یکی از تماشاچیا خانواده ی شرکت کننده بود دهن همرو داشت سرویس میکرد که من باید برم اونجا سر احسان همش داد میزد ولی نمیدونم چیا میگفت احسانم همش ارومش میکرد میگفت هیییس داد نزن داریم حرف میزنیم عزیزم بیا پیشم ببینم چی میگی بعد میکروفن احسانو بستن مرده شروع کرد گریه کردن احسان ارومش میکرد اخرشم مرده خواست پای احسانو بوس کنه احسانم باخنده گفت نکن عزیز من بعدش گفت بزارید بره استادیو بالا مرده با زنش بود هردوتاشون سر همه ی تشریفات داد میزدن دعوا میکردن احسان ارومشون کرد😌😎 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

قسمت اول برنامه نیمه نهایی یه گروهی میکروفونشون یک ساعت طول کشید تا درست شه احسانم خسته شد رفت بیرون گفت ولی میکروفونشو نبسته بودن همینجوری که داشت میرفت گفت بچه ها من تو خیابونم خلاصه درست شد بگید بعد اومد تو هنوز درست نشده بود گفت دقیقا برگشتیم به اولین قسمت بهمن ۹۷ همه یهو چپو چوفت شدن یه همچیین کلمه ای گفت😂 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

ماجرای تاب تاب عباسی اینا بودن.. بعد احسان میگفته که تاب تاب عباسی درست نیست تاب تاب همبازی درسته بعد برگشت به تماشاچیا نگاه کرد گفت دیگه نشنوماااا ازتون اینو .. تایمی که داشت اینو تعریف کرد یه شرکت کننده میخواست اب بخوره گفت که اون ابشو بخوره اخرشم گفت نفست جا نیومد من دیگه دارم چرتو پرت میگم😂😂🙂 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

یجام همه گفتن گشنمونه موقع شام بود گفت من یه پیشنهاد بدم بعد هرچی شما میگید همون کارو میکنم گفت میخواید اول پلاتو ورودو فینالو بگیریم همش یک ساعته تموم میکنم زود گفت اونایی که مخالفن دست بزنن زیاد نبود تعدادشون گفت حالا اونایی که با من موافقن دست بزنن گفت نمیشه که به اون تعداد غذا بدیم بخورن اینجوری ادای ساندویچ خوردنو دراورد😂بعد همه یهو موافق شدن باهاش گفتن باشه هرچی تو بگی #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

یه جا احسان از اونایی که تو بالکن بودن پرسید خیلی گرمه؟ اوناام گفتن اره خیلی خندید با شوخی گف همینی که هس فقط میخواسم بدونم😂😂کاری نداشم بعدش خودش یه جا گف چقد گرمه امینم گف همینی که هست😂😂 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

یه جا آقای علیخانی اومد بگه یه نکته کوچیک بگم بعد تپق زد یه چیز دیگه گفت 🤭😅 همه خندیدن گفت میخندین؟ 🤨باشه دیگه اگه شام دادم بهتون😁 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

انقدررر شلوغ بوده که بعضیا رو پله ها نشسته بودن دیگه تیم تشریفاتم کلافه شده بودن 😫 یعنی فکرکنین کلی ادم داخل بود بازم میگفتن کلی ادم تو صفن😟🤯 بعد انقدر ادما زیاد شده بودن دیگه خود احسانم میگف امروز یه بی نظمی خاصی داره موج میزنه 😕 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

فکر کنین این جمعیت زیاد ساعت ۵ صبح اهنگ گزاشتن برقارو خاموش میکردن زقص نور روشن میکردن بعد با یه انرژی دست و جیغ میزدیم نصف سالنم داشتن میرقصیدن😂🕺 همه عوامل داشتن رو صحنه با خنده تماشاچیارو نگاه میکردن 😄 امین و ژاله اومدن امینم یه قر داد یه اقایی بود سنشم زیاد یود انگار داشت میرقصید😂😂امین نشسته بود رو صندلیش یکی از عوامل نشونش داد امینم برگشت نگاش کرد گف ماشالا بعد به همه نگا کرد گف شما از کدوم پارک اومدین؟ ساعت ۵ صبه تو اباتون فک کنم یه چیزی ریخته بودن برگش به عوامل گف تو ابا چی ریختین دادین بهشون؟😂😂🤦‍♀ بعد گف میشه شما بمونین تا قسمت بعد؟خیلی انرژی دارین #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

اولش احسان هی زود جواب میداد میگفت شروع کنیم بعد یکی از تماشاگرا که پشتش بودن صداش کرد گف اقای علیخانی چرا بداخلاقین یکم بخندین بعد احسان گف نه ببخشید واقعا بداخلاق نیسم😢😐 نگران شماهام میخوان زود بگیریم الان ۵ ساعت دیگه تازه موتور من روشن میشه شماها بداخلاق میشین😅😁 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

بعد محسن نجفی اومد گفت کی میتونه الان مثل ما ساعت ۵ صب انقد خوش باشه😂😂 نظتون چیه برگردیم به ایران؟🤣 (اینو بخاطر این گف که نصف سالن داشتن میرقصیدن) #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

بعد محسن نجفی اومد گفت کی میتونه الان مثل ما ساعت ۵ صب انقد خوش باشه😂😂 نظتون چیه برگردیم به ایران؟🤣 (اینو بخاطر این گف که نصف سالن داشتن میرقصیدن) #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab

خانم صامتی بازم گیر داده بود به احسان حرف زدن زیاد و اینا😐 بعد یکی از گروها میگفتن تو شهرشون طبق کاری که یکی انجام میده یا رفتارش براش اسم میزارن ، و قبلش یه ابو میزارن احسان میگف مثلا به کارن میشه ابو قرمزی😂ابو احمر بعد خانم صامتی از شرکت کننده هه پرسید به اونایی که زیاد حرف میزنن چی میگن😏 #گزارشات👩🏻‍💻🌸 🌟 #گزارش_فصل_سه🤾‍♂ #عصر_جدید 🤸‍♂ 🎗کپی با ذکر منبع🧘🏻‍♀ ߊ‌‌̇ࡅܦ߳ܠߊ‌‌ࡅߺ߲ ܦ߭ܦ߳ࡈࡋ ܟ̇ߺ̇ࡅܥ‌ܣ ܣߊ‌‌ܝܝ݅ܝ :)🧿♥️ ⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻⿻ @ehsanalikhanighabileh @ostoorehhayjazzab