eitaa logo
استاد مددی
3.3هزار دنبال‌کننده
67 عکس
94 ویدیو
72 فایل
نشر نکات علمی آیت الله سید احمد مددی (زیدعزه) در موضوعات فقه و اصول، تاریخ، کتابشناسی، رجال و... این کانال ارتباط رسمی با بیت معظم له نداشته و توسط یکی از شاگردان ایجاد شده است. ارتباط با مدیر کانال: @yahyaab
مشاهده در ایتا
دانلود
خُلُقٍ عَظِيم: استاد سید احمد مددی مباحثی پیرامون حدیث «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» رابطه فقه و اخلاق رابطه اخلاق و حکومت دینی 🔗https://www.aparat.com/v/gZAnk 🔗https://www.aparat.com/v/5Nrt2 استاد مددی در این جلسه، به دنبال ارائه برداشتی امروزین و تصویری کلی از پیام پیامبر اکرم (ص) در حدیث ثقلین هستند. ایشان به پاسخی برای این پرسش‌ها می‌پردازند: -از نظر پیامبر اکرم (ص) چه نکته‌ای موجب تاکید بر ثقلین شده بود؟ - در زمانه ما حدیث ثقلین چه پیام اخلاقی و اجتماعی برای جامعه دارد؟ - پیروی از ثقلین در مسائل فردی و اجتماعی جامعه امروز چه معنایی دارد؟ 🏠@ostadmadadi
💢نظام قانونی فقه و اصول [21] ادبیات قانونی/ ادبیات عرب 🔸تفاوت مکتب کوفه و بصره در مجموع کوفیون حرفشان واقعی تر است تا بصریون. بصریون دنبال ‏قواعد عقلی مثل علیّت و... بودند. نحوی که الان موجود است 95 درصدش ‏بصری است و در برخی مباحث - مثل اعراب اسماء سته (آب و آخ و...)- رأی ‏کوفیون جاری شده است. بر اثر اختلافات مذهبی که بود شیعه در نحو ‏نتوانست مستقل شود و این کتبی که خوانده می‌شود نحو بصره است. اصولاً ‏مکتب بصره سعی می‌کند لغت را منسجم و قانونی کند، اما مکتب کوفه روی ‏موارد استعمال ولو شاذ هم که باشد حساب می‌کند. تکامل بیشتر مکتب بصره ‏در مکتب بغداد است و مثل ابوعلی فارسی و ابن جنی بزرگانی هستند که در ‏مکتب بغداد تأثیرگذار بودند. مکتب کوفه عمدتاً شیعه و مکتب بصره عمدتاً ‏سنی بودند، در مکتب بصره، اخفش شیعه است، لذا غالباً می‌گویند: «قال ‏البصریون إلا الاخفش»، و یا «قال الکوفیون و الاخفش من البصرین».‏ ‏ ‏1⃣ 🔸فاصله زمانی و مکانی تدوین لغت از نزول قرآن زبان عربی قبل از اسلام تدوین نشد و اولین مرتبه قرن دوم هجری تدوین ‏شد، اما در آن زمان امور بسیاری تغییر کرده بود. زبان قرآن بر اساس زبان اهل ‏حجاز است اما تدوین لغت بر اساس زبان اهل عراق (بصره و کوفه) صورت ‏گرفته است. کسائی و سیبویه و... در تدوین لغت دو مشکل داشتند؛ اول، اینکه ‏آن‌ها حداقل در قرن دوم هستند که از زمان نزول قرآن بسیار دور هستند. دوم، ‏در عراق بودند نه حجاز. مکه و مدینه به لحاظ ادبی و لغوی و استعمالات، جو ‏خاصی داشتند، ولی وقتی بنا شد این‌ها را تعریف و محدود کنند - که مثلاً ‏‏«صعید» شامل چه می¬شود؟- به قول لغوی تبدیل شد و تدوین آن در کوفه در ‏قرن دوم صورت گرفت. سال 170 ـ 180 در کوفه کجا و مکه و مدینۀ صدر ‏اسلام کجا؟!‏ براین اساس باید ملاحظه شود که زبانی که تدوین شده است غیر از زبان ‏نزول قرآن است. اگر بخواهیم در تدوین زبان عربی دقت کنیم جا برای مناقشه ‏بسیار است. لهجه‌ها از یک روستا به روستای دیگر مختلف است چه رسد به ‏عراق و حجاز. مضاف بر این¬که در اثنای آن برخی اصطلاحات و حتی متون ‏قانونی وارد اسلام شد. احتمالاً خیلی از این متون از رم و یا ایران که دارای ‏تمدن و قانون و فرهنگ بودند وارد شد و چون خیلی از آن‌ها عقلایی بود در ‏میان مسلمین جا افتاد. اگر ادبیات قرآن نبود، زبان عربی باقی نمی‌ماند.