❓گفته می شود اسلام تنها برای عرب است و بس زیرا خود قرآن می گوید ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا مردم ام القری یعنی مکه و آنها که گرداگرد مکه هستند را بترسانی( انعام ۹۲) نه تمام جهانیان را
💠پاسخ:
🗯در این که اسلام آیینی جهانی است شکی نیست.
❗️خداوند می فرماید:
«بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم»
🔷اعراف158
❗️«ما تو را برای بشارت و انذار تمام مردم ارسال کردیم»
🔷سبا28
❗️«ما تو را برای تمام مردم فرستادیم»
🔷نسائ 79
❗️« ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم»
🔷انبیا107
❗️« پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد»
🔷فرقان1
❗️« ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم»
🔷انعام19
🗯همینطور ایات زیر بر این مطلب گواه است؛
♻️صف 9- نسائ 170- ابراهیم 1- ال عمران 138
⁉️حال اشکال این است که چگونه هدف بعثت پیامبر انذار و هدایت مردم مکه و کسانی که پیرامون آن هستند بیان شده است ایا این با جهانی بودن اسلام منافات ندارد؟
♻️پاسخ این ایراد با توجه به دو نکته کاملا روشن میشود که نه تنها این آیه منافات با جهانی بودن اسلام ندارد بلکه می توان گفت یکی از دلائل جهانی بودن آن است :
1⃣ قریه در زبان قرآن، به معنی هر گونه آبادی است اعم از اینکه شهر بزرگ باشد و یا کوچک و یا روستا، مثلا در سوره یوسف از زبان برادران و در مقابل پدر چنین میخوانیم :
«واسئل القریة التی کنا فیها»«از قریهای که در آن بودیم سؤال کن»
🔷یوسف82
👌 و میدانیم که این سخن پس از بازگشت از پایتخت مصر و ماجرای توقیف برادر آنها بنیامین از طرف دستگاه عزیز مصر بازگو شده بود .
❗️ همچنین میخوانیم :
«و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض »«اگر مردمی که در آبادیهای روی زمین زندگی میکنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات از آسمان و زمین بر آنها خواهیم گشود»
🔷اعراف96
🗯 بدیهی است منظور در اینجا خصوص روستاها نیست بلکه همه نقاط مسکونی جهان را شامل می شود.
👌 از طرف دیگر در روایات متعددی می خوانیم خشکیهای زمین از زیر خانه کعبه گسترده شدند، و از آن بنام دحو الارض (گسترش زمین ) یاد شده است .
❗️این را نیز میدانیم که در آغاز بر اثر بارانهای سیلابی تمام کره زمین از آب پوشیده بود، آبها تدریجا فرو نشستند و در نقاط پست زمین قرار گرفتند و خشکیها تدریجا از زیر آب، سر بر آوردند، طبق روایات اسلامی نخستین نقطهای که از زیر آب سر بر آورد، سرزمین مکه بود.
📚بحار الانوار ج94 ص122
❗️و اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر بلندترین ارتفاع زمینهای دنیا نیست هیچگونه منافاتی با این سخن ندارد، زیرا از آن روز صدها ملیون سال میگذرد و تاکنون وضع نقاط روی زمین به کلی دگرگون شده، بعضی از کوهها در اعماق اقیانوسها قرار گرفته و بعضی از اعماق اقیانوسها تبدیل به قله کوه شده است و این از مسلمات علم زمین شناسی و جغرافیای طبیعی است .
2⃣کلمه ام به معنی اصل و اساس و ابتداء و آغاز هر چیزی است .
👌با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که اگر به مکه ام القری می گویند به خاطر این است که اصل و آغاز پیدایش تمام خشکی های روی زمین است و بنابراین و من حولها (کسانی که پیرامون آن هستند) تمام مردم روی زمین را شامل می شود.
📚تفسیر نمونه ج5 ص342
🗯آیات گذشته پیرامون جهانی بودن اسلام نیز این تفسیر را تایید میکند، همچنین نامه های فراوانی که پیامبر برای زمامداران بزرگ دنیا مانند کسری و قیصر نوشت و انان را دعوت به اسلام کرد.
📚مکاتیب الرسول ج1 ص109
📚بحار الانوار ج20 ص377 باب21
✏️پرسمان اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓کانال های ضد دین و وهابی اشکال می کنند که اگر به عقیده شیعیان خاک کربلا دوائ هر دردی است چرا بیمارستان می سازید و به پزشک مراجعه می کنید هر موقع بیمار شدید تربت کربلا دوا است
💠پاسخ:
🗯در این که تربت کربلا دوائ هر دردی است شکی نیست .
