eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
168 دنبال‌کننده
727 عکس
547 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
195.4K
به پیشگاه ائمه بقیع و امام زمان (عج) مدینه ی ظهور .......................... ای که هستی در پی حیّ علی خیر العمل می رسد روزی که می گیری حرم را در بغل «هر که بامش بیش برفش بیشتر»، نَقلِ دل است می روی تا که محقق گردد این ضرب المثل روبرویت گنبد پیغمبر است و کوچه ای - کوچه ای که از دلش می آید «الغوث»، «العجل» سر که می چرخانی از شوقت می افتی بر زمین هشت گلدسته به پایت ایستاده؛ بی بدل باب علم و فقه، باب باقر است و صادق است باب ایمان، سهم سجاد است از روز ازل ذوالفقاری هست آویزان از ایوان حسن تا نمادی باشد از شیر خدا، شیر جمل فکر کن از «باب قاسم» وارد صحنش شوی آن زیارت می شود شیرین تر از شهد و عسل فکر کن زانو زدی در محضر بابُ الکرَم آن عبادت که عبادت نیست، شعر است و غزل در قنوت خالی ات، پُر می شوی از انتظار دل به دریا می زنی و می شوی در اشک، حل در خودت حس می کنی او را... همانکه می رسد تا جهان خالی شود از قاب های مبتذل سبز خواهد شد تمام کوچه های شهرمان می رسد روزی... چراغان می شود کل محل محمد عابدی
استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه): عبور از خطوط قرمز شعر آیینی، اشتباه جبران‌ناپذیری است. محتوای شعر آیینی متأثر از آموزه‌های دینی است؛ بنابراین وقتی ما به لحاظ محتوایی چنین چشم‌انداز باشکوهی را در پیش رو داریم، قلمرو وسیعی از شعر آیینی به لحاظ موضوعی به دست می‌آوریم. متاسفانه در این ده سال اخیر، چنین آسیب‌هایی به‌طور جدی شعر آیینی ما را در تهدید خود دارد و این شعر را با اما و اگرهایی روبه‌رو ساخته است. وی در توضیح بیشتر در این‌باره اظهار می‌کند: آسیب‌شناسی در مورد شعر آیینی، جایگاه بسیار مهمی دارد؛ چون اگر یک شاعر، درباره‌ی یک معشوق خیالی غزلی می‌سراید، هرچه تصور می‌کند می‌تواند درباره‌ی آن معشوق مجازی به رشته‌ی تحریر دربیاورد، اما در شعر آیینی این‌گونه نیست، چارچوب‌ها مشخص است و شاعر نمی‌تواند از این خطوط قرمز عبور کند؛ وقتی از این خطوط عبور کرد، شعر را با آسیب مواجه می‌کند. این پیش‌کسوت شعر آیینی به نمونه‌هایی در این‌باره اشاره کرده و می‌گوید: اگر شاعر به ائمه‌ی اطهار(ع) نسبت خدایی بدهد، غلو کرده است؛ غلو شرک است، کفر است؛ هر شاعری مرتکب این اشتباه بشود، نه‌تنها در پیشگاه خداوند، بلکه در عالم آخرت مورد پرسش و ایراد اهل‌بیت (علیهم‌السلام) قرار می‌گیرد که چرا با نسبت خدایی دادن به ما، عقل بشری را دچار تردید کردید، ما که بارها بر بندگی خود افتخار می‌کردیم. استاد مجاهدی می‌افزاید: به عنوان مثال، وجود نازنین حضرت امیرالمومنین