هدایت شده از داداش کوچیکه
#شیعه_علی
❣ من با افتخار یک
مسلمانِ
شیعهِ
انقلابی
هستم.
هدایت شده از داداش کوچیکه
#شیعه_علی
🔻شیعه انقلابی کسی است که
۱. تولی و تبری ش را به فقهای عصر غیبت و دشمنانشان امتداد داده است.
۲. به فرمان اجتماعی ولی امر گردن می نهد.
۳. امیدوار، منتظر و معترض است.
۴. آمر به معروف و ناهی از منکر است.
۵. نسبت به مبانی اعتقادی، منافع امت اسلام، وطن و جریان انقلاب غیرت دارد.
۶. نه بی تفاوت است نه غُرغُرو!
۷. خود را پشتیبان مستضعفین عالم میداند.
🇮🇷کانال داداش کوچیکه👇
❣ @dada69
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما پدران وفرزندان ارجمند وشایسته
🪴باسعدی درروز باسعادت پدر:
●ای طفل که دَفعِ مگس از خود نَتَوانی
●هر چند که بالغ شدی آخر تو هَمانی
●شُکرانهی زُورآوَری روز جوانی
●آن است که قدرِ پدرِ پیرِ بدانی
■مولانا نیز گفت:
گفتم: «ای دل! پدری کن! نه که این وصفِ خداست»؟
گفت: «این هست، ولی جانِ پدر هیچ مگو»!
▪️پدر را درروز پدر تکلیف چیست ؟
از سعدی «یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شبخیز و مولع زهد و پرهیز.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفهای گرد ما خفته.
پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمیدارد که دوگانهای بگزارد. چنان خواب غفلت بردهاند که گویی نخفتهاند که مردهاند.
گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی ! »
گزیده ای شایسته تر از حکایتی از گلستان سعدی که « استاد مسلم سخن » است، نیافتم تا بهانه ای شود برای عرض تبریک روز پدر ؛آنچه در این حکایت شاخص است تادیب و پرورش فرزند (سعدی ) است .
کرامت پدر در نزد سعدی از آنسوی است که پدر آداب معاشرت ، زیست مسالمت آمیز ، دوست داشتن ، شعور اجتماعی ،و دانش اندوزی را سرمایه فرزند ساخته است .
هیچ یادگاری ارزنده تر از ادب و هیچ سرمایه ای جز دانش و هیچ ارثی برازنده تر از فرهنگ نیست که به فرزندان هدیه کنیم.
روز پدر که انصافا نمونه فداکاری ، همت ، مهربانی و در عین حال کوهی از تحمل مشقات در کشاکش دهر است را خدمت همه پدران و مردان سرزمینم شادباش می گویم.
■توصیه حافظ نیز خواندنی است:
●در مکتب ِ حقایق پیش ِ ادیب ِ عشق
●هان ای پسر! بکوش که روزی پدر شوی
●دست از مس ِ وجود چو مردان ِ ره بشوی
●تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
هدایت شده از دکتر طمطام
حکایت نورالله و عین الله
دو برادر بودن که کت و شلوار میفروختن. یکی نورالله یکی عین الله. نورالله مسئول جذب مشتری بود و عین الله قیمت میداد و همیشه آخر مغازه مینشست. مشتری که میومد نورالله با زبان بازی جنس رو نشون میداد و قیمت رو از عین الله میپرسید: داداش قیمت چنده؟ عین الله میپرسید کدوم یکی؟ نورالله میگفت که: کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقهدار.
عین الله میگفت: 820 تومن. ولی نورالله باز میپرسید: چند؟ دوباره بلندتر میگفت:
820 تومن. عین الله به مشتری میگفت:
520 تومن. مشتری که خودش قیمت 820 رو شنیده بود با عجله 520 میداد و میخرید. همه فکر میکردن نورالله کَر هست. اما در حقیقت قیمت کت و شلوار 320 بود و مردم به خیال یک خرید خوب زود میخریدن. بعدها این دو تا نامشون رو عوض کردن و گذاشتن سایپا و ایران خودرو
هدایت شده از احمدرضا اخوان
▪️دمی با مولانا
🟢یک امتحان سخت یا آسان!
●رُستم زال ارْ بُوَد وزْ حمزه بیش
●هست در فرمان، اسیرِ زال خویش
مولانا در گزارشی که به دست ما رسیده است می گوید:
●اگرمردی به اندازه رستم زال هم قدرتمند باشد یا حتی از حمزه (عموی پیامبر که در جنگ احد شهید شد و نماد قدرت بدنی است) قویتر باشد و در نهایت اوج مردانگی و قدرت بدنی باشد، باز هم "در فرمان، اسیر زال خویش" است.
یعنی هر چقدر هم که مرد قوی و پرنفوذ باشد، در نهایت تحت تأثیر همسرش قرار میگیرد.!
●نظر شما چیه؟ متاهلین می توانند باهمسرشان مشورت کنند وصادقانه نظرات خود رابیان کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عامل آتش سوزی لس انجلس پیدا شد 😁
هدایت شده از اشعار من
مردِ میدانِ بَلا، یک خانم است
جمله مردان در وجودِ او گم است
او ز زهرا خورده شیر و گشته شیر!
همچو حیدر، ناصِرُ الحقّ و دلیر
رَهرُوِ راهِ حسین بن علی (ع)
امرِ مولا را نگفته جز بَلی
آسمان در حیرت از ایمانِ او
کهکشان ها بیتی از دیوانِ او
لب چو بر فرعونیان وا می کند
بر فراز خطبه غوغا می کند
از کلامش شام و کوفه، گریه کرد
شادیَش تبدیل شد بر رنج و درد
فکر و ذهنِ شامیان، تعمیر شد
زینتِ مولا علی، تعبیر شد
شاهدِ صد داغِ سوزان بوده است😭
مادرِ اطفالِ عطشان بوده است
آتش اندر خیمه ها افتاده بود😭
نازدانه زیر پا افتاده بود
روضه بس کن، طاقتم لبریز شد
قلبم از اندوه و غصّه، ریز شد
چقدر کج سلیقه اند کسانی که وقتی مردم عزادارِ حضرت زینب هستند در کانال ها و گروه در این که تاریخ این واقعه سوزناک امروز باشد، تردید و تشکیک می کنند
هدایت شده از احمدرضا اخوان
●بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(ملک/۱)
■بندگی خداوند.
🟢مقدمه:
●صد هزاران مُعجزاتِ انبیا
●کآن نَگنجد در ضمیر و عقلِ ما
●قطب گوید مَر تورا: ای سُست حال
●آنچه فوق حال توست آید محال ؟
●واقعاتی که کُنونَت بَر گُشود
●نه که اوّل هم مُحالت می نُمود؟
اسراری که اکنون بر تو مکشوف شده. مگر نه اینست که به دورانِ پیشین بر تو محال جلوه می کرد؟
بوعلي سينا نیز ميگويد: كُلُّ ما قَرَعَ سَمْعَكَ مِنَ الْغَرآئِبِ فَذَرْهُ في بُقْعَةِ الإمْكانِ ما لَمْ يَذُدْكَ عَنْهُ قآئِمُ الْبُرْهان.
«هر چيز كه به گوشَت خورد و برهان و دليلي بر امتناعش اقامه
نشد، آن را در بوتۀ امكان باقي گذار.»
●واما بعد مقدمه:
■حافظ می گوید:
●چو بشنوی سُخن اهلِ دل، مَگو که خطاست
●سُخن شناس نه ای جان من، خطا این جاست!
⚪️اماگویند:در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال معروفه. فرد بیسوادی در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی میگذراند تا از این راه رزق حلالی بهدست آورد. یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچههای شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین میگذارد و کمر راست میکند. صدایی توجهش را جلب میکند؛ میبیند بچهای روی پشتبام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که ورجه وورجه نکن، میافتی!در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک میشود و ناغافل پایش سُر میخورد و به پایین پرت میشود.
مادر جیغی میکشد و مردم خیره میمانند. حمال پیر فریاد میزند:
نگهش دار!
کودک میان آسمان و زمین معلق میماند. پیرمرد نزدیک میشود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد.
جمعیتی که شاهد این واقعه بودند، همه دور او جمع میشوند و هرکس از او سوالی میپرسد.
یکی میگوید تو امام زمانی، دیگری میگوید حضرت خضر است، کسانی هم میگویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونهای واقعه را تفسیر میکنند، به آرامی و خونسردی میگوید:
خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار میشناسید.
من کار خارقالعادهای نکردم بلکه ماجرا این است که یک عمر هرچه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یک بار هم من از خدا خواستم، او اجابت کرد.
اما مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد.
●تو بندگی چُو گدایان به شرط ِ مُزد مکُن
●که دوست خود روش ِ بنده پروری داند
بله:نفیِ احوالی که در حیطة درک ما نمی گنجند، به منزلة نفیِ قادریت مطلقة الهی است:
●حالتی دیگر بُوَد کان نادِرست
●تو مَشو مُنکِر، که حق، بَس قادِرست
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(مائده/١٢٠ )
چه بسا امثال ابراهیم نبوی به نماز لیلة الدفنِ ما محتاج تر باشند تا یک مرجع تقلید
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همین یک روایت کافی است تا مراقب رفتار و گفتار خود باشیم