♻️امام صادق فرمود:
«خداوند تربت حسین را شفای هر دردی قرار داده است و آن تربت مایه امنیت از هر خوفی است»
📚امالی طوسی ج1 ص326
👌 وفرمود:
«در خاک قبر حسین شفای هر دردی است و آن تربت دوائ اکبر است»
📚التهذیب ج6 ص74
📚وسائل الشیعه ج14 ص524
🗯اما باید توجه کرد؛
👌خداوند اسباب شفای خود را در اسباب مختلف قرار داده است .اعم از آن که آن اسباب مادی باشند و یا معنوی و همگان را دستور به بهره مندی از آن اسباب داده است .
🔷امام صادق فرمود:
« اراده خداوند بر این قرار گرفته است که همه چیز مطابق اسباب جریان یابد به همین جهت برای هر چیزی سببی قرار داده است»
📚الکافی ج1 ص183
👌خداوند برای درمان بیماری ها نیز اسبابی مادی قرار داده است تا بندگان با تمسک به آن اسباب مادی و داروها شفا حاصل کنند.
❗️امام باقر فرمود:
«خداوند در دوائ های مادی و داروها برکت و شفا و خیر کثیر قرار داده است و انسان باید از آن دوائ ها وداروها استفاده کند و اشکالی بر او نیست»
📚بحار الانوار ج59 ص64
🔷وفرمود:
«خودتان را مداوا کنید زیرا هیچ بیماری نیست مگر آنکه خداوند دوای آن را ایجاد کرده است»
📚همان مدرک ص65
🔷امام صادق فرمود:
«خداوند بیماری و شفای از آن بیماری را با هم نازل کرده است و هیچ مرضی نیست مگر انکه دوای آن نیز وجود دارد بر تو است که از دوائ و دارو استفاده کنی»
📚طب الائمه ص55
🔷امام صادق فرمود:
«پیامبر از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو را شفا نمی دهم تا از دارو استفاده کنی زیرا من شفایم را در دارو قرار داده ام»
📚بحار الانوار ج59 ص66
❗️به مقتضای روایات یکی از اسباب شفای از بیماری تربت امام حسین است .استفاده از اسباب مادی و داروهای متداول نیز یکی دیگر از اسباب شفا می باشد و اهل بیت همانطور که ما را امر به بهره گیری از تربت امام حسین کرده اند ؛ به بهره گیری از اسباب مادی و داروهای متداول نیز توصیه کرده اند و فرموده اند وظیفه شما این است که از این اسباب استفاده کنید و شفا را از خدا بخواهید .مصلحت او باشد شفا می دهد چنان که امام باقر فرمود:
«تنها شفا به دست و مصلحت خداوند است ( و وظیفه شما استفاده از اسباب است)»
📚بحار الانوار ج59 ص73
♻️علامه گرانقدر مجلسی ابواب گوناگونی در بحار الانوار برای بیان درمان بیماری های مختلف توسط اسباب مادی گشوده است و روایات اهل بیت را مفصلا در این زمینه نقل می کند .
❗️به عنوان نمونه در جلد 59 ص93 باب 53 اسباب مادی علاج از تب و یرقان را بیان می کند.
🗯همینطور از باب 54 تا باب 76 راه های درمان بیماری های مختلف را از طریق بیانات اهل بیت بیان می کند
📚بحار الانوار ج59 ص93 تا211
♻️همینطور ایت الله ری شهری در کتاب دانشنامه احادیث پزشکی راه های درمان و علاج بیماری های مختلف را از طریق بیانات اهل بیت بیان می کند.
📚دانش نامه احادیث پزشکی ج1 و2
♻️بنا براین می بینیم که اهل بیت ما را به استفاده از اسباب مختلف برای درمان بیماری ها توصیه کرده اند و فرموده اند که وظیفه شما استفاده از اسباب است اما شفا را از خداوند بخواهید .
❗️روشن میشود که ساختن بیمارستان و مراجعه به اطبا تعارضی با شفا بودن تربت کربلا ندارد زیرا همگی از جمله اسباب شفا است و اهل بیت ما را به استفاده از همه آنها توصیه کرده اند.
✏️پرسمان اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓لطفاً بفرمایید دلیل و حکمت قسم خوردن های خداوند حتی گاهی مکرر در آیات چیه؟ مگر خدا نیازی به قسم خوردن داره .قسمی بالاتر از خود خداوند وجود نداره پس چرا خداوند به برخی چیزها که برخی مادی آن که ارزش چندانی هم ندارن و برخی معنوی اند خداوند متعال قسم یاد میکنه❔
💠پاسخ:
🗯برای سوگندهای خداوند دو فلسفه مهم بیان شده است؛
1⃣اگر خداوند بخواهد اهمیت فوق العاده برخی از دستوراتش را بیان کند آن را همراه با سوگند می کند.
👌واین خود یک نوع فصاحت و بلاغت در کلام است که گوینده علاوه بر بیان وجوب یک مطلب درجه اهمیت آن را نیز با قسم به مخاطب خود تفهیم می کند.