علی(ع) دارای یک پارادوکس صفاتی است؛ از جهتی ایشان رحیم‌ترین بشر است در برابر یتیمان، از طرفی قهارترین مرد در میدان جنگ و مبارزه؛ یا این‌که شاخص‌ترین فرد در محراب است که اظهار بندگی می‌کند. وی معتقد است این صفات متضاد تنها در یک انسان کامل به تجلی می‌نشیند که اتم آن را در ذات ربوبی می‌بینیم. این پیش‌کسوت شعر آیینی ادامه می‌دهد: خداوند برای این‌که ما انسان‌ها از صفات جلالی حضرتش بهره‌ای داشته باشیم و بتوانیم آن را لمس کنیم، آن را در وجود این چهارده آیینه‌ی نورانی متجلی کرده است. وی اظهار می‌کند: حالا و در این شرایط، وقتی که ما مقام و حرمت حضرات معصومین را نشناسیم، در ستایش ایشان الفاظی به‌کار می‌بریم که گاهی وقت‌ها موهن و رکیک است و شخصیت والای این معصومین را لکه‌دار می‌کند؛ یعنی شاعر ناخودآگاه به حرمت ایشان تجاوز می‌کند. حرمت معصومین (علیه‌السلام) در شعر حفظ شود. وی می‌افزاید: این اما در حالی است که انسان باید در برابر معصومین، با حرمت صحبت کند، مثلاً در مورد پرده‌نشنینان حریم عفاف، شاعر حق ندارد درباره‌ی جمال این بزرگواران وارد صحبت شود؛ غیرت کدام مرد اجازه می‌دهد که مرد دیگری درباره‌ی زیبایی همسرش صحبت کند؟ آن هم علی(ع) که غیرت‌الله است. استاد مجاهدی برخی سروده‌ها در مدح حضرت مهدی(عج) را هم دچار ضعف‌هایی می‌داند و اظهار می‌کند: ما برای حضرت مهدی(عج) آن‌همه رسالت‌های جهانی قائل هستیم؛ ایشان قرار است حکومت توحید را در کل دنیا بگستراند، حالا اگر شاعر، به دانه‌ی خال آقا گیر بدهد، انگار که دارد برای یک معشوق مجازی درد دل می‌کند. وی با بیان این‌که نسبت خدایی دادن و سرودن چنین اشعاری در خصوص ائمه(ع) در این دهه‌ی اخیر در بین شاعران باب شده و آسیب‌هایی را متوجه شعر آیینی کرده، می‌گوید: این‌ها همه جسارت است، اشتباهات جبران‌ناپذیری است که دارد در شعر آیینی اتفاق می‌افتد. شعر ماندگار هم می‌توان سرود. ایشان البته این آسیب را متوجه همه‌ی اشعار آیینی نمی‌داند. دبیر شعر آیینی کشور اظهار می‌کند: در کنار همه‌ی این موارد، ما شاهد آفرینش آثار بسیار فاخری هم هستیم که غالباً توسط شعرای توانمند جوان ما عرضه می‌شود، در کنگره‌ها، جشنواره‌ها و شعرخوانی‌های متعدد، اشعاری را می‌شنویم که از آن‌ها بسیار لذت می‌بریم. وی می‌افزاید: حتی در بعضی از این سروده‌ها، جای خالی برخی مقوله‌های حماسی و ارزشی که در پیشینه‌ی مکتوب 11سده‌ای شعر آیینی به فراموشی سپرده شده، با نگاه نافذ این شاعران به صورت هنرمندانه‌ای پُر شده است. وی تصریح می‌کند که باید قدر این شاعران را بدانیم تا کسانی که اشعار قابلی ندارند و مسیر را به درستی نپیموده‌اند، به این شاعران اقتدا کنند و بدانند در این عرصه، شعر ماندگار هم می‌توان سرود.
