4.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تمرینات عادی یمنیها 😂
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🔺️معافیت ۳۵ سالههای دارای ۲ فرزند از دوشنبه
🔹️اطلاعیه سازمان وظیفه عمومی فراجا: مشمولان غیرغایب بالای ۳۵ سال سن و دارای دو فرزند از تاریخ اول شهریورماه امسال میتوانند برای معافیت سربازی از طریق دفاتر پلیس+۱۰ اقدام کنند.
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
تصویری از خادمین عملیات
زائر یاری
تا این لحظه تعداد زیادی از عزیزان گمشده هاشون پیدا کردن
گوشی و گذرنامه و ..
خدمت خالصانه با کمترین امکانات
با کمک نیروهای خودجوش مردمی
#طریق_الاقصی
#زائر_یار
#اربعین
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
22.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 تقدیم به عشاق حسین علیهالسلام
🔹 خاطره ای از مهمانی امام حسین علیهالسلام
التماس دعا.....
📎 #ملت_امام_حسین
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 حال و هوای حرم امیرالمومنین(ع) در آستانه اربعین حسینی
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🌱
#پندانه
دل بــســـپــار به آتشی که نمى سوزاند ابراهیم را
و دریایى که غرق نمی کند موسى را
نهنگی که نمیخورد یونس را
کودکی که مادرش او را به دست موجهاى نیل می سپارد
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد، نمی توانند
پس
به تدبیرش اعتماد کن
به حکمتش دل بسپار
به او توکل کن
و به سمت او قدمی بردار🤍🌼
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
#حکایت_ما_هم_شده
#حکایت_روباه_و_مرغهای_قاضی
✍گرگی و روباهی با همدیگر دوست بودند . روباه از هوش و زیرکی اش و گرگ از زور بسیار و چنگال تیزش بهره می برد. روباه شکار را پیدا و گرگ آن را شکار می کرد . سپس می نشستند و شکاری را که به چنگ آورده بودند ، می خوردند . از بخت بد چند روز شکاری نیافتند .با خودشان گفتند هر یک به راهی برویم شاید چیزی بیابیم و دیگری را آگاه کنیم.
گرگ لانه مرغی پیدا کرد و با شتاب خودش را به روباه رساند و گفت که شکار یافتم . روباه شادمان شد و گفت : " چه پیدا کرده ای که این گونه شاد شده ای ؟ جای آن کجاست ؟ " گرگ گفت : " دنبالم بیا تا نشانت بدهم . " گرگ جلو افتاد و روباه هم در پی او. به خانه ای رسیدند . خانه ، حیاط بزرگی داشت و یک مرغدانی هم در گوشه حیاط بود . گرگ ایستاد ، رو به روباه کرد و گفت : " این هم آن شکار . ببینم چه می کنی. " روباه که بسیار گرسنه بود ، شابان به درون حیاط رفت و خودش را به مرغدانی رساند . در گوشه ای نهان شد تا در فرصتی مناسب به مرغدانی حمله کند .
درون مرغدانی چند مرغ و خروس چاق بودند. در مرغدانی باز بود و او می توانست به آسانی یکی از مرغها را شکار کرده بگریزد . ولی ناگهان در اندیشه شد و با خود گفت : " در باز است و مرغ چاق در مرغدانی .پس چرا گرگ خودش به مرغدانی حمله نکرده ؟ تاکنون من شکار پیدا می کردم و او شکار می کرد . اکنون چه شده که او شکار به این خوشمزگی را دیده ، ولی کاری نکرده و آمده دنبال من ، بی گمان خطری در کمین است. بهتر است بی گدار به آب نزنم .
با این فکرها روباه نزد گرگ برگشت . گرگ تا روباه را دست خالی دید ، خشمگین شد و گفت : " مطمئن بودم که تو توانایی شکار یک مرغ را هم نداری . چرا دست خالی بازگشتی ؟ " روباه گفت : " چیزی نشده . تنها می خواهم بدانم این خانه و این مرغدانی از آنِ کیست و چرا صاحب خانه در مرغدانی اش را باز گذاشته ؟ " گرگ گفت : " این خانه ، خانه شیخ قاضی شهر است که بی گمان کارگرش فراموش نموده در ِ مرغدانی را ببندد . " روباه تا نام قاضی شهر را شنید ؛ گریخت .
گرگ شگفت زده شد و دنبال روباه دوید تا به او رسید و از وی پرسید: " چرا می گریزی چه شده ؟ " روباه گفت : " گرسنه بمانم بهتر از این است که مرغ خانه قاضی را بخورم . وقتی كه آن شیخ قاضی پی ببرد من مرغ خانه اش را دزدیده ام ، به مردم می گوید که گوشت روباه حلال است . مردم هم با شنیدن این حکم ، به دنبال روباه ها می افتند و نسل روباه را از روی زمین بر می دارند . گرسنه باشم بهتر از این است که دودمانم را به باد بدهم . " از آن به بعد هر گاه کسی بخواهد از در افتادن با افراد با نفوذ دوری نماید ، این زبان زد را می گوید :
حکایت ما هم شده ، حکایت روباه و مرغ های قاضی
خبرگزاری پلیس چادگان👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan