⭕️ #حدیث
🔸امام جعفرصادق (علیهالسلام):
🔹سخاوتمندترین مردم آن کسی است که جان و مال خود را جوانمردانه در راه خدای متعال تقدیم نماید.
(مستدرک، ج ١١، ص ٨)
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
😊🔴 ارزان نمیفروشیم انصاف داریم🌱
☄ روسری قواره 140 دست دوز #79 تومان
☄ روسری قواره 120 فقط #59 تومان
☄ انواع شال شروع قیمت از #35 تومان
🔶 #پاسخگویی سریع و #راهنمایی خرید
🔶 #صداقت در ارائه توضیحات به #مشتری
🔶 #ارسال_رایگان برای خرید اول
💚 از اعتماد به ما پشیمان نمیشوید 💚
🔥 فروش پایان کار نیست آغاز تعهد است
https://eitaa.com/joinchat/3523936384Ca44173ee51
✅ پرسش
#شانس
شانس به چه معنا است؟ آیا اساساً چیزی به نام شانس وجود دارد؟
پرسش
اینکه مردم میگویند یک نفر شانس دارد یک نفر شانس ندارد به چه معنا است؟ اصلاً چیزی به معنای شانس وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد، چرا بین مردم فرق میکند؟
اینکه مردم میگویند سرنوشت تو این بوده به چه معنا است با توجه به این موضوع که همه چیز در نزد خداوند است، چرا تفاوت بین انسانها در این زمانه فاحش شده است؟
👇👇👇👇
پاسخ #اجمالی
بخت و شانس از واژه هایی است که گاهی در بین مردم استعمال می شود و بیشتر ریشه در ادبیات و شعر دارد.
این واژه می تواند به دو معنا به کار رود:
1. تحقق پدیده ای بدون علت:
این معنا؛ از نظر فلسفه مردود است و در جای خود اثبات شده که هر چیزی دارای علت و سبب خاصی است. البته ممکن است این سبب، سببی نیکو و مستحسن نباشد؛ یعنی یک عامل بی عدالتی و یا ظلم، در وجود یک پدیده نقش داشته باشد.
اما بعضی از علل روی آوردن به این گونه واژه ها که نشان از یک تفکر خاص دارد، از این قبیل است:
الف. وجود بی عدالتی های اجتماعی، ظلم و عدم تناسب بین استحقاق و مناصب و مواهب.
ب. وجود روحیه راحت طلبی در میان جامعه و توجیه بهره مندی افراد خاص به شانس و اقبال.
ج. تبلیغات حکومت های جبار که با این گونه واژه ها می خواستند حکومت خود را به شانس و سرنوشت گره بزنند تا جلوی اعتراضات مردم را بگیرند.
در آیات و روایات اسلامی هم هیچ التفاتی به شانس و اقبال نشده و مورد پذیرش قرار نگرفته است.
2. سرنوشت و مقدرات الهی:
این معنا مورد پذیرش است و به معنای آن است که موفقیت انسان در پرتو عنایت خداوند و تلاش خود انسان میسر است و در این تلاش استعداد و شرایط اجتماعی و محیطی، نقش مهمی دارند و همین است سرّ تفاوت هایی که در جامعه مشاهده می شود. اگر چه ما این علل را نمی شناسیم، ولی اگر پرده از روی علل برداشته شود خواهیم دید که هیچ چیز اتفاقی وجود ندارد.
و شانس به این معنا صحیح می باشد.
#استادمحمدی
🔰 @p_eteghadi 🔰
❓ سوال: نخستین کسی که در جریان رجعت به دنیا باز میگردد، چه کسی است؟
✅ پاسخ «امام حسین»
نخستین کسی که در جریان رجعت به دنیا باز میگردد، امام حسین علیه السلام است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «اوّلین کسی که به دنیا باز میگردد، امام حسین و اصحاب با وفای ایشاناند.»
📚 تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹
🔰 @p_eteghadi 🔰
◾️ پاسخ:
این هم یکی از سخنان ناجوانمردانه ای است که نظیر آن در دوران ما زیاد به گوش می خورد و گویی عده ای می خواهند به هر شکل و روشی به حق و حقیقت حمله کنند، بدون آنکه اندک ارزیابی ای از محتوای سخن خود داشته باشند.
