eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال بنده وقتی با غیر مسلمانان بحث می کنم از آنان اشکالی میشنوم که می گویند چگونه اسلام یک ایین جهانی است با این که دستورات ان فقط در محیط های ما قابل اجرا است مانند نمازهای پنج گانه و روزه داشتن در نقاط قطب شمال که شب ها و روزهای طولانی دارد ✅پاسخ شکی در جهانی بودن اسلام طبق ادله قاطع نیست و ما در پاسخ های گذشته به آن اشاره داشته ایم ♦️اما در مورد سوال شما: این مساله یکی از مسائل مستحدثه و جدید می باشد که هرچند مساله قطبین در عصر امامان وجود داشته است ولی سفر به انجا و سکونت در مناطق قطبی در قدیم ممکن نبوده است یا اخبارش به ما نرسیده است لذا از مسائل مستحدثه محسوب میشود. ❗️ما اصول و قواعد شناخته شده ای در اسلام داریم که بر گرفته از کتاب و سنت و دلیل عقل و اجماع است و هیچ مساله ای از مسائل مستحدثه نیست مگر اینکه تحت شمول یکی از اصول و این قواعد است 📚دایره المعارف فقه مقارن،ایت الله مکارم ،ج1 ص221 ❗️حکم مورد سوال شما را می توان از قاعده میسور یا مساله عسر و حرج استنباط کرد 👌قاعده میسور می گوید که اگر در انجام عباداتی مانند نماز نتوان برخی از شرایط آن را رعایت کرد وعذری وجود داشت به همان مقدار که می توان رعایتش کرد وانجامش داد بسنده می شود 📚القواعد الفقهیه،ج1 ص539 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « با عسر و سختی ،انچه در توان است ترک نمی شود ( همان اندازه که مقدور است باید بجا اورده شود)» 📚عوالی اللئالی،ج4 ص58 ❗️وفرمود: « هنگامی که شما را به چیزی امر کردم انچه در توانتان است را بجا اورید( وکل امر را نادیده نگیرید)» 📚بحار الانوار،ج22 ص31 ❗️قاعده دیگر که میتوان برای استنباط این مساله از آن استفاده کرد قاعده نفی حرج است 👌خداوند می فرماید: « در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است» 📓حج 78 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « من برای شریعت سهل و اسان مبعوث شده ام» 📚وسائل الشیعه ج8 ص116 ❗️به مقتضای انچه امد تکلیف کسانی که در مناطق قطبی زندگی می کنند اشکار می شود. ❗️فقیه بزرگ ایت الله سید یزدی می گوید: « چنین اشخاصی موظف هستند که نماز و روزه خود را بر طبق مناطق معتدل و معمولی بجا اورند ( مثلا اگر در مناطق معمولی روز 13 ساعت است انان 13 ساعت روزه بگیرند و مانند این)» 📚العروه الوثقی،کتاب الصوم،طریق ثبوت الهلال،مساله10 👌ایت الله مکارم نیز میگوید باید مطابق مناطق معتدله عمل کنند 📚استفتاوات جدید،ج1 ص89 ❗️واین حکم مقتضای قاعده میسور و نفی حرج می باشد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
‌ کانال پرسمان اعتقادی 📲#پاسخ به شبهات 👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
✅پاسخ به اشکال مطرح شده در تصویر بالا : 🔵از دید یک مسلمان پرودگار فیض و رحمت خود را از طریق اسباب مختلف جاری می سازد چنان که امام صادق فرمود: « خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 ♦️یکی از این اسباب که خداوند فیض و رحمت خود را از آن طریق نصیب بندگان می کند تبرک کردن و استشفائ به آثار پیامبر گرامی و اهل بیتشان و سائر صلحا و صالحین می باشد که ریشه آن در قرآن و سنت پیامبر گرامی بوده است ❗️قرآن یاد می کند که حضرت یعقوب پیراهن متبرک شده به حضرت یوسف را بر چشمان خود گذاشت و بینایی خود را باز یافت 📓یوسف 93 ❗️از بنی اسرائیل یاد می کند که همواره به تابوتی که اثار ال موسی و ال هارون