🌹🌹 خاطرات شهدایی
دعاي سيدحسين
شب عمليات بود.
«سيدحسين فروتن» حالت عجيبي پيدا کرده بود. نورانيت قشنگي در چهرهاش موج ميزد. دست در گردن هم انداختيم و هاي هاي گريه کرديم.
بچهها گفتند: «امشب که شب عملياته بياييد آخرين دعاي توسلمان را بخوانيم.»
يکي از بچهها دعا را شروع کرد. وقتي رسيد به نام امام حسين (ع) بچهها زار ميزدند. ضجه ميزدند و هر کسي حاجتي ميخواست. نيمههاي دعا يکي آمد و گفت: «بلند شيد بايد حرکت کنيم.»
بچهها وسايلشان را برداشتند و حرکت کردند. سيدحسين همچنان گريه ميکرد. برگشت و به من نگاه کرد و گفت: «شما دعا را ادامه دهيد. سر جدتان دعا کنيد من به آرزويم برسم و ديگر برنگردم!»
عمليات انجام شد. عملياتي که دلاوري بچهها حماسهاي به پا کرد و تيپ انصار را به لشکر انصارالحسين ارتقا داد.
فردا صبح جنازه پاره پارهي سيدحسين اشک را در چشمها دواند و ماتم و اندوه را توي قلبها نشاند.
راوی: سيدعلي مساواتي
─┅═ঊঈ🌹🌹ঊঈ═┅─
@oshaghshohada
─┅═ঊঈ🌹🌹ঊঈ═┅─
#سلام_روز_بخیر 🌹 🇮🇷 🌹
شهید مدافع حرم
شهید حسین حسینی
شادی روح شهدا صلوات
─┅═ঊঈ🌹🌹ঊঈ═┅─
@oshaghshohada
─┅═ঊঈ🌹🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی های پدرانه
🌷شهید محمدتقی سالخورده🌷
بافرزند دلبندش زینب خانم
📎شهدای کربلای خان طومان
─┅═ঊঈ🌹🌹ঊঈ═┅─
@oshaghshohada
─┅═ঊঈ🌹🌹ঊঈ═┅─