📌۱-شیعه به کسی می گویند که پیرو و مطیع ائمه باشد، پس چگونه می توان قاتلان ائمه(علیهم السلام) را شیعه خطاب کرد؟
📌۲-وقتی در هیچ جا امثال شمر، خولی، سنان و ... شیعه خوانده نشده اند، چگونه می توان چنین سخنی گفت حال آنکه شیعه نظیر حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، زهیر بن قین و ... بودند که نهایت فداکاری و دلاوری را در رکاب امام حسین (علیه السلام) به نمایش درآوردند.
📌۳-امام حسین (علیه السلام) در سخنان خود، لشگر یزیدیان را پیروان ابوسفیان و عده ای بی دین می خواند و می فرمایند: واي بر شما اي پيروان أبو سفيان! اگر دين نداريد و از روز معاد نمي هراسيد، لا اقل در دنيا آزاد مرد باشيد و آن گونه كه مي پنداريد به حسب و نسب خود كه عرب هستيد باز گرديد.(1)
📌۴-اگر منظور از شیعه خواندن قاتلان این است که به امام حسین (علیه السلام) نامه نوشته بودند، شبث بن ربعي و حجار بن أبجر و عمرو بن حجاج و ... از نویسندگان معروف نامه بوده اند که هیچ جا ادعای شیعه بودن آنها نشده است.
📌۵-لشگر مقابل امام حسین (علیه السلام) کسانی بودند که در دلیل کینه ها و دشمنی هایشان به امام (علیه السلام) موج می زد و خودشان می گویند: « إنما نقاتلك بغضاً لأبيك» يعني: ما از روي بغض و كينه اي كه با پدرت علي بن ابي طالب داريم با تو به جنگ و نبرد برخاسته ايم.(2) آیا می توان کسانی که خود را دشمن حضرت علی (ع) می دانند، شیعه خواند؟
📌۶- اگر این ادعا بدان خاطر مطرح شده که کوفیان شیعه بوده اند، باید بگوییم در زمانی عده ای از کوفیان شیعه بودند، که قطعا در دوران امام حسین (علیه السلام) عده قابل توجه شیعه در کوفه وجود نداشت. ابن أبي الحديد معتزلي در اين باره مي گويد: (در زمان معاویه) سخنرانان در هر كوي و برزن و بر فراز هر منبري علي را لعن كرده و از او بيزاري مي جستند و به او و اهل بيت او دشنام مي دادند؛ و بيچاره ترين مردم در آن زمان، مردم كوفه بودند؛ زيرا شيعه علي عليه السلام در آن شهر زياد بود؛ معاويه، زياد بن سميه را حاكم كوفه و هم زمان شهر بصره را نيز تحت امر او ساخت. و او به دنبال شيعيان مي گشت ـ او شيعيان را مي شناخت، زيرا در زمان خلافت علي عليه السلام از طرفداران او بود ـ پس ايشان را حتي زير هر سنگ و كلوخي هم كه بودند مي يافت و به قتل مي رساند و يا تهديد به قتل مي كرد؛ و دست ها و پا ها را جدا كرده و چشم ها را كور مي كرد؛ و ايشان را بر تنه هاي درخت خرما به دار مي كشيد؛ و يا از عراق بيرون مي كرد؛ تا جايي كه كسي از شيعيان شناخته شده در عراق باقي نماند. (3)
پی نوشتها:
1. الفتوح، ابن اعثم، دارالاضواء، بیروت، لبنان، تحقیق علی شیری، ج5 ص117.
2. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، قم، اسوه، ۱۴۲۲ق. ص۳۴۶.
3. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸-۱۳۸۴ق/۱۹۵۹-۱۹۶۴م.، ج۱۱، ص ۴۴.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰 پاسخ:
ماجرای حره یا قیام حره واقعه ای بود که یکسال پس شهادت امام حسین (علیه السلام) توسط یزید رقم خورد.
▪️پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه قیام کرده و عمال یزید را از مدینه بیرون کردند
🔻یزید سپاهی به سرکردگی مسلم بن عقبه به مدینه گسیل داشت که آنان پس در هم شکستن قیام مردم مدینه و کشتار وحشیانه عوامل قیام، شهر را تصرف کرده و مردم عادی را نیز به خاک وخون کشیدند و به عنوان بردگان یزید از مردم مدینه بیعت گرفتند.