در آن بوده تبرک جسته و تا مادامی که آن تابوت نزدشان بود در عزت و رفاه بودند و خداوند متعال نشانه پادشاهی طالوت برای انان را همراهی او با آن تابوت دانست 📓بقره 248 ❗️علمای اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر گرامی حجر الاسود را دست می کشید و می بوسید و به آن تبرک می کرد 📚صحیح بخاری ج2 ص162 📚سنن نسائی ج5 ص231 ❗️و می آورند هر گاه پیامبر وضو می گرفت نزدیک بود مسلمانان بر سر بدست اوردن اب وضوی آن حضرت با هم بجنگند 📚صحیح بخاری ج3 ص195 🔵ابن حجر عالم برجسته اهل سنت می گوید: « کودکان را نزد پیامبر می آوردند و آن حضرت به منظور تبرک انان دعا می کرد» 📚الاصابه ج1 ص7 ❗️حال که مشروعیت تبرک و استشفائ به آثار اولیائ از دید یک مسلمان روشن شد در مورد عکس بالا می گوییم : ⁉️اشکال شد که چگونه شیعیان به ضریحی که هنوز به مرقد امام نرسیده و متبرک به وجود امام نشده است تبرک می جویند ♦️پاسخ می دهیم: چنین نیست که برای متبرک شدن لازم باشد آن ضریح به قبر امام علیه السلام برسد بلکه همین که منتسب به امام و اختصاص به ایشان شده است برای متبرک شدن آن کافی است چرا که متبرک به نام امام شده است و قرآن ما را به این حقیقت رهنمون می سازد به این بیان: 🔵خداوند می فرماید: « هرکس نشانه های دین خدا را تعظیم و تکریم کند این نشانه تقوای دل است» 📓حج 32 ❗️از سوی دیگر خداوند در ایه 36 حج یاد اور می شود: « برخی از زائران خانه خدا از منزل خود شتری را برای ذبح در کنار خانه خدا به همراه می اوردند و با انداختن قلاده ای بر گردن آن آن را برای ذبح در راه خدا اختصاص می دادند و از دیگر شتران جدا میساختند . ♦️از انجا که این شتر مختص به ذبح برای خدا شده بود ،خداوند دستور داد که آن شتر به دلیل این اختصاص جزو نشانه های دین خدا و شعائر الهی است و باید مورد احترام قرار گیرد مثلا دیگر نباید بر آن سوار شد و به موقع باید به آن آب و علف داد و ... 👌وقتی شتری به خاطر برگزیده شدن برای ذبح در کنار خانه خدا جزو شعائر می گردد و متناسب خود تعظیم و بزرگداشت لازم دارد چرا ضریحی که اختصاص به قبر مطهر امام شده است جزو شعائر الهی قرار نگیرد تا تعظیم و احترام آن لازم باشد ❗️از این بیان پاسخ از اشکال منتشر شده در تصویر پاسخ گفته می شود 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال چرا استفاده از انگشتر طلا یا ساعت طلا برای مرد حرامه ولی واسه زن جایزه 🗯پاسخ: ❗️حکمت و فلسفه واقعی احکام و از جمله حرمت استفاده از طلا برای مردان برای ما کاملا مشخص نیست اما می دانیم که این حکم حتما دارای مصالح بوده است . ❗️امام صادق فرمود: « از انجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعالش از روی حکمت است اگر چه فلسفه انها را ندانیم» 📚بحار الانوار ج52 ص91 🗯در این مورد روایاتی وارد شده است که استفاده می شود استعمال طلا برای مردان جایز نیست . 🔷پیامبر گرامی فرمود: « انگشتر طلا بدست نکن چون زینت تو در آخرت خواهد بود» 📚الکافی ج6 ص468 ❗️امام صادق فرمود: « در دست خود هیچ انگشتری از طلا مکن» 📚همان مدرک ص469 🗯وفرمود: « طلا لباس بهشتیان است و خداوند طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده و بر مردان پوشش طلا را حرام داشته و نماز در آن را باطل اعلام کرده است» 📚التهذیب ج2 ص227 ❗️شاید بتوان گفت که علت تحریم طلا برای مردان و جائز بودن آن برای زنان آن است که اصولا طلا برای زینت کردن استفاده می شود و طبیعت مرد و زن تفاوت دارد .