👌مثلا خداوند می خواهد اهمیت فوق العاده تهذیب نفس و مبارزه با هوا و هوس را بیان کند و به انسانها بفهماند که تا مسلط بر هوای نفس خویش نشوند شایسته نام انسان نیستند ؛ این کار را با قسمهای پی در پی انجام می دهد.
❗️قسم به خورشید با عظمت و شعاع طلائیش ،قسم به ماه و نور خیره کننده اش،قسم به تاریکی شب که آرام بخش است،قسم به روشنایی روز که بیدار کننده است،قسم به خالق جان و روح انسان...تنها کسی که دل و جان را تصفیه کند و به تزکیه بپردازد و باطن خود را از الودگی ها پاک نماید رستگاران روز قیامتند.
📚سوره شمس
👌آری خداوند برای تبیین مقام شامخ جهاد با نفس یازده بار قسم یاد کرده است.
🔷یا در جای دیگر برای توجه انسان به ارزش فوق العاده قلم و اینکه این ابزار ساده ممکن است تمدن جمعیتی را شکوفا یا نابود سازد به قلم و آنچه بوسیله آن نوشته میشود سوگند یاد کرده است
📚سوره قلم
2⃣دومین فلسفه قسم های خداوند بیان اهمیت و ارزش موجوداتی است که به آنها سوگند یاد کرده است .
❗️مثلا خداوند در سوره شمس می خواهد از یک سو اهمیت کم نظیر جهاد با نفس را بیان کند و از سوی دیگر انسان را وادار به مطالعه و تفکر پیرامون موجودات با عظمتی همچون خورشید و ماه و روز و شب و بنای رفیع آسمان ،زمین پهناور ،جان آدمی و مانند آن نماید .
👌تا با تفکر و اندیشه پیرامون این نعمت های بزرگ الهی معرفتش به پرودگار بیشتر و عشقش به او سوزان تر و اطاعت و پیرویش از او عمیق تر گردد.
❗️در حقیقت قسمهای قرآنی از این زاویه کلید علوم و دانشهاست چرا که سبب بسیج اندیشه های متفکر و اندیشمند پیرامون موجوداتی می شود که خداوند به آنها قسم خورده است و از این رهگذر رازهای مهم و مطالب تازه و دانشهای جدید برای انسان کشف می شود.
📚تفسیر نمونه ج19 ص6
✏️پرسمان اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓بنده استاد دانشگاه هستم .یکی از دانشجویان اشکال کرد که اگر قرآن برای هدایت تمام بشر آمده است چرا در آن نکاتی خصوصی زندگی پیامبر بازگو شده است مانند این که پیامبر می تواند بیشتر از چهار زن بگیرد یا پس از مدتی این حکم منقضی شد و ازدواج های پیامبر محدود شد یا پیامبر موظف به رعایت عدالت بین همسرانش نیست و یا همسران پیامبر باید شرایط ویژه ای را رعایت کنند ویا زنان پیامبر او را اذیت کردند و خداوند ایات سوره تحریم را نازل کرد .این احکام خصوصی زندگی پیامبر است چه ربطی به سایر جهانیان دارد که از آن اگاه شوند
💠پاسخ:
❗️در این شکی نیست که قرآن مایه هدایت تمام جهانیان است چنان که فرمود:
« ما این قرآن را بر تو نازل کردیم در حالی که بیانگر همه چیز است و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمین است»
🔷نحل89
🗯ومی فرماید:
«این کتابی است مبارک که نازلش کردیم .بینه و ایاتی از جانب خداوند که مایه هدایت است»
🔷انعام155-157
❗️«این قرآن رهنمودی از جانب پرودگار شما و برای گروهی که ایمان می آورند هدایت و رحمتی است»
🔷اعراف203
🗯بنا بر این تمام ایاتی که در آن بازگو شده است برای هدایت است به این بیان؛
1⃣اگر خداوند در آیاتی اجازه ازدواج با بیش از چهار همسر را به پیامبر می دهد
🔷احزاب50
❗️فلسفه روشن دارد.زیرا ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف برای حل یک سلسله مشکلات اجتماعی و سیاسی در زندگی او بوده است.زیرا می دانیم هنگامی پیامبر نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدت ها جز عده محدود و کمى به اوایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبایل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند.
🗯و باید از تمام وسایل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛
🔷زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را، همواره از خود مى دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناهمى شمردند.
👌قراین زیادى در دست داریم که: نشان مى دهدازدواجهاى پیامبرلااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است.
❗️و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده است.
🔵بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است.
❗️بنابراین غرض اصلی از این حکم اختصاصی پیامبر نشر و گسترش اسلام بوده است و بس
📚تفسیر نمونه ج17 ص381
❗️خداوند می فرماید:
«این حکم اختصاصی تو در ازدواج کردن برای آن است که مشکلی در ادای رسالت بر تو نباشد»
🔷احزاب 50
2⃣این که خداوند پس از مدتی این حکم را برداشت و ازدواج های پیامبر را محدود ساخت نیز فلسفه روشنی دارد.