▪️عبدالله پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) سفری به شام داشت و از نزدیک با یزید ملاقات کرد. او یزید را شخصی پلید یافت که به هیچ وجه نباید بر مسند خلافت مسلمانان باشد لذا به مراجعت از شام مقدمات قیام را برنامه ریزی کرد و پس از قیام اختیار شهر مدینه را به دست گرفت و عمال حکومتی را از آنجا بیرون راند. همین امر باعث لشکر کشی یزید به مدینه شد. مسلم جنایاتی در شهر پیامبر (صلی الله علیه وآله) انجام داد که به مسرف بن عقبه مشهور شد.(1)
این واقعه از آنجا که در سنگستانی در نزدیکی مدینه اتفاق افتاد به واقعه حره معروف شد(2) چون سنگستان در لغت عرب به معنای حره است.(3)
✍️درباره اسباب و علل واقعه حره، روایتهای گوناگونی رسیده است. بنابر بسیاری از گزارشها، منشأ اعتراض و قیام مردم مدینه فساد یزید بود. طبق این روایات، والی مدینه، هیئتی از بزرگان شهر از جمله عبدالله بن حنظله را برای ملاقات با یزید به شام فرستاد. هیئت مزبور به محض بازگشت از شام، در برابر مردم به فسق و فجور آشکار خلیفه گواهی دادند و مردم را به اقدام برای خلع یزید از خلافت دعوت کردند.(4)
🔻مردم مدینه بر علیه حکومت یزید شوریدند و آنان را، که حدود هزار نفر بودند و در منزل مروان بن حکم گرد آمده بودند، محاصره کردند.(5)
🔸یزید تصمیم گرفت برای سرکوب مردم مدینه لشکری تجهیز کند. بعد از امتناع عبیدالله بن زیاداز پذیرش فرماندهی لشکر، وی مسلم بن عقبه را مأمور این کار کرد(6)شمار لشکریان او را بین ۵۰۰۰ تا ۲۷۰۰۰ نفر نوشتهاند.(7)
🔸وقتی خبر حرکت سپاه یزید به مردم مدینه رسید، آنان گرداگرد مدینه خندق کندند و پناه گرفتند. مردم اجازه دادند که وابستگان به حکومت شام، از مدینه خارج شوند به شرط آنکه در مورد مدینه هیچ اطلاعاتی را به سپاه شام ندهند و در جنگ هم شرکت نکنند. اما بنی امیه به عهد خود وفادار نماندند و عبدالملک بن مروان به همکاری با مسلم بن عقبه پرداخت و نقشه حمله جنگ را طراحی کردند.
🔹مسلم با عبور از حرّه، در مشرق مدینه پیاده شد و به مردم مدینه سه روز مهلت داد.(8)آنگاه، پس از دور زدن خندق، از پشت سر و با کمک طایفه بنی حارثه، که با وعدههای مالی فریفته شدند، وارد شهر شد.(9)
🔸مسلمبن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر سپاهیانش حلال کرد.برخی غارت و جنایات سپاهیان او را مصیبتی سهمگین و وصفناپذیر خواندهاند و برخی آن را فجیعترین حادثه، پس از شهادت امام حسین علیه السلام، دانسته است.(10)
🔻سپاهیان مسلمبن عقبه در آن سه روز، از ارتکاب هیچ عمل زشتی، همچون تجاوز به نوامیس، بیرون کشیدن جنین از شکم زنان و کشتن نوزادان(11) و توهین به صحابه بزرگ پیامبر(صلی الله علیه وآله) از جمله جابر بن عبدالله انصاری فرو گذار نکردند.(12)
منابع:
1. بلاذری، انساب الاشراف، چاپ رکاز، ج5،ص339
2.سهیلی،عبدالرحمانبن عبداللّه، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابنهشام، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره، ج 6، ص255
3.خلیلبن احمد؛ کتابالعین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1405، ذیل «حرّة»
4.طبرى،محمدبن جرير، تاريخالطبرى: تاريخالامم والملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت 1382ـ 1387، ج5، ص479-480.
5.طبری، همان،ج 5، ص482؛
6.ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، بیروت،چاپ افست 1402، ج 4، ص111-112
7. طبری، پیشین، ج 5، ص483؛
8.طبری، ج 5، ص485-487 .