‏ است.»‏ ‏1⃣«البته سه نفر به عنوان اخفش داریم - مجموعاً اخافش دوازده نفر هستند که سه نفر ‏مشهورند- کبیر و متوسط و صغیر، مراد از این اخفش متوسط است که مشهور است و علی الاطلاق ‏مراد است.»‏ ‎ ‎‏. «در همین لسان العرب از قول شَمِر نکاتی را نقل می‌کند. البته ایرانی‌ها که همه شِمْر ‏می‌خوانند! ضبطش «شَمِر» است، همان شمر معروف هم شَمِر است، لذا غیرمنصرف است مثل عمر. ‏هر دو مثل هم‌اند و هر دو غیر منصرف‌اند، انصراف یکی از عامر است و دیگری از شامر. مراد از ‏شمر که در کتب لغت آرای ایشان نقل می‌شود شمر ابن حمدویه است. لفظ «حمدوَیه» یا «سیبوَیه»، ‏ضبط صحیحش «حمدویه» و «سیبویه» است، مثل خالویه. این «اویه» که در آخر می‌آید یا کرسی ‏است، یا یائاً للکرسی زادوا للنصب، مثل بغدادی که «بغدادویه» می‌گفتند، این فارسی سره است؛ ‏‏«خالویه» یعنی دایی، «قولویه»، گل لویه بوده، یعنی شبیه گل، «سیبویه» یعنی شبیه سیب، مثلاً شبیه ‏سیب، سرخ و سفید بوده است. شمر ابن حمدویه از بزرگان اهل لغت است.»‏ 🏠@ostadmadadi
✳️ جامعه مهدوی ‏ اعتقاد به حضرت مهدی (عج) دو نکته دارد : 1. جامعه مهدویت و 2. شخص مهدی. جامعه مهدویت جامعه ای است دارای ‏خصوصیاتی که ذکر شده است که درآن ظلم و فساد نیست و... و دوم، شخصی که می خواهد این کار را انجام دهد. ‏جامعه مهدویت [در مراحل فلسفه تاریخ]، شبیه کمون آخرین [در فلسفه تاریخ مارکسیسم] که مثل کمون اولیه است و ‏جامعه بی طبقه است. تحقق جامعه مهدویت در کل کره زمین است. کسانی که فلسفه تاریخ نوشته اند برخی جامعه ‏مهدوی را قبول ندارند و معتقدند زمین همین گونه بوده است. برخی هم معتقدند حرکت تاریخ هیچ نظمی ندارد بالا و ‏پایین می رود. یک صحبت این است که در این مساله تاریخی ، نظر اسلام چیست؟ نظر اسلام این است که جامعه ‏مهدوی داریم؛ ما معتقدیم «يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْما» طبیعت جامعه بشری رو به این ‏جامعه ایده آل است. این یک منحنی دارد که همیشه رو به بالا نیست فراز و نشیب دارد ولی در نهایت رو به بالا است.‏ علاوه بر این، در روایات شیعه شخص مهدی مطرح است. لذا مثلا اگر علی محمد باب می گوید من مهدی هستم، نیازی به ‏بحث با او نیست، سوال کنید آیا جامعه مهدوی را ایجاد کرد؟ شخص مهدی هم مشخص است که فرزند حضرت ‏عسگری است که با علی محمد باب نمی سازد. ‏ 📚‏26/2/96‏ 🏠@ostadmadadi
💢برشی از پرسش و پاسخ ها 💠 ابن عربی و مهدی نوعی نسخه فتوحات به خط ابن عربی موجود هست که وقف مقبره مولانا بوده ولی الان برده اند استنابول که 37 جلد است. ‏ترکیه اجازه داد که یک نسخه فتوکپی به عثمان یحیی بدهند. او فرزندی هم داشت به اسم محی الدین و تمام عمرش را ‏برای ابن عربی گذاشت. دکتر یحیی علوی از قول عثمان یحیی برای من نقل کرد که در چاپ 25 جلدی آمده است: ‏‏«من نسل الحسین». اخیراً وصیت نامه ای هم از صدرالدین قونوی شاگرد ابن عربی چاپ شده است. پدر صدرالدین ‏قونوی از مادرش جدا شد و ابن عربی مادرش را گرفت و فرزند خانده ابن عربی شد. عده ای هم از کتابهای ابن عربی را ‏به خط خودش نوشته است. وصیتی دارد که اخیراً چاپ شده است نسخه ای از آن در کتابخانه های ترکیه بوده است. ‏آنجا هم تعبیر غریبی دارد که من توصیه می کنم در عرفان دنبال کسی نروید چون در نهایت کسی نیست این ها را حل ‏کند، بعد از من از کسی سوال نکنید «الا من لقی المهدی فمن لقیه فلیبلغه سلامی» و مسائل توحید رو از او سوال کنید. ‏واقعاً [حضرت] مهدی (عج) ما مراد بوده است؟ برخی گفته اند: مهدی نوعی است. ‏ سوال: مولوی که مهدی نوعی را قبول دارد ؛ خواه از نسل عمر خواه علی. ملاهادی تصریح دارد که مولوی مهدی نوعی را ‏قائل هستند. ‏ بین اهل سنت مهدی نوعی قائل اند ولی برخی همان را هم انکار می کنند ولی کم است مثل ابن خلدون در مقدمه ‏کتابش. سیوطی هم کتاب دارد. کسانی که ملاحم و فتن نوشته اند غالباً روایت مهدی درآن هست. ‏ مولوی آیا شیعه زیدی بوده یا باطنی اسماعیلی بوده نمی دانیم. شیعه اثنی عشری که بعید است. پدرش که سنی بوده. ‏سنی های ماوراء النهر غالباً متعصب اند، مثل خوارزمیان. جامعه اش که سنی بوده است. از طرفی هم تأویل زیاد دارد ‏که شبیه اسماعیلی ها است. در عباراتش کاملاً عرفان ابن عربی متجلی است. مولوی را کسی می فهمد که حرفهای ابن ‏عربی را مسلط باشد. تأویل های او به اسماعیلی می خورد لکن زمان ایشان اسماعیلی مصر کلا از بین رفته بود. بعدها ‏اسماعیلی ایران هم از بین رفت ولی اینکه در قونیه تأثیر داشته باشد معلوم نیست. ‏ 🏠@ostadmadadi
🔸حضور آیت الله نجم الدین طبسی در جلسه تکریم آیت الله کلباسی صاحب دائرة المعارف امام حسین علیه السلام در منزل آیت الله سید احمد مددی 🆔 @velaseddighah
00-فهرست درسهای فقه و اصول _آیت الله مددی.docx
237.2K
فهرست مباحث فقه و اصول حضرت استاد مددی 🏠@ostadmadadi
سید حمیری سید نیست! سید اسماعیل حمیری، اسمش سید است و سید مصطلح ما نیست. مثل سید قطب که اسمش سید است. دو برادر هستند؛ یکی اسمش سید است، یکی محمد. محمد قطب غیر از سید قطب است. دیدم بعضی نوشته اند: سید محمد قطب! سید قطب در مصر اعدام شد اما محمد قطب تا چندسال پیش زنده بود. سید اسماعیل حمیری هم، سید اسمش است، نه اینکه سید بوده. اصلا ایشان سید هم نیست. اشتباه نشود. 🏠@ostadmadadi
السلام عليك يااباعبدالله الحسين علیه السلام مجلس روضه هفتگی ارباب و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله حسين علیه السلام طبق سنوات گذشته برقرار مي باشد. زمان: چهارشنبه شب ها بعد از نماز مغرب و عشاء ساعت ۲۰:۴۵ الی ۲۱:۳۰ مكان:سالاريه فلكه ميثم اقاقيا ۴ پلاك ۱۰۱ بیت آیت الله مددی
💢 دعای ابوحمزه ثمالی ...دعای ابوحمزه ثمالی که قاعدتاً ابوحمزه آن را از امام‌(ع) شنیده و ثبت کرده است ، من بر اساس سیاق مختلف این دعا که سند صحیحی هم دارد، احتمال می‌دهم که این دعا را ابوحمزه در بیش از یک شب یا حتی در اوقات مختلف و جاهای مختلف ـ مثلاً بخشی از آن را در مسجد کوفه ـ شنیده و بعداً این فقرات به هم متصل شده است، چون عبارت «وارزقنی حج بیتک الحرام فی عامنا هذا و فی کل عام و زیاره قبر نبیّک»،[۱] قاعدتاً با این که امام در مدینه بوده باشند ـ با آن فاصله ‌اندک میان کوچه بنی‌هاشم و مسجد و مزار پیامبر(ص)- نمی خواند. 1️⃣ مصباح المتهجد، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸؛ نیز نک: ص ۵۸۷، در فرازی دیگر از دعا: «وارزقنا حج بیتک و زیارة قبر نبیک». 📚رویکرد کتاب‌شناختی در بررسی حجیت خبر ـ بخش پنجم 🏠@ostadmadadi