🔷احزاب52
🗯طبق شواهدی که از تواریخ استفاده می شود پیامبر اسلام از ناحیه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود که از آنها همسر بگیرد، و هر یک از قبائل مسلمان افتخار می کردند که زنی از آنها به همسری پیامبر در آید، حتی بعضی از زنان بدون هیچگونه مهریه، حاضر بودند خود را به عنوان هبه در اختیار آن حضرت بگذارند و بی هیچ قید و شرط با او ازدواج کنند.البته پیوند زناشوئی با این قبائل و اقوام تا حدی برای پیامبر و اهداف اجتماعی و سیاسی او مشکل گشا بود، ولی طبیعی است اگر از حد بگذرد، خود مشکل آفرین می شود، و هر قوم و قبیله ای چنین انتظاری را دارد، و اگر پیامبر بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گوید و زنانی را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسی، در اختیار خود گیرد، دردسرهای فراوانی ایجاد می شود.و پیامبر از اهداف عالی خود باز می ماند و فرصت نشر اسلام گرفته می شد.
❗️لذا خداوند حکیم با یک قانون محکم جلو این کار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و یا تبدیل زنان موجود نهی کرد.
👇👇👇👇ادامه پاسخ👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
3⃣خداوند درباره رعایت عدالت بین همسران پیامبر و بودن نزد انان به صورت مساوی می فرماید:
«موعد هر یک از همسرانت را بخواهی می توانی تاخیر بیندازی و هرکدام را که بخواهی نزد خود جای دهی و هرگاه بعضی از آنها را برکنار ساخته ای بخواهی نزد خود جای دهی گناهی بر تو نیست»
🔷احزاب51
❗️یک رهبر بزرگ الهی همچون پیامبر آن هم در زمانی که در کوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه های خطرناکی از داخل و خارج برای او می چینند، نمی تواند فکر خود را زیاد مشغول زندگی شخصی و خصوصیش کند، باید در زندگی داخلی خود دارای آرامش نسبی باشد تا بتواند به حل انبوه مشکلاتی که از هر سو او را احاطه کرده است با فراغت خاطر بپردازد.
👌آشفتگی زندگی شخصی و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگی در این لحظات بحرانی و طوفانی سخت خطرناک است .با اینکه ازدواجهای متعدد پیامبر غالبا جنبه های سیاسی و اجتماعی و عاطفی داشته و در حقیقت جزئی از برنامه انجام رسالت الهی او بوده، ولی در عین حال گاه اختلاف میان همسران و رقابتهای زنانه متداول آنها که اینکه پیامبر باید نزد انان باشد طوفانی در درون خانه پیامبر برمی انگیخته، و فکر او را به خود مشغول می داشته است
🔷اینجا است که خداوند یکی دیگر از ویژگیها را برای پیامبرش قائل شده، و برای همیشه به این ماجراها و کشمکشها پایان داد، و پیامبر را از این نظر آسوده خاطر و فارغ البال کرد.و چنانکه در آیه مورد بحث می خوانیم فرمود: «می توانی (موعد) هر یک از این زنان را بخواهی به تاخیر بیندازی و به وقت دیگری موکول کنی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی »
♻️بیان این احکام در قرآن برای همه مسلمین مایه هدایت است .انان متذکر می شوند که اسلام و عمل کردن به دستورات آن اصل و اساس است .زمانی مصلحت اسلام در ازدواج های متعدد پیامبر است و زمانی در محدودیت آن .
🔶مساله هدایت انان به قدری مهم بوده است که حتی اگر مساله ای برای پیامبر پیش می آمد که احتمال داشت مسیر حرکت پیامبر را در هدایت انان کند بکند خداوند خود به حل آن مشکل می پرداخت.
❗️ اگاه می شوند که پیامبرشان چقدر به هدایت انان حریص بوده و از هر راهی برای هدایت و رساندن اسلام به انان بهره می گرفته است .
👌لذا باید قدر اسلام را بدانند و سعی کنند که به تمام فرامینش عمل کنند.
4⃣آنجا که خداوند در سوره تحریم از اذیت شدن پیامبر توسط همسرانش سخن می گوید نیز مایه هدایت مومنان است.
🗯مومنان متوجه می شوند که همه همسران پیامبر انسان های صالحی نبودند لذا نباید پیرو انان باشند و انان را بر هدایتگران حقیقی از جانب خداوند ترجیح دهند.
❗️متذکر میشوند که پیامبر چقدر مصیبت و مشکلات وآزار را تحمل می کرد و از این طریق درس صبر و بردباری از پیامبر گرامی یاد می گیرند
4⃣انجایی هم که وظائف خاصی را برای همسران پیامبر بیان می دارد نیز مایه هدایت مومنین است.
❗️خداوند به انان متذکر میشود که به خاطر انتسابشان به پیامبر موقعیت خاصی دارند و باید مواظب باشند که شخصیت پیامبر را مخدوش نسازند.
