🌙🌙ثابت شدن اول ماه
مسئله 1839=ثبوت هِلال که به مشخص شدن اول ماه قمری گفته میشود، هنگامی است که اولین قوس نازک ماه پس از پایان ماه قبلی و در شب اول ماه بعدی رؤیت شود یا رؤیتپذیر باشد و این هم به عوامل و شرایط مختلف نجومی، جوّی و مبانی فقهی بستگی دارد.
مسئله 1840 =به لحاظ اینكه زمان حکم شرعی روزهداری و افطار آن، ماه و ثابت شدن آن است، اگر مکلّف واقعا هِلال ماه را دیده باشد، یا از راههای دیگری که در مسئلهٔ بعدی گفته میشود، برای او هِلال ماه ثابت شود، احکام مربوط به آن را انجام میدهد؛ خواه برای دیگران ثابت بشود یا نه و این مسئله، تقلیدی نیست.
مسئله 1841= اول ماه از شش راه ثابت میشود که چهار مورد آن اعتبار عقلی و دو راه دیگر اعتبار تعبّدی دارد:
1. خود شخص، هِلال ماه را ببیند.
2. از راه تواتر ثابت شود، به گونهای که همگان بگویند ماه دیده شده و در محاورات عقلاً قطعآور باشد.
3. از راه شِیاعِ قولی یا عملی ثابت شود، به گونهای که مردم شهر بفهمند که فلان روز، اول ماه رمضان یا شوّال است برای مثال، وقتی در پایان ماه شعبان ببینند اغذیهفروشیها و کافهها تعطیل است و کسی لب به غذا نمیزند، معلوم میشود که آن روز، آغاز ماه رمضان است. این شیاع، علمآور است و شیاع علمآور، حجیت دارد.
4. سی شب ـ یا سی روز ـ از اوّل ماه قبلی بگذرد. با هر یک از این چهار راه، یقین به اول ماه پیدا میشود.
5. دو فرد عادل شهادت بدهند که ماه را به چشم دیدهاند، در صورتی که وصف کردن هر کدام از هِلال، برخلاف وصف کردن دیگری نباشد؛ همچنین اطمینانی برخلاف آن نباشد، بنابراین اگر در هوای صاف، افرادی همانند دو عادل برای دیدن ماه رفتند، ولی ماه را ندیدند، ادعای رؤیت دو عادل برای غیرخودشان حجّت نیست، چون اگر قابل رؤیت بود، باید دیگران هم میدیدند، پس اطمینان برخلاف در میان است.
6. حاکم شرع حکم کند که اول ماه است. دو راه پنجم و ششم، یقینآور هم نباشند، به حکم شرع حجّتاند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰 در محضر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی:
💠 پایان ماه شعبان
🔹 کسانی که کتاب های دعا نوشتند بر #ماه_شعبان خیلی اصرار دارند که وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) «یدْأَبُ فِی صِیامِهِ وَ قِیامِه»؛[1] تمام شب ها را عبادت و تمام روزها را روزه می گرفت. اصرار این آقایان هم همین طور است و کتاب هایی هم که اینها درباره دعا می نویسند اول سال پیش آقایانی که اصحاب دعا هستند اول ماه مبارک رمضان است و ماه شعبان آخرین ماه سال است؛ سرّ آن دو تا دلیل است: یکی نصوص و یکی ادعیه. در روایات یک تعبیر دارد، در ادعیه تعبیر دیگر. مجموع تعبیرهایی که در روایات و در ادعیه است این است که از ماه مبارک رمضان به «رَأْسُ السَّنَة»[2] یاد شده است، یک؛ از ماه مبارک رمضان به «غُرَّةُ الشُّهُور»[3] یاد شده است، دو؛ لذا آن آقایانی که اهل این حساب های معنوی هستند اول سالشان ماه مبارک رمضان است آخر سالشان ماه #شعبان لذا تمام تلاش و کوشش را می کنند که توبه و چیزی اگر هست در همین ماه شعبان انجام بدهند چون به هر حال هر تاجری آخر سال بررسی می کند. اصرار آن آقایان این است که در این آخر سال حساب ها را بررسی کنند استغفار بکنند حقی از کسی بر عهده آنهاست حق را ادا کنند که این سال با طهارت پایان بپذیرد که با طهارت وارد سال جدید بشوند و مرحوم علامه هم این شعر را از حافظ با یک احترامی می خواندند. آن غزل معروف حافظ بر این ماه شعبان خیلی تکیه می کند:
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید ٭٭٭ از نظر تا شب عید #رمضان خواهد شد[4]
#ما_شعبان را از دست نده برای اینکه آخر سال است و عفو و گذشت و مانند آن در همین است. اگر ماه شعبان را از دست دادید وصال نصیب شما نمی شود تا لیله عید فطر، چون انسان خیال می کند که ماه مبارک #رمضان ماه پُربرکتی است، بله ماه پُربرکتی است اما ماه راه است نه ماه نتیجه! نتیجه را «لَیلَةَ الْجَوَائِز»[5] می دهند در روز عید فطر می دهند، اینجا انسان باید شب و روز تلاش و کوشش کند.
