eitaa logo
مجله پاییز
206 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
29 فایل
سلام سعی میکنم چیزایی که به ذهنم میرسه و لازمه باهاتون درمیون بگذارم رو اینجا مطرح کنم. خوب و بدشو به بزرگی خودتون ببخشید آیدی اینستاگرام: p_a_eee_z3 گفتگو با پاییز: شناس؛ @pa_eee_z ناشناس؛ https://harfeto.timefriend.net/17140620203928
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ تحول به نفع مردم 🔶بحث مفصلی است ذیل این سؤال که آیا انقلاب‌ها هم مانند سایر رخدادهای اجتماعی، روزی زاده شده و روزی دیگر می‌میرند یا نه؟ در پاسخ به این سؤال، به طور کلی دو دسته نظریه وجود دارد: دسته‌ای که معتقدند بله، انقلاب‌ها هم مانند سایر پدیده‌ها، روزی تمام می‌شوند. مثلا مرحوم شریعتی ذیل بحث دوگانه‌ی "نهضت- نهاد" معتقد بود که انقلاب‌ها مادامی که در مرحله‌ی نهضت و مبارزه هستند، تداوم دارند، اما به مجرد اینکه پس از پیروزی، مشغول تأسیس "ساختار" و "نهاد" می‌شوند، خاصیت انقلابی خود را از دست داده و دچار آفت محافظه‌کاری شده و به مرور از بین می‌روند. 💯‌ نظریه اجتماعی امامین انقلاب 🔹در مقابل اما نظریه‌ی اجتماعی "امامین انقلاب اسلامی" قرار دارد که معتقدند « «؛ یک امر دفعی نیست که بگوییم در تاریخ فلان، مثلاً یک حادثه‌ای اتّفاق افتاد، یک عدّه‌ای به خیابان آمدند، ده روز، بیست روز، دو ماه، شش ماه طول کشید و حکومت سرنگون شد؛ انقلاب این است؛ نه، این انقلاب نیست؛ این یک بخشی از انقلاب است. انقلاب یک حقیقت ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونی‌های عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال به‌وجود نمی‌آید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت -یعنی حالی به حالی شدن، - اصلاً حدّ یقف ندارد؛ هیچ‌وقت تمام نمی‌شود؛انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است.» ۲۵/۶/۹۴ در حقیقت، « و » مانع اصلی نیفتادن در چاه‌ویل محافظه‌کاری و ایستایی است. سیستم‌ها زمانی دچار محافظه‌کاری و میرایی می‌شوند که از تحول فاصله بگیرند. 🔸از این زاویه، یکی از موضوعات کلیدی در «بیانیه‌ی گام دوم»، مسأله‌ی تحول و است. آنجا که رهبر انقلاب چنین می‌نویسند: «انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست... انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند.» ۲۲/۱۱/۹۷ 🔹ردّ پای مطالبه‌ی تحول را می‌توان در همه‌ی انتصاب‌های دو سه ساله‌ی اخیر رهبر انقلاب، از جمله در حکم انتصاب حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی به ریاست قوه‌ی قضائیه دید: «سند تحول قضائی پیشنهادی جنابعالی را ملاحظه کردم. بر اساس مشورت‌ها و نظرات کارشناسی، آنرا مفید و کارساز می‌دانم.» ۱۶/۱۲/۹۷  🔸امروز نیز رهبر انقلاب در دیدار رئیس و مسئولان دستگاه قضایی، بار دیگر بر ضرورت تحول در قوه‌ی قضائیه اشاره کرده و فرمودند: «تحول معنایش این است که شما یک اصولی دارید دیگر یک اصول مشخصی بر اساس اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی یک اصول معین و مشخصی دارید که بایستی اینها را رعایت کنید، پابند به اینها، در چارچوپ باید حرکت کنید