♻️مومنان یاد می گیرند که انان نیز منتسب به اسلام و پیامبر هستند نباید کاری کنند که چهره اسلام و پیامبر گرامی در نظر دیگران مخدوش شود.
❗️متوجه می شوند که همسران پیامبر مصون از خطا و اشتباه نیستند لذا به صورت مطلق به قول و عمل انان اعتماد نکنند تا از مسیر هدایت منحرف نشوند.و...
👌با توجه به این نکات روشن میشود که حتی احکام اختصاصی پیامبر گرامی و همسران او نقش تعیین کننده در هدایت مردمان دارد لذا در قرآن بیان شده است .
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓
💠پاسخ:
❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد روایت از معصوم صادر شده است آن روایت برای ما حجت است.گاهی از بررسی سندی به این نتیجه میرسیم گاهی بخاطر شهرت وعمل کردن علما به آن روایت ،گاهی به سبب موافقت آن روایت با سایر روایات، گاهی به سبب موافقت با قرآن،گاهی به سبب نقل علمای بزرگ در کتابشان با تصریح به صحت روایت و...
❗️ایت الله جوادی آملی می فرماید:
"از هر راهی که اطمینان به صدور روایت از معصوم صادر شود کافی خواهد بود خواه به عدالت راوی باشد یا به وثاقت وی، به علو متن روایت باشد یا به عمل کردن فقها به متن واسناد به آن در مقام استدلال یا هر راه دیگر"
📚ادب فنای مقربان،ج1 ص87
❗️آیت الله مکارم می فرماید:
"برای پذیرش حدیث وروایت معیار اصلی وثوق واعتماد به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، گاه کثرت وتعدد روایت آن هم تر کتب معتبر ومشهور وگاه محتوای بلند وعمیق "
📚پیام امام ج1 ص57
♻️مبنای قدما از بزرگان امامیه اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است .توجه انان بیشتر به متن روایات بوده و بر اساس موافقت آن با کتاب و سنت و عقل و...روایت را صحیح می دانستند حتی اگر در سند ضعف وجود داشت و در صورتی که روایتی فاقد این قرائن بود ضعیف و مردود تلقی می شده است .
👌شیخ بهای الدین عاملی می نویسد:
«تقسیم خبر به چهار قسم صحیح و حسن و موثق و ضعیف میان بزرگان گذشته امامیه نظیر کلینی و ...شناخته شده نبوده است و میان انان چنین متعارف بوده است که صحیح را بر هر روایتی اطلاق می کردند که از نظر انان اقتضای اعتماد را داشت یا همراه قرائنی بود که باعث اعتماد و اطمینان به آن می شده است»
📚مشرق الشمسین ص3
🔷محمد تقی مجلسی می نویسد:
«مراد از صحیح در نزد قدمای اصحاب ما آن خبری است که با قرائن مختلف دانسته شود که از معصوم صادر شده باشد اگر چه از لحاظ سند ضعیف بوده باشد»
📚لوامع صاحب قرانی ج1 ص101
🗯علامه مجلسی می گوید:
«مسلک ما در صحت و ضعف حدیث اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد»
📚ملاذ الاخیار ج1 ص21
🗯شیخ حر عاملی قرائن متعددی را که دال بر صحت خبر می باشد را ذکر می کند به این که؛
«راوی ثقه باشد- حدیث در کتب اربعه باشد- حدیث موافق قرآن باشد- موافق سایر روایات باشد- موافق با ضروریات دین باشد- موافق با مشهور علمای شیعه باشد- موافق با اجماع علمای شیعه باشد .اگر این قرائن باشد حکم به صحت روایت می کنیم اگر چه روایت مشکل سندی داشته باشد»
📚وسائل الشیعه ج30 ص219 فائده7
👌از آنچه گذشت روشن می شود که ملاک در صحت روایت بررسی سندی و رجالی نمی باشد که اشکال شود با بررسی رجالی بسیاری از احادیث باطل میشود بلکه ملاک اعتماد به روایت موثوق الصدوری است به این که اگر چه ممکن است راوی ضعیف باشد اما قرائن دال بر آن است که حدیث صحیح می باشد.
♻️در زندگی روزمره ما نیز چنین است که به هر خبری که قرائن بر صحتش باشد اعتماد می کنیم اگر چه از راوی خبر در گذشته دروغ شنیده باشیم .
❗️مثلا فرد عادلی برای ما از اتفاقی خبر می دهد .پس از آن فرد دیگری که مورد وثوق ما نیست نیز همان خبر را به بیان دیگری به ما می دهد در این جا قرینه بر صحتش گفته اش وجود دارد لذا به خبر او اعتماد می شود.
❗️با این توضیح می گوییم که بیشتر احادیثی که در کتب معتبر ما نقل شده است قابل اعتماد هستند زیرا قرائن مختلف بر صحت آنها وجود دارد
📚هدائه الابرار ص87-89
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
♻️از سوی دیگر صاحبان کتب اربعه شیعه بر صحت روایاتشان شهادت داده اند.
🗯شیخ صدوق می گوید :«من روایاتی را در کتاب «من لا یحضره الفقیه »نقل می کنم که مطابق آنها فتوا میدهم»
📚من لا یحضره الفقیه ج1 ص52
🗯شیخ کلینی می گوید:
«غرض من از نوشتن کتاب کافی نقل روایات و آثار صحیح ونقل سنن اهل بیت بوده که بر پایه آن عمل میشود و به وسیله آن فرائض خداوند و سنن پیامبر اقامه میشود»
📚الکافی ج1 ص4
🗯شیخ طوسی می گوید:
«هر خبری که در دو کتاب تهذیب و استبصار نقل کردم یا متواتر بوده و یا مقرون به قرینه بر صحتش بوده و یا اجماع بر صحتش بوده است»
📚وسائل الشیعه ج30 ص197
❗️«بی شک تصریح این بزرگان بر اعتبار کتبشان برای ما شکی باقی نمی گذارد که روایات انان صحیح است .زیرا قول این بزرگان از سخن علمای رجال در مورد صحت روایات اگر اعتبارش بیشتر نباشد کمتر نیست .این بزرگان تصریح کرده اند که روایاتشان صحیح هستند. اگر چه ممکن است برخی از راویانی که از آن نقل می کنند ضعیف باشند اما چون قرینه بر صحت روایت بوده است روایت را به عنوان روایت صحیح لحاظ کرده اند»
📚وسائل الشیعه ج30 ص191
👌بله اگر روایتی در یکی از کتب معتبر باشد که خلاف عقل و سنت قطعی باشد بی شک آن روایت مورد قبول نمی باشد اما اگر چنین نباشد حکم به صحت جمیع روایاتی که در
کتب معتبر ما آمد ه است می کنیم زیرا مبنای صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد.
❗️با این توضیح روشن می شود که بررسی سندی و رجالی در احادیث جایگاه خاصی ندارد زیرا بیشتر روایات مقرون به صحت هستند و این سخن که با بررسی سندی بسیاری از روایات ضعیف محسوب میشوند نزد علما و بزرگان امامیه جایگاهی ندارد.
♻️پرسمان اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓وهابیان می گویند بعد از پیامبران دیگر حجتی از جانب خداوند بر مردمان نمی باشد و امام زمانی وجود ندارد و به این آیه استدلال می کنند که« خداوند پیامبران را فرستاد تا حجتی پس ازپیامبران دیگر نباشد»نسائ 165
💠پاسخ:
❗️خداوند می فرماید:
«پیامبرانی فرستادیم که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا برای مردم بعد از آنها بر خدا حجتی باقی نماند ( وبه نسبت به همه اتمام حجت شود)»
🌀نسائ 165
🗯معمولا گروهی از مردم لجوج و خود خواه که قبول دعوت انبیائ را مخالف منافع خویش می بینند از پذیرش آن سر باز می زنند و با این که بعد از بعثت انان موضع مخالفی دارند چنانچه بعثتی صورت نگیرد ممکن است هزار گونه ادعا کنند که اگر پیامبران الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می کردیم و چنین و چنان بودیم.
♻️به همین دلیل یکی از اهداف بعثت پیامبران اتمام حجت بر این گروه و بر همه مخالفان است و این اتمام حجت؛
1⃣عدل الهی را روشن می سازد
2⃣زبان دروغگویان پر مدعی را قطع می کند
❗️لذا خداوند می گوید:
«پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم تا مردم پس از آن حجتی در برابر خداوند نداشته باشند »
👌چنان که می فرماید:
«اگر ما آنها را قبل از نزول قرآن با عذابی هلاک می کردیم در قیامت می گفتند که خدایا چرا برای ما پیامبر نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم»
🔷طه134
🗯بنا براین معناي دقيق آيه ياد شده اين چنين است:
«بعد از ارسال رسل، مردم در مقابل خداوند هيچ گونه بهانه وحجتی ندارند نه آنکه خداوند برای مردم حجتی قرار نمی دهد.« لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل»
👌با ارسال رسل دیگران مردم در برابر خداوند حجت و برهانی برای عدم تبعیت ندارند
♻️ نه اين كه بعد از ارسال رسل و انبياء، خداوند هيچ شخصي را به عنوان حجت در بين مردم قرار نداده است تا به واسطه او بر مردم احتجاج کند .
🗯خداوند اگر چه با ارسال رسل و انبیائ حجت را بر همه تمام کرده است اما اراده او بر این تعلق گرفته است که حتی پس از پیامبر اسلام نیز بر روی زمین حجت و امامی قرار دهد تا مردم به واسطه او به هدایت نزدیکتر شوند .
🔷 امام صادق فرمود:
« به خدا سوگند خداوند از زمان ادم زمین را بدون امام واگذار نکرده است .امامی که مردم را به سویش هدایت کندوحجت خداوند بر عباد باشد به گونه ای که هرکس ترکش کند هلاک شود و هرکس پیرویش کند نجات یابد»
📚 کمال الدین ج1 ص230
⁉️اگر وهابیان میگویند بعد از پیامبر دیگر حجتی نیست پاسخ این روایات در کتبشان را چگونه می دهند؟
✏️خطیب بغدادی چنین روایت می کند که پیامبر فرمود:
« من و علی حجت بر امتم در روز قیامت هستیم»
📚تاریخ بغداد، ج2 ص88
♦️مناوی روایت می کند که فرمود:
« من و علی حجت خداوند بر بندگان هستیم»
📚کنوز الحقائق ص43
♦️طبری روایت می کند که پیامبر فرمود:
« علی حجت من بر امتم در روز قیامت است»
📚الریاض النضره ج2 ص193
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓در کانالی از ضد دینان بر قران خورده می گرفتند که پیامبران را دروغگو معرفی می کند مانند حضرت ابراهیم که بت ها را شکست انگاه گفت بت بزرگ شکسته است ( 63 انبیا ) یا به دروغ گفت من مریضم و با بت پرستان از شهر خارج نشد ورفت بت ها را شکست( صافات 89)
♦️پاسخ
در مورد ایه اول که ابراهیم نبی گفت بت ها را بت بزرگ شکسته است پاسخ ان است:
🔵ابراهیم این کار را به بت بزرگ نسبت داد واین کارش نوعی کنایه به شمار می اید که بهتر از تصریح است .او میخواست به این وسیله خرافی بودن عقاید بت پرستان را به رخ انها بکشد و به انها بفهماند که این سنگ و چوب بی جان آن قدر بی عرضه هستند که حتی نمی تواند یک جمله سخن بگوید و از عبادت کنندگان خود یاری بطلبد تا چه رسد که بخواهد مشکلات انها را حل کند
❗️به تعبیر دیگر دروغ در جایی است که قرائنی بر ادای مقصود به عنوان کنایه در کار نباشد و این جا تمام قرائن نشان می داد که ابراهیم قصد جدی از این سخن نداشته بلکه هدفش به سخریه کشیدن افکار انها بوده است و این گونه تعبیرات در سخنان روزمره ما بسیار است
♦️ مثل اینکه فرضا یک حادثه اتلاف مالی در یک محیط محدود که اشخاص معینی در آن زندگی می کنند واقع میشود و هنگام باز پرسی هر یک از انان این کار را از خود نفی می کند باز پرس می گوید تو این کار را انجام نداده ای او هم انجام نداده حتما فرشتگان اسمان انجام داده اند مسلما این سخن دروغ نیست بلکه هدف تکذیب گفته های بی اساس انهاست
♦️امام صادق فرمود:
« ابراهیم این سخن را ( به طور کنایه ) به خاطر آن گفت که میخواست افکار انها را اصلاح کند و به انها بگوید که چنین کاری از بت ها ساخته نیست»
📚الکافی ج4 ص48
♦️اما در مورد ایه دوم :
🔘اولا: هیچ دلیلی نداریم که ابراهیم راستی بیمار نبوده است چه بیماری در جسم او بوده اما نه انچنان که او را از فعالیت جسمانی به کلی باز دارد و نتواند بت شکنی کند چه بسیارند بیمارانی که در طول روز مشغول کار هستند مخصوصا کارهای نشاط اور همچون شکستن بت ها برای قهرمان توحید همچون ابراهیم
🔘ثانیا: واژه سقم در مورد ناراحتی های روحی نیز به کار می رود و مسلما روح ابراهیم در آن محیط مملو از شرک آزرده و بیمار گونه بوده بنابراین اگر گفت من بیمارم بیماری ناراحتی از جنبه روحی را بیان می کرد
👌جمعی از مفسران نیز گفته اند که ابراهیم یک نوع بیماری ( همانند تب نوبه ای) داشت که در فواصل مختلف زمانی به دست او میداد و منظور از جمله انی سقیم این است که وقت بیماری من نزدیک شده است و من از همراهی شما معذورم جمله پیش از ان که می گوید نگاهی به ستارگان کرد سپس گفت من بیمارم را شاهد این مدعی می دانند چون منظورش از نگاه به ستارگان اگاهی از زمان بروز ان بیماری بود و از انها برای محاسبه وقت استفاده می کرد
📚عصمه الانبیا،سبحانی،ص125
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔
💠پاسخ:
❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است .
🌀خداوند می فرماید:
«ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم»
🔶حجر9
👌ومی فرماید:
«هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید»
🔷فصلت42
❗️شیخ صدوق می گوید:
« اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است»
📚رساله الاعتقادات ص93
🗯شیخ طوسی می گوید:
«سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است»
📚تبیان ج1 ص3
❗️علامه حلی می گوید:
« حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده»
📚اجوبه المسائل ص121
👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید.