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید ٭٭٭ از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد[6]
[1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص829.
[2]. تهذیب الأحکام, ج4, ص333؛ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیه السَّلام قَالَ إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَةُ وَ قَالَ رَأْسُ السَّنَةِ شَهْرُ رَمَضَانَ».
[3]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج1، ص31؛ «أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیه السَّلام قَالَ إِنَّ الشُّهُورَ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی كِتابِ اللَّهِ یوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَغُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَلْبُ شَهْرِ رَمَضَانَ لَیلَةُ الْقَدْرِ وَ نُزِّلَ الْقُرْآنُ فِی أَوَّلِ لَیلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَاسْتَقْبِلِ الشَّهْرَ بِالْقُرْآن».
[4]. دیوان حافظ، غزل164.
[5]. الأمالی، شیخ مفید، ص232؛ «فَإِذَا كَانَتْ لَیلَةُ الْفِطْرِ وَ هِی تُسَمَّی لَیلَةَ الْجَوَائِزِ أَعْطَی اللَّهُ الْعَالَمِینَ أَجْرَهُم...».
[6]. دیوان حافظ، غزل164.
📚 درس خارج فقه ارث جلسه 93
تاریخ: 1400/01/18
🔰 @p_eteghadi 🔰
* #قرآن #رمضان
💠 نتیجه احترام و انس با قرآن
🔻انسان هر چه زیادتر قرآن بخواند، اثرش را میبیند؛ به خصوص در ماه مبارک رمضان. البته قرائتی که همراه با انس و احترام به قرآن باشد، بسیار اثربخش است. وقتی قرآن کنار انسان است، انسان باید احساس کند از کلمه کلمه آن، نور تراوش میکند. یکی از راه های ورود به قرآن، قرائت کثیر و اُنس با قرآن همراه با تعظیم و احترام است. گاهی انسان ساکت است؛ ولی دلش قرآن میخواند. یک آیه در خواب برایش میخوانند و معانی بسیاری به او اِلقا میکنند که او را مشغول به آن معانی میکند...
(منبع: نرمافزار الهادی← مراقبات ماهرمضان)
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
✅ حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔰 @p_eteghadi 🔰
☑️ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: چهارشنبه اول ماه رمضان خواهد بود
🔸براساس گزارش گروههای رصدی ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری در سراسر کشور هلال ماه رمضان در غروب روز دوشنبه رؤیت نشد. بنابراین ماه شعبان ۳۰ روزه بوده و چهارشنبه ۲۵فروردین۱۴۰۰ اولین روز از ماه مبارک رمضان خواهد بود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
این سخن از پیامبر (ص) خطاب به امام علی (ع) و از ایشان خطاب به فرزندان و جامعه صادر شده و به شرح زیر است :
«يا علي لا فقر أشد من الجهل و لا مال أعود من العقل»؛ (1)
در شرح این جمله نوشته اند:
انسان به كمك عقل به منافع و خیراتی نایل می گردد كه با مال به دست نمی آیند؛ همچنان كه با جهل و نادانی منافعی را از دست می دهد كه فقر مالی در قبال آن بسیار كم اهمیت می باشد. دیگر این كه با عقل می توان تحصیل مال كرد، ولی با مال نمی توان به عقل رسید. (2)
یكی دیگر از شرح دهندگان احادیث در شرح این حدیث نوشته است:
مال سبب رسیدن به لذات مادی جسمی است و عقل سبب رسیدن به لذات معنوی و روحانی است . با توجه به این تعریف و فایده رسانی ، معلوم است كه نبود عقل شدید تر از نبود مال است؛ زیرا با فقدان مال ، فرد از لذات مادی محروم می گردد؛ ولی با فقدان عقل فرد از لذات معنوی و روحی محروم می شود و محرومیت دوم شدیدتر از محرومیت اولی است.
علاوه بر آن ، مال بدون عقل نفع و فایده ای ندارد به خاطر مفسده های زیادی كه بر این توانگری بار می شود (در حدیث است كه مال ماده شهوت ها و طلب های بدون حساب و كتاب است) (3) اما عقل صاحب خود را از ملامت در دنیا و پشیمانی آخرت نجات می دهد؛ چون فرد را بر راه صحیح نگه می دارد و از جهت سوم مال حداكثر وسیله كسب خیر است؛ ولی عقل راهنمای به سوی خیر است و راه رسیدن به آن را نشان داده و ما را به آن می رساند . (4)
📚پی نوشت ها :
1. كلینی ، كافی ، پنجم ، تهران ، دار الكتب ، 1363 ش ، ج 1 ، ص 25.
