من همونمـ همیشه از خودم فرارۍ که جز شما نداره یارۍ اگر منو به جا بیارۍ...😔✋

مهربونم بازم برات غذل سرودم😭 نگی به یاد تو نبودم تویی تموم تار و پودم💔

برای آمدنت دعا میکنیم آمینش با خودت😔💔

#ممبرامون -سلام شما امشب باغ موزه دفاع مقدس بودین؟ حرفاتون خیلی شبیه بود +سلام دوست عزیز نمیدونم این پیام برای چه روزی هست ولی احتمالا همین طوریه که شما میگید✨

○ • أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا "که تمامِ قدرت از آن خداست.." اگه یه چیز خوبی رو بهت میده خودشم محافظشه از حسادت های بقیه نترس تو یه نفرو داری که صاحب تمومه قدرتهای این دنیاست.. 「@taahoraa」

بریم پیش رفیقم؟

خدایا رحم کن به چشمی که به امید خواب حرم اربابش بسته میشه😭

یادش بخیر (:"💔 اقاجان..چندوقتیست..! دلهره‌هایم شروع شده میایم!؟ نمیام!؟💔

نوکرت ترسیده شده حسین(((:'💔

امان از دلهره های تکراری💔

عجب ماه اردیبهشتی شود وقتی که با به دنیا آمدن تو شروع میشود😇👌

#اگہ‌همہ‌رهـــام‌ڪنندغمے‌ندارم #امام‌رضاعلیه‌السلام #مشهـــد #دلتنگے #استورے @oshaghol_hosein

ماییم و حوالی‌گهِ آن خانه‌ی دولت ما نعمتِ آن خانه فراموش نکردیم...((: #شب‌جمعه @majidsouzoki

🔔 #اطلاعیه‌ ✋ #رزمایش_همدلی‌ 💚 #حسن_حسن 4⃣ ‌ تیک‌تاک ... ⏰‌ ساعت‌ میگذرد‌ و‌ میگذرد ...‌ چیزی نمانده است‌ تا‌عقربۀ‌رمضان‌به‌نیمۀماهش🌙برسد‌ به نیمۀ کریمانۀ حُسن‌حَسن(ع) 🌸‌‌ ‌ ‌ ‌👈 نحوه شرکت در این رزمایش👇‌ ‌ 🍃 واریز مبلغ دلخواه به شماره‌کارت‌ 💳 5041721075273608‌ ‌ ‌ 🕊 رفقا‌ ... حالاکه‌راه‌کمک‌بازه‌بی‌بهره‌نمونیم... ‌ #هیئت‌انصارولایت‌دارالعباده‌یزد‌ #هیئت‌فاطمه‌بنت‌الحسین‌س‌ ☘️| @darozzekr_com 🌸| https://eitaa.com/fatemehbentolhosain

یک دهه رفت از این ماه مبارک اما قدر یک کرب و بلا هم نشده نوکری ام... 💔 #علی_علی_بیگی

شبکه یک زنده حرم بی‌بی معصومه دعای مجیر میخونه💔🚶🏻‍♀️ التماس دعا 🖐🏻

یه روز میاد که تو حرم داری :))) ♥️✨ خوش آمدی کریم ترین مولا...🍃 @oshaghol_hosein

شبکه دو دعا کمیل حاج کریمی♥️ زنده حرم مطهر رضوی 🙂 التماس دعا🖐🏻

چند درصد از نت 60 گیگ شش ماهتون رفته؟؟😂 #سوال

یک دانه از تسبیح نمازت و قطره اشکی که از دل شکسته ات روانه میشود را به نام من بزن شاید که به برکت قلب پاک تو دعایم پذیرفته شد💔 #التماس_دعا

🌿❤️ _ يَا رَفِيقَ مَنْ لاَ رَفِيقَ لَهُ ای یار آن کسی که یاری ندارد... :)

• . یـہ‌استـادی‌میگفت: اکثراونایــےکـہ‌از #شھادت جـٰامـےمونن.. مقدمـہ‌جاموندنشون #چشم هــٰای‌ناپاکشونـہ💔:) #نمیخوای‌بھش‌برسی؟ . •

❣ آجون جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده عشاق با معامله های گِران خوشند... #علی_اکبر_لطیفیان #آئینی @mobtalaaa

اگر جانم را گرفتی کتابم را نگیر

معذرت میخواهم که چشمان‌تان آبی نیست و موهایتان بور، تا برای‌تان مرثیه های دل‌ریش بسراییم... ببخشید که دلسوزی برای‌تان، جایی در منافع سیاسی ندارد... پوزش که ما هنوز در باطن، منادی برتری نژادی هستیم... و واحسرتا بر "این انسانیت"...🥀 #افغانستان💔 @majidsouzoki

_حاجی ۼزل با این (ذ) نیس😅 +کاملا صحیح عامو😂🤦‍♀ _ایدیتون لطفا کار واجب دارم +یا خدا... @Amar_213 بفرمایید 🙄 _ https://eitaa.com/oshaghol_hosein/8461 15گیگ😁😂 +😂😂ایول... من نصفه شده😃 #ممبرآمون 👀

سلام خدمت همگی... واقعا دم هرکی هنوز مونده توی کانال گرم😂🤦‍♀ خیلی شلوغیم، توان فعالیت کردن نداریم واقعا😕 اما در شگفتم از حجم معرفت شما عزیزان😇😍 دمتون بخاری ❤️

یکی می گفت: نزديكاي افطار يه كاري پيش اومد كه مجبور شدم برم بيرون و تا ديروقت نتونستم بيام. بچه ها براي افطار نون و پنير خورده بودن. وقتي رسيدم خونه حدود ساعت 11و نيم شب بود داشتم از خستگي جون مي دادم ولي نمي شد به بچه هايي كه افطار درستي نخورده بودن سحري هم حاضري بدم. بايد يه غذاي خوب ميخوردن كه جون روزه گرفتن داشته باشن… تصمیم گرفتم آبگوشت درست کنم. دست به كار شدم و تا ساعت 12 كارام تموم شد اما حالا بايد بيدار مي موندم تا بپزه! اما اونقدر خسته بودم كه ناي بيدار موندن رو نداشتم ازقهوه هم كاري برنمي اومد حتي ممكن بود ايستاده خوابم ببره. با خودم گفتم اشكال نداره زيرش رو حسابي كم مي كنم و مي خوابم .چه فكر خوبي. تا سحر خودش آروم آروم مي پزه. چراغها رو خاموش كردم و راحت خوابيدم. تا چشمهام رو بستم خوابم برد اما يهو با ترس اينكه نكنه تا صبح آبش كم بشه و بسوزه از جا پريدم. دوباره رفتم آشپزخونه و در زودپز رو باز كردم و يه كم آب اضافه كردم و با دوباره رفتم خوابيدم. همينكه داشتم از خواب چرتی عبور مي كردم كه برم تو خواب عميق يهو گفتم نكنه زيرش رو خيلي كم كرده باشم تا سحر نپزه.! پا شدم و كمي شعله رو بيشتر كردم… خوابيدم نكنه بسوزه پاشدم و …. نكنه نپزه….. نكنه … نكنه…. بالاخره ساعت به وقت سحر زنگ زد و اين بي قراري و بيدارخوابي و رفت آمد شبانه به پايان رسيد… بسم الله گفتم و در ديگ رو بازكردم واي چه عالي پخته! چه خوب جا افتاده! چه روغني انداخته! چه عطر و بويي! يه كم چشيدم هووووووم عاليه! از ته دل گفتم: الحمدلله! يهو تو ذهنم تداعي شد “و نحن نقول الحمدلله رب العالمين” … انگار يهو برق گرفتم! فراز دعاي ندبه بود اونجا كه مي گيم” ليت شعري” كاش ميدونستم كجايي” عزيزعلي …عزيزعلي…سخته برام …. “والي متي احارفيك يا مولاي” تا كي حيرون باشم و ندونم كجايي و در چه حالي! بعد ميگيم “متي ترانا و نراك. كى بشه ما تو رو ببينيم تو هم ما رو، چشم توچشم هم …دور تو جمع بشيم درحاليكه ظالمان رو ازبين برده باشيم و زمين رو پر از عدل كرده باشيم، بگيم الحمدلله رب العالمين! اين فرازها به سرعت نور از ذهنم گذشت اشكهاي شرمندگي بود كه توي ديگ مي چكيد. كدوم احارفيك! كدوم تحير و سرگردوني! كدوم دل نگروني! يعني تو مدت عمرت به قدر يه كاسه آبگوشت! براي امام زمانت دل نگرون نبودي؟ اگر بودي خوابت نمي برد….اگه بودي خستگي برات معنا نداشت… اگه بودي بي قرار مي شدي….اگه بودي…. چه ادعاي بزرگيست اينكه ما منتظريم…. و چه درديست كه فرمود: شيعيان من به قدر يك ليوان آب مشتاق من نيستند وگرنه مرا مي يافتند…..