🔷اصل پاسخ:
🌀تحریف بر سه گونه است؛
1⃣تحریف لفظی
2⃣تحریف معنوی
3⃣تحریف عملی
♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است.
♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد.
♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند.
📚تفسیر نمونه ج11 ص28
👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند:
« ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم»
📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران
👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی)
🔷قرآن می گوید:
« یحرفون الکلم عن مواضعه»
🗯نسائ 46
❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند
📚سیمای عقائد شیعه ص151
❗️ امام باقر فرمود:
« آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند»
📚روضه الکافی ص128
📚الوافی ج5 ص274
👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است .
❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند.
❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند.
💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است .
♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند.
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓ لطفا این شبهه را پاسخ دهید
💦اشتباه علمی قران در مورد ماه ( قران : ماه نور است)
-الم تروا کیف خلق الله سبع سماوات طبقا(۱۵ نوح) و جعل القمر فیهن نورا و جعل الشمس سراجا (۱۶ نوح)
ترجمه : مگر ملاحظه نکردید که چگونه خدا هفت آسمان را طبقات روی هم افریده است و ماه را در میان اسمانها نور قرار داد و خورشید را چراغ قرار داد.
نقد : در این دو ایه حداقل دو غلط علمی وجود دارد. اولا ماه نور نیست بلکه کره ای خاکی است از جنس زمین و تنها نور خورشید را منعکس می کند. ثانیا : ایا ماه نور کل اسمانها است؟ کل منظومه ی شمسی ما ذره ی ناچیزی در کهکشان ماست و کهکشان ما یکی از صد ها میلیارد کهکشان و خورشید ما ستاره ای متوسط از میلیاردها ستاره ی کهکشان ماست.
بنابراین ماه حتی در منظومه ی شمسی شی نورانی به حساب نمی اید چه رسد به اینکه نوری باشد برای کل هستی.
💠پاسخ؛
🗯خداوند می فرماید:
«آیا نمی بینید چگونه خداوند هفت آسمان را یکی بر بالای دیگری آفریده است- و ماه را در میان آسمانها مایه روشنایی و خورشید را سراچ و چراغ افزونی قرار داده است»
🔶نوح15-16
⁉️1⃣ اشکال اول:
❔ماه از جنس زمین است و نورانیت ذاتی ندارد و تنها نور خورشید در آن منعکس می شود با این وجود چگونه خداوند می گوید ماه نور است❓
❕پاسخ روشن است؛
🌀شکی در این نیست که ماه با نور زیبایش چراغ شبهای تار ماه است و نه تنها شبروان را در بیابانها رهبری می کند بلکه روشنایی ملائمش برای همه ساکنان زمین مایه آرامش و نشاط است.
👌اما در این شکی نیست که ماه نورانیت را به عاریه گرفته است و جزو ذات او نمی باشد.
🔷لذا خداوند برای نور خورشید تعبیر به سراج « چراغ» کرده است و در مورد ماه کلمه « نور» را به کار برده است.
❗️این بخاطر آن است که نور« خورشید »از درون خودش می جوشد مانند چراغ ؛اما نور « ماه» از درون خودش نیست و شبیه بازتابی است که در آئینه منعکس می شود و لذا کلمه نور که مفهموم اعمی دارد در مورد آن به کار رفته است.
📚تفسیر نمونه ج25 ص76
❗️با این توضیح اشکال اول پاسخ داده میشود که آیه قرآن نیز در جهت بیان آن است که نور ماه ذاتی اش نیست لذا از کلمه نور که هرگونه روشنایی را شامل میشود استفاده کرده است.
⁉️2⃣اشکال دوم :نور ماه در برابر نور سایر اجرام آسمانی به حساب نمی آید خداوند چگونه می گوید که ماه نوری است برای کل هستی؟
🔷پاسخ:
👌درست است که در آسمانهای هفتگانه میلیونها میلیون کوکب فروزنده است که از خورشید و ماه پر فروغ تر می باشد ولی آنچه برای ما مهم است و در زندگی ما اثر دارد همین خورشید و ماه منظومه شمسی است که فضای زندگی ما را یکی در روز ها و دیگری در شب ها روشن می سازد .خداوند در مقام بیان نعمت هایی است که در زندگی بشر روا داشته است که یکی از آن نعمت ها روشنایی است که برای آنان در روز و شب توسط خورشید و ماه ایجاد کرده است .
👌خداوند نمی گوید نور ماه کل هستی را روشن کرده است بلکه می گوید نور ماه در میان اجرام آسمانی ، آسمان تاریک شما را در شب روشن کرده است.
📚تفسیر نمونه ج8 ص224
❗️با توجه به این بیان نیز اشکال دوم پاسخ داده میشود.
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