2. همان ، ص 26 (پاورقی).
3. محمد عبده ، خطب امام علی (نهج البلاغه) ، اول ، قم ، دار الذخائر ، 1370 ش ، ج4 ، ص 14.
4. مولی صالح مازندرانی ، شرح اصول كافی ، اول ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1421 ق ، ج1 ، ص 310 - 311
🔰 @p_eteghadi 🔰
در این روزها که بیماری واگیردار شیوع پیداکرده و جامعه در شرایط خاصی قرارگرفته عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟
اجمالی:
در اسلام عیادت از بیمار و دیدار او از اهمیت ویژهای برخوردار است، چنانکه در روایات ازجمله نیکوترین اعمال حسنه شمردهشده است و آثار دنیوی و اخروی متعددی مانند اجر و ثواب الهی، بهره بردن از دعای بیمار، ملاقات باخدا و... دارد. عیادت از بیمار در صورت مساعد بودن شرایط از وظایف اخلاقی مؤمنین است و در صورتی باید انجام شود که شرایط بیمار و یا عیادت کننده مهیا باشد؛ اما اگر شرایط عیادت کردن مهیا نباشد مثلاً بیمار نیاز به آرامش دارد و عیادت کردن باعث ایجاد مزاحمت و شدت حال او شود و یا اینکه بیماری مسری باشد (و احتمال بیمار شدن باشد) عیادت کردن از عهده عیادت کننده ساقط میشود؛ چون در اسلام حفظ جان و سلامتی از اوجب واجبات است. در عصر حاضر به خاطر وسایل ارتباطی متعدد، میتوان بهصورت غیرحضوری مانند تلفن، پیامک، ارتباط مجازی و...از حال بیمار باخبر شد همچنین میتوان بعضی از آداب عیادت کنندگان که در روایات آمده است را انجام داد تا به ثواب عیادت کنندگان رسید.
👇👇👇👇👇👇👇👇
پاسخ تفصیلی:
بیماری، یکی از مسائلی است که همه انسانها با آن مواجهاند. بیماری در اسلام بهعنوان زندان بدن و یکی از سختترین بلاها معرفیشده است؛ درعینحال در مـکـتب انسانساز اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژهای برخوردار است؛ زیرا ایـن رفـتـار نـیـک، مشمول رضـایـت خـداوند است و نقش بسزایی در تحکیم روابط انسانی و صمیمیت و اخوت، ایفا میکند اما این هم شرایطی دارد که در ادامه بررسی میشود.
ثواب عیادت بیمار در اسلام:
رسـول خـدا (صلیالله علیه وآله) در تـفـسـیر آیه: «فَاِذا قُضِیتِ الصَّلوهُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِی الاْرْضِ»؛ (۱) عـیـادت مـریض را در کنار دیگر رفتارهای ارزشمند اخلاقی، ذکر کرده، میفرماید: «مـنـظـور آیه [از پراکنده شدن در زمین] طلبکارهای دنیوی نیست؛ بلکه منظور، عیادت مریض، تشییعجنازه و دیدار برادر دینی درراه خداست» (2) همچنین برای عیادت بیمار در روایات آثار دنیوی و اخروی نیز ذکرشده است مثل اجر و ثواب الهی (3) بهره بردن از دعای بیماران (4) ملاقات باخدا (5) و... آمده است اما نکتهای که دراینباره باید توجه شود؛ اینکه عیادت کردن از بیمار جزو مستحبات دین است و اگر شخص مریض یا عیادت کننده، شرایط عیادت را نداشته باشند، شرعاً و اخلاقاً عیادت ساقط میشود؛ مثلاً بیمار نیاز به آرامش داشته باشد و عیادت از او باعث شدت بیماری او شود یا اگر بیمار دچار مریضی مسری و واگیرداری باشد و با عیادت کردن از مریض احتمال مبتلا شدن به بیماری باشد، در اینجا شخص وظیفهای (عیادت حضوری) در قبال بیمار ندارد، چون حفظ جان مؤمن از اوجب واجبات است و انسان حق ندارد، جز درراه خدا و جهاد، به بدن خود آسیبی برساند و باید در همه حال از این نعمت الهی حفاظت کند.
