🔻
🗒 دفترچه گناهان یک #شهیـــد ۱۶ ساله :
در #تفحص_شهدا ، دفترچه یک #شهید 16 ساله که #گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد.
#گناهان یک هفته او اینها بود :
شنبه : بدون #وضو خوابیدم .
یکشنبه : خنده بلند در جمع .
دو شنبه : وقتی در بازی گل زدم إحساس #غرور کردم .
سه شنبه : #نمازشب را سریع خواندم .
چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .
پنجشنبه : #ذکرروز را فراموش کردم .
جمعه : تکمیل نکردن 1000 #صلوات و بسنده به 700 صلوات .
راوی که یکی از بچه های #تفحص_شهدا بوده می نویسد :
دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم ...
ما چی؟؟؟
کجای کاریم؟؟؟!!!
📓 حرفامون شده رساله #توجیه_المسائل !
۱_ #غيبت…تو روشم ميگم
۲_ #تهمت…همه ميگن
۳_ #دروغ…مصلحتي
۴_ #رشوه...شيريني
۵_ #ماهواره...شبکه هاي علمي
۶_ #مال حرام ...پيش سه هزار ميليارد هیچه!
۷_ #ربا...همه ميخورن ديگه
۸_ #نگاه_به_نامحرم...يه نظر حلاله
۹_ #موسيقي_حرام..آرامش بخش
۱۰_ #مجلس_حرام...يه شب که هزار شب نميشه
۱۱_ #بخل...اگه خدا ميخواست بهش ميداد.
#عکس_شهدا_را_میبینیم
#عکس_شهدا_عمل_می_کنیم
🔻
🆔 @mehrabeyan
✨﷽✨
#به_خود_بگیریم👊
#کاش_میشد_برایت_حبیب_شوم😔
👈 #روضه_خوانی که،
یک عمر #دروغ گفته بود... 👇
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی:
روضه خوان های قدیم اول شروع
روضه شان مےگفتند:
« یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عَظیٖما» کاش ما هم در رکاب تو ای حسین بودیم و به آن رستگاری بزرگ مےرسیدیم.
یک نفر روضه خوان مقید بود حتما
این جمله را هر بار بگوید.
یک شب برای اینکه به این شخص بفهمانند که تو اهل این ادعا نیستے،
در عالم خواب دید کہ روز عاشوراست. لشکر ابن سعد این طرف و لشکر امام حسین (علیه السلام) آن طرف
صف آرایی مےکردند.
او در خواب مراقب بود که مبادا امام حسین (علیه السلام) او را ببیند
و بگوید بیا مرا یاری کن.
اتفاقا امام حسین (علیه السلام)
او را دید و گفت:
«آشیخ حسین ، بیا این اسب و زره و شمشیر را بگیر و مرا یاری کن!»
او هم بہ ناچار اسب آقا را گرفت،
سوار شد، زره را پوشید و شمشیر را برداشت، اما با این حال مراقب بود که به محض اینکه آقا به خیمه گاه مےروند فرار کند، که همینطور هم شد. به محض اینکه امام حسین علیه السلام وارد خیمه شدند، اسب امام علیه السلام را برداشت و فرار کرد.
وقتی از خواب بلند شد فهمید کہ
یک عمر دروغ مےگفته که:
« یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عَظیٖما» کاش ما هم در رکاب تو ای حسین بودیم و به آن رستگاری بزرگ مےرسیدیم.
و امشب به او فهماندند که تو مرد این سخن نبودی! مگر کسے مۍ تواند حبیب بن مظاهر یا زهیر بشود؟
در شب عاشورا امام حسین (علیه السلام) فرمودند: «من بیعت خود را از شما برداشتم ، هر کدامتان دست یکی از افراد خانوادهٔ مرا بگیرید و از اینجا بروید»
حضرت سرشان را پایین انداخته بودند کہ اصحاب خجالت نکشند.
اما زهیر در همان حال بہ امام حسین (علیه السلام) عرض کرد:
«آقا، ما اگر هزار مرتبه در راه شما
شهید شویم ، دست از یاریتان
بر نخواهیم برداشت.»
#شبجمعهستهوایتنکنممیمیرم
🔻
https://t.me/mehrabeyan
sapp.ir/mehrabeyan
eitaa.com/mehrabeyan
instagram.com/ostad_mehrabeyan