خوش اخلاق ترین فرد قرارگاه بود
پیگیر دعا ها ندبه توسل زیارت عاشورا بود
متواضع تر از اونی که فکر میکنیم
از بسیجی ها ساده نظر خواهی میکرد
واسه سرکشی که میومد اولین جایی که میرف پیش نگهبانا بود با آون لبخند زیبایی که داشت همه رو جذب خودش میگرد
همین که دور هم جمع میشدیم میگف یالله بساط روضه رو پهن کنید
هنگام درگیری درصف اول بود، جز فرماندهان عالی رتبه بودو هنگام نماز آرام و خاضع بود که شیفته نگاهای بعد نمازش بودم
#شهید_مهدی_نعیمانی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنانی زیبا از زبان شهید رضا بخشی قبل از شهادت
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
خودسازى
بیشترین مطلبی که از احمد آقا میشنیدیم درباره خودسازی بود. یکبار به همراه چند نفر دور هم نشسته بودیم. احمد آقا گفت: بچهها، کمی به فکر اعمال خودمان باشیم. بعد گفت: یکی از بین ما شهید خواهد شد. خودسازی داشته باشیم تا شهادت قسمت ما هم بشود.
بعد ادامه داد: حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر سه روز مراقبه و محاسبه اعمال را انجام دهید حتماً به شما عنایتی میشود.
بچهها از احمد آقا سوال کردند: چه کنیم تا ما هم حسابی به خدا نزدیک شویم. احمد آقا گفت: چهل روز گناه نکنید. مطمئن باشیدکه گوش و چشم شما باز خواهد شد. این سخن به همان حدیث معروف اشاره دارد که میفرماید: «هر کس چهل روز اعمالش برای خدا خالص باشد خداوند چشمههای حکمت را بر زبان او جاری خواهد کرد».
#شهيد_احمد_على_نيرى
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
سيد علي اكبر ابوترابي، روزهاي اول اسارت خود را چنين به تصوير ميكشد: «در سلول براي اعتراف گرفتن چندين بار مرا به پاي جوبه دار بردند و شماره 1 و 2 را گفتند و دوباره برگرداندند. در طول روز چندين بار مرا بردند و آوردند. بالاخره شب مرا به مدرسه العماره بردند و يك تيمسار عراقي به افرادي كه آنجا بودند گفت: اين حق خوابيدن ندارد.
ما نيمه شب براي اعتراف گرفتن ميآييم، اگر اطلاعات لازم را به ما نداد سرش با ميخ سوراخ ميكنيم. نيمه شب هم آمدند و سرم را با ميخ سوراخ كردند؛ولي ضربه طوري نبود كه راحت شوم»
#سید_علی_اکبر_ابوترابی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
این خواب خیلی مرا خوشحال کرد
خواب دیدم ڪه امـام سجـاد ع
نوید و خبر شهــادت من را
به مـادرم میگوید و من چهرهی
آن حضرت را دیده و فرمود :
« تو به مقام شهـادت میرسی »
و من در تمام طول عمرم
به این خــواب دل بستهام و
به امید شهـادت در این دنیا ماندهام
و هماکنون ڪه این خواب را مینویسم
یقین دارم ڪه شهـادت نصیبم میشود
و منتظـر آن هم خواهـم ماند ...
تا کی خداوند صلاح بداند ڪه من هم
همچون شهیدان به مقام شهادت برسم
و به جمـع آنهـا بپیوندم...
هم اڪنون و همیشه دعاے قنوت نمازم
" اللهم الرزقنے توفیـق الشهادت فے سبیلالله " است ڪه خداوند شهادت را
نصیبم ڪند و از خدا هیچ مرگـی جز شهــادت نمیخواهم »
وصیت کرده بود تا زنده است
کسی دفتر خاطراتش را نخواند
#شهید_محمد_مسرور
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
آخرین جمله شهید مدافع حرم به مادرش
شهید «محمد حمیدی»، یکی از شهدای مدافع حرم بود که در مقابله با نیروهای تکفیری به شهادت رسید. او که به «ابوزینب» معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار مین به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. شهید حمیدی به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت. یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال عقب کشیدن بودند اما شهید حمیدی برعکس همه نیروها، اسلحه خود را برداشت و به دل دشمن زد و دو نفر از این نیروهای تکفیری را نیز به اسارت گرفت و بسیاری را نیز به هلاکت رسانید.
یکی از دوستان شهید «محمد حمیدی» از قول مادر این شهید مدافع حرم روایتی نقل کرده و میگوید: بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت شهادت نداشتم چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد. همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت و در مسیر دمشق درعا، در جنوب سوریه به شهادت رسید.
#محمد_حمیدی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
#دوره_ای_بسیارمتفاوت_جذاب_کاربردی فقط و فقط ویژه خانم ها #رازهای_جذاب_دلبرشدن_خانمها برای
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
#تخفیف_ویژه۷۰درصدی بمناسبت #نیمه_شعبان
#دوره_بانوی_قهرمان(رازهای جذاب و دلبر شدن خانم ها برای همسرانشان)👆👆👆
لطفا در ثبت نام تسریع بفرمائید .🏃🏃🏃🏃
آیدی ثبت نام
@z_m1392
وقتى در تابوت را باز کردیم و چشمم افتاد به جنازه، يك لحظه فكر
کردم جواد خوابيده است و الان است که بيدار شود و دست بيندازيم
دور گردن هم. کاش عراقیها نبودند.
دلم می خواست هیچ کس در آن اتاق بزرگ
بيمارستان نبود. من و جواد ساعتى تنها مى شديم.
جنازه را موميايى
کردهاند. همه چيزش عوض شده. حالت قيافه و رنگ پوست و حالت
بدن، همه چيز تغيير کرده است. ولى براى من، جواد همان جواد
است.
سر تا پاى بدنش را وارسى کرديم. به جنازه اى نمى ماند که ده
سال پيش از دنيا رفته باشد. نه! عراقى ها مثل روز روشن دروغ مى
گويند. در مچ پاها و دست ها آشكارا آثار کبودى ديده مى شود. لابد
در ساعت هاى آخر زندگى او را به جايى بسته اند تا شكنجه اش
کنند.
دکتر توفيقى به عراقى ها گفت: مى خواهيم جنازه را
راديوگرافى کنيم. قبول کردند. جنازه را برديم به اتاق راديولوژى. از
سر تا پاى بدنش عكسِ راديولوژى گرفتيم.
جمجمه جواد شكسته است. محتويات سر را هم قبل از موميايى
کردن خالى کرده اند. دندان ها همان دندان هايى است که روزگارى
خودِ من برايش تعمير کردم. دکتر توفيقى قسمتى از ران را شكافت.
بافت هاى رويى حالت خود را از دست داده اند و رنگ شان تغيير
کرده است. اما بافت هاى زيرين تقريباً سالمند. بعيد است که بعد از
ده سال بافت هاى زيرين سالم بمانند. جواد را نهايت يك يا دو سال
پيش به شهادت رسانده اند.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم چگونه از دلبستگی های دنیا دل میکند...
شهید محمد هادی ذوالفقاری
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
16.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان عجیب شهیدی که دشمن گــوشت بدن او را خورد!!
#شهید_احمد_وکیلی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
مادر شهید لنگرودی: هادی را از کلاهی که بر سر داشت در نمایشگاه عکس شهدا شناختم
بعداز کـربلای پنج، همه دوستانش برگشتند؛ الا هـادی من. بهم گفتند: «ماشینمون جا نداشت هـادی نیـامد!» امـا چهـره ها، چیـز دیگری نشـان میداد.
هفتـه هـا گذشت واز پسـرم خبـری نشد. مضطرب بودم. اتفاقی یکی از هم کـاروانی های پسرم را دیدم. گفتم: «اگـر شهـید شـده، بگـویید طـاقت شنیدنش را دارم.»
ناچـاراً گفت: «هـادی شهید شد و جنازهاش به همراه تعدادی از شـهدا
به کنار جـاده منتقل شد. آنروز هـادی یک بارانی آبی به تن داشت. آمبولانس ها تعدادی از شهـدا را به عقب آوردند؛ ولی خبـری از هـادی نبـود!»
مادرادامه میدهد: «تابه امروز کسی نفهمیده جنـازه هـادی چـه شده. عدهای می گویند احتمـالا خمپـارهای به کنـار جنـازه خورده و خـاک، پیکـر مطهـرش را پوشـانده باشد و همین باعث شـده آمبولانسها او را پیدا نکنند.
سالها گذشته و از او تنهـا یک مـزار خالی باقی مانده. در یکی از روزهـا برای زیارت فـرزندم به گلـزار شهدای لنگـرود رفتم.
نمایشگاه عکسی از شهـدا برپـا بود، به تصـاویر شهدا نگـاه میکردم. جـذبه عکسی مـرا به خـود جلـب کرد و با کمی دقت، با هیجـان فریـاد زدم: «این هـادی منـه! این هـادی منـه! با دستـان خـودم این کـلاه را برایش بافتم؛ ایـن هـــادی منــه»
#شهید_هادی_ثنایی_مقدم
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e