eitaa logo
پرسمان اعتقادی
39.6هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
80 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 شماره مرکز ملی پاسخگویی به شبهات 096400
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مقام غلام با معرفت امام سجاد علیه السلام 👇👇👇
از سعید بن مسیب روایت شده که گفت: قحطى عمومى مردم را فرا گرفت، من چشم خود را گشودم، غلام سیاهى را بالاى تپه‌اى تنها دیدم، به طرف او روان شدم، دیدم لب‌هاى خود را حرکت می‌دهد، هنوز دعاى او تمام نشده بود که ابرى آمد، وقتی آن ابر را دید خوشحال شد و برگشت، به قدرى باران آمد که ما گمان کردیم غرق خواهیم شد. من به دنبال آن غلام رفتم تا این‌که دیدم داخل خانه امام سجاد(علیه السلام) شد. من نیز بعد از او داخل خانه آن‌حضرت شدم، و گفتم: اى آقاى من! در خانه شما غلام سیاهى است که به من تفضّل نما و او را به من بفروش؟ آن‌حضرت فرمود: «اى سعید! چرا آن غلام به تو بخشیده نشود؟»، پس به سرپرست غلامان خود دستور داد تا همه غلام‌هایى را که در خانه آن‌حضرت بودند به من بدهند، او غلامان را حاضر ساخت، ولى من آن غلام را در بین آنان ندیدم، گفتم: غلام سیاهی که من می‌خواهم در میان آنان نیست! سرپرست غلامان گفت: غیر از فلان غلام که نگهبان است کسى نیست، گفتم: او را بیاور! چون او را آورد دیدم همان غلامی است که من می‌خواستم. به امام گفتم: این همان غلامی است که من می‌خواهم. امام(علیه السلام) فرمود: «اى غلام! سعید، مالک تو شد، با او برو» غلام به من گفت: چه باعث شد که تو بین من و مولاى من جدایى انداختى؟! گفتم: آن معجزه‌اى که من بالاى تپه از تو دیدم. ناگاه آن غلام دست خود را با تضرّع و زارى به طرف آسمان بلند کرد و گفت: اى خدا! اگر ما بین من و تو رازى بوده که آن‌را فاش کردى الآن مرا قبض روح کن. امام سجاد(علیه السلام) و حاضران در مجلس گریستند، من هم با چشم اشکبار خارج شدم، همین‌که به منزل خود رسیدم پیغام‌رسان امام نزد من آمد و گفت: اگر می‌خواهى در تشییع جنازه آن غلام شرکت کنی بیا... 📚 اثبات الوصیة مسعودى، ص 175، انصاریان، قم، 1384 ش، 1426ق. 🔰 @p_eteghadi 🔰
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️شکستن درِ خونه‌ی خدا ...! 🎙 وقتی میمیریم، ما را به اسم صدا نمیکنند و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟ و بعد از غسل دادن میگویند :جنازه کجاست ؟ وبعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست ؟ همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم بعد از مرگ فراموش ميشه مدير ، مهندس ، مسؤول ، دکتر، بازرس... پس فروتن و متواضع باشیم... نه مغرور و متكبر... پس به چی مینازید؟!! عارفی گفت : آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت! حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت! تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم! بردرخانه نوشتند؛ درگذشت..‌ 🔰 @p_eteghadi 🔰
💎آيا علاقه به دنيا مذموم است؟ 👇👇👇
منطق قرآن‏ آن چيزى كه از قرآن كريم استفاده مى‏شود اين نيست كه اساساً علاقه و محبت به كائنات بد است، و راه چاره هم اين تعيين نشده كه علايق و محبتها را بايد سركوب‏كرد. آن مطلب، مطلب ديگرى است و راه چاره هم غير اين است. آنچه قرآن آن را مذموم مى‏شمارد علاقه به معنى بسته بودن و دلخوش بودن و قانع بودن و رضايت دادن به امور مادى دنيوى است. قرآن مى‏فرمايد: الْمالُ وَ الْبَنونَ زينَةُ الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ امَلًا «كهف 46». يعنى ثروت و فرزندان مايه رونق زندگى همين دنياست و اما اعمال صالح كه باقى مى‏مانند از نظر پاداش الهى و از نظر اينكه انسان آنها را هدف و ايده آل قرار دهد بهترند. پس سخن در هدف و ايده آل و كمال مطلوب است. قرآن كريم اهل دنيا را اين‏طور وصف مى‏كند: الَّذينَ لايَرجونَ لِقاءَنا وَ رَضوا بِالْحيوةِ الدُّنْيا وَ اطْمَا نّوا بِها وَ الَّذينَ هُمْ عَنْ اياتِنا غافِلونَ‏ «يونس 7». آنهايى كه اميدوار به ملاقات ما نيستند و رضايت داده‏ اند به زندگى دنيا و به آن آرام گرفته‏ اند و آنها كه از آيات ما غافلند. در اين آيه سخن از مذموم بودن و رضايت دادن و قانع شدن و آرام گرفتن به ماديات است. اين، وصف اهل دنياست به معناى مذموم آن. يا مى‏فرمايد: فَاعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّى‏ عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ الَّا الْحَيوةَ الدُّنْيا. ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ‏ «نجم 29 و 30». يعنى رو بگردان از آنها كه به قرآن پشت كرده‏ اند و جز زندگى دنيا نمى‏خواهند و حد علمى و سطح فكرى آنها همين قدر است. باز هم سخن درباره افرادى است كه جز دنيا هدف و مطلوبى ندارند و سطح فكرشان از ماديات بالاتر نيست. يا مى‏فرمايد: ارَضيتُمْ بِالْحَيوةِ الدُّنْيا مِنَ الْاخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَيوةِ الدُّنْيا فِى الْاخِرَةِ الّا قَليلٌ‏ «توبه 38». آيا به دنيا به عوض آخرت رضايت داده‏ ايد؟ دنيا نسبت به آخرت جز اندكى نيست. همه اينها انتقاد از دلخوشى و رضايت و قناعت به علايق دنيوى است. 🔰 @p_eteghadi 🔰 ‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 ماجرای شهید ابراهیم هادی و دختر جوان ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ استاد مسعود عالی 🔰 @p_eteghadi 🔰
1.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرگ نزدیک است ...! 🌺آیت الله مجتهدی تهران 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 سید بحرالعلوم می‌شناخت... ✍ یکی از شاگردان علامه سید مهدی بحرالعلوم خیلی گریه می‌کرد. از او پرسیدند: چرا اینطور بی‌تابی می‌کنی؟ گفت: هنگام درس بر سر اسم یکی از راویان به نام "احمد بن محمد" به استاد اشکال کردم. گفتم: اسم او "محمد بن احمد" است. استاد فرمود: خیر آقا "احمد بن محمد" است. او را می‌شناسم، پدر و جد او را هم می‌شناسم. همه کسانی که در این مجلس هستند را هم می‌شناسم که چه کسی اهل بهشت و چه کسی اهل عذاب است. و در همین حال با چشم به من نگاه کردند که بسیار می‌ترسم من اهل عذاب باشم. 📚 کتاب بهشت و جهنم، استاد عالی 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
" امام صادق علیه السلام :  مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ لَمْ يخْضَعْ لِلَّهِ وَ لَمْ يرِقَّ قَلْبُهُ وَ لَا يكتَسِي حُزْناً وَ وَجَلًا فِي سَرِّهِ فَقَدِ اسْتَهَانَ بِعِظَمِ شَأْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً  کسی که قرآن بخواند و برای خدا خضوع نکند و دلش نرم نشود و حزن و ترس در پنهان او را فرا نگيرد شأن عظيم خداوند را كوچك شمرده و گرفتار زيان آشكار گرديده  مستدرك‏الوسائل، ج4، ص240. 🔰 @p_eteghadi 🔰
نظر اشخاصي چون علاّمه حسن زاده، علاّمه جوادي آملي، آقا سيّد جلال آشتياني، در مورد جناب مولوي چيست؟ آيا مسلك او را تأييد مي‌كنند؟ 👇👇👇👇
پاسخ: تاريخ، برترين گواه و شاهد گفتارهاي ناروا و ناگواري‌ها و نابخردي‌ها و طعنه‌هاي كساني است كه به نام دفاع از دين، و احقاق كلمة حق، به توهين و جسارت به عرفا و حكما ـ و در يك كلام متألهين ـ پرداخته‌اند. عدم درك معارف قدسي و سخنان انديشمندانه و عميق عرفا ـ ولو به دليل سطحي نگري ـ توسط اين جماعت، باعث شده تا پندار بي‌ديني و لامذهبي آنان را، سرمنشأ اوهام خويش سازند و بدين واسطه، در گفتار و نوشتار خويش به جسارت‌هاي واهي و نقدها و شكايت‌هاي توخالي بپردازند. عرفا در اين ميان تنها به اين مي‌انديشيدند كه معارف ـ هر چند به زبان خاصّي است كه دست نااهلان از آن كوتاه بوده و به گمراهي بي‌خبران نيانجامد ـ حفظ شود و به مثابه ميراثي گرانبها، براي آيندگان باقي بماند. بنابراين هرگز درصدد ذم ديگران، حتّي مذمت كنندگان برنمي‌آمدند و با وجود مذمت، همچنان كتب و اشعار خويش را براي طالبين به يادگار گذاردند. بگذاريد زبان دركشيم و سخن فروگذاريم كه خود مصداقي براي طعنه به نااهلان نباشد. ولي به هر حال بايد در اين زمينه و تمام زمينه‌ها از ملاك استوار مولي الموحدين علي ـ عليه السّلام ـ استفاده نمود كه فرموده‌اند: «إعرف الحقَّ تَعرفْ أهلَه»(1) حق را بشناس، اهل حق را خواهي شناخت. آري حق‌شناسي، بهترين معرِّف اهل آن مي‌باشد و به جاي ناگفتني‌هاي خام و ناپختگي‌هاي بي‌دوام كه كاملترين نمونة جزمگرائي مي‌باشد، به حق شناسي بپردازيم و ملاك ناكارآمد شخصيّت محوري را رها كنيم. ناگفته پيدا است كه حق، مكتب الهي و و قرآن و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ مي‌باشد. ولذا علومي كه خود اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ مروّج و مشوّق آنها بودند، كاملاً تأييد شده و دنبال كردني است و علومي كه در جهت فهم بيش از پيش قرآن و سنّت، مفيد فايده است، قابل پي‌گيري مي‌باشد. از قبيل منطق، فلسفه، عرفان و هرگونه مخالفت، مخالفت با حق تلقّي مي‌شود و به معني جلوگيري از فهم بيشتر و توقّف و اكتفاء به آنچه گذشتگان فهميده‌اند، مي‌باشد. هم‌چنين بديهي است كه غير از ائمة معصومين ـ عليهم السّلام ـ و انبياء الهي، صاحب عصمتي وجود ندارد، و عدم عصمت، احتمال وجود خطا در كردار و تفكّرات و نظريه‌ها و مشي شخص را نيز در پي دارد. بنابراين در هر دانشي اعم از فقه و فلسفه و عرفان، ملاك قرآن و سنّت را به آنها عرضه مي‌كنيم. (البتّه توسط محقّقين آشنا به زبان خاص و اصطلاحات و مسائل آن علم) و تا جايي كه تناقض و تعاندي در كار نبود، پذيرا مي‌شويم و الاّ از تعبد و عمل نسبت به آن قسمت خاص كه با كتاب و سنّت منافات دارد، دست برمي‌داريم و بديهي است كه هرگز به خاطر يك يا چند يا چندين اشتباه، شخصي را متّهم نمي‌كنيم. زيرا اگر چنين كنيم به مغالطة «تعميم شتابزده»(2)! جامة عمل پوشانده ايم و روشنتر اينكه به واسطة اشتباه شخص عالم، هرگز به بنيان علم، حمله نمي‌كنيم و به ناسزا گفتن و ناروا بستن نمي‌پردازيم. چرا كه لازمة اين عملكرد آن است كه با تمام علوم و علماء در بيفتيم و پرچم مخالفت با آنها را برافرازيم. زيرا تمام علوم داراي نقص‌هايي بوده و هست و هيچ عالمي مدّعي تكامل حقيقي علم خاصّي نشده است. پس نه علم را رها مي‌كنيم و نه علماء را. در مورد «مولوي» هم، غالباً دانشمنداني كه از علومي چون فلسفه و عرفان، روي گردان نمي‌باشند، نظر منفي نداشته و ندارند، بلكه به ستايش او مي‌پردازند. تنها برخي كه با اصطلاحات و مسائل خاص آن علوم آشنا نباشند، به مخالفت با بزرگاني چون سنائي، مولوي و ... پرداخته‌اند. به هر حال علاّمه حسن زاده و آيت الله جوادي آملي و مرحوم آيت الله سيّد جلال الدين آشتياني، رَفَع اللهُ مقامه العالي با عبارتي چون «عارف رومي»(3) «ملاي رومي» و ... از او ياد مي‌كنند و در آثارشان بارها از وي به بزرگي ياد كرده‌اند كه نمونه‌هايي را يادآور مي‌شويم. علاّمه حسن زاده، در جاي جاي كتب و رسالات منتشر شده‌ از ايشان، از مولوي با عنوان «عارف رومي»(4) ياد مي‌كنند و در پاسخ به سؤال «لطفاً بفرماييد نظرتان در مورد مشاهير شعر و ادب‌، مثل مولانا، حافظ، سنائي، و ديگران چيست؟» فرموده‌اند: «اين آقايان همه از مفاخر عالم علم و ادبيّات و فرهنگ و شعر و شاعري هستند و آنها بزرگاني هستند كه نوعاً معارف قرآني و مضامين عرفاني و نكات و مدارج انساني را در سير و سلوك، اعتلا و ارتقاي انسان به نظم درآورده‌اند»(5) و همچنين تأكيد مي‌كنند كه امثال حافظ و مولوي، عالم به تمام علوم از قبيل فقه، اصول، حديث، فلسفه بودند. ولي بعدها بيشتر در جنبة شعر شهرت پيدا كردند.(6) همچنين مرحوم استاد سيّد جلال الدين آشتياني نوّر الله مضجعه الشريف، گاهي از وي به «عارف و كاشف و محقّق متبحّر مولانا جلال الدين رومي»(7)و گاهي به «شيخ عارف كامل، مولانا جلال الدين رومي» (8) 👇👇