«سه روایت از یک مرد» عنوان رمانی از نویسنده معاصر محمدرضا بایرامی است که بر اساس زندگی نامه "شهید حسین علم الهدی" از فرماندهان سپاه خوزستان در سه بخش نوشته شده است.
این کتاب به موضوع جنگ میان دو کشور می پردازد، از عراق نام می برد، ولی حتی یک بار نیز از کشوری به نام ایران نام برده نمی شود، اگر این اثر را به زبانی دگر ترجمه کنیم، و آن را به کسی که تاریخ این منطقه را نمی داند بدهیم، او هرگز نخواهد فهمید که عراق با چه کشوری در حال جنگ است.
توضیحات بیشتر را در ادامه خواهید دید.
اسطوره های واقعی
«سه روایت از یک مرد» عنوان رمانی از نویسنده معاصر محمدرضا بایرامی است که بر اساس زندگی نامه "شهید حس
ان شاء الله بزودی متن پی دی اف کتاب «یک مرد با سه روایت» تقدیم حضورتان می گردد.
اسطوره های واقعی
«سه روایت از یک مرد» عنوان رمانی از نویسنده معاصر محمدرضا بایرامی است که بر اساس زندگی نامه "شهید حس
توضیحات کامل تر درباره کتاب « سه روایت از یک مرد» 👇👇👇👇
در کتاب « سه روایت از یک مرد» نویسنده برای بازتاب اندیشهها و همچنین زندگی شهید حسین علمالهدی از شیوههای رایج و کلیشهای زندگینامهنویسی شخصیتهای برجستهی تاریخی فاصله گرفته و از شیوههای نو استفاده کرده است. البته شیوهی نویسنده در این کتاب در داستاننویسی معاصر متداول است، ولی دربارهی زندگینامهنویسی نمونههای موفقی در این زمینه نداشتهایم.
بایرامی به زندگی شهید حسین علمالهدی از سه زاویه نگریسته است: زاویه اول از چشم «معبر» است؛ شکنجهگری که بارها علمالهدی را زیر سختترین شکنجهها قرار داده. او بیشتر از دوران کودکی حسین تعریف میکند؛ از زمانی که حسین نوجوانی بیش نبود و همیشه باعث دردسر دستگاه امنیتی رژیم شاه میشد.
معبر در یادآوری خاطرات گذشته خود راجع به حسین، به آتشزدن سیرک مصریها در اهواز اشاره میکند که حسین به خاطر بیحجابی زنانی که در سیرک میرقصیدند، به کمک دوستان نوجوانش، دور از چشم نیروهای امنیتی و بدون اینکه کسی مطلع بشود، آنجا را به آتش میکشد و این ماجرا تا مدتها باعث گیجی و سردرگمی نیروهای امنیتی رژیم شاه میشود.
معبر شخصاً حسین را زیر سختترین شکنجهها قرار میدهد، اما حسین همچنان او را در دستیابی به اطلاعات ناکام میگذارد، سرانجام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حسین با کمک مردم و کمیته معبر را دستگیر میکنند. معبر در آستانهی مرگ خاطرات دردناک سالهای گذشته را روایت میکند، خاطراتی که گوشهای از چهرهی حسین علمالمهدی را نشان میدهد.
تا اینجای داستان پروندهی زندگانی شهید حسین علمالهدی بسته میشود. آنچه باقی میماند ناگفتههایی از زندگی شهید علمالهدی است که نویسنده در این قسمت شخصیت تازهای را وارد داستان نمیکند، بلکه یکی از شخصیتهای روایت دوم را از دل روایت بیرون میکشد تا خود حدیث دیدار خود با شخصیت مرکزی کتاب (حسین علمالهدی) را روایت کند.
روایت سوم از منظر دید شخصیت «حسن»، قاچاقچی منطقه، است که در روایت دوم به آن اشاره کوتاهی شده است.
حسن خاطراتی را نقل میکند که در روزهای جنگ به کار قاچاق مواد غذایی و غیره اشتغال داشته و به کمک همکارانش اشیای قاچاقی را از آنسوی مرزها وارد کشور میکردند و حسن در توزیع آنها در منطقهی محل سکونت خود فعال بود.
حسن بهواسطهی شغلی که دارد با تمام کورهراههای منطقه آشناست. همچنین محلهای استقرار نیروهای عراقی را مثل کف دست میشناسد.