که اینها مأموریتهای اساسی قوه‌ی قضائیه است، اینها که تغییر نمیکند، اینها همانی است که از اول بود، حالا هم هست، بعد از این هم خواهد بود مأموریتها. تحول این است که شما برای پرداختن به این اصول، انجام این مأموریتها، رسیدن به این آرمانها، شیوه‌ها و روشهای ابتکاری و مؤثر و نو و دارای تأثیر فراوان را ابداع کنید، ایجاد کنید، از این شیوه‌ها استفاده کنید، این یک؛ عیوب و خلاءها و نقصهایی هم که در گذشته داشته است اینها را برطرف کنید، تحول معنایش این است.» ۵/۴/۹۸ @chekhabarazkoja
✅ تحول به نفع مردم 🔴سه محور تحول در قوه قضائیه 🌀این تحول در قوه‌ی قضائیه، آنچنان که رهبر انقلاب بدان اشاره کرده‌اند، حداقل در سه سطح قابل بررسی است:   1⃣اول: تحول در طرح و : هم باید برنامه‌ی خوب داشت و هم باید با طراحی درست، آن برنامه را عملیاتی کرد. «تحول بدون برنامه که امکان ندارد... لکن برنامه عبارت است از ذهنیات؛ اگر بخواهیم تحقق خارجی به وجود بیاید این کار لازم دارد. پس بنده توصیه‌ی اولم به رئیس محترم و مسئولان محترم و اجزای قوه‌ی قضائیه این است که همین برنامه‌ی خوبی که شما خودتان تدوین کردید و تهیه کردید و ارائه کردید، این برنامه را بر طبق زمانبندی، بدون اغماض پیش ببرید، نگذارید لنگ بشود، از چیزی واهمه نکنید، بروید جلو، به خدای متعال توکل کنید، اقدام کنید، این برنامه را عملیاتی کنید.» ۵/۴/۹۸ 2⃣دوم: تحول در ساختار: طبق قانون اساسی، قوه‌ی قضائیه دارای مأموریت‌ها و وظایفی است که برخی از آنها تا به امروز یا اصلا یا کمتر مورد توجه مسئولان این قوه بوده است. برای مثال، طبق قانون اساسی، قوه‌ی قضائیه، مسئول «» است. «در قانون اساسی احیای حقوق عامه جزو وظایف قوه‌ی قضائیه است، احیای حقوق عامه! خیلی دامنه‌ی وسیعی دارد؛ از مسئله‌ی اقتصاد تا مسئله‌ی امنیت تا عرصه‌ی بین‌المللی، جایگاه حقوق عامه است، دفاع از حق مردم در عرصه‌ی بین‌الملل چیز خیلی مهمّی است، این جزو وظایف شما است یا فرض بفرمایید که خب این گسترش عدل در کنار گسترش آزادی، آزادی هم البته در قانون اساسی آزادی‌های مشروع، معلوم است، گسترش آزادی این هم جزو وظایف شما است.» ۵/۴/۹۸ 3⃣سوم: تحول در نیروی انسانی: بدون ، نه تحول در برنامه امکان‌پذیر است و نه تحول در ساختار. «ببینید! امیرالمؤمنین (علیه‌الصلاة‌والسلام) در این فرمان معروف به مالک اشتر... یک بخشی مربوط به قوه‌ی قضائیه دارد، در این بخش این‌جوری می‌فرماید اول: «ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُكْمِ بَینَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِیتِكَ فِی نَفْسِك‏» برای قضاوت برترین مردم را انتخاب بکن... بعد آن‌وقت حضرت این خصوصیاتی که باید این شخص برتر داشته باشد را ذکر می‌کنند؛ ۱۰، ۱۲ تا خصوصیات است، مراجعه کنید، من خواهش می‌کنم حتماً همه بخصوص مدیران قوه‌ی قضائیه و آن کسانی که دستشان در انتصابات هست و اینها حتماً مراجعه کنند نگاه کنند... پس انتصابات خیلی مهم است، گزینش‌های شغلی خیلی مهم است؛ هم هم ، می‌خواهید قاضی گزینش کنید، می‌خواهید برای یک کارهایی گزینش بکنید، اینها را حتماً نگاه کنید.» ۵/۴/۹۸ در حقیقت نیروی انسانی مؤمن و انقلابی، موتور پیشرفت هر مجموعه و سازمانی است که می‌تواند با اقدام خود، موجبات حرکت رو به جلوی سازمان را فراهم کند. 🌀اگر این سه تحول در قوه صورت گرفت، آنگاه می‌توان امیدوار شد که قوه‌ی قضائیه می‌تواند در جهت مأموریت‌های جدید خود، و رضایتمندی بیشتر مردم قدم بردارد. @chekhabarazkoja