حفظ جان در اسلام:
در تعالیم دین، اسلام بهگونهای است که برای روح و جسم انسان ارزش فوقالعادهای قائل شده و انسان را از هرگونه واردکردن آسیب به جسم و جان خویش نهی میکند چنانکه پیامبر اسلام (ص) در این زمینه میفرمایند: «در روز قیامت از چهار چیز سؤال میشود: عمر خود را در چه راهی مصرف کردی، بدن خود را برای چه چیزی فرسودی ...»(6) از مجموع آیات و روایات استفاده میشود که وجود فیزیکی انسان یکی از نعمتهای خدادادی است که انسان باید در جهت حفظ آن از آسیب و خطر کوشا باشد و حق واردکردن کوچکترین آسیب به آنها را ندارد (جز درراه خدا و جهاد) و در صورت آسیب رساندن نزد خداوند مسئول است و باید پاسخگو باشد لذا عیادت حضوری لازم نیست حتی گاهی باید ترک شود.
وظایف و آداب عبادتکنندگان:
1. اخلاص نیت: به این معنی که تلاش صورت گیرد تا ملاقات و یا عیادت (حضوری و غیرحضوری) باانگیزهی صرفاً الهی باشد.
2. سپاس الهی به جهت عدم ابتلا به آن بیماری؛ همانطور که رسول گرامی خدا (صلیالله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس هنگام دیدن بیماران، خدا را بر اینکه به آن بیماری مبتلا نشده شکر کند خدای متعال او را از آن بیماری تا همیشه حفظ میفرماید»(7) البته فرمودند: این دعا باید طوری باشد که به گوش بیمار نرسد تا مبادا سبب اندوه او شود.
2. دعا نمودن برای بیمار:
3. درخواست دعا از بیمار؛ امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «دعای بیمار چون دعای فرشتگان است و مستجاب است پس هرگاه آنان را عیادت کردید بخواهید برای شما دعا کنند» (8) در اینجا میتوان از طریق ارتباط تلفنی، پیامکی و... از حال بیمار باخبر شد و از آنها درخواست دعا کرد.
4. تلاش برای رفع نیازهای او: اگر عیادت کننده نیازهای بیمار را (مالی، دارویی و...) جویا شود و در حد وسع خود آنها را رفع نماید، بسیار مطلوب است؛ زیرا پیامبر اکرم (صلیالله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس حاجت آسیبدیدهای را بر عهده گیرد و آن را پیگیری کند تا برآورده نماید، خدای متعال برات دوری از جهنم و دوری از نفاق به او خواهد داد و هفتاد حاجت دنیوی او را برآورده فرموده و همواره در رحمت الهی غوطه خواهد خورد تا آن کار را تمام کند و هر کس در پی حاجت بیماری برود، چون روزی که از مادر متولدشده است از گناهانش پاک خواهد شد گر چه آن حاجت را نتواند برآورده کند و اگر آن بیمار از افراد خانوادهاش باشد، اجر بیشتری دارد».(9)
5. هدیه بردن برای بیمار؛ امام صادق (علیهالسلام) به اصحاب خود دستور دادند: « در عیادت بیماران میوه یا عطری خوشبو و خلاصه هدیهای با خود ببرند که سبب شادی بیمار است». (10) درصورتیکه امکان عیادت حضوری وجود ندارد اگر امکان آن مهیا است میتوان از طریق واسطه (خانواده بیمار) برای بیمار، هدیه فرستاد.
نتیجه:
اگرچه در اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژهای برخوردار است، اما این در صورتی است که شرایط هم برای بیمار و هم برای عیادت کننده فراهم باشد. در صورت وجود مانع (مانند بیماری واگیردار و مسری) عیادت کردن ساقط میشود بلکه بالاتر از این، از باب حفظ سلامتی و جان (که از اوجب واجبات است) عیادت کردن حضوری در صورت احتمال بیمار شدن، دارای اشکال است. در این مواقع میتوان غیرحضوری مثل تلفن، پیامک و ... از احوال بیمار جویا شد.
📚پینوشتها:
سوره جمعه، آیه ۱۰: و هنگامیکه نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید
مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسى، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش، ج ۱۰، ص ۴۳۵
کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، چاپ چهارم، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج ۳، ص ۱۲۰
شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، چ اول، نجف اشرف، انتشارات حیدریة، بیتا ص ۱۶۴
طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ الأمالی، چ اول، قم، دار الثقافة، 1414 ق، ص ۶۲۹
کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، النص، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402 ق. ص 94
راوندى، قطبالدین؛ الدعوات، انتشارات مدرسه امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف)، قم، 1407 ق، ص 220
کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ج 3، ص 117
صدوق، محمد بن على بن بابویه؛ الأمالی، انتشارات اعلمى، بیروت، چ پنجم، 1362 ش، 431 و 432
کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ص 118
🔰 @p_eteghadi 🔰