اسطوره های واقعی
ان شاء الله بزودی متن پی دی اف کتاب «یک مرد با سه روایت» تقدیم حضورتان می گردد.
و این هم متن کتاب «سه روایت از یک مرد»👇👇👇
.archivetemp3-ravayat-az-yek-mard-www.bookmaker.ir.pdf
1.15M
متن pdf کتاب « سه روایت از یک مرد» اثر نویسنده معاصر محمدرضا بایرامی
کتاب درباره شهید علم الهدی و همرزمانش می باشد.
اسطوره های واقعی
متن pdf کتاب « سه روایت از یک مرد» اثر نویسنده معاصر محمدرضا بایرامی کتاب درباره شهید علم الهدی و
لینک کتاب صوتی «سه روایت از یک مرد» اثر محمدرضا بایرامی👇👇👇
http://book.iranseda.ir/detailsalbum/?VALID=TRUE&g=464350#
شعر خوانی شهید علم الهدی
سید حسین علم الهدی بسیاری از اشعار مولوی را حفظ کرده بود و در هر فرصتی که با دوستان بود اشعاری را میخواند و همه را به فکر کردن درباره ی آن دعوت میکرد .از جمله وقتی که خبر شهادت معمار زاده ،اولین شهید اهواز رسید سید حسین و جمعی از دوستان سوار بر وانت شدن تا در مراسم او شرکت کنند .در بین راه سید حسین اشعاری از مولوی را خواند و از بچه ها خواست که درباره ی آن صحبت کنند او این شعر را خواند :
خون شهیدان را ز آب اولی تر است این خطا از صد ثواب اولی تر است
در درون کعبه رسم قبله نیست چه غم ار غواص را پاچیله نیست
برخی بزرگواران تمایل دارند که مطالب بیشتری درباره شهید علم الهدی بدانند منتهی چون قرار است ما هر هفته درباره یک اسطوره صحبت کنیم، لذا فقط به معرفی چند کتاب دیگر درباره این شهید والا مقام می پردازیم و علاقه مندان را به این کتب ارجاع می دهیم.👇👇👇👇
کتاب «گزارش به خاک هویزه»👇👇👇
این کتاب بر اساس خاطرات سردار یوسف شریفی که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری تولید شده از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.
به گزارش انتشارات سوره مهر، این کتاب نوشته «سید قاسم یاحسینی» خاطرات سردار یوسف شریفی، بسیجی و همرزم شهید حسین علمالهدی در شش ماه اول جنگ است.
سید قاسم یاحسینی درباره این کتاب گفت: «سردار شریفی که معاون شهید حسین علمالهدی در روزهای اول جنگ بود، برای نخستینبار ناگفتههای بسیاری را از شهید علمالهدی درباره فعالیتها و چگونگی شهادتش درهویزه روایت میکند».
وی افزود: این کتاب روایت سالم و صادقانه از روزهای آغازین جنگ، روزهایی که حتی نمیشد در خاک و خانه خودت سرت را از خاکریز یا پنجرهای بالا بیاوری است.
او در بیان اهمیت شهر هویزه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گفت: هویزه در یک منطقه مرزی بین ایران و عراق است و تفاوت آن با سایر مرزهای ایران در این است که تمام مرزنشینان مرزهای خوزستان شیعه دوازده امامی هستند و شهر هویزه هم از قبل ها مرکز شیعهنشین این منطقه بوده است.
در کتاب «گزارش به خاک هویزه» همچنین عکسها و اسنادی از روزهای حضور راوی در جبهههای دفاع مقدس منتشر شده است.
کتاب«لحظههای آشنا»👇👇
( مجموعه خاطراتی از شهید سید حسین علمالهدی)
پدیدآورندگان : بهاهتمام: هادی سعادتی , بهاهتمام: علیاكبر ترابی، ناشر: هویزه، محل نشر: قم
آنچه در این مجموعه گردآمده 114خاطره کوتاه درباره زندگانی «شهید سید حسین علم الهدی» است که از قول خانواده و دوستان و آشنایانش روایت شده است .نامبرده در اوایل نوجوانی به مبارزان علیه رژیم طاغوت پیوست و سرانجام در 16دی ماه 1359 در حماسه هویزه به شهادت رسید .عکسهایی از این شهید در پایان کتاب به چشم میخورد .