eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
170 دنبال‌کننده
731 عکس
549 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستاده باید مرد! چرا چو خاک چنین صاف و ساده باید مرد؟ و مثل سایه به خاک اوفتاده باید مرد؟ به گلشنی که شقایق اسیر دلتنگی‌ست به روی دست، سر خود نهاده، باید مرد قسم به خون شهیدان که در سراچۀ رنگ به رنگِ لالۀ با داغ زاده، باید مرد چو عاشقانِ ز جان دست شسته، باید رفت چو بیدلانِ دل از دست داده، باید مرد اگر که راه به پایان جاده خواهی برد هلا ز خویش در آغاز جاده باید مرد در این قبیله کسی عاشق شهادت بود که گفت: بیشتر از این، زیاده، باید مرد به پایمردی سقّای کربلا سوگند که: با دو دست پر و بال داده، باید مرد... پیام سرخ شهیدان کربلا این است که: در مصاف ستم ایستاده باید مرد! . ┏━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبای خانه پدری شعرخوانی حمیدرضا برقعی در حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام و کوچه‌های نجف زخمی‌ام، التیام می‌خواهم التیام از امام می‌خواهم السلام علیک یا ساقی من علیک السلام می‌خواهم 🌸🌸 @Bisimchimedia ┏━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است وقت طواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته است دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه ای برای پیمبر نداشته است سوگند می خورم که نبی، شهر علم بود شهری که جز علی در دیگر نداشته است طوری ز چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است چون روز روشن است که در جهل گمشده است هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست برابر نداشته است 🍃🌹🍃 ✍ سید حمیدرضا ┏━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
27.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشسته بودم و دلشوره رو برویم بود و بیت‌های نگفته که در گلویم بود قرار بود که مهمان خانه‌ای باشم شریک محفل اشک شبانه‌ای باشم نوشتم اینکه زمانش؟ نوشت فردا شب!نوشتم از که بخوانیم گفت: از 🌹 نوشتم اینکه کجا ؟ گفت کوچه زمزم دقیق‌تر لطفاً! گفت علامت پرچم دخیل قافله گشتم دخیل گریه و آه چکید چشمم و دستم نوشت: بسم‌الله کدام آینه را از غبار «ها» کردم که سرخ شد قلمم، سوختم.... رها کردم کدام شهر؟ کجای زمانه پرت شدم؟ کجای غربت خاورمیانه پرت شدم شبیه شهر خودم بود بلکه ویران‌تر و خانه‌ها همه از ارگ بم پریشان‌تر ستاره بود که در بغض نم می‌سوخت و نام سرخ زنی روی پرچمی می‌سوخت قرار بود بخوانیم و بشنویم از عشق و عشق را نبود قافیه به‌غیر دمشق دمشق را که شنیدم غم و غبار آمد صدای غرش وحشی انفجار آمد پرنده بود که در گردباد کم می‌شد مناره بود که با تازیانه خم می‌شد شکوفه‌ها همه پژمرده شب و باروت و مرگ‌ها همه بی‌سوگوار و بی‌تابوت و رعدی آمد و کفتارها هراسیدند دهان خویش که خونابه بود لیسیدند به زوزه قصد به ویرانی حرم کردند صدای گله شیران وزید رم کردند قرار نیست دلی غرق التهاب شود مگر که شیعه بمیرد حرم خراب شود قرار نیست اسارت، قرار نیست تعب قرار نیست خرابه‌نشینی زینب برای گریه و هر بغض بی‌امان کافیست غمش برای دل هفت پشتمان کافی است ... گذشتم از خم یک کوچه گنبدی پیداست حماسه چون به غزل ختم می‌شود زیباست نشسته‌ام وسط صحن امن در دل شب و دست بر سینه السلام یا زینب... نسیم می‌افتد بین گیسویش کم‌کم وزید روی لبم باز... علامت پرچم ... 🌱🌹 "علامت پرچم" ┏━━━
🔹🔸🔷🔶🔹🔸 دستان بی‌ملاحظه طوفان  تاریخ را ورق زده در باران چشمم شبیه هر ورقش خونین  خونم چنان قصیده‌ی من جوشان بی طاقت از تخلص و از تشبیب  برداشتم مقدمه را از آن داغ کتابخانه‌ی بغدادیم  از ما نه سطر مانده و نه عنوان چرمینه جلدهای کتابم شد  زین قشون و چکمه مزدوران هر قطعه از عراق عجم زنجیر  هر گوشه از عراق عرب زندان همدستی خلیفه‌ي عباسی  با نطفه‌ي هلاک هلاکو خان سرگشتگی فاطمیان مصر  آوارگی قرمطی گیلان فریاد غربت جبل العامل  واویلتای تا ابدِ لبنان حله، نجف، مزار شریف و ری  از هم جدا شدیم چقدر آسان با ما چه کرده اند بپرس اول  از شیعیان خسته‌ي پاکستان از آن همه حماسه‌ي بغض آلود  از نعره‌های حیدری آنان 🔹🔸🔷🔶🔹🔸 تحت الحنک به گردن آنان، دار  وقت قنوت در کف ایشان، جان این زخم‌های کهنه اگر تازه است  خورده است دم به دم نمک از دوران آغاز شد حکایت ما با زخم  با زخم فتنه بر جگر ایمان‌ از حجة الوداع که آمد گفت  باید بگیرم از همگان پیمان تا روز روشنم نشود تاریک  تا آفتابِ من نشود کتمان اما دریغ و درد زبانم لال  بستند بر امین خدا هذیان انداختند شعله به حنانه  آتش گرفت رایحه‌ي ریحان روزی که سوخت فاطمه از آن روز  دنیا شده است بر سر ما ویران باید چگونه گفت چه‌ها کرده است؟  یا فضةُ خزینی او با جان فضه بیا که خرد شد آیینه  فضه بیا که آینه شد حیران فضه بیا که چادر زهرا سوخت  برخیز و شعله های مرا بنشان تابوت را که دید تبسم کرد  آهسته لب گشود به الرحمن چشم علی به سوره‌ي کوثر خورد  تابوت رحل و فاطمه اش قرآن تسلیم حکم عهد ازل مولاست  کاری نداشته است به این و آن ممسوس ذات اقدس حق مولاست  می‌گیرد از خدای خودش فرمان ارکان شانه هاش پر از زخم است  خلقت بنا شده است بر این ارکان مردی که لقمه لقمه نهاد آرام  با دست خود به کام جذامی نان حیدر چنین شده است چنین حیدر  انسان چنین شده است چنین انسان مولا که اجتماع نقیضین است  گاهی نسیم و گاه دگر طوفان وقتی ابوتراب به رزم آید  باخاک می‌کند همه را یکسان وقتی حدید هست به انگشتش  وقتی که ذوالفقار دهد جولان دشمن به کارزار نخواهد داشت  چمچاره ای جز اینکه شود عریان برداده است رنج علی آری  تمار بوده حاصل نخلستان ایوان بی ثبات مدائن ریخت  برپاست تا ابد به نجف ایوان معلوم می‌شود که مسلمان کیست  روزی که هست حب علی میزان میراث دار روزم و روزم را  حاشا که در تقیه کنم پنهان مارا شکسته اید ولی هرگز  خالی نمانده از من و ما میدان در پیچ و تاب راه نیفتاده است  این رودخانه از نفس از جریان آری قسم به خون شهیدانم  خون همیشه جاری بی پایان آری به پشتوانه‌ي شاه طوس  آری به دولتیِّ سر سلطان در اشتهای گندم ری ابلیس  این‌بار اگر که تیز کند دندان دندان به آرواره نخواهد دید  تا سق زند به لقمه ای از آن نان آن پنبه را درآورد و برگوش  این چند جمله را کند آویزان مارا علی سپرده به فرزندش  هستیم دور سفره‌ی او مهمان حب الحسین یجمعنا یعنی  ایران عراق بود و عراق ایران ما اربعین «وَ اعْتَصِمُوا...» هستیم  دریای ماست معجزه‌ی دوران دریای ماست قطره ای از موعود  موعود ماست خاتمه‌ی هجران تا صبح دولتش بدمد آن روز  می‌گیرد این زمانه سر و سامان ما عهد بسته ایم جد اندر جد  هیهات اگر که بشکند این پیمان تا مانده است نام علی جاوید  تا هست نام فاطمه جاویدان 🔹🔸🔷🔶🔹🔸 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 انکار ایمان تو کسب و کار بعضی هاست جای تعجب نیست، ظلمت دشمن نور است یک عمر پشتیبان دین بودی و با این حال نام تو در آیینه ی تاریخ مهجور است ▪️◾️🔳◾️▪️ کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️ @astanqom ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
39.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خدا (میراث) در تماشای مومن قریش حضرت ابوطالب (ع) سیدحمیدرضا .┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
ای نقطهٔ عطف آفرینش روح ادب و روان بینش ای قلب سلیم و جان آگاه ای محرم راز «لِی مَعَ الله» روزی که سرشته شد گل ما مهر تو نشست در دل ما عرش از تو گرفته زیور و زین ای رفته به سیر «قاب قوسین» چون مَرکب همّت تو رانَد جبریل ز راه، باز مانَد در خانهٔ تو، که در گشاده‌ست جبریل، غلام خانه‌زاد است این خانه اگر غلام دارد بی‌شبهه، فرشته نام دارد تو علت غایی وجودی روشن‌گر محفل شهودی جبریل، همان همای عرشی هنگام نزول و سیر فرشی تا پای نهد به خانهٔ تو چون خادم آستانهٔ تو می‌کرد بسی نظر ز دورت تا اذن بگیرد از حضورت... خورشید تویی و مهر، سایه ای سایهٔ تو بلندپایه گویند چو حق دری گشاید هر اَلْف، اَلِف قدی برآید این دور، که دور ایزدی بود دوران ظهور احمدی بود در پای همه، قیام می‌کرد پیش از همه کس سلام می‌کرد قربان قیام کردن او و آن طرز سلام کردن او سر حلقهٔ انبیاست، احمد نور دل اولیا، محمد ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چنگ دل، آهنگ دلکش می‌زند نالۀ عشق است و آتش می‌زند قصۀ دل، دلکش است و خواندنی تا ابد این عشق و این دل ماندنی است مرکز درد است و کانون شرار شعله‌ساز و شعله‌سوز و شعله‌کار خفته یک صحرا جنون در چنگ او یک نیستان ناله در آهنگ او ناله را گه زیر و گه بم می‌کند خرمنی آتش فراهم می‌کند آن همه زنجیریان را پیش رو سلسله در سلسله از خویش او هر که عاشق‌پیشه‌تر، بی‌خویش‌تر هر دلی بی‌خویش‌تر، درویش‌تر دل مباد آن دل که اهل درد نیست مرد اگر دردی ندارد، مرد نیست در غم عشق است شادی‌های دل دل اگر بی‌درد ماند، وایِ دل دل اگر داغی ندارد، تیره بِه چشم اگر نوری ندارد، خیره بِه دل ز داغ عشق، روشن می‌شود شعله‌شعله پرتوافکن می‌شود هرکه خواهد محفل‌افروزی کند باید اول، خویشتن‌سوزی کند در دل آلاله، افروزند داغ داغ اگر بر دل خورد، گردد چراغ داغ پیشانی به رنگ آلوده است داغ دل اما ز رنگ آسوده است روشنایی نیست داغ پینه را داغ نَبوَد بر جبین، آئینه را گرمی عشاق از داغ دل است داغ دل، آری چراغ محفل است هرکه داغ از عشق جان‌افروز نیست در بساط سینۀ او سوز نیست سینه‌ای کز عشق بویی برده است بر دل او مُهر داغی خورده است داغ عشق، آری ز دل سازد چراغ ای خوشا آن دل که از داغ است داغ هردلی آتش نگیرد، مرده بِه لاله چون بی‌شعله شد، افسرده بِه در دل من داغ‌ها از لاله‌هاست همچو نی در بندبندش ناله‌هاست با خیال لاله‌ها صحرانورد راه می‌پوید ولی با پای درد می‌رود تا سرزمین عشق و خون تا ببیند حالشان چون است، چون؟ بر مشام جان رسید از هر کنار بوی درد و بوی عشق و بوی یار لاله‌ای از آن میان کرد انتخاب ...... ┏━━━🍃🌺🍃━
«قبلۀ اهل صفا» بر عهد خود ز روي محبت وفا نكرد  تا سينه را نشانۀ تير بلا نكرد تا دست رد به سينۀ بيگانگان نزد  خود را مقيم درگه آن آشنا نكرد تا هر دو دست را بره حق ز كف نداد  در كوي عشق، خيمۀ دولت بپا نكرد تا از صفاي دل نگذشت از صفاي آب  خود را مدام، قبلۀ اهل صفا نكرد شرح غم شهادت او را به نينوا  نشنيد كس كه چون ني محزون نوا نكرد در كارزار عشق چو عباس نامدار  جان را كسي فداي شه كربلا نكرد تا داشت جان ز جانب مقصد نتافت رخ  تا دست داشت دامن همت رها نكرد در راه دوست از سر كون و مكان گذشت  وز بذل جان خويش در اين ره ابا نكرد خالي نگشت كشور «الا» ز خيل كفر  تا دفع خصم دوست به شمشير «لا» نكرد از پشت زين بر وي زمين تا نيوفتاد از روي غم برادر خود را صدا نكرد! ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
به دنیا آمده اما به دنیا دل نمیبندد ببین این کودکِ زیبا چه با اکراه میخندد اگرچه آمده باید به سمت عشق برگردد گُلی که بانسیمی هم رُخَش آزرده میگردد اسیرِ دلخوشی های کمِ دنیا نخواهد شد یقینأ با وجودِ او علی تنها نخواهد شد مبادا شعله ی شمعی بگیرد دامنِ او را مبادا گرمی آهی بسوزاند تنِ او را به یُمنِ مَقدَمش حالا شده حالِ پدر عالی سیاهی نعره خواهد زد شبیه طبلِ توخالی قسم بر هستی بابا قسم بر سوره ی کوثر پیمبر دختری دارد ولی مادرتر از مادر شده او هستی مولا ؛علی هم عشق ناب او شده او مادرِ آب و علی هم بوتراب او از این رو عاشقِ بوی دل انگیز نمِ خاکم ازاین رو مست و مشتاقِ حدیث ناب لولاکم علی شد فاتح خیبر ؛جهان در کار او مانده یقینأ پشتِ او زهرا دمادَم چار قُل خوانده به دنیا آمده اما ندارد حالِ دنیا را نمیفهمد به جز مولاکسی اوصافِ زهرا را چه زیبا می شود زهرا دعاگوی علی باشد و بازوبندِ "یازهرا "به بازوی علی باشد علیٌ حُبه جُنّهَ قَسیمُ النار و الجَنَه وَصیُ المُصطَفیٰ حَقّا اِمامَ الاِنسِ وَ الجِنَه 🔸 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
اگر چه درد ... اگر چه  هزار غم داریم کنارِ حضرتِ معصومه  ما چه کم داریم کنارِ  دخترِ  باران  و  خواهرِ خورشید بهشت حرفِ کمی هست تا حرم داریم به ذکرِ  شاهِ خراسان  گرفته ایم دم و به لطفِ حضرتِ معصومه بازدم داریم مدافعانِ  حریمِ  کریمه ی  عشقیم همیشه چشم بر این سفره کرم داریم محرّم و  صفر و  فاطمیه و  رمضان چقدر عشق که یکجا  کنارِ هم داریم سیاه پوش ،  برایِ بقیع ،  ویرانیم علم به دوش  به یادِ  غمِ علمداریم برایِ  آنکه  ببوسیم  دستِ  باران را چه اشتیاقِ عجیبی که در حرم داریم . ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━