قلمرو وسیعی از موضوعات شعر آیینی داریم استاد مجاهدی در ادامه ی صحبت‌هایش، تعریفی از شعر آیینی ارائه می دهد و از ویژگی‌های آن می‌گوید. وی با بیان این‌که شعر آیینی به لحاظ ساختاری و نمای بیرونی هیچ تفاوتی با سایر انواع شعرهای زبان فارسی ندارد، می‌گوید: تنها ممیزی که شعر آیینی را از قید شعرهای غیر دینی جدا می‌کند، به لحاظ محتوایی است. وی می‌افزاید: محتوای شعر آیینی متأثر از آموزه‌های دینی و برگرفته از رهنمودهای وحیانی و خاندان اهل‌بیت(ع) است؛ بنابراین وقتی ما به لحاظ محتوایی چنین چشم‌انداز باشکوهی را در پیش رو داریم، قلمرو وسیعی از شعر آیینی به لحاظ موضوعی به دست می‌آوریم. شعر آیینی فقط منقبت و مرثیه نیست وی با بیان این‌که شعر آیینی محدود به منقبت و مرثیه نیست، ادامه می‌دهد: این یک اشتباه بزرگ است که از دیرباز در حق شعر آیینی روا داشته شده است و بعضی هنوز هم بر آن پا می‌فشارند. وی می‌گوید: شعر آیینی از مقوله‌ی توحید گرفته تا مقوله‌های اخلاقی، عرفانی، بینشی، معرفتی، اجتماعی، حکمی و پندی، تا مسائل مرتبط با جهاد اصغر که مبارزه و قیام و دفاع و جهاد و شهادت را در بر می‌گیرد، شامل می‌شود و در نهایت مناقب و فضایل حضرت معصوم را در بر می‌گیرد. شعر آیینی از منابع وحیانی الهام می‌گیرد. وی تاکید می‌کند که هر شعری که به لحاظ محتوایی، برگرفته از منابع وحیانی و آموزه‌های قرآنی، اسلامی و عترت باشد، حضورش را به عنوان یک شهروند در قلمرو شعر آیینی به رسمیت می‌شناسیم. استاد مجاهدی همچنین به تقسیم‌بندی انواع شعر آیینی پرداخته و اظهار می‌کند: از لحاظ موضوع، این شعر شامل شعر توحیدی، اخلاقی و پندآموز و حکمی، شعر بیداری، عرفانی، ولایی و شعر رهایی است. وی می‌افزاید: شعر رهایی را نیز در دو بُعد می‌توان معنا کرد؛ اول بعد شخصی آن است، یعنی مقوله‌هایی که اگر انسان دقیقاً به آن عمل کند، از چنگال نفس نجات می‌یابد و به مقام رهایی و حریت می‌رسد. این پیش‌کسوت شعر آیینی کشور، بُعد دوم شعر آیینی را مقوله‌هایی می‌داند که اگر اجتماع به آن پای‌بند باشد، آن جامعه در برابر شبیخون‌های بی‌امان فرهنگی مصون می‌ماند و به مقام رهایی از همه‌ی تعلقات و وابستگی‌های غیر الهی می‌رسد؛ از جمله مقوله‌های مربوط به دفاع، اعتراض، بیداری، قیام، جهاد، شهادت و... استاد مجاهدی شعر ولایی را هم شامل شعر نبوی، علوی، فاطمی، شعر کربلا، شعر رضوی و مهدوی دانسته و اظهار می‌کند: شعر مهدوی نیز زیرمجموعه‌هایی از جمله شعر ظهور، فرج، توسل و تشرف را در برمی‌گیرد. وی می‌گوید: با توجه به آنچه که عنوان شد، اگر بخواهیم جایگاهی برای شعر آیینی در شعر فارسی ارائه کنیم، بدون اغراق باید بگوییم که نزدیک به 70درصد متون منظوم فارسی یا متأثر از منابع اسلامی است یا برگرفته از قرآن و کلمات قصار ائمه‌ی معصومین(ع) و روایات و احادیثی که از این بزرگواران داریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو پرستار عالمی زینب مردم این روزها پر از دردند تو نبودی مدافعان حرم وقت غربت چکار میکردند ۱۷ اردیبهشت... سالگرد خان طومان
ترجیع بند علوی(علی را بهتر بشناسیم) http://mashgheheyat.blogfa.com/post/281 که علی دست قادر ازلی ست رشته ی ماسوی بدست علی ست
