند هر چیزی را آفرید و مقدراتش را مقرر کرد؛
«هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْء» (164انعام) او است که هر چیزی را ربوبیت و اداره میکند؛
«إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفيظ» (57 هود) و نیز اوست که حافظ هر چیزی است
«رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (50 طه) و هر چیزی را بسوی هدف مقررش، هدایت میکند
«أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَه» (7 سجده)؛ و به زیبا سازی او میپردازد
🔶بنابراین این خداوند است که هم در اصل هستی اشیاء، فاعلیت و مؤثریت دارد و هم در ثبوت خواص آنها دخالت داشته و تأثیرگذار است؛ بر پایه این آیات و با نگاه به حکمت متعالیه صدرائی که حقائق امکانی را عین ربط به علت میداند، باید پذیرفت هر موضوعی که در هر علمی مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد
🔸اولا معلول خداوند است
🔸ثانیا هویتی است ربطی و تعلقی، که در ثبوت ذات ربطیاش مرتبط با ذات حق است، و نه ذات و حقیقتی بریده از حضرت حق؛ و نیز هر اثری و خاصیتی از او شکل بگیرد، انعقاد آن اثر و ترتب آن خاصیت، بر پایه مؤثریت و فاعلیت و مدبریت خداوند است نه بی ربط با خداوند و نا مرتبط با حضرت حق؛
🔷روشن است موضوعی که ارتباط با خداوند، عین هویت او و نفس حقیقت آن است، بدون توجه به تکیهگاه هویتش، و تکیهگاه تأثیرش، شناختپذیر نیست، و علم و آگاهی نسبت به آن، تحقق نمییابد؛ زیرا غفلت از چنین ارتباط ذاتی اشیاء با خداوند، عین غفلت و بی توجهی به حقیقت و هویت آنها است؛ و این لازمهاش این است که ادعای آگاهی یافتن به هر موضوعی بدون توجه به خداوند که تکیهگاه هویت آن است، چیزی جز جهل مرکب، و #شبه_علم نباشد؛ چون چنین ارتباطی یک ارتباط ذاتی و غیر قابل انفکاک از هویت آن است نه ارتباط عرضی؛ پس بدون توجه به تکیهگاه هویتش درکی از آن شکل نگرفته است؛
ادامه👇🏿
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
ادامه از بالا 👆
🟠 اینجا است که تقسیم علم به علم حقیقی و شبه علم، یا تقسیم آن به علم اسلامی و غیر اسلامی، شکل میگیرد؛ مثلا اگر کسی در فیزیولژی، بدون توجه به ربطی بودن هویت مخلوقات ادعا کند که مثلا «قلب به همه اندامها خون میرساند» این ادعا یک شبه علم است؛ نه علم حقیقی؛ زیرا قلبی که او به آن اشاره میکند قلب نامرتبط با خداوند است؛
🔹در حالی که طبق مطالب پیشگفته چنین قلبی اصلا وجود ندارد تا گفته شود چنین قلبی، خون رسان است؛ پس در این فرض، این گزاره، باطل و کاذب است؛ زیرا خون رسانی کار چنین قلبی نیست بلکه کار قلبی است که عین ربط و تعلق به خداوند است؛ اما گوینده خون رسانی را به موضوعی نامرتبط با خدا نسبت میدهد و نتیجه این میشود که او در این گزاره گرفتار خطای در مصداق میشود؛ و حکم را به چیزی نسبت میدهد که مال آن نیست؛ لذا گزارهاش منطقا باطل و کاذب است؛ این گزاره در صورتی درست است که گوینده توجه داشته باشد که قلبی خون رسان است که هویتش عین ربط به ذات حق است و وجودش مرتبه نازل وجود خداوند و فاعلیتش مرتبه نازل فاعلیت خدا است؛
🔹پس گزاره «قلب، خون رسان است» در فضای قبول توحید افعالی و ربطی بودن وجود مخلوقات درست است و در فضای انکار توحید افعالی باطل و نادرست است؛ و از همینرو است که خداوند در قرآن، کشاورزانی را که زراعتشان را بدون توجه به دخالت فاعلیت خداوند در کشاورزی، به خودشان نسبت میدهد تخطئه میکند و فکر آنان را باطل دانسته و میگوید