طبیعت و غریزه زن به سوی زیبایی و زینت گرایش یافته و اصولا زیباتر هم افریده شده پس برای او مجاز شده در عین اینکه زیبایی و زینت زن باعث برقراری روابط گرم و صمیمانه خانواده و گرایش مرد به سوی تشکیل خانواده و برقرار بودن نوع و نسل می شود ❗️اما گرایش مردان به زینت در عین حال که در انها روحیات زنانه به وجود می آورد و از طبیعت خود دور می کند آن ها را از مسئولیت در امور اساسی زندگی دور می کند و به سوی تجملات و مظاهر دنیا و چه بسا دوری از پرودگار سوق می دهد 🗯البته برخی در این زمینه این موارد را نیز بیان کرده اند: 🔷گلبول های سفید در خون مرد بیش از زن است .از طرف دیگر طلا در افزایش این گلبول ها موثر است لذا وجود آن برای زن مفید است ولی برای مردان چندان مناسب نیست و ممکن است موجب برهم زدن گلبول های سرخ و سفید گردد ونیز موجبات تحرکات عصبی مردان را فراهم می کند 📚سالنامه پیام اسلام ،سال1357 📚بهداشت در اسلام،دکتر اردوبادی ❗️البته چنان که گذشت عمده دلیل ما در این مساله روایات فراوانی است که در مجامع روایی ما ثبت وضبط شده است و فلسفه اصلی این حکم نیز برای ما دقیقا مشخص نیست . 📚وسائل الشیعه ج4 ص412 باب30 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ ‌ کانال پرسمان اعتقادی 📲#پاسخ به شبهات 👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
✅پاسخ: "اشتباه از اینجا ناشی شده است که به خاطر عدم آشنایی با مسایل فلسفی از این حقیقت واضح غفلت شده است که وقتی سخن از قدرت به میان می آید باید متعلق قدرت یک امر ممکن باشد زیرا قدرت به محال تعلق نمی گیرد، محال هیچ وپوچ است وهیچ وپوچ قابل تعلق قدرت نیست. ❗️توضیح این که هنگامی که می گوییم خدا قادر است چنین موضوعی را ایجاد میکند مفهومش این است که آن موضوع جزو ممکنات است ومی خواهیم از طریق قدرت خدا لباس وجود بر آن پوشانده شود اما اگر مطلبی ذاتا محال است اصلا سوال آیا می تواند درباره آن نادرست ولی معنا است. ❗️این همان چیزی است که گاهی از آن تعبیر می کنند که صورت مساله غلط است. ❗️به عنوان مثال اگر کسی مساله ای طرح کند که ما 20 عدد پرتقال داریم ومی خواهیم در میان 40 نفر تقسیم کنیم به طوری که به هرکدام آنان یک پرتقال درست برسد در جواب گفته میشود صورت مساله شما غلط است. ❗️به تعبیر دیگر این مساله خود دارای نوعی تناقض است واصلا قابل طرح نیست.زیرا وقتی می گوییم 20 پرتقال داریم یعنی 40 عدد نیست اما وقتی میگوییم آن را میان 40 نفر تقسیم کنیم که نصیب هریک یک پرتقال شود معنایش این است که تعداد آنها 40 تا است نتیجه این میشود که تعداد پرتقال ها درعین اینکه 20 عدد است 40 باشد. مسلما هیچ عاقلی چنین حرفی نمیزند. ❗️ انچه در تصویر اشکال شده نیز چنین است چرا که وقتی می گوییم خدا می تواند چنین سنگی را بیافریند کلمه آفریدن مفهومش این است که آن شی مقدور خداوند است ووقتی می گوییم نتواند آن سنگ را بلند کند یعنی همان سنگی که ما فرض کردیم مقدور خداوند است مقدور خداوند نباشد ودر حال واحد هم مقدور باشد وهم مقدور نباشد واین تناقض است. با توجه به غلط بودن این سوال نوبت به جواب نمی‌رسد. ❗️در روایتی آمده است که از حضرت علی سوال شد : ایا پرودگارت می تواندجهان را در تخم مرغی قرار دهد بی آنکه دنیا کوچک شود یا تخم مرغ بزرگ امام پاسخ داد: "خداوند هرگز توصیف به عجز نمیشود اما آنچه را تو سوال کردی غیر ممکن است" 📚بحار الانوار،ج4 ص143 ح10 "نقل پاسخ از کتاب پیام قرآن،ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج4 ص202 به بعد " ✅پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال در تفسیر سوره ی حمد (تفسیر نمونه) آمده: اين نكته، بسيار جالب است كه اسلام بر خلاف بسيارى از مذاهب ساختگى يا تحريف واسطه ها قائل مى شوند به مردم دستور مى دهد بدون « خلق » و « خدا » شده كه ميان هيچ واسطه با خدايشان ارتباط برقرار كنند!. از طرفی در سوره مائده آمده که برای تقرب به خدا باید وسیله آن را جست که معمولا از ائمه به عنوان این وسیله تفسیر میشود. در یکی از پست های اخیر هم که توسل مردم به ضریح خالی را مورد چالش قرار داده بودید؛ حدیثی از کتاب کافی به این مضمون آورده بودید (« خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد»). تناقض مذکور را چطور تحلیل می کنید؟ ✅پاسخ : حضرت امیر در نهج البلاغه می فرماید: « خداوند میان تو و خود کسی را قرار نداده که در برابر او حجاب شود و تورا مجبور نساخته که به شفیعی پناه بری» 📚نامه 31 ❗️درواقع سخن ایت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر نمونه اشاره به این سخن حضرت علی است . 👌ایت الله مکارم در تفسیر سخن خود چنین می آورد: « اساس اسلام بر این است که انسان ها می توانند رابطه مستقیمی با پرودگار خود پیدا کنند همان گونه که همه روز در نمازهای خود از اغاز تا پایان مخصوصا در سوره حمد با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند به گونه ای که هیچ واسطه ای میان انها و او نیست بر خلاف مذاهب باطله که پیرو مرشد و...هستند و انان را واسطه می دانند و گاه ارتباط مستقیم با خدا را روا نمی دارند 🔴البته این سخن با شفاعت و توسل به صالحان منافات ندارد چرا که : 1⃣در اسلام دلیلی بر نفی ارتباط مستقیم با خداوند نیست ارتباط مستقیم با خداوند در جای خودش محفوظ است و مسلمانان شب وروز از آن استفاده می کنند .و شفاعت و توسل هم در جای خودش محفوظ است به تعبیر دیگر هر دو در کنار هم قرار دارند و دو راه به سوی رحمت خداوند هستند 2⃣شفاعت و توسل نیز به اذن خداوند است بنابراین کسی که دست به دامان پیامبر و اهل بیت برای شفاعت می زند باید در کنار آن از خدا بخواهد که اذن شفاعت دهد پس مکمل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست» 📚پیام امام امیر المومنین ؛ ایت الله مکارم؛ ج9 ص589 ❗️به بیان دیگر: « توسل کردن در اسلام واجب نیست بلکه از مستحبات موکد است .انجایی که گفته میشود اسلام برای ارتباط با خداوند قائل به واسطه نشده اند و مردم می توانند بدون واسطه با خداون. ارتباط برقرار کنند یعنی اسلام توسل کردن را واجب نکرده است . 👌انجایی نیز که امر به توسل و شفاعت شده است اشاره به این است که صحیح است که شما برای ارتباط با خداوند نیاز به واسطه ندارید و می توانید مستقیما با او ارتباط برقرار کنید اما گاهی کثرت گناهان مانع از اجابت شما می شود لذا بروید به اهل بیت توسل کنید تا انان واسطه بین شما و پرودگار شود تا شما به اجابت خداوند برسید ❗️این درست همانند آن است که انسان می تواند در هر مکانی نزد پرودگار دعا کند اما اگر در حالاتی دعا کند دعایش به اجابت نزدیکتر می شود مثلا با زبان روزه دعا کند ❗️انسان ها نیز می توانند بدون واسطه با خداوند ارتباط برقرار کنند اما اگر با توسل به اهل بیت این ارتباط را برقرار کنند به اجابت نزدیکتر می شوند و این دو منافاتی با یکدیگر ندارند 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال بعضی ازجوانان به میگن خدامگه بی نیازنیست ