ᬉداࢪاݪقرار
مادری عکس پسرش به دست تو بین الحرمین صدا میزد... محمد؟؟ محمد...!!
خادما اومدن گفتن حاج خانم چی شده؟
گفت بچمو گم کردم...
ᬉداࢪاݪقرار
خادما اومدن گفتن حاج خانم چی شده؟ گفت بچمو گم کردم...
گفتن همین جا بمون
از تو بلندگو صداش میزنیم بیاد...
ᬉداࢪاݪقرار
گفتن همین جا بمون از تو بلندگو صداش میزنیم بیاد...
گفت آخه اینجا که گم نشده
شلمچه گم شده😭
ᬉداࢪاݪقرار
گفت آخه اینجا که گم نشده شلمچه گم شده😭
ولی وقتی داشت میرفت
گفت مادر اگر برنگشتم وعده ما کربلا💔😭
ببین رفیق
شهدا هستن
دارن میبینن...
این ما هستیم
که بین علایقمون تو دنیا
گم شدیم و دیگه خبری ازمون نیست...🌱
ᬉداࢪاݪقرار
ببین رفیق شهدا هستن دارن میبینن... این ما هستیم که بین علایقمون تو دنیا گم شدیم و دیگه خبری ازمون نی
یکی خیلی قشنگ میگفت
یه غواصی بود
مجروح شد
رفیقاش بردنش عقب
گذاشتنش کنار رود
ᬉداࢪاݪقرار
یکی خیلی قشنگ میگفت یه غواصی بود مجروح شد رفیقاش بردنش عقب گذاشتنش کنار رود
تا بعد از پایان عملیات
برن دنبالش
بعد از عملیات
رفتن پیشش...
ᬉداࢪاݪقرار
تا بعد از پایان عملیات برن دنبالش بعد از عملیات رفتن پیشش...
دیدن داخل دهش
پر از علف و لجن بود😭
ᬉداࢪاݪقرار
میدونی چی شده بود؟ بزار واست بگم😭
خیلی درد داشت
اما واسه اینکه صداش در نیاد
دشمن متوجه سرو صداش و بچه ها نشه
ᬉداࢪاݪقرار
خیلی درد داشت اما واسه اینکه صداش در نیاد دشمن متوجه سرو صداش و بچه ها نشه
توی دهنشو پر
کرده بود
از علف و لجن
تا صداش در نیاد...
ᬉداࢪاݪقرار
توی دهنشو پر کرده بود از علف و لجن تا صداش در نیاد...
و در همون حال هم
شهید شد😭
ᬉداࢪاݪقرار
و در همون حال هم شهید شد😭
دهنشونو بستن
تا دشمن صداشونو نشنوه
رفتن...!!!
تا الان راحت بتونیم حرف بزنیم
ᬉداࢪاݪقرار
دهنشونو بستن تا دشمن صداشونو نشنوه رفتن...!!! تا الان راحت بتونیم حرف بزنیم
خیلی از شهدای غواص دیگه هم بودن
که با دستای بسته
داخل اروند رود
شهید شدن
تا الان...):"
آزادانه زندگی کنیم
ᬉداࢪاݪقرار
خیلی از شهدای غواص دیگه هم بودن که با دستای بسته داخل اروند رود شهید شدن تا الان...):" آزادانه زندگی
نمیدونم مادرای شهدای غواص
وقتی میبینن یه پسری
دست مادرشو گرفته داره بهش کمک میکنه
چه حالی میشن😭
ᬉداࢪاݪقرار
نمیدونم مادرای شهدای غواص وقتی میبینن یه پسری دست مادرشو گرفته داره بهش کمک میکنه چه حالی میشن😭
وقتی نگاهشون میفته به ماهی
دلشون میریزه
هی با خودشون میگن
بچمو ماهی خورده
اون وقت من لب به ماهی بزنم؟😭
ᬉداࢪاݪقرار
وقتی نگاهشون میفته به ماهی دلشون میریزه هی با خودشون میگن بچمو ماهی خورده اون وقت من لب به ماهی بزنم
حسرت نگاهشونو هیچکس نمیفهمه
زمانی که
میبینن مادرای شهدای دیگه
تو گلزار شهدا
بالا سر عزیزدردونه هاشون نشستن💔
ᬉداࢪاݪقرار
حسرت نگاهشونو هیچکس نمیفهمه زمانی که میبینن مادرای شهدای دیگه تو گلزار شهدا بالا سر عزیزدردونه هاشو
خلاصه بگم...
بیشتر از اون چیزی ک فکرشو میکنی
شرمندشونیم...✋
🔻شهید آسید مرتضی آوینی
✍🏼 اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد هر کجا که باشی و در هر زمان تو را با #شهادت بر میگزیند...
#اوینی
#روایت_سردار
میگف
یه بار داشتم از یه خونهای رد میشدم
یه بچه رو دیدم
که مادرش
از خونه بیرونش کرده بود...
ᬉداࢪاݪقرار
بخاطر کار #اشتباهش
گف دلم سوخت واسه اشکاش
رفتم در زدم
گفتم خانوم امشب بخاطر من ببخشیدش
من ضامنش میشم...
ᬉداࢪاݪقرار
گف دلم سوخت واسه اشکاش رفتم در زدم گفتم خانوم امشب بخاطر من ببخشیدش من ضامنش میشم...
مادره قبول کرد...
چند دوز گذشت
باز داشتم از همونجا رد میشدم...
ᬉداࢪاݪقرار
مادره قبول کرد... چند دوز گذشت باز داشتم از همونجا رد میشدم...
دیدم مادره باز بچشو بیرون کرده
بچههه هی اشک میریزه...
میگف هی بچههه اشک میریخت
ولی من وایساده بودم
ببینم
آخرش چی میشه
ᬉداࢪاݪقرار
دیدم مادره باز بچشو بیرون کرده بچههه هی اشک میریزه... میگف هی بچههه اشک میریخت ولی من وایساده بودم
گذشت
یهو چراغای خونه خاموش شد
همچنان اشک میریخت
میگه یهو دیدم
بچه کم کم خوابش برد
ᬉداࢪاݪقرار
گذشت یهو چراغای خونه خاموش شد همچنان اشک میریخت میگه یهو دیدم بچه کم کم خوابش برد
تا خواب رفت
صداش قطع شد
یهوو برقای خونه روشن شد
مادره دوان دوان اومد بیرون
ᬉداࢪاݪقرار
تا خواب رفت صداش قطع شد یهوو برقای خونه روشن شد مادره دوان دوان اومد بیرون
بچشو بغل کرد
گفت
حالا که هیچکس ضامنت نشده
خودم ضامنت میشم💔
ᬉداࢪاݪقرار
بچشو بغل کرد گفت حالا که هیچکس ضامنت نشده خودم ضامنت میشم💔
آخدا
ای مهربون تر از #مادرم🌱
میشه ضامنم بشی؟
هیچ ضامنی ندارم😭