🌺«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»🌺 (64 واقعه) آیا گمان میکنید که شما کشاورزی میکنید!؟ یا این ما هستیم که کشاورزی میکنیم!؛ یعنی به کشاورز هشدار میدهد که این تو نیستی که کشاورزی میکنی بلکه این فاعلیت خداوند است که از مجرای وجود تو کشاورزی میکند؛
🔸پس بر اساس مفاد این آیه، جمله «زید گندم کشت میکند» در صورتی درست است که خود زید و فاعلیتش در راستای وجود خداوند و فاعلیت آن تفسیر گردد نه زید بریده و بیگانه با وجود خداوند و فاعلیت او؛ همین سخن در باره خون رسانی قلب هم مطرح است؛
🔸پس هیچ گزاره علمی، در نسبت خاصیتی به موضوعش، بدون توجه به فاعلیت خدا درست نیست و با توجه به فاعلیت حضرت حق است که درست است؛ البته این درستی و نادرستی گزارهها در دو مبنای توحید و انکار توحید، در مقام عمل چندان تفاوت نمیکند؛ و قلب موحد و مشرک آثار واحدی دارد؛ چون اثر گذاری واقعی چنین حقیقتی به بینش موحدانه یا مشرکانه ما وابسته نیست؛ این بخاطر این است که آثار عملی قلب به واقعیتش وابسته است نه ذهنیتی که انسانها نسبت به آن دارند؛ بر خلاف گزاره علمی که انسان از واقعیتی بدست میآورد که درک درست یا نادرست از موضوع و محمول گزاره در درستی یا نادرستی گزاره علمی دخالت دارد.
✳️ پس روشن شد که بر خلاف دیدگاه آقاي غرویان هر علمی و از جمله فیزیولوژی میتواند اسلامی یا غیر اسلامی باشد و بر اساس دخالت و عدم دخالت #جهان_بینیها میتواند درست یا نادرست باشد.
🔹بیان ذکر شده بر اساس #توحید_افعالی بود؛ البته مدعای ما بر اساس #توحید_وجودی در سطح بالاتری قابل اثبات است که طالبان این بیان را به مقاله نويسنده تحت عنوان «سکولار نبودن گزارههای علوم توصیفی» ارجاع میدهم.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
نقدی بر ظلمپذیری عافیتطلبان:
اخیرا نویسنده متن فوق با تمسک به برخی روایات سعی در تضعیف جهاد در راه خدا کرده است، نوشته زیر نقدی است بر دیدگاه او: ظاهر این احادیث خلاف آیاتی است مثل آیه «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدير» که صریحا به مظلوم اذن قتال میدهد؛ و مثل آیه «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيرا» که قتال مقابل ظالم را واجب میکند؛ پس طبق فرموده ائمه «كُلَّ سُنَّةٍ وَ حَدَثٍ وَ كَلَامٍ خَالَفَ الْقُرْآنَ فَهُوَ رَدٌّ وَ بَاطِل»، این گونه احادیث یا از اصل باطلاند و یا با تفسیری که نویسنده میگوید باطلاند؛ و باید حمل بر شرایط خاص کرد مثلا بگوییم چون در نهضتی انحراف از امامت مطرح بوده مثل این که زید به عنوان جانشین شرعی امام سجاد مطرح میشده لذا این گونه نهضتهای بجهت انحرافهای فکری مورد منع ائمه واقع شدهاند؛ بر خلاف نهضتهایی که بر اساس اعتقادات شیعه رخ میدهند که نه تنها منع شرعی ندارند بلکه مطلوب یا حتی واجباند.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: اثبات مضمون آيه شريفه: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه»
🌸شما به هر سو رو کنید آنجا چهرهای از چهرههای گوناگون حضرت حق است🌸
🌸این ادعای قرآنی را می توان با برهان زیر اثبات کرد.
✳️ این برهان دو مقدمه دارد
🔹 مقدمه اول: هر موضوع مفروضي از دو حال خارج نيست يا «واجب الوجود بالذات» است يا نقيض «واجب الوجود بالذات» است.
🔹 مقدمه دوم: نقيضِ «واجب الوجود بالذات»، ممتنع الوجود بالذات است.
🔸 نتیجه: پس هر موضوع مفروضي يا «واجب الوجود بالذات» است يا «ممتنع الوجود بالذات»؛ بنابراين تثليت مواد (که بر اساس آن حقائق امور، سه گونهاند، واجب و ممکن و ممتنع) باطل است؛ یعنی هيچ امر مفروضي، «ممكن الوجود بالذات» نخواهد بود.
🔻 درستی مقدمه اول بنا بر #بداهت امتناع ارتفاع نقيضين از هر موضوع مفروض، روشن است؛ بنابراين هر موضوع مفروضي يا «واجب الوجود بالذات» بر آن صادق است يا نقيض «واجب الوجود بالذات».
🔻مقدمه دوم که میگوید (نقيضِ «واجب الوجود بالذات»، ممتنع الوجود بالذات است)، اثباتش اين گونه است که اگر نقيض «واجب الوجود بالذات» كه همان عدم خداوند است، ممتنع الوقوع نباشد باید عدم خداوند، ممكن الوقوع باشد؛ ولی در این صورت وجود خود «واجب الوجود بالذات» حتمي و ضروري نخواهد بود؛ زيرا وقتي يك طرف نقيض درصدي امكان وقوع داشته باشد طرف ديگر حتميت و وجوب ندارد؛ حال آن كه «واجب الوجود بالذات» وجودش بهحسب ذاتش، ضروري و حتمي است؛ و در اين صورت خلف در وجوب ذاتي «واجب الوجود بالذات» لازم ميآيد؛ پس روشن شد که نقيض «واجب الوجود بالذات»، محال و ممتنع الوجود است.
🔶 بنابراین هر موضوع مفروضي از دو حال خارج نيست يا «واجب الوجود بالذات» است يا نقيض «واجب الوجود بالذات» است که طبق توضیح فوق، ممتنع الوجود بالذات است؛ پس هر موضوع مفروضي اگر «واجب الوجود بالذات» نباشد حتما «ممتنع الوجود بالذات» است؛
🔷 بنابراين هيچ امر مفروضي، «ممكن الوجود بالذات» نخواهد بود؛ و لذا تنها چیزی که موجود حقیقی است #ذات_خداوند است؛ و راهی برای موجود بودن ممکنات نیست؛ لذا فقط وجود خداوند است که در پهنه هستی، در چهره قالبهای گوناگون جلوهگری میکند؛ ازینرو در قرآن چنین آمده است که «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه» یعنی شما به هر سو رو کنید آنجا چهرهای از خداوند است.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
241106_001.MP3
15.97M
ملاحظاتی در کلام جناب آقای فیاضی
اخیرا جناب حجة الاسلام فیاضی استدلالی برای اثبات وحدت واجب الوجود از راه تمسک به قدرت نا محدود الهی ارائه کرده اند که در ضمن آن اشاراتی به مبحث اتحاد ذات و صفات نموده اند ، فایل صوتی فوق برگرفته از جلسه درس خارج فلسفه جناب استاد عشاقی در تاریخ 403/8/16 است که به تناسب متعرض نقد و بررسی بخش مورد نظر در کلام جناب آقای فیاضی شده اند.