9.ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخالخلفاء، چاپ طه محمد زینی، [قاهره 1987]، چاپ افست بیروت،بیتا ج 1، ص179-181
10. مسعودى،علىبن حسين کتاب التنبيه والاشراف، چاپ دخويه، ليدن ۱۸۹۴، چاپ افست ۱۹۶۷، ص۳۰۶
11.ابنقتیبه، پیشین، ج 1، ص184؛
12.سهیلی، پیشین، ج 6، ص253-254
🔰 @p_eteghadi 🔰
❓ اينکه ميگويند با هر گناهي يک قسمت وبه قولي درصدي از عقل وذهن آدم کم ميشه درسته؟و آيا آيه ورواياتي در اين باره هست؟آيا ميتوان جبران کرد آن قسمت از ذهن وعقل را که رفته؟
🌺پاسخ:
اين مطلب صحيح است و بطور کلي انجام هر چيزي که منافات با سعادت و کمال انسان دارد موجب کم شدن عقل انسان ميشود. حتي يک شوخي بي جا
🔸اين مطلب هم خيلي واضح است زيرا انسان در مسير کمال و سعادت ميباشد و پيمودن اين مسير هم با پيروي از عقل دروني و پيامبر بيروني است
هر مقدار که از راهنمايي اينها فاصله گرفته شود از مسير خارج شده و در حقيقت از عقل فاصله گرفته ميشود همانگونه که از پيامبر و خدا فاصله گرفته ميشود
☘️از کتاب المحجة البيضاء اثر فيض کاشاني از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است: آن که مرتکب گناه شود، عقل از او دوري گزيند و هرگز به سويش باز نگردد.
📌رذائل اخلاقي هم اينگونه هستند
🌱از امام باقر عليه السلام نقل شده که مي فرمايد: مَا دَخَلَ قَلْبَ امْرِئٍ شَيْءٌ مِنَ الْكِبْرِ إِلَّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلَ مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِكَ قَلَّ ذَلِكَ أَوْ كَثُرَ.1
در قلب کسي تکبر وارد نمي شود مگر آنکه به همان مقدار از عقلش کاسته ميشود
1. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج75 ص 186
🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️ چرا همش بايد مومن زجر بکشه تو دنيا؟
🌺 پاسخ:
دنيا خانه اصطکاک و تزاحم و رنج هاست و در اين مورد بين مومن و غير مومن فرقي نيت همه بيمار مي شوند همه مرگ و نقص و .. را مي بينند هر لذتي در کنارش درد و رنج وجود دارد و .. و در اين ها فرقي بين مومن و کافر نيست چرا که ذات دنيا گرفتاري و مشکلات است اگر تولدي هست مرگي هم هست اگر سيري هست گرسنگي هم هست اگر وصلي هست هجراني هم هست و ... .
🌱اما دين آمده است که قواعد صحيح زندگي کردن را به ما بياموزد تا اين رنج ها و غصه ها به حد اقل برسد درست خوردن درست خوابيدن درست زناشويي کردن و ... دست آورد هاي دين است که اگر کسي آن را عمل کند به اين ثمرات هم مي رسد.
🍃دين به ما مي آموزد که اين زندگي ابدي نيست و مرگ پلي براي انتقال به سراي جاويد و زندگي آخرتي است و بايد براي آن سراي جاويد تلاش کرد و براي آخرت در همين دنيا بايد عمل کرد.
🌼دين به ما مي آموزد بالاهايي که در زندگي انسان ها هست امتحان هاي الهي است که مي تواند پله هاي ترقي انسان براي رسيدن به کمال باشد "و لنبلونکم بشي من الخوف و ..." و در اين مسير بايد آگاهانه صبر کرد "و بشر الصابرين"
💥وقتي که دريافتيم که مسير زندگي دنيايي مسير صبر و رسيدن به کمال است مومن ها در اين مسير مورد امتحان و ابتلاي بيشتري قرار مي گيرند تا به کمال بيشتري برسند مانند دانش آموز درسخوان و زرنگي که علاوه بر امتحان هاي عمومي مدرسه امتحان هاي ويژه استعدادهاي درخشان و المپياد هاي علمي را هم امتحان مي دهد تا به کمال علمي برسد.
بر همين اساس است که روايت مي فرمايد : البلاء للواء.
🔰 @p_eteghadi 🔰