مجله پاییز
📚 نطق در مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی کفایت سیاسی بنی‌صدر 9️⃣ چهارده دلیل برای اثبات عدم کفایت
📚 نطق در مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی کفایت سیاسی بنی‌صدر 0️⃣1️⃣ چهارده دلیل برای اثبات عدم کفایت بنی‌صدر: ۴- در انقلاب ما و نیز در جمهوری ما که ثمره آن بود ویژگی بارز و چشمگیری که می‌توانست آن را از همه تجربه‌های مشابه ممتاز کند حقیقت‌گرایی بجای سیاست‌گرایی بود. همه‌چیز در روش و رفتار امام و خطوط سیاست داخلی و خارجی ما از چنین روشی خبر می‌داد. آقای بنی‌صدر در مقام ریاست جمهوری این روش را نقض کرد و سیاست‌بازی را جانشین حقیقت‌گرایی کرد. نمونه این رفتار را در ایشان می‌توان به‌وضوح و تکرار دید: از آن جمله است عملکرد در زمینه‌ی مسائل مورد علاقه مردم. مثلاً پیش از ریاست جمهوری در یک حمله تبلیغاتی وعده داد که بهره بانکی را حذف خواهد کرد. بعد از ریاست جمهوری خود و دستیارش، ریاست کل بانک مرکزی، حذف بهره بانکی را که از سوی آیت‌الله منتظری مطرح شده بود عملی غیرممکن و منتهی به یک فاجعه اقتصادی نامید. از آن جمله است موضع‌گیری در مقابل گروه‌ها و گروهک‌ها. پیش از ریاست جمهوری، مجاهدین را به نحوی محکوم کرد. پس از ریاست جمهوری که به سازمان‌دهی آنان احساس نیاز می‌کرد، آن‌ها را به خود نزدیک ساخت. کارت حمل سلاح برای آنان صادر کرد و از عناصر و سازمان‌دهی آنان برای اداره‌ی اجتماعاتی که تشکیل آن را برای مقاصد خود لازم می‌شمرد، بهره گرفت. سندی به خط و امضای رجوی در دست است که حاکی از همکاری آنان با آقای بنی‌صدر در رابطه با انتخابات مجلس شورای اسلامی و نقض طرح دومرحله‌ای و بعضی مطالب دیگر است. لحن حرف در این نامه که به خط رجوی است، خطاب به آقای بنی‌صدر جوری است که حاکی از استمرار روابط ایشان و این آقایان است. خیلی صمیمی و دوستانه پیشنهاد می‌کنند و نظر می‌دهند، سؤال می‌کنند و اعلام همکاری می‌کنند. از آن جمله از موضع‌گیری او نسبت به امام، همین اواخر به ظاهر خود را به امام متعهد وانمود می‌کرد. امام را پدر و مراد خود می‌نامید و نام امام، آری فقط نام را گرامی می‌داشت، اما در عمل همه‌ی جوانب دیگر ولایت فقیه را مورد تعرض قرار می‌داد. امام از سپاه با آن لحن تجلیل می‌کرد و او سپاه را مکرراً، از جمله در ۱۴ اسفند در سخنرانی و غیره، به صراحت می‌کوبید. امام تصرف لانه جاسوسی را انقلاب دوم می‌نامید و او بارها آن را رد می‌کرد. امام قبل از عاشورا به روزنامه‌ها اعتراض کرد و بر آنان به خاطر پرداختن به مسائل تفرقه‌انگیز و تشنج‌آمیز نهیب زد و او در سخنرانی عاشورا گفت که جنگ موجب آن نمی‌شود که روزنامه‌ها محدود شوند. امام هیئت سه‌نفری را حاکم ساخت و او آن را بی‌اعتبار دانست. امام شورای عالی قضائی را معتبر و مرجع شمرد، او آن را غیرقانونی اعلام کرد. امام در اسفند ۵۹ روزنامه‌ها را موظف به سکوت و عدم تعرض به همدیگر نمود، او در اولین شماره‌ی روزنامه‌اش در فروردین ۱۳۶۰ کارنامه‌ی خود را سرشار از مطالب خلاف حقیقت و تشنج‌آمیز منتشر کرد. ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ @chekhabarazkoja