@oshaghierfan
بسم الله الرحمن الرحيم🍀
📕🔎با توجه به فراگير شدن مباحث مربوط به هوش مصنوعي به خصوص در ميان دانشجويان و اساتيد و مراکز پژوهشي به لطف و ياري خداوند مطالبي جهت استفاده بهتر از اين ابزارها (که توسط آقای دکتر جعفریان تنظیم میگردد) در کانال ذیل قرار داده خواهد شد.
https://eitaa.com/Al_Education
هدف اصلي ما کمک به #دانشجويان و #محققان در تاليف آثار علمي با استفاده از #هوش_مصنوعي و به صورت #کاملا_رايگان است.
📚البته در ميان بحث ها استفاده هاي ديگر از هوش مصنوعي به خصوص استفاده هاي عمومي از آن ها را که مناسب همه اقشار جامعه باشد ذکر مي شود.
🌱اين لينک را به کساني که دوستشان داريد ارسال کنيد.
🖥 https://eitaa.com/Al_Education
نشر آثار استاد حسین عشاقی
@oshaghierfan
خارج فلسفه حضرت استاد حفظه الله ۲۳ آبان ۴۰۳
ادامه مباحث جلسه قبل
@oshaghierfan
🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: فرازی از #نهج_البلاغه درباره #فناء_فی_الله:
🔸در بخشی از خطبه 186 امير المومنين عليه السلام چنین میخوانیم:
🌸«إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَعُودُ بَعْدَ فَنَاءِ الدُّنْيَا وَحْدَهُ لَا شَيْءَ مَعَهُ كَمَا كَانَ قَبْلَ ابْتِدَائِهَا كَذَلِكَ يَكُونُ بَعْدَ فَنَائِهَا بِلَا وَقْتٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حِينٍ وَ لَا زَمَانٍ عُدِمَتْ عِنْدَ ذَلِكَ الْآجَالُ وَ الْأَوْقَاتُ وَ زَالَتِ السِّنُونَ وَ السَّاعَاتُ فَلَا شَيْءَ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ الَّذِي إِلَيْهِ مَصِيرُ جَمِيعِ الْأُمُورِ؛ بِلَا قُدْرَةٍ مِنْهَا كَانَ ابْتِدَاءُ خَلْقِهَا وَ بِغَيْرِ امْتِنَاعٍ مِنْهَا كَانَ فَنَاؤُهَا»🌸
🔹 ترجمه به اجمال: 🌺«خداوند سبحان بعد از فنای ما سوا، به یگانگی (وجودی) باز میگردد؛ یعنی همانگونه که قبل از آغاز آفرینش، او تنها موجود بود بعد از فنای ما سوا نیز این گونه خواهد بود؛ بدون این که وقتی و مکانی و هنگامی و زمانی موجود باشد؛ أجلها و وقتها معدوم میگردند و سالها و ساعتها زوال میپذیرند؛ بنابراین (بعد از فناء) هیچ شیئی جز خداوند واحد قهار، موجود نیست، خداوندی که همه امور در صیرورت به سوی او هستند؛ شروع آفرینش آنها وابسته به قدرتی از ناحیه آنها نبود؛ و فنای آنها نیز مواجه با امتناعی از ناحیه آنها نیست»🌺.
🟢 در توضیحات معانی و لوازم این فرمایش آن حضرت به نکاتی اشاره میکنم.
🔹 1: کلمه #الدُّنْيَا گاهی مقابل #آخرت بکار میرود و گاهی مقابل خداوند، و به معنای #ما_سوی_الله است؛ در جمله «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَعُودُ بَعْدَ فَنَاءِ الدُّنْيَا وَحْدَهُ لَا شَيْءَ مَعَهُ» به معنای دوم است؛ زیرا با فناء چنین دنیایی هیچ چیز دیگری باقی نمانده و همراه خداوند نخواهد بود «لَا شَيْءَ مَعَهُ».
🔸 2: جمله «كَمَا كَانَ قَبْلَ ابْتِدَائِهَا كَذَلِكَ يَكُونُ بَعْدَ فَنَائِهَا» مفادش در قرآن بارها آمده است مثل «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلينَ» (104 انبیاء) روزی، #بساط آسمان را در هم میپیچیم، همچون در هم پیچیدن طومار نسبت به نوشتههایش؛ و آنگونه که در آغاز (بدون وجود چیزی)، اولین مخلوق را شروع کردیم، #آفرینش را به همان حالِ #آغازین بر میگردانیم؛
🔸این وعدهای است بر عهده ما و ما قطعا این امر را #عمل میکنیم؛ و نیز مثل «إِنَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُه» (4 یونس)؛ و «قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُه» (34 یونس)؛ و «اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُون» (11 روم)؛ و «كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلين» (104 أنبیاء)؛
🔹بنابراین طبق مفاد این جمله حدیث و نیز طبق مفاد آیات ذکر شده همانگونه که هنگام آغاز آفرینش، خدا بود و هیچ موجود دیگری نبود، بعد از #فنای ما سوا نیز خدا خواهد بود و هیچ موجود دیگری نخواهد بود و بساط همه #ما_سوا برچیده میشود.
🔸 3: این که در جمله «بِلَا وَقْتٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حِينٍ وَ لَا زَمَانٍ...» به #نابود شدن زمان و مکان تصریح شده است بخاطر این است که در جملة «كَمَا كَانَ قَبْلَ ابْتِدَائِهَا كَذَلِكَ يَكُونُ بَعْدَ فَنَائِهَا» سخن از قبل و بعد آمده بود و گفته شده «قبل از آغاز» و «بعد از فناء»؛ و این تعبیر موهم این است که زمان و مکان فناء، مشمول فناء نگردند؛ لذا برای رفع این توهم، به #فنای خود #زمان و #مکان تصریح شده است.
(ادامه 👇🏿👇🏿)
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔸 4: از جملة «فَلَا شَيْءَ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ الَّذِي إِلَيْهِ مَصِيرُ جَمِيعِ الْأُمُورِ» روشن میشود که #صیرورت_الی_الله، #رجوع_الی_الله» و «انقلاب الی الله»...، با همین فنای ماسوا تحقق مییابد؛ همان چیزی که در لسان عرفا با تعبیر #فنای_فی_الله از آن یاد میشود.
🔹 توضیح این که در آیات فراوانی از قرآن تعبیرات فوق الذکر به شکلهای گوناگون مطرح شده است مثل
🔻«رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصير»؛
🔻«إِلَى اللَّهِ تَصيرُ الْأُمُور»؛
🔻«إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون»؛
🔻«إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُور»؛
🔻«إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون»؛
🔻«وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون»؛
🔻«ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَق»؛
🔻«أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّه»؛
🔻«إِلَيْهِ تُحْشَرُون» ...؛
🔸این تعبیرات نشان میدهند که همه ما سوا به سوی خداوند #صیرورت دارند و بسوی او باز میگردند و به او انقلاب مییابند؛
♦️اما منظور از این تعبیرات قرآنی چیست؟
💥جواب را میتوان از فرمایش فوق الذکر امیرالمؤمنین عليه السلام دریافت؛ زیرا آن حضرت #فنایی که در همه ما سوا رخ میدهد را به گونهای با تعبیر «الَّذِي إِلَيْهِ مَصِيرُ جَمِيعِ الْأُمُورِ» تفسیر میکنند؛ چون در ابتدای این جمله میفرماید با #فنای_ما_سوا هیچ چیزی جز خدای یگانه موجود نیست «فَلَا شَيْءَ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ»؛ بعد با جمله «الَّذِي إِلَيْهِ مَصِيرُ جَمِيعِ الْأُمُورِ» بیان میکند فناء آنها صرفا #نابودی آنها نیست بلکه با «صیرورت الی الله» تحقق مییابد؛
🔸یعنی آنها به ذات حق منقلب شده و او خواهند شد و هویتشان به هویت حضرت حق #دگرگونی مییابد چنانکه جملات قرآنی «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون»؛ «وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون» بر این معنا دلالت واضح دارند؛
🔹بنابراین فنای ما سوا، با «صیرورت الی الله»، یا «رجوع الی الله» یا «انقلاب الی الله» تحقق مییابد؛ و ملاک فنای ما سوا همان #انقلاب به حضرت حق است؛ و این همان است که در تعابیر عرفانی از آن با عنوان #فنای_فی_الله یاد میشود.
(ادامه 👇🏿👇🏿)
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔸 5: از مسئله فناء روشن میشود که مسئله #خلود در بهشت و جهنم که در آیات فراوانی به آن اشاره شده است به معنای #بیپایانی زمان بهشت و جهنم نیست؛
🔹زیرا با درستی این جمله که هر چیز به فناء خواهد رسید باید پذیرفت انسانها نیز چه بهشتی و چه جهنمی نیز #فانی خواهند شد و بیپایانی زمانی، نه برای انسانها خواهد بود و نه برای خود بهشت و جهنم؛ مخصوصا که آن حضرت نسبت به خصوص زمان و مکان تصریح به فناء میکند و میفرماید: «بِلَا وَقْتٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حِينٍ وَ لَا زَمَانٍ، عُدِمَتْ عِنْدَ ذَلِكَ الْآجَالُ وَ الْأَوْقَاتُ وَ زَالَتِ السِّنُونَ وَ السَّاعَاتُ»
🔸 پس با فنای زمان و مکان، هیچ زمانی و هیچ مکانی نیست تا #خلود، به معنی بیپایانی زمانی، و در مکانی مثل بهشت یا جهنم، شکل گیرد، و انسانها در بهشت یا در جهنم جاودانگی زمانی داشته باشند؛ و ازینرو است که در قرآن به این #انقطاع و #پایانیابیِ بهشت و جهنم و اهل آنها توجه داده شده است آنجا میگوید: «فَأَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ - خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ - وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» (106- 108 هود)؛
🔹در این آیات خلود #دوزخیان و خلود #بهشتیان مقید به قید «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» شده بنابراین استمرار بهشت و بهشتی بودن، و جهنم و جهنمی بودن تا جایی است که ما سوا به مرحله فناء نرسیده باشند؛ اما طبق آیه «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلينَ» (104 انبیاء) بساط زمین و آسمان مثل همه ما سوا برچیده میشود؛ و با فنای ما سوای ذات حق، همه چیز و از جمله #بهشت و بهشتیان و #جهنم و جهنمیان و نیز هر #زمان و #مکانی زوال خواهند پذیرفت؛ و لذا #خلود به معنای بییایانی زمانی، باطل و منتفی است.
🔸 6: در ادامة خطبه فوق با فاصله چند سطر، آن حضرت به مسئله #بقاء_بعد_الفناء اشاره میکنند آنجا که میفرماید: «ثُمَّ يُعِيدُهَا بَعْدَ الْفَنَاءِ مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَيْهَا وَ لَا اسْتِعَانَةٍ بِشَيْءٍ مِنْهَا عَلَيْهَا...» يعنی سپس خداوند موجودات فانی شده را دو باره باز میگرداند بدون این که خداوند به آنها نیازی داشته باشد و از آنها کمکی طلب کند؛
🔹این مرحله ظاهراً همان چیزی است که در لسان عرفا از آن، با عنوان #بقاء_بعد_الفناء یاد میشود که در سفر سوم، سالکین الی الله به آن نائل میگردند؛ در این مرحله، سالک باقی به بقاء الله است نه باقی به ابقاء الله؛ زیرا طبق فرمایش آن حضرت که در بالا توضیح داده شده با فناء فی الله همه ما سوا و از جمله انسانها رجوع الی الله میکنند و به او #انقلاب یافته و او میگردند «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون»
🔸بنابراین اگر چیزی باقی است شیء دومی نیست که به #ابقاء خدا نیاز داشته باشد بلکه هر چه هست به عین وجود حق، موجود است، و به عین بقاء او باقی است و هویت غیر اویی ندارد.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram