بیحوصله، پر بهانه بر میگردد
شبها که به آشیانه بر میگردد
تنهاتر و زخمخوردهتر از هر روز
تنهایی من به خانه بر میگردد
#جلیل_صفربیگی
https://eitaa.com/otagerobae
بلبل به بهانه ی سرودن آمد
پروانه به شوقِ پر گشودن آمد
برخیز گلِ یاسمنم ؛ صبح شده!
خورشید به شوقِ با تو بودن آمد
#صفیه_قومنجانی🌴🌼🌴
#سلام_صبحتون_خدایی🌸🌸
https://eitaa.com/otagerobae
حاشا که به حرف دیگران گوش کنم
حاشا حاشا تو را فراموش کنم
آرام کنم چگونه دل را بی تو؟
این آتش را چگونه خاموش کنم؟
#میلاد_عرفان_پور
https://eitaa.com/otagerobae
از نو شده میهمان ما، سر زده برف
لبخند زده به مردم دهکده، برف
بیرون بزن از خانه کمی کودک باش
برف آمده، برف آمده، برف آمده برف
#میلاد_عرفان_پور
https://eitaa.com/otagerobae
هر روز کمی ز دلخوشی ها کم شد
مضمون رباعی ام ببین، ماتم شد
من بی تو ««حسین دهلوی» در غربت
با عشق«حسین منزوی» خواهم شد
#حسین_دهلوی
https://eitaa.com/otagerobae
رباعی شمارهٔ ۹۴
بیطاعت دین بهشت رحمان مطلب
بیخاتم حق ملک سلیمان مطلب
چون عاقبت کار اجل خواهد بود
آزار دل هیچ مسلمان مطلب
#رباعی
#مولوی
https://eitaa.com/otagerobae
دلتنگ چه باشی، چه نباشی نشود
با توست اگرچه از تو ناشی نشود
این زن اگر عاشق شده باشد یک عمر
کوهی است که باید متلاشی نشود
#طیبه_بقایی
https://eitaa.com/otagerobae
یک جفت که طاق طاق تنها باشم
تا با تو به اتفاق تنها باشم
تنهایی تو هرچه که باشد بگذار
اندازه ی یک اتاق تنها باشم
#طیبه_بقایی
https://eitaa.com/otagerobae
یکبار دگر قافیه ی من آه است
بس که غم و درد وغصه ام جانکاه است
دلگیر، غریب، سرد وغمگین... قلبم
مانند غروب های دانشگاه است
#حسین_دهلوی
https://eitaa.com/otagerobae
مهمان زمینی و عزیزی ای برف
گاهی چه درشت، گاه ریزی ای برف
انگار که دلتنگی و در اوج سکوت
از حرف نگفته لبریزی ای برف
#منیژه_کمالی_اردکانی
https://eitaa.com/otagerobae
هم صحبت من پس از تو آیینه شود
انبار تمام دردها سینه شود
تنهایی من پس از تو بغضش ترکید
باید که درون من قرنطینه شود
#نوروز_رمضانی
https://eitaa.com/otagerobae
چون عکس درون قاب خوابش برده است
افتاده ز پیچ وتاب خوابش برده است
در تنگ بلور رقص ماهی گم شد
آرام به روی آب خوابش برده است
#محسن_درویش
https://eitaa.com/otagerobae
تا شیشهی شیر کودکش را برداشت
با دست دگر لواشکش را برداشت
آنقدر که بچه بود از دلشوره
جای کودک عروسکش را برداشت
درگیرِ کلاس و درس و کیف و دفتر
ناگاه شناسنامهاش در محضر...
هر روز سر عروسکش جنگی بود
با کودک خود بزرگ میشد دختر
#نفیسه_نعمتی
https://eitaa.com/otagerobae