eitaa logo
هواداران استاد دانشمند
51.1هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
4 فایل
ارائه گلچینی از بیانات؛ سخنرانی‌ها و کلیپ های جذاب استاد دانشمند 💠خادم کانال: @abozar_zaman این‌کانال توسط هواداران استاد اداره می‌شود 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
✅چه کسانی از همه دورتر به پیامبرند؟ ✍حضرت محمد(صلی الله علیه وآله): شخصی که از همه به من دورتر است کسی است که: ✖️از فحش گفتن و فحش شنيدن پروا ندارد ✖️ بد زبان است ✖️ بخيل و متكبر و كينه توز است ✖️حسود و سنگ‌دل است ✖️ از هر خيرى كه به آن اميد مي‌رود دور است ✖️ به هر شرى كه از آن پرهيز مي‌شود، نزدیک است. 📚اصول كافى، ج۳، ص۳۹۹ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 @ostad_daneshmaand
✨﷽✨ 🌼حکایتی‌ بسیار زیبا و خواندنی ✍عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید. کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند. جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود. کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟ اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟ جغد خطاب به آنان گفت: عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد. از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن. زندگی ما انسانها هم باید مثل عقاب باشد، مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است به بهترین شکل انسانی زندگی کنیم.. ‌‌‌‌✅ کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863
✅نَه خانی آمد، نَه خانی رفت... ✍مرد خسیسی،خَربُزِه ای خرید تا به خانه برای زنِ خود بِبَرد.در راه به وَسوسه افتاد که قَدری از آن بخورد،ولی شَرم داشت که دستِ خالی به خانه رَود...عاقبت فریب نَفس،بر وی چیره شد و با خود گفت،قاچی از خربزه را به رَسمِ خانزادِه ها می خورم و باقی را در راه می گذارم،تا عابِران گَمان کنند که خانی از اینجا گذشته است،و چنین کرد.البته به این اندک،آتش آزِ او فرو ننشست و گفت،گوشتِ خربزه را نیز می خورم تا گویند،خان را چاکِرانی نیز در مُلازِمت بوده است و باقی خربزه را چاکران خورده اند...سپس آهنگ خوردن پوستِ آن را کرد و گفت:این نیز می خورم تا گویند خان اسبی نیز داشته است...و در آخر تُخم خربزه و هر آن چیز که مانده بود را یِک جا بلعید و گفت"اکنون نَه خانی آمده و نَه خانی رفت است". 📚"امثال و حکم دهخدا ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 @ostad_daneshmaand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا دانشمند 🎥موضوع: آروم کنید همو ✅کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863
✨﷽✨ 🌼حکایت ملانصرالدین و روزقیامت ✍ یکی بود ، یکی نبود . در شبی از شبها ملانصرالدین وزنش کنار هم نشسته بودند و از هر دری حرف می زدند همسر ملا پرسید : تو می دانی که در آن دنیا چه خبر است و بعد از مرگ چه بلایی سر ‌آدم می آورند ؟ ملا گفت : من که نمرده ام تا از آن دنیا خبر داشته باشم ولی این که کاری ندارد الان به آن دنیا می روم و صبح زود خبرش را برای تو می آورم . زن ملا خوشحال شد و تشکر کرد . ملا از جا بلند شد و یکراست به طرف گورستان رفت و توی قبری خالی دراز کشید آن قبر از آخرین قبرهای گورستان بود و کنار جاده قرار گرفته بود تا یک نفر از جاده ی کنار گورستان عبور می کرد . ملا فکر می کرد که فرشته ها دارند به سراغش می‌آیند و سوال و جواب می کنند و از حرفهای آنها می فهمم که در آن دنیا چه خبر است ؟ ساعت ها گذشت ولی خبری نشد کم کم ملا خوابش گرفت صبح که شد کاروانی از‌ آن جا عبور می کرد . شترها هر کدام زنگی به گردان داشتند با شنیدن صدای زنگ ملا از خواب بیدار شد و گمان کرد که وارد دنیای دیگری شده سراسیمه از جا پرید و از قبر بیرون آمد . ساربانی که افسار چند شتر در دستش برد افسارها را از ترسش رها کرد و پا به فرار گذاشت . کالاهایی که پشت شتران بود بر زمینی ریخت . اوضاع شیر تو شیر شد . کاروان به هم ریخت . بزرگ کاروان ساربان فراری با با خشم صدا زد و گفت : چرا بیخودی فریاد کشیدی و شترها را فراری دادی ؟ ساربان ماجرای قبر کنار جاده را تعریف کرد . کاروانیان ملا را به حضور کاروان سالار آوردند . کاروان سالار تا ملا را دید سیلی محکمی به گوشش زد و او را به باد فحش گرفت صاحبان کالا هم هر کدام با چوب و چماق به جان ملا افتادند و او را زخمی کردند . ملا فرار کرد و به خانه اش رسید زن بدون توجه به سر و صورت ملا تا در را گشود و گفت : ببینیم از آن دنیا برایم خبر آورده ای ؟ ملا گفت : خبری نبود . همین قدر فهمیدم که اگر قاطر کسی را رم ندهی با تو کاری ندارند . از آن به بعد ، وقتی بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم آگاه کنند ، می گویند اگر قاطر کسی را رم ندهی ، کسی با تو کاری ندارند 📚داستانهای آموزنده ‌‌‌‌✅ کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863
✍از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) سؤال شد : بهترين بندگان خدا چه کسانی هستند؟ فرمودند: وقتی نيكى می‌كنند، شاد می‌شوند. وقتی بدی می‌کنند، آمرزش می‌خواهند. وقتی به آنها عطا داده شود، شُكر می‌كنند. وقتی گرفتار شوند، صبر می‌كنند. وقتی خشمگین شوند، چشم‌پوشى می‌کنند. 📚 اصول كافى ، ج ۳ ، ص ۳۳۷ . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 @ostad_daneshmaand
✨﷽✨ 🌼پنجره و آینه ✍جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد. بعد آینه‌ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟  جواب داد: خودم را می‌بینم. دیگر دیگران را نمی‌بینی! آینه و پنجره هر دو از یک ماده‌ی اولیه ساخته شده‌اند، شیشه. اما در آینه لایه‌ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شی‌ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوست‌شان بداری ‌‌‌‌✅ کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863
🌼آیا میدانید فقیر واقعی کیست؟ ✍روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از اصحاب خود پرسید: فقیر کیست؟ اصحاب پاسخ دادند: فقیر کسی است که پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد. حضرت فرمود: آنکه شما می گویید فقیر واقعی نیست، فقیر واقعی کسی است که روز قیامت وارد محشر شود در حالی که حق مردم در گردن اوست، بدین گونه که یکی را فحش و ناسزا گفته، مال کسی را خورده، خون دیگری را ریخته، چهارمی را زده، اگر اعمال نیکو و کار خیری داشته در مقابل حقوق مردم از او می گیرند و به صاحبان حق می دهند، و چنانچه کارهای نیکویش کفایت نکند، از گناهان صاحبان حق برداشته و بر او بار می کنند، و روانه آتش دوزخ می نمایند، فقیر و بینوای واقعی چنین کس است. 📚منبع : بحارالانوار : ج 72، ص 6 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 @ostad_daneshmaand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا دانشمند 🎥موضوع: علت گران شدن دلار ✅کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863
✨﷽✨ 🌼اجر و پاداش بسیار صبر بر مصیبت ✍امّ سلمه گويد: شنیدم از همسر قبلیم که حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرموده: هرگاه مصيبتى بر شما وارد شد و يكى از افراد خانواده تان فوت نمود؛ چنانچه بگوئيد: 🔅إنّا للّه و انّا اليه راجعون🔅 خدايا! مرا در اين مصيبت پاداش نيك عطا فرما، و بهتر از آن را جايگزين گردان،پس خداوند دعاى او را مستجاب کند... من آن جمله را حفظ كردم و چون بعد از مدّتى شوهرم ابوسلمه از دنيا رفت ، همان جمله را بر زبان جارى كردم و پس از گفتن آن جمله،در فكر فرو رفته و با خود گفتم: مگر بهتر از اين شوهرى كه داشتم ، مقدّر من مى شود..؟!و چون عدّه وفات را سپرى كردم ، روزى داخل منزل مشغول دبّاغى پوست بودم كه ناگهان متوجّه شدم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله اجازه ورود مى طلبد. من به آن حضرت اجازه دادم،وقتى آن بزرگوار وارد منزل شد،در گوشه اى نشست و پس از لحظه اى سكوت، به من پيشنهاد ازدواج داد كه به او شوهر كنم.در جواب گفتم : يا رسول اللّه ! من زنى غيور هستم ، مى ترسم كارى كنم كه موجب آزار شما گردد، همچنين من در سنّ و سالى هستم كه دوران زناشوئى را سپرى كرده و داراى خانواده اى بسيار هستم. حضرت فرمود: سنّ و سال براى من و تو مطرح نيست و من تمام اعضاء خانواده ات را متكفّل مى شوم.پس از آن پيشنهاد حضرت را پذيرفتم و به ازدواج ايشان در آمدم و خداوند دعايم را كه هنگام مرگ اوّلين شوهرم خواسته بودم مستجاب نمود... 📚بحارالانوار ،ج۱۰،۴۳۴ ‌‌‌‌✅ کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863
🌼پنج گنج ✍امام محمد باقر علیه‌السلام خطاب به جابر بن یزید جُعفی می‌فرمایند: «ای جابر! تو را به پنج چیز وصیت می‌کنم... اگر مورد ستم قرار گرفتی، ستم نکن اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن اگر تو را تکذیب کردند، خشم نگیر اگر تو را ستایش کردند، دلخوش نشو و اگر تو را سرزنش کردند، دلگیر مشو بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن! اگر دیدی آنچه می‌گویند راست است،خود را اصلاح کن. و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثواب‌های او به تو می‌دهند و از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار می‌دهند» 📚بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲ ‌‌‌┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @ostad_daneshmaand
✨﷽✨ 🌼مطربی که در صحن امام رضا مدفون شد!! ✍پدر ما، در مشهد در بازارچه حاج آقا جهان مغازه طباخی داشت. او تابستان‌ها مرا به دم دکان خود می‌برد و آن‌جا شاگردی می‌کردم در همان‌جا بود که وقتی جیگی جیگی بساط نمایشش را پهن می‌کرد، یکی از مشتری‌هایش من بودم. جیگی جیگی فردی سیه چرده و لاغر بود و ساز محلی می‌زد. موسیقی‌اش شاد بود هرچند خودش غم خاصی داشت. جیگی جیگی هرگز دنبال پول نبود. در آن زمان که کودکی ۱۰-۱۲ ساله بودم، حرکات او که با ساز انجام می‌داد برایم شگفت‌انگیز بود و شاید علاقه‌ای که به عروسک نمایشی او داشتم باعث شد بعدها سراغ تئاتر بروم. در همان زمان بچه دیگری هم بود به نام محمدرضا که محو مضراب جیگی‌ جیگی می‌شد. پدر محمدرضا قاری قرآن بود و در مغازه‌اش به او تمرین قرآن می‌داد و این کودک کسی نبود جز محمدرضا شجریان که در دوره کودکی‌اش هرکس صدای قرآن خواندن او را می‌شنید میخکوب می‌شد. جیگی جیگی مطرب بود و به حرم امام رضا راهش نمی‌دادند اما زمانی که فوت کرد همزمان با او مردی والا مقام در مشهد درگذشت که برایش مراسم ویژه‌ای گرفتند، اما جالب اینجا بود که پیکرهای آن‌ها در غسالخانه با هم جابجا شد. قرار بود آن مرد والا مقام در حرم حضرت امام رضا (ع) دفن شود که هزینه بسیار بالایی هم داشت و می خواستند جیگی جیگی را که مُطرب بود به قبرستانی خارج از شهر ببرند، اما وقتی پیکرهای آن‌ها با هم جابجا شد، جیگی جیگی با مراسم خاصی در حرم امام رضا و در زیر سقاخانه اسماعیل طلا دفن شد. بعدا خانواده آن مرد والا مقام درخواست نبش قبر کردند، اما آیت الله میلانی که مرجع تقلید بود اجازه این کار را نداد و قسمت این شد که هرکه به زیارت امام رضا می‌رود جیگی جیگی را هم زیارت می‌کند. 📚به نقل از رضا کیانیان ‌‌‌‌✅ کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ http://eitaa.com/joinchat/592117774Cb596248863