📚 نطق در مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی کفایت سیاسی بنی‌صدر 1️⃣1️⃣ چهارده دلیل برای اثبات عدم کفایت بنی‌صدر: ۵- یکی از اصول اخلاقی اسلام و مصداق بارز و امانت که جزء صلاحیت‌ها و شرایط رئیس‌جمهور در قانون اساسی به شمار آمده است، و راست‌گویی است. آقای بنی‌صدر این شرط را نقض کرده و اساس کار خود را بر عدم صداقت در اظهار و در عمل نهاده است. مثال، بهره‌ی بانکی است که قبلاً بارها گفته‌ام و تکرار نمی‌کنم؛ اما مثال برجسته و واضح، مسئله‌ی گارد ریاست جمهوری است. به دنبال اعتراض‌هایی که در طی عملکرد روز ۱۴ اسفند نسبت به گارد ایشان در سطح جامعه مشاهده شد، ایشان بارها حضور گارد ریاست جمهوری را منکر شد و در کارنامه‌ی خود صریحاً نوشت «مرا گاردی نیست.» در اختیار این‌جانب یک پرونده‌ی قطور درباره‌ی گارد ریاست جمهوری است. این پرونده بخشی از پرونده‌ی مربوط به گارد ریاست جمهوری است که دو برابر این است و آنچه در اختیار بنده است، وجود چنان گاردی که در اوایل سال ۱۳۵۹ تشکیل شد و حتی از مربیان کره‌ای برای آموزش آن کمک گرفته شده است، مدلل می‌سازد. از آن‌ همه فقط به یک برگ اکتفا می‌کنم و بقیه در دسترس است. این نامه‌ای است که آقای بنی‌صدر در تاریخ ۲۵/۳/۵۹ نوشته‌اند: «سرکار سرهنگ سیروس پرچمدار، به موجب این فرمان -توجه به تعبیرات بکنید- از تاریخ ۱۱/۲/۵۹ به سمت مسئول گارد حفاظت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌گردید. ضروری است هرچه سریع‌تر نسبت به سازمان‌دهی و آموزش اقدام و از بروز هرگونه بی‌نظمی در کلیه‌ی مراسم، جلوگیری به عمل آورید. رئیس‌جمهور دکتر ابوالحسن بنی‌صدر -امضای او که پای ورقه موجود است.» ایشان باوجود چنین فرمانی، این‌طور صریح در کارنامه نوشته مرا گاردی نیست. عوامل ایشان هم شروع کردند مقدمه‌چینی که بله ایشان گاردی ندارند. به دنبال شایعه‌ی مسافرت دو تن از یاران ایشان به اروپا و شاید امریکا برای مقاصدی نامعلوم، ایشان روز ۱۴ اسفند با کمال صراحت و جسارت این شایعه را مطرح کرد. برای اثبات دروغ بودن آن، آن دو نفر مشارالیه را که آقایان منصور فرهنگ و سنجابی بودند، در تریبون نزد خود فراخواند و به مردم نشان داد و حضور آنان در آن ساعت را دلیل دروغ بودن شایعه‌ی مسافرت آنان قلمداد کرد. سندی در اختیار هست که مسافرت آقای منصور فرهنگ را که مضمون شایعه‌ی تکذیب شده است، مسلم می‌سازد. سند: «وزارت امور خارجه، اداره‌ی گذرنامه. خواهشمند است دستور فرمایید جهت جناب آقای دکتر منصور فرهنگ و احمد تاجیک، مشاورین ریاست جمهوری که برای انجام مأموریتی عازم کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا، آلمان غربی، اتریش و سوئد هستند، گذرنامه‌ی سیاسی صادر و روادید لازم را تهیه فرمایید. فیش مبلغ چهل هزار یال پول عوارض خروج و چهار قطعه عکس و رونوشت شناسنامه مشارالیهما پیوست می‌باشد.» البته بعد، در زیرش رئیس دفتر ریاست جمهوری، آقای تقوا آن را امضا کرده‌اند. در کنار این امضا هم با خط آقای تقوا نوشته است که به اداره‌ی امور مالی ایفاد می‌گردد تا نسبت به مورد مبلغ چهل هزار ریال که بابت عوارض هست، اداره‌ی امور مالی آن را بدهند و نیز بلیت رفت‌وبرگشت را تهیه کنند. در مورد شایعه‌ی اقامت ایشان در یک کاخ، بارها نوشت و گفت که من هیچ خانه‌ای از خود ندارم و در هیچ کاخی سکونت نمی‌کنم. این‌جانب خود و همه اعضای شورای انقلاب سابق و یقیناً بسیاری از مسئولان دولتی و دوستان و مشاوران و محافظان و غیرهم شک نداریم و ندارند که ایشان تا آخرین روز اقامت خود در تهران، در کاخ یکی از اعضای خانواده‌ی رژیم سابق که در مجاورت کاخ نخست‌وزیری که محل کار ایشان بود زندگی می‌کرد و با همان تزئینات و همان تشریفات که دست‌نخورده باقی مانده بود، حتی آن تابلوها و اینها هم باقی مانده بود و در ایام اقامت در دزفول نیز در کاخ سلطنتی که در پایگاه هوایی دزفول است اقامت داشت. این‌جانب در هر دو محل بارها ایشان را زیارت کرده و به آن شهادت می‌دهم. این وضع تقوا و امانت و صداقت ایشان است و آیا با این وجود کسی می‌تواند مدعی کفایت و صلاحیت لازم در ایشان باشد؟ مثال دیگر وابستگی ایشان به جبهه ملی است که بارها آن را انکار کرده‌ است و مثال‌های فراوان دیگر. ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ @chekhabarazkoja
📚 نطق در مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی کفایت سیاسی بنی‌صدر 2️⃣1️⃣ چهارده دلیل برای اثبات عدم کفایت بنی‌صدر: ۶- بی‌شک چهره‌ی منور و شخصیت والای معنوی و روحانی و هوشمندی و قاطعیت امام خمینی سنگین‌ترین وزنه‌ی انقلاب و جمهوری ماست. حضور مردم در صحنه وزنه‌ی عظیم دیگری است که دشمن را مأیوس می‌کند و نظام جمهوری اسلامی صحنه‌ی اقدام و مجاهدت امام و امت است. هم‌اکنون آیا کوشش عمدی یا سهوی در بی‌قدر کردن این عظمت‌ها به چه تعبیر می‌شود؟ به خیانت یا عدم کفایت؟ فعلاً ما به دومی اکتفا می‌کنیم. اکنون به شاهکارهای آقای بنی‌صدر در این مورد توجه کنید. در مصاحبه با مجله‌ی «لوماتن» خبرنگار می‌پرسد آیا امام خمینی از این وضع نگران نیست؟ بنی‌صدر: «چرا. مسلماً. من به او نامه نوشته‌ام و در این‌باره با او صحبت کرده‌ام. امام برحسب اخبار و اطلاعاتی که دریافت می‌کند و طبق طرز فکر خاص خود عمل می‌کند. از آنچه می‌بینم و تجربه‌ای که در عمل به دست می‌آورم، این نتیجه حاصل می‌شود که امام با واقعیت تماس مستقیم ندارد. شاید هم عقیده دارد که اگر از تمام این مسائل سخن گفته شود، مردم ناامید خواهند شد.» در مصاحبه با «میدل ایست» هم درباره‌ی محصور بودن اطلاعاتی امام مطالبی هست که البته این مصاحبه، از مصاحبه‌های مفصل و تکان‌دهنده است. در این مصاحبه، دو بار درباره‌ی امام صحبت می‌کند و هر دو بار می‌گوید که به امام اطلاعات نادرستی می‌دهند. در این تعبیر ایشان، امام یک فرد ساده‌ای است که آنجا نشسته است، می‌روند و به او خبر می‌دهند و ایشان هم بر طبق آن خبرها هی نظر می‌دهند. -تاریخ این مصاحبه ۸/۱/۱۳۶۰ است. - در بخش دیگری از همین مصاحبه درباره‌ی نظام جمهوری اسلامی، آقای بنی‌صدر می‌گوید: «قبلاً»، یعنی در دوران شاه، «لااقل دورنمایی وجود داشت؛ دورنماهای تمدن بزرگ، امروز حتی این هم وجود ندارد.» در بخش دیگری از همین مصاحبه درباره‌ی حضور مردم در صحنه می‌گوید: «لطیفه‌ای در ایران جاری است؛ طالقانی از بهشت تلگرامی به امام خمینی می‌فرستد که من در بهشت با شاه ملاقات کرده‌ام، اما از شهیدان انقلاب خبری نبود.» بنی‌صدر اضافه می‌کند: «این وحشتناک، ولی گویا و پرمفهوم است.» من از ملت ایران می‌پرسم آیا در ایرانِ شما چنین لطیفه‌ای هست که مضمون آن بی‌ایمانی به خون شهدای انقلاب و در مقابل، ایمان به شاه یعنی قاتل این شهدا باشد؟ آیا این لطیفه را ذهن بی‌اعتقاد آقای بنی‌صدر به انقلاب و خون‌های شهدای انقلاب نساخته و نپرداخته است؟ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ @chekhabarazkoja
💢 احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️روحانیت در لباس رزم 🔸چند روزی بیشتر از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران نگذشته بود که رادیو عراق نام آیت‌الله خامنه‌ای را ‌برده و می‌گوید: چرا افرادی مثل [آیت‌الله] خامنه‌ای که دیگران را به مبارزه در برابر عراق تشویق می‌کنند خودشان به جبهه نبرد نمی‌آیند؟» امام جمعه‌ی تهران اما در اولین خطبه‌ی بعد از آغاز جنگ جواب یاوه‌گویی‌های دشمن را چنین می‌دهند: « «شنیدم دستگاه تبلیغاتی مزدور عراق پیغام داده است و سخن پراکنده است که چرا آنها که می‌گویند خودشان به میدان نمی‌آیند و شنیدم اسم مرا آورده است. ما میدان آمدنمان مانند میدان آمدن خائن و کافری چون صدام نیست؛ ما به سوی میدان جنگ پرواز می‌کنیم...» ۴/۷/۹۸ یک روز بعد، آیت‌الله خامنه‌ای پس از کسب اجازه از امام خمینی رحمه‌الله به همراه شهید چمران عازم جبهه‌ها می‌شوند. @chekhabarazkoja
💢 احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️ترور مردان خمینی 🔸در کنار ماجرای جنگ تحمیلی و ضرورت تقویت جبهه‌ها که بنا بر رهنمود امام امت مسئله‌ی اصلی کشور تعیین شده بود، پشت جبهه‌ها اما به جای آنکه اختلافات جای خود را به همدلی و هم‌زبانی دهد و دشمنی با دشمن ملت، از گروه‌ها و فعالان سیاسی یک "مشتِ واحد" بسازد، بخشی از بازیگران عرصه‌ی سیاسی که نمره‌ی مردودی‌شان را از مردم گرفته بودند کم‌کم ترورها را شروع کردند. سپهبد قرنی، رئیس ستاد مشترک ارتش، حاج مهدی عراقی و ائمه‌ی جمعه‌ای همچون آیت‌الله صدوقی، مدنی، قاضی طباطبایی و اشرفی اصفهانی، بهایی بود که مردان خمینی(ره) برای تثبیت ریشه‌های نظام جمهوری اسلامی می‌پرداختند.   با اعلام جنگ مسلحانه‌ی منافقین در ۳۱ خرداد ۶۰ این ترورها شدت بیشتری یافت و حتی مردم عادی طرفدار نظام جمهوری اسلامی را نیز شامل شد. 🔸آیت‌الله خامنه‌ای نیز یکی از مسئولینی بود که نام او در لیست ترور این سازمان تروریستی قرار داشت. اهالی مسجد ابوذر تهران، شنبه ششم تیر امام جمعه‌ی شهر را برای سخنرانی و جلسه‌ی پرسش و پاسخ به مسجدشان دعوت کرده‌اند. در حین پاسخگویی آیت‌الله خامنه‌ای به پرسش اول، صحبت نیمه‌تمام ‌ماند و بمب دستی‌ای که گروهک فرقان در یک ضبط صوت کار گذاشته‌ بودند سخنران جلسه را به شدت مجروح ‌ساخت. روی جداره‌ی داخلی ضبط صوت که مثل یک کتاب از وسط باز شده بود با ماژیک قرمز نوشته بودند: اولین عیدی گروهک فرقان به جمهوری اسلامی! @chekhabarazkoja
