10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #کلیپ_تصویری
✍️ چرا امیرالمؤمنین علیهالسلام با مهاجمین به خانهاش نجنگید؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
♨️حکومت انسان بر انسان
🔸حکومت و سلطه انسان بر انسان مردود است. هیچ انسانی مالک و صاحب اختیار انسان دیگر نیست. به فرموده خداوند متعال «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»؛ «فرمان و حکم فقط به دست خداست»؛ آیا میتوان از این آیه شریفه نتیجه گرفت که پس اساساً تمام حکومتها باطل هستند و حتی انبیاء و امامان علیهمالسلام نیز حق حکومت ندارند؟
🔸اگر منظور آیه این باشد که وجود داشتن هر نوع حکومت انسانی کفر و مخالف خواست خداوند است، به آنارشیسم(خودسرانگی) و بینظمی میانجامد. خداوند مالک واقعی و خالق همه موجودات است، خداوند میتواند در ملک خودش تصرف کند و بنا بر حکمت الهی به هر انسانی که خود میخواهد اجازه حکومت بدهد. میدانیم که خداوند حداقل به برخی پیامبران و امامان اجازه حکومت داده است؛ پس حکومت اهلبیت علیهمالسلام بردهداری و یک دیکتاتوری انسان بر انسان و مستقل از دستور خداوند نیست.
🔹حکومت انسان بر انسان در جایی که مخالف خواسته مالک حقیقی انسانها (خدا) و مستقل از او باشد باطل است؛ برای همین حکومت پیامبران و امامان علیهمالسلام که حکومتهای حق و دارای تأیید الهی است را شامل نمیشود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ سؤال
❓مهمترین عرصه ربوبیّت الهی چیست؟
🔶 بیتردید، مهمترین عرصه ربوبیّت الهی، هدایتگری اوست؛ چرا که حرکت انسان بهسوی کمال و سعادتش، نیازمند شناخت مسیر درست است و با توجه به نامحدود بودن حیات اخروی و محدود بودن حیات دنیوی و عدم امکان تجربه دوباره زندگی دنیوی، شناخت درست و صحیح این مسیر ضرورت دارد و در صورت عدم برخورداری انسان از شناخت صحیح راه سعادت، ممکن است او به شقاوت ابدی گرفتار و عمرش تباه شود.
🔸از طرفی، انسان فقط با عقل نمیتواند این مسیر را بیابد؛ چراکه عقل بر ویژگیهای سرای آخرت و نیز بر کیفیتِ تأثیر رفتارهای دنیوی در سعادت و شقاوت اخروی احاطه ندارد و حتی در موارد دنیوی نیز خطاپذیر است.
🔷 ازاینرو، خداوند برای هدایت انسان، شرایط ویژهای را فراهم کرده که بتواند با آگاهی و اراده، مسیر زندگی خود را انتخاب کند؛ عقل را بهعنوان پیامبر درونی و حجت باطنی و برای تکمیل هدایت، انبیاء و امامان معصوم را فرستاده تا انسان بتواند به سعادت حقیقی برسد.
🟩 این مطلب در حديث معروف امام كاظم علیهالسلام چنین آمده است: «إِنَّ لِلهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَینِ؛ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً. فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیاءُ وَ الْأَئِمَّةُ: وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول.»؛[1] «براى خداوند دو حجّت بر مردم است؛ حجّتى آشكار و حجّتى پنهان. امّا حجّت آشكار، پيامبران و رسولان و ائمه علیهمالسلام هستند و امّا حجّت باطن، عقلها و خردها میباشد.»
☑️ در نتیجه، ربوبيّت خداوند نسبت به انسان، جهات مختلفی دارد که هدایت انسان با اهمیتترین عرصه ربوبیّت الهی است.
📗پینوشت:
[1].جمعی از نویسندگان، دانشنامه امام کاظم علیهالسلام، ج 1، ص 95.
🔰 @p_eteghadi 🔰
♨️امت اسلامى، در روزگار غیبت
🔸امت اسلامى، در روزگار غیبت به حال خود رها نبوده و سرنوشت آن به دست حکومتهاى طاغوتى سپرده نشده است؛ به دلیل دارا بودن کاربردهای اجتماعى دین، اسلام نمىتواند نسبت به ابزارهاى اجرایى جامعه، بیتفاوت باشد. همچنین، بسیارى از احکام اسلام تنها در سایه حکومت، قابلیت اجرا دارند که شارع به تعطیلى اجراى آنها راضی نیست.
⏫امام امت رحمهاللهعلیه مىنویسد: «هر کس اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامى ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجراى احکام اسلام شده است و جامعیت احکام و جاودانگى دین مبین اسلام را انکار کرده است.»
🔸ضرورت تشکیل حکومت دینى و اصل ولایت داشتن فقیه به بحث نیاز ندارد؛ از این رو، هر شخصی عقاید و احکام اسلام را حتى اجمالاً دریافته باشد و به مسأله ولایت فقیه دقت کند و چهارچوب آن را در ذهن خود به تصویر بکشد، بىدرنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضرورى و بدیهى خواهد دانست.
✍🏼تشکیل چنین حکومتى از حساسیت ویژهاى برخوردار میباشد و هر کسی نمىتواند تصدى آن را به عهده بگیرد. از این رو، فقها براى حاکم، شرایطى ذکر کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از: عقل، اسلام و ایمان، عدالت، علم به موازین و احکام اسلامى، توانایى و حسن تدبیر، شرایط یاد شده را کسی جز فقیه نمیتواند دارا باشد که از او به فقیه جامعالشرایط تعبیر مىشود. در زمان غیبت کسى جز فقیه ولایت ندارد و اصل ولایت داشتن فقیه، مورد قبول همه علما و دانشمندان شیعه است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 توحید محض
🔸 این روایت را مرحوم امین الاسلام در مجمع البیان نقل می کند که روایتی به این عظمت و پاکی و طهارت و قداست بسیار کم است! مرحوم امین الاسلام طبرسی (رضوان الله تعالی علیه) در جلد دَه مجمع البیان در ذیل همین آیه ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ نقل می کند که ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾؛ یعنی شرابی که «یطهرهم عن كل شیء سوی الله»؛ از #ماسوای_خدا اینها را تطهیر می کند، فقط به یاد خدا هستند «إذ لا طاهر مَن تدنّس بشیء من الأكوان»؛ می فرماید اگر کسی به خانواده، به فرزند، به خانه، به درس و بحث، گوشه ای علاقه داشته باشد طاهر نیست؛ خیلی این حرف بلند است! بگوید من هم خدا را می خواهم هم درس و بحث را؛ هم خدا را می خواهم هم خدمت به مردم را!
🔸 خدمت به مردم، در برابر خدا نیست، برای خداست. فرمود: «یطهرهم عن کل شیء سوی الله إذ لا طاهر مَن تدنس بشیء من الأکوان إلا الله»؛ این یک دنس و شرک و چرک است. بعد فرمود: «رووه عن جعفر بن محمد (علیهما السلام)»؛ سخن از اینکه یک شخص روایت کرده نیست، همه این کسانی که این طرز فکر می کنند، این را فقط از خاندان وحی دارند، این را از حضرت امام صادق گرفتند.
اگر خدا #ساقی شد، ﴿سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً﴾ که «یطهرهم عن» ماسوای توحید، آنگاه این فرد می شود #موحد_محض. این موحد محض چیزی را با خدا نمی خواهد، هر چه را اگر بخواهد در راه خدا می خواهد.
#آیت_الله_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه انسان جلسه 7
تاریخ: 1398/07/10
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از موسسه فرهنگی هنری تسبیح
#هدایای_ویژه
به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی
#دفتر_با_طرح_اسلامی
#خط_کش_با_طرح_اسلامی
#دفترچه_با_طرح_اسلامی
#بازی_منچ_حاج_قاسم
#پیکسل_جاسوئیچی_اختصاصی
#پازل_طرح_حاج_قاسم
✔️ایدی جهت سفارش 👇👇👇👇
🆔 @director_118
🔹شماره تلفن سفارش:09192269809
کانال ما در ایتا👇👇👇👇👇
┏💎━━━━━━━🌹🌹
@tasbih_shoop
┗━━━━━━━💌┛
💠 #حدیث روز 💠
💎 عامل اصلی گرفتاری انسانها
🔻امام محمدباقر عليهالسلام:
ما مِن نَكبَةٍ تُصِيبُ العَبدَ إلاّ بِذَنبٍ؛
➖ هيچ گرفتاریى به بنده نمیرسد مگر به سبب گناه.
📚 الكافى، ج ۲، ص ۲۶۹
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 #معرفی_کتاب
📘عیسی در قرآن
🔹 کتاب «عیسی در قرآن» به سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی به همت دفتر ارتباطات بین الملل معاونت تهذیب و تبلیغ حوزه علمیه اصفهان برای گردشگران خارجی تألیف و چاپ شده است.
🔹قرآن کتاب مقدس مسلمانان بعد از شش قرن از عروج عیسی، به روشنی و شیوایی چهره زیبایی از حضرت مریم و فرزندش، فراروی بشریت قرار داده که این روشنی میتواند راهها را برای تقریب این دو دین و همچنین شناخت بیشتر و دقیقتر از حضرت عیسی(ع) و مادرشان به ما ارائه دهد.
🔹این کتاب به وقایعی که برای حضرت مریم(س) و حضرت عیسی(ع) در برهههای مختلف زمانی روی داده، پرداخته است و در آن سعی شده به صورت آیهای و موردی خصوصیتها، بیانات و نکات مهم زندگی آنها که مورد توجه قرآن است، برای خوانندگان تبیین شود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
🔸و تشنگىاش افزون مىشود!
✍️ آرزو، ريشه در سرشت انسان دارد .
انسان، ذاتا در جستجوى كمالِ مطلق است و آرزوهاى او حد و حصر ندارد.
اين خصوصيت فطرى، در حقيقت، موتورِ زندگى و اصلىترين عامل پيشرفت تمدّن بشر و تكامل جامعه انسانى است.
🔅 جهان، با آرزو برپاست و انسان با آرزو زندگى مىكند.
🚩 اگر آرزو از آدمى گرفته شود:
. هيچ مادرى فرزند خود را شير نمىدهد،
. هيچ باغبانى نهال نمىنشانَد،
. هيچ پژوهشى انجام نمىشود،
. هيچ كشف تازه اى در جهان علم، رُخ نمىهد و سرانجام، جامعه بشر، هيچ حركتى به سوى تكامل نخواهد داشت.
📌 از اين رو، پيامبر خدا(ص)، آرزو را رحمتى مىداند كه خداوند متعال به جامعه بشر ارزانى داشته است .
💬 مسئله مهم در بهره گيرى انسان از اين موهبت الهى، چگونگى تربيت آن است كه :
✾ اگر اين خصوصيت فطرى درست تربيت شود، انسان با دستيابى به آرزوهاى خود، آرامش پيدا مىكند، تا آن جا كه به تدريج، به تعبير قرآن، صاحب «نفْس مطمئن» مىگردد،
✾ و اگر درست تربيت نشود، آرزومند، سراب را آب مىپندارد و همه عمر، در طلب سراب مىدود و در نهايت، مرگش فرا مىرسد و به چيزى كه مىخواهد، دست پيدا نمىكند،
✾ و يا اگر به آنچه در خيال آرزو مىكرد، دست يافت، مطلوب خود را در آن نمىبيند.
از اين رو، هيچ گاه در زندگى، احساس راحتى و آرامش ندارد.
و به فرموده #امام_علی_علیه_السلام :
🔅هر كه در طلب سراب بكوشد، زحمت او به درازا مىكشد و تشنگىاش افزون مىشود. هر كه سيرابى از سراب را آرزو كند، به آرزويش نمىرسد و از تشنگى مىميرد .
غرر الحكم : ح ۹۰۶۴
✧ به منظور تربيت آرزو، ابتدا بايد ديد كه فطرت انسان در جستجوى چيست و آن گاه، آرزوهاى درست را از آرزوهاى نادرست جدا كرد. سپس با تمام توان براى رسيدن به آرزوهاى فطرى حقيقى و اجتناب از آرزوهاى كاذب كوشيد.
📚 دانشنامه قرآن و حدیث ج۶ ص۶۳ تا ۷۲
#آرزو
🔰 @p_eteghadi 🔰
خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: خداوند سرنوشت كسي را تغيير نمي دهد مگر اينكه خودش بخواهد اما در جايي ديگري آمده است: خداوند نمي خواهد آنها هدايت شوند رابطه اين دو چيست؟
آيه اي که مورد استناد اين پرسش بود چنين است «انّ الله لا يُغيِّرُ ما بقوم حتّي يغيّرو ما بانفسهم»[1] خداوند سرنوشت هيچ قومي و «ملّتي» را تغيير نمي دهد مگر آنكه آنها خود تغيير دهند، كه در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصري آمده است[2]، يك قانون كلي و عمومي را بيان مي كند، قانوني سرنوشت ساز و حركت آفرين و هشدار دهنده!
اين قانون كه يكي از پايه هاي اساسي جهان بيني و جامعه شناسي در اسلام است، به ما مي گويد: مقدرات شما قبل از هر چيز و هر كسي در دست خود شما است و هرگونه تغيير و دگرگوني در خوشبختي و بدبختي اقوام در درجه اوّل به خود آنها بازگشت مي كند.[3] و اين يك سنّت تغيير ناپذير الهي است. فيض و رحمت خدا بيكران و عمومي و همگاني است، ولي به تناسب شايستگي ها و لياقت ها به مردم مي رسد. در ابتدا خدا نعمتهاي مادّي و معنوي خويش را شامل حال اقوام مي كند. چنانچه نعمتهاي الهي را وسيله اي براي تكامل خويش ساختند و از آن در مسير حق مدد گرفتند و شكر آن را كه همان استفادة صحيح است بجا آوردند، نعمتش را پايدار، بلكه افزون مي سازد؛ امّا هنگامي كه اين مواهب وسيله اي براي طغيان و سركشي و ظلم و بيدادگري و تبعيض و ناسپاسي و غرور و آلودگي گردد، در اين هنگام نعمت ها را مي گيرد و يا آن را تبديل به بلا و مصيبت مي كند. بنابراين دگرگونيها همواره از ناحية ما است وگرنه مواهب الهي زوال ناپذير است.[4] پس آنچه كه اين آية شريفه در مقام بيان آن است اين است كه سعادت و خوشبختي و شقاوت و بدبختي همة انسان ها و سرنوشت دنيوي و اخروي آنها را خودشان رقم مي زنند. و خود راه ضلالت و گمراهي و يا هدايت و رستگاري را بر مي گزينند.
در مقابل اين آيات، آيات ديگري وجود دارد كه هدايت و ضلالت را به دست خداوند مي داند:
«من يهد الله فهو المهتدي و مَن يُضلِل فأولئك هم الخاسرون»[5] آن كس را كه خدا هدايت كند هدايت يافته «واقعي» اوست و آن ها را كه گمراه سازد زيانكاران آنهايند.
يا در آية 213 سورة بقره مي خوانيم «و الله يهدي من يشاء الي صراط المستقيم» خداوند كسي را كه بخواهد به راه راست هدايت مي كند. و در آيه 93 سورة نحل آمده است: «ولكن يضلّ من يشاء و يهدي من يشاء» ولي او هر كسي را بخواهد هدايت مي كند و هر كسي را بخواهد گمراه. و شبيه اين تعبير كه هدايت و ضلالت را فعل خداوند مي شمرد و هر دو را به او نسبت مي دهد در بسياري از آيات قرآن مجيد به چشم مي خورد.[6]
در مورد اين كه رابطه بين اين دو دسته از آيات و نحوة جمع آنها چگونه بايد باشد، تفاسير مختلفي[7] ارائه شده است. و ما در اين جا دقيق ترين تعبيري كه با همة آيات هدايت و ضلالت سازگار است و همة آنها را به خوبي تعبير مي كند، بي آنكه كمترين خلاف ظاهري در آن باشد را، بيان مي كنيم.
هدايت در لغت به معناي دلالت و راهنمائي تؤام با لطف و دقت است[8] و آن را به دو شعبه تقسيم كرده اند: «ارائه طريق» و «ايصال به مطلوب» و به تعبير ديگر «هدايت تشريعي» و «هدايت تكويني».
با اين توضيح كه: گاه انسان راه را به كسي كه طالب آن است، با دقت تمام و لطف و عنايت نشان مي دهد، اما پيمودن راه و رسيدن به مقصود به عهدة خود اوست. «هدايت تشريعي، ارائه طريق».
ولي گاه دست طالب را مي گيرد و علاوه بر ارائه طريق او را به مقصد مي رساند «هدايت تكويني، ايصال به مطلوب». هدايت تشريعي به معناي ارائه طريق جنبة عمومي و همگاني دارد و هيچ قيد و شرطي در آن نيست. چنانكه در آية 3 سورة دهر آمده «انّا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً» ما راه را به انسان نشان داديم خواه شكر گذاري كند يا كفران. و در آية 51 آل عمران مي خوانيم. و انك لتهدي الي صراط مستقيم: تو همة انسان را به صراط مستقيم دعوت مي كني.[9]
👇👇
اما هدايت تكويني به معناي ايصال به مقصود و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از تمام پيچ و خم هاي راه و حفظ و حمايت از آنها تا رساندن به ساحل نجات، كه موضوع بسياري ديگر از آيات قرآن است، هرگز بي قيد و شرط نمي باشد. اين هدايت مخصوص گروهي است كه اوصاف آنها در قرآن بيان شده، و اضلال كه نقطه مقابل آن است نيز، مخصوص گروهي است كه اوصاف آنان نيز بيان گشته است.
گرچه بعضي از آيات مطلق است، ولي بسياري ديگر از آيات قيد و شرط آن را دقيقاً بيان كرده و هنگامي كه اين آيات «مطلق» و «مقيد» را كنار هم مي چينيم مطلب كاملاً روشن مي شود و هيچ ابهام و ترديدي در معني آيات باقي نمي ماند و نه تنها با مسأله اختيار و آزادي ارادة انسان نسبت به سرنوشت خويش مخالف نيست بلكه آن را دقيقاً تأكيد مي كند. قرآن مجيد در يكي از آيات مي گويد «يضلّ به كثيراً و يهدي به كثيراً و ما يضل به الّا الفاسقين»[10] بوسيلة آن ضرب المثل، که قبل از اين آيه بيان فرموده گروهي را گمراه و گروهي را هدايت مي كند، اما جز فاسقان را گمراه نمي سازد. كه در اينجا سرچمشة ظلالت فسق و خروج از طاعت و فرمان الهي شمرده شده است. و در جاي ديگر مي گويد: الله لايهدي القوم الظالمين،[11] خداوند قوم ستمگر را هدايت نمي كند. در اين جا تكيه روي مسأله ظلم شده است و آن را زمينه ساز ظلالت معرفي كرده است. و در جاي ديگر مي خوانيم: «والله لايهدي القوم الكافرينِ»[12] خداوند قوم كافر را هدايت نمي كند. در اين جا كفر به عنوان زمينه ساز گمراهي ذكر شده است.
باز در آية ديگر مي خوانيم: «انّ الله لايهدي من هو كاذب كفّار»[13] خداوند هدايت نمي كند كسي را كه دروغگو و كفران كننده است. كه در اين جا نيز دروغگويي و كفران را مقدمة ضلالت شمرده است.
و آيات ديگر از اين قبيل كه ضلالت الهي را مخصوص كسي مي شمرد كه داراي اين اوصافند «كفر، ظلم، فسق، دروغ، اسراف، كفران» و تمام آيات ديگري كه به صورت مطلق ظلالت به خداوند متعال نسبت داده شده است مقيّد به اين اوصاف مي شود و ظلالت الهي هرگز بدون قيد و شرط نمي باشد. اما اين اسناد ظلالت به خدا عين اختيار بندگان و آزادي اراده آنها در متصّف شدن به چنين اوصافي است.[14] در مورد هدايت نيز شرط و اوصافي در قرآن آمده كه نشان مي دهد آن هم بدون علّت و بر خلاف حكمت الهي نيست.
به هر حال مشيت الهي كه در آيات هدايت و ظلالت روي آن تكيه شده، هرگز به معناي مشيت بي دليل و خالي از حكمت نيست؛ بلكه در هر مورد شرايط خاصي دارد كه آن را هماهنگ با حكيم بودن او مي كند.
🔰 @p_eteghadi 🔰