•°•♥️•°•
.
✿تاڪه لب گفتـ🗣🌱
سَلامٌ عَلَی الَارباب |•حُسین(ع)•|✿
♡♪یک¹ نَفس رفت دلمـ💓
تا خودِبین الحرمینـ✨♡
#السلامعلیڪیااباعبدالله✋🏻
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
🌸🌸🌸☀️🌸🌸🌸
#دحوالارض؛ ...
امروز دحوالارض است
زمین سینه می گستراند تا تو
پای بر چشم آن گذاری
یا حجه ابن الحسن العسکری
☀️روز دعا برای ظهور امام زمان علیه السلام
خدایا درک ظهورش را روزی ما کن، ...
و در روزگارش ما را حاضر کن، ...
و بر او درود فرست، ...
و درود او را نصیب ما بگردان ...
📚فرازی از دعای روز دحوالارض
💐اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پیامبر اڪرم( ص):
✨هرڪس در روز جمعه ۱۰۰ مرتبه
✨بر من صلوات فرستد خدا گناهان
✨هشتاد ساله او را بیامرزد
📚 فضیلت صلوات ۱۴
🌸آخرین آدینه تیرماه را
🌿پربرکت میکنیم با صلوات بر
🌸محمد (ص) وخاندان مطهرش
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
#حدیث_روز💫
💠 #امـامعلـی(ع):
💥 با #مهـدی{عج}
حجّـتهاگسسـتهمیشـود؛
اوپایانبخـشِسـلسـلۂامامان
ونجاتبخـشِامّتاسـت.🍃
📚 بحارالأنـوار،ج۷۷ص۳۰۰
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
۲۷ تیر ۱۳۹۹
میگه:↓
ماسکزدنتواینشرایطبرایمذهبیها بـایدمثلپیراهنمشکیپوشیدنتومحرمباشه...
#قشنگگفتننه؟🌱
#من_ماسك_میزنم 😷✌️
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
#تو 😍
دوست داشتنی ترين
پيچكی هستی
كه دلم می خواهد
به دست و پای زندگيم بپيچی
و مدام قد بكشی در لحظه هايم
و حالم را خوب تر كنی ...
#حسن_عباسی
#عاشقانه😍
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه دلتنگ غروبی خفه بود...
مثل امروز که تنگ است دلم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج❤️😍😔
دعا برای ظهور مهدی فاطمه (عج)
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانام حُسینْ سینہ زدن معراجیست
ارباب براے نـوڪرِ خود ناجیست
هر ڪس ڪہ بہ ڪربَلا مُشَرّفْ بشود
درمَمْلِڪَتِ حَضرَت زَهرا‹س›حاجیست
#یا_ابا_عبد_الله
#امام_حسین
#کربلا
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
غدیر در راه است.....😍👌👌
۲۳ روز مانده تا عید غدیر...
جان عالم بفدایت یاعلی
(يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَٰئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا؛
روزی که هرگروهی را با پیشوایشان فرا خوانیم...)[سوره اﻹسراء آیه 71]
🔸امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می فرمایند:
زمانیکه روز قیامت شود،مارا به همراهی رسول خدا فرا می خوانند و شما شیعیان ما نیز دنبال ما خواهید آمد؛فکر میکنید در آن روز شما شیعیان ما را به کجا خواهند برد؟!
قسم به خدای کعبه به بهشت میبرند،قسم به خدای کعبه به بهشت می برند،قسم به خدای کعبه به بهشت می برند.
(تفسیر نمونه،تفسیر آیه 71 سوره اسراء)
اللهم عجل لولیک الفرج
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جمعه💫
جمعه احوال عجيبي دارد
هر كس از عشق نصيبي دارد💚
در دلم حس غريبي جاري است🍃
و جهان منتظر بيداري است🍃
جمعه، با نام تو آغاز شود🍃
يابن ياسين همه جا ساز شود🍃
جمعه يعني غزل ناب حضور🍃
جمعه ميعاد گه سبز حضور🍃
جمعه هر ثانيه اش يكسال است🍃
جمعه از دلهره مالامال است...😔
ابر چشمان همه باراني است😢
عشق در مرحله پاياني است💚
كاش اين مرحله هم سر مي شد🍃
چشم ناقابل ما تر مي شد... 😢
🙏أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🙏
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹
🔰#داستانک💫
در شهر خوی (یکی از شهرستانهای آذربایجان غربی)یکی از اولیاالله به نام «ابراهیم خلیل حقیری خویی» بود که در سال ۵۳ از دنیا رفته و در محوطه امامزاده سید بهلول مدفون میباشد. پدر حقیر و اهالی محل او را میشناختند و بر کرامات او ایمان و اذعان دارند. یکی از خاطرات ایشان را که میتواند پیام اخلاقی خوبی داشته باشد، به نقل از یکی از دوستان ایشان نقل میکنیم.
در سال ۴۷ مردم محل برای شب قدر در مسجد امام صادق (ع) جمع شده بودند. آن زمان مسجد چون برق نبود، مردم فانوس خود به مسجد میبردند و در مسجد میگذاشتند و بعد هر کسی فانوس خود برداشته و به خانه خود بر میگشت.
ایشان میگفت: من و چند نفر، مرحوم ابراهیم خلیل را تا دم در منزلش بدرقه میکردیم.
آن شب پس از آنکه ابراهیم خلیل به خانه خود رفت بعد از دقایقی بیرون آمد و بعد دوباره به خانه برگشت و این حرکت او رازی برای ما ماند.
بعد از فوت ایشان، مردی راز آن شب را فاش کرد، گفت: آن شب من برای دزدی برنج از مغازه او وارد خانه او شدم. (مغازههای قدیمی دربی به خانه داشتند) گاری کوچکی در انتهای کوچه گذاشته بودم و وقتی آن شب وارد خانه شد مرا دید و من پشت پرده پشت درب رفتم. گفت: پسرم صحبت نکن تا از صدایت نشناسمت، بیرون نرو (دزدی تو لو میرود و دستگیرت میکنند) تا داخل کوچه را ببینم. و آن شب او بیرون را نگاه کرد تا مطمئن شود رفتهاید.
گفت: پسرم گاری را بردار من هم از پشت گاری هل میدهم. فقط تا جلوی درب خانهتان نروی، سر کوچهتان نگهدار تا من خانه شما را نشناسم و با تو میآیم تا کسی نگوید دزدی کردهای.
وقتی سرکوچه رسیدیم ابراهیم خلیل گریه میکرد و میگفت: مرا حلال کن پسرم مقصر منم که باید میدانستم شما در همسایگی من برنج ندارید و خودم میدادم تا دست به دزدی زنی.
ببر که تو بار گناهان مرا در آن دنیا کم کردی، حلالت باد. هر وقت نداشتی نترس مغازه من بیا و نگران نباش که من بشناسمت، افراد زیادی میآیند و رایگان وسایل میبرند...
آن روز آن دزد خودش گفت: من آبروی خود را میبرم و دزدی خود را میگویم ولی میخواهم همه بدانند که حاج ابراهیم خلیل نور خدا بود.
@oshahid
۲۷ تیر ۱۳۹۹