💢احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️مثل پرِکاه بین زمین و آسمان 🔸رهبر انقلاب آن لحظات حساسِ بین ماندن و رفتن را چنین روایت کرده‌اند: 🔸 «آن وقتی که بمب منفجر شد در آن مسجدی که من بودم، از وقتی که بار اول افتادم زمین - نفهمیدم البته چه جوری شد که افتادم- تا وقتی که به کلی بی‌هوش شدم و بعد از چند روز به هوش آمدم، سه مرتبه‌ی دیگر به هوش آمدم. در این فاصله سه ‌بار لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه یک احساسی داشتم که آن حالات را من هیچ‌ وقت یادم نمی‌رود. در یکی از این حالات احساس کردم که من دارم می‌روم، یعنی دارم می‌میرم. احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً خودم را در مرز عالم برزخ مشاهده کردم. به‌طور خلاصه اگر بخواهم در یک کلمه بگویم، احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به‌جز خدا ندارد؛ هیچ دستاویزی. یعنی هرچه هم عمل آدم پشت سر خودش داشته باشد، باز هم اگر تفضل الهی و رحمت خدا را نتواند جلب کند، آدم خاطرجمع نیست به آن عمل‌. آدم شک می‌کند که این عمل را با اخلاص به‌جا آورده‌ام؟ آیا نیتم صددرصد خدایی بود؟ آیا در آن شرک نبود؟ آیا ریا در آن نبود؟ ملاحظه‌ی این و آن نبود؟ می‌دانید، این‌جوری است ها. چون واقعاً ماها مرکز عیوبیم دیگر، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست متأسفانه. آن‌جا انسان احساس می‌کند که مثل پر کاهی بین و زمین و آسمان است. این احساس را انسان دارد و منقطع می‌شود.» @chekhabarazkoja
💢 احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️لحظاتی بین ماندن و رفتن 🔸ماشین از در عقب بیمارستان وارد محوطه ‌شد. برانکارد آوردند و آقا را ‌رساندند پشت در اتاق عمل. دکتری که از اتاق عمل بیرون آمد؛ نبض را گرفت و با اطمینان ‌گفت: "تمام کرده! " اما... 🔸اما دکتر فاضل که آن روز اتفاقی و برای مشاوره‌ی یکی از بیماران در بیمارستان بهارلو حضور داشت، خودش را به اتاق عمل ‌رساند و دستور آماده‌سازی اتاق عمل را ‌داد. بیرون بیمارستان اما مملو از جمعیتی بود که خود را به بیمارستان رسانده بودند. دکتر منافی می‌گوید: "مردم بیرون بیمارستان صف کشیده بودند برای اهدای خون. رادیو هم اعلام کرده بود جراحت به قلب آقا رسیده، عده‌ای توی محوطه جلوی اورژانس ایستاده بودند و می‌گفتند می‌خواهیم "قلب‌مان"را بدهیم... با هلی‌کوپتر، آقا را رساندیم بیمارستان قلب. لوله تنفس داشتند و تا بیمارستان دو بار مونیتور وضعیت نبض، خط ممتد نشان داد... عمل جراحی ۳ ساعت طول کشید و آقا به بخش "آی سی یو" منتقل شدند. شب برای چند لحظه به هوش آمدند... کاغذ خواستند تا چیزی بنویسند... کاغذ که دادیم با دست چپ و خیلی آرام و با دقت چند کلمه را به زحمت کنار هم چیدند: «همراهان من چطورند؟» @chekhabarazkoja