هدایت شده از استاد مددی
💢نسخه شناسی و فقه 💠 ملاک جواز نظر به اهل ذمه 🔻« لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ » قانوناً یا عصیاناً ؟ اهل ذمه در آن زمان حجاب نداشتند و این برایشان مجاز بود و از ائمه (ع) پرسیدند که آیا ما می توانیم به موهای آنها نگاه کنیم؟ روایت اهل ذمه را وسائل آورده که روایت سکونی است و به پیامبر (ص) هم نسبت داده است که این باب اول است. یک باب دیگر را وسائل جدا کرده و دوم آورده که «جواز نظر به شعور اهل البوادی» است و دارد که «لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ». یعنی وسائل دو استثنا فهمیده که یکی برای اهل ذمه است و یکی برای روستا نشینان است. ظاهر این عبارت، علت است و منشاء شد که فقها به این فکر افتادند که این استثناء شامل هر دو مورد می شود. برخی فقها از موی سر به کل بدن هم تسری داده اند و منشا آن کار صاحب وسائل است. در کافی دارد که «لَا بَأْسَ‏ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ التِّهَامَةِ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ السَّوَادِ وَ الْعُلُوجِ » مرحوم صدوق همین حدیث را با همین سند آورده است و قید «مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ » دارد، یعنی مراد از اعراب و اهل بوادی همان اهل ذمه است. درنتیجه این، دو باب نیست و یک باب است. هرچند کافی ادق است ولی اگر مرحوم صدوق با عنایت روایتی را آورد، درواقع به غلط بودن روایت کافی اشعار دارد. بنابراین «لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ» یعنی اگر شما به اهل ذمه گفتی مویت را بپوشان می گوید: قانون به من اجازه داده است. لذا «لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ» یعنی قانوناً نه عصیاناً. 🔸[روایت کافی] عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ لَا بَأْسَ‏ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ التِّهَامَةِ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ السَّوَادِ وَ الْعُلُوجِ لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ قَالَ وَ الْمَجْنُونَةِ وَ الْمَغْلُوبَةِ عَلَى عَقْلِهَا وَ لَا بَأْسَ‏ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ ذَلِكَ. 🔸[روایت مرحوم صدوق] رَوَى الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ لَا بَأْسَ‏ بِالنَّظَرِ إِلَى شُعُورِ نِسَاءِ أَهْلِ تِهَامَةَ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ الْبَوَادِي‏ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ الْعُلُوجِ لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ قَالَ وَ الْمَجْنُونَةُ الْمَغْلُوبَةُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ ذَلِك‏ 📚خارج فقه ، سه شنبه 12 دی 1396 🏠@ostadmadadi