eitaa logo
خبرگزاری پلیس چادگان
661 دنبال‌کننده
9هزار عکس
6.9هزار ویدیو
22 فایل
پلیس چادگان
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥برنامه" امین" پلیس اصفهان روی آنتن شبکه اصفهان 👆 دومین برنامه با موضوع "پلیس راه و جاده ویژه روزهای پایانی سال" زمان پخش : ساعت ۱۵:۴۵ روز جمعه ۱۸ اسفند قبل از پخش خبر _شبکه اصفهان
📆 1402/12/16 🚨 طبق آخرین آپدیت الگوی دمایی که مشاهده می‌نمایید برای روزهای آینده شاهد افزایش جزئی دمای هوا در کلیه مناطق کشور خواهیم بود اما باید گفت این افزایش دما دائمی نخواهد بود چرا که از روز شنبه هفته آینده با ورود سامانه گسترده بارشی انتظار داریم در کلیه مناطق کشور به نسبت این روزها دمای هوا ۲ تا ۵ درجه سلسیوس مجدداً کاهش یابد و هفته آینده هفته‌ای به نسبت سردتر در پیش خواهیم داشت ❗️ اگر با دید کلی نگاه کنیم باید گفت هفته آینده از روز شنبه تا سه شنبه هفته آینده به تناوب در اکثر مناطق کشور با شدت و ضعف شاهد بارش باران خواهیم بود و مناطق سردسیر نیز طبیعتاً بارش برف **ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌨خبرگزاری پلیس چادگان
🔻فراخوان ثبت نام مادران غیرشاغل روستایی و عشایری دارای سه فرزند و بیشتر جهت بهره‌مندی از بیمه بازنشستگی رایگان 🔹مشمولین دارای شرایط فوق که تاریخ تولد فرزند سوم و بالاتر ایشان از تاریخ ۱۳۹۶/۰۱/۰۱ به بعد باشد با مراجعه به سایت صندوق به آدرس roostaa.ir و بخش ثبت‌نام مادران روستایی و عشایری غیرشاغل؛ نسبت به ثبت درخواست خود اقدام نمایند.
یخ در بهشت که میگن اینه ❤️😍 شبتون بهشتی💞 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی غمگین هستید، دنیا شما را به سخره می گیرد. وقتی خوشحالید، دنیا به شما لبخند می زند. اما وقتی دیگران را خوشحال می کنید، دنیا به شما تعظیم می کند. 👤چارلی چاپلين خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
📚من بی حیا نیستم عابد خداپرست در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا می کرد. آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا بالا رفته بود که خداوند هر شب به فرشتگانش امر می کرد تا از اطعمه بهشتی، برایش ببرند و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از 70 سال عبادت، روزی خدا به فرشتگانش فرمود: امشب برای او چیزی نبرید؛ می خواهم او را امتحان کنم. آن شب عابد هر چه ماند، خبری نشد؛ تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد. از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت. از او طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد. سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد. سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت. مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت: ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟ به اذن خدای عز و جل، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال، سگ در خانه مردی هستم. شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌خبرگزاری پلیس چادگان👇👇 https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
11.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد تماشا 🌹*حاصل ۵۷ روز فیلمبرداری* *مداوم هست.واقعا زیباست بسیار زیبا و قابل تفکر امیرالمومنین علی علیه السلام: نمونه هايى از شواهد آشكار بر صنعت دقيق و قدرت عظيمش را اقامه كرد؛ آن گونه كه عقلها مطيع و معترف و تسليم او گشتند و دلايل يگانگى او در گوش هاى ما طنين انداز شد و اشكال گوناگونى از پرندگان را آفريد؛...آنها كه زمامشان در دست پروردگار است و در مسيرى كه تعيين فرموده در حركتند ... خطبه 165 «نهج البلاغه»
🔘 داستان کوتاه دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید : میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ یک دفعه کلاس از خنده ترکید ... بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی . او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند . او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و ... . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم . پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟ همسرم جواب داد :من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم . و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید. تئودور داستایوفسکی عظمت در دیدن نیست عظمت در چگونگی دیدن است🍀 ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─