💢 احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️به چنین سربازانی در پیشگاه حضرت بقیه‌الله افتخار می‌کنم 🔸یک روز بعد، امام خمینی که از زنده بودن آیت‌الله خامنه‌ای مطمئن شدند، قلم به دست شده و متنی حماسی، در رثای شاگرد خود می‌نویسند: "اکنون دشمنان انقلاب با سوءقصد به شما که از سلاله‌ی رسول اکرم و خاندان حسین‌بن‌علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه‌ی جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه‌ی انقلاب می‌‌باشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیة‌اللّه‌ ـ ارواحنا فداه ـ افتخار می‌کنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شب‌ها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر می‌‌برند. من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریک می‌گویم که در جبهه‌‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. " @chekhabarazkoja
💢 احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️چهار روز بعد از ترور  🔅سر خمّ می سلامت 🔸چهار روز بعد، که آیت‌الله خامنه‌ای حالش کمی بهتر شده بود، در مقابل دوربین صداوسیما قرار گرفت و چنین گفت: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است. امروز هیچ احساس ناراحتی فوق‌العاده‌ای نمی‌کنم. بیشترین بخش از ناراحتی‌هایی که داشتم بحمدالله برطرف شده، راحت می‌توانم بنشینم، راحت می‌توانم از تخت پایین بیایم و راحت می‌توانم غذا بخورم و در همه احوال محبت و لطف کارکنان بیمارستان، پزشکان و بقیه، به من کمک کرده و می‌کنند. من بدین‌ وسیله از همین‌ جا عرض سلام و ارادت بی‌پایان خودم را خدمت امام امت می‌کنم و به ایشان عرض می‌کنم که در مقابل حوادثی این‌چنین، ما هیچ انتظاری نداریم و توقعی نداریم که کمترین رنجشی به خاطر ایشان بنشیند. ما معتقدیم که «سر خمّ می سلامت شکند اگر سبویی». همچنین از امت مسلمان و قهرمان که این همه دارند فداکاری می‌کنند در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها، این همه دارند جان‌های عزیز و نفیسشان را در راه خدا می‌دهند، انتظار نداریم که در مقابل یک حوادث کوچکی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی کنند و ما را بیشتر از آن‌چه که شرمنده هستیم، شرمنده نکنند. از خداوند متعال توفیق همه را خواستارم.» @chekhabarazkoja
💢 احساس کردم خدا از من توقع خدمت بزرگی دارد ✳️آماده برداشتن بارهای سنگین‌تر 🔸هشت ماه بعد از واقعه‌ی ترور، امام جمعه‌ی تهران، بار دیگر پشت تریبون نماز جمعه قرار گرفت و سخنانی گفت که این روزها، بهتر می‌توان سرّ آن را فهمید: «هشت ماه و بیشتر از آخرین دیدار ما با یکدیگر گذشته است. آن جمعه‌ى فراموش نشدنى که به دنبال خود روزهاى فراموش نشدنى دیگرى را در تاریخ ما داشت، تا امروز هشت ماه فاصله دارد. فرداى همان روز بود که من تا سر حد مرگ رفتم و فضل خدا به برکت دعاى شما مردم من را برگرداند و من از همان لحظه احساس کردم که خدا از من توقع انجام خدمت بزرگى را دارد و خودم را آماده کردم. آن روز البته حدس نمى‌زدم که این خدمت چیست، اما یقین داشتم که باید آماده‌ى برداشتن بارهاى سنگینى براى او و براى این انقلاب و در خدمت شما مردم باشم.» ۲۸/۱۲/۶۰ @chekhabarazkoja