36.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاه ابوالفضل من، مطلع انوار من زاده ام البنین، حیدر کرار من جان تو شاه جهان، رحم نما چون شهان بر دل مجروح من، بر تن بیمار من دود دلم را ببین، دامن گلها گرفت  بین چه فغان می کند مرغ گرفتار من تشنه برون شد ز شط، وز دل دریا چو بط چون دل طفلان شدست، دیده خونبار من مست نباشم ز می، جان من و جان وی سوز دل زینب است آتش رخسار من فخر کنم بر فلک، ناز کنم بر ملک ماه بنی هاشم است، دلبر و دلدار من کاش در آید به ناز، زین چمن دلنواز شاخه شمشاد من، سرو کماندار من ماه منیرم کجاست، شاه دلیرم کجاست خیمه صبرم بسوخت، شعله افکار من احمد عاشق بگوی، مدح اباالفضل شاه کز اثر طبع توست، رونق بازار من عازم کرب وبلاست، بهر تو عباس شاه طبع شکر ریز من، کلک شکر بار من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اینکه خسته میشوم و گاه کم حواس اشکم هنوز هست...حبیبم تو را سپاس در حسرت زیارت تو رفت عمر من روزم به گریه طی شد و شبهام التماس یکشب در این لباس عزایت مرا بخر شاید به چشم مادرت آیم در این لباس ما را نمیبری به حرم؟؟ قهر کرده ای؟ بگذر از این گدای بدِ قدرناشناس روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است زینب تمام راه به لب داشت این قیاس رضا_وکیل_آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از باغ می برند چراغانی‌ات کنند  تا کاج جشن های زمستانی‌ات کنند پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانی‌ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند یک نقطه بیش بین رحیم و رجیم نیست از نقطه ای بترس که شیطانی‌ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ایست که قربانی‌ات کنند 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری https://eitaa.com/fazelenazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شاعر سلام فرمانده به محضر رهبر عزیزمون مشرف شد ،آقا چی فرمودند ؟
هوالنور والصبح اذا تنفس.. مجموعه غزلم با عنوان صبح تازه دم تقدیم به: عزیز لحظه های من شامل ۴۷ غزل عاشقانه و آیینی نشر شهرستان ادب نمایشگاه کتاب تهران مصلای امام خمینی راهروی ۱۳ غرفه ۱۸ با تشکر از دلسوزی های استاد بزرگوار: استاد محمدعلی مجاهدی(پروانه) و مهربانی های بی دریغ اساتید گرانقدرم: استاد سید مهدی حسینی سید جواد شرافت سید مهدی موسوی @sobhetazedam
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم گزارش تصویری از انجمن ادبی محیط جمعه مورخ 1402/2/22 روابط عمومی انجمن ادبی محیط عامری
آغوش غنچه ها اهل ولا چو روی به سوی خدا كنند اول به جان گمشدهٔ خود دعا كنند ای يوسف زمانه خدا را برون خرام تا با نظاره درد دل خود دوا كنند شد عالمی اسير ولای تو، رخ نما تا عاشقانه سير جمال خدا كنند روی تو را نديده خريدار بوده اند (تا آن زمان كه پرده بر افتد چها كنند)؟ مپسند بی بهار رخت غنچه های باغ نشكفته سر به جيب محن آشنا كنند آهسته چون نسيم گذر كن درين چمن تا غنچه ها به شوق تو آغوش وا كنند با بوسه مهر كن لب شوريدگان ز مهر ترسم كه راز عشق ترا برملا كنند از ما جمال خويش مپوشان كه گفته اند (اهل نظر معامله با آشنا كنند) خوبان اگر در آينه بينند روی خويش خود را چو ما برای ابد مبتلا كنند «پروانه» سوخت زآتش هجران ولی نگفت (شاهان كم التفات به حال گدا كنند) استاد دکتر محمد علی مجاهدی «پروانه»
742.5K
نکات آموزنده استاد پروانه
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
نکات آموزنده استاد پروانه
مدح و منقبت و مرثیه امام صادق شیخ الائمة علیه السلام کنم وصف ‌و مدح عظیم السوابق همان که بود مظهر ذات خالق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 بود شهریار دل و کشور عشق امام الهدا پیشوای خلایق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 ولی خدا جعفر ابن محمد امام ششم رهنمای حقایق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 همان مصلح و صالحُ بعد صالح همان که به وصفش نبی گفته صادق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 همان که بود مرتضی را شمایل چو باقر به علم نبی گشته حاذق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 همان که بود پیر و شیخ الائمه صفاتش صفات خدا را مطابق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 بود نور انور ، علمدار بینش بود طلعت او فروغ مشارق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 بود مذهب جعفری مذهب ما به دانشسرایش همه گشته فایق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 ز سر تا به پا محو آن روح دانش ز پا تا به سر بر خدا گشته عاشق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 بود در فضیلت کثیرالفواضل دلیل الحقایق ، مدارالمناطق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 کند دشمن و دوست تمجید و مدحش به تائید او هر مخالف موافق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 وجود شریفش چو بی مثل و مانند ولی کن بود در مثل نخل باسق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 خوش آنکو به آل نبی شد ملازم بد آنکو ز دین نبی گشته مارق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 ولی من چگویم ز احوال آن شه که دل را نماید چو مجنون و وامق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 چگویم که از داغ او عالمی سوخت نه امروز سوزد که سوزد ز سابق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 چه غمها که در دل ندارد ز سیلی ز دیوار و مسمار و داغ شقایق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 همان وارث درد و غمهای مادر که در آتش کینه ها بوده لاحق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 پس از رنج و آزار بی حد منصور شده کشته با زهر خصم منافق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 چرا تربتش گشته با خاک یکسان شده پیکرش ارغوان چون شقایق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 خدایا چه کردند با آل طاها به سَمُّ و به شمشیر ای حی رازق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 به شهر مدینه ، عراق وبه مشهد شهید ره دین و قرآنِ سامق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 بیا تک سوار علی جان زهرا بگیر انتقام از عدوی منافق 🎋🌹🌺🌷💐🎋 بسوزم بر آنکس که عمری نموده الی الحق داع و بالحق "ناطق" (۱) 🎋🌹🌺🌷💐🎋 ۱- این مصرع برای مرحوم کمپانی است به معنی دعوت بسوی حق و گویای حق غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم
643.4K
مسعود اسدی .: سلطان تن برای بشر غیر شر نبود این خاک بی قرار، بهشت بشر نبود شب لابه لای موی سپید هر آنکه گشت از گوهر وجود جوانی اثر نبود در سفره ی سراب که از جان شدند سیر جز خون تاول لب و خون جگر نبود در خشت خشت خانه که در زیر و روی ماست جز استخوان و جمجمه ی پا و سر نبود باران شکافت سینه ی یک کهنه قبر را دیدند از گل رخ دلبر خبر نبود اینجا فقط محل عبور است و کشتزار محصول ما و ماندن ما این گذر نبود از نور باش، نور نگردد اسیر خاک نور از تبار تیره ی زنجیر زر نبود مسعود اسدی خانوکی
شیخ الائمه بود و به عالم چراغ راه اما برای پای مزارش چراغ نیست
به خاک پای حضرت کریمه(س) هر کس که نهاده است به این خانه قدم را از خاطر خود برده همان ثانیه غم را انگار که بر بال ملائک شده زائر هر کس که گذر کرده خیابان ارم را هر قدر حرم آمدم از یاد نبردم آن بار که با مادر خود آمده ام را آباد شد از پا قدم ابر،بیابان بخشیده وجود از نظر لطف،عدم را در آینه کاری حرم فلسفه اینست بسیار کنند از کرم این طائفه کم را در جمع گدایانم و تفسیر نموده است با یک نظر لطف خود آیات کرم را میخواست که وصفش کند اما نتوانست شاعر خجل از کار خود انداخت قلم را
438K
فراز مردانی: دل بی قرار اگر که زائر و دل بی قرارم ای بانو نظر به ساحت قدس تو دارم ای بانو برای آنکه بکوچم به کوچه ی حرمت رفیق قافله ی انتظارم ای بانو ز شوق باور طوف حریم اطهر تو مدام محُرم و لحظه شمارم ای بانو مرا،مران ز در آستان پر مهرت که جز پناه تو جایی ندارم ای بانو تمام هستی من یکدل شکسته بُوَد که در حریم تو جا می گذارم ای بانو تویی که دختر موسی بن جعفری در قم و من که خاک ره آن دیارم ای بانو تو ای تبلور آئینه ی امام رضا ره ،رضای تو را می سپارم ای بانو چگونه خوار شمارد مرا کسی،وقتی به پای گلبن مِهر تو خارم ای بانو دراین غزل که صدای طنین قلب من است صفات سبز تو را می نگارم ای بانو ز هر "فرازِ"مدیح تو سر فراز شدم و گر نه شاعر بی اعتبارم ای بانو میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر مبارک💐💐💐🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺 فراز مردانی تهران
557.4K
📘اگر گدایم مسکین آستانه ی اویم اگر که عاشق و سرمست از ترانه ی هویم مرا به نغمه ی ادعونیش کشانده به سویش همیشه گفته بیا ای رمیده از سر کویم هزار بار شدم دور اگر ز خوان کریمش هزار بار خودش آمده ز لطف به سویم کریم اگر به من روسیاه کرد عطایی به دست خالی من می کند نگاه، نه رویم چه عیب ها و خطاها که دید از من و پوشید برای هیچکس افشا نکرد راز مگویم عطا نمود ولی جز خطا نبود مرامم عطای اوست، دلم را اگر به دیده بشویم بیت آخر حذف شد مسعود اسدی خانوکی کرمان
147.4K
🍃🌼﷽ 🌼🍃 از روز ازل کـه قــرعـــه انداخته ایم دل را به دو صــاحبِ کرم باخته ایم از مرقـــد سلطــان خراســـان تا قـم بیــن الحرمیــن دیگــری ساخته ایم ✍رقیه سعیدی (کیمیا) گیلان-رشت
525.7K
بنام خدا مثل آب زلال یک چشمه پاک تر از طراوت شبنم علت آفرینش گل ها راز تنزیل سوره ی مریم آبروی تو خنده زهراست برق چشمان پاک معصومه دور خورشیدشان که می چرخی می شوی ماهتاب منظومه دور از ابر چشم آلوده آسمانت شود پر از اختر زیر چتر حمایت خورشید می درخشد طلا ی تو بهتر گیسوان ندیده‌ا ت را شب ماه و انجم سپیده می بینند از گل کهکشان روسری ات حوریان هم ستاره می چینند گوهرت تا که در صدف باشد گنج صاحب عیار می مانی ناز بر هر نیاز می کنی و از شیاطین کنار می مانی در طبیعت ذغال و الماسند یک اتم در میان عنصرها اولی ابتدای ارزانی دومی اوج قیمت دنیا اولی در پیاده رو عریان دومی توی جعبه گوهر دومی باش دختر خوبم قیمتت را ببر تو بالاتر یک نگاه تو برق الماس است هستی از هر جواهری برتر نور زهراگرفته ای یعنی درتو جاریست چشمه کوثر شعر من غرق نور زینب شد در طلوع پگاه معصومه می درخشد کلام من امروز زیر برق نگاه معصومه زینت کریمی نیا _کرمان
342K
به خاک پای حضرت کریمه(س) هر کس که نهاده است به این خانه قدم را از خاطر خود برده همان ثانیه غم را انگار که بر بال ملائک شده زائر هر کس که گذر کرده خیابان ارم را هر قدر حرم آمدم از یاد نبردم آن بار که با مادر خود آمده ام را آباد شد از پا قدم ابر،بیابان بخشیده وجود از نظر لطف،عدم را در آینه کاری حرم فلسفه اینست بسیار کنند از کرم این طائفه کم را در جمع گدایانم و تفسیر نموده است با یک نظر لطف خود آیات کرم را میخواست که وصفش کند اما نتوانست شاعر خجل از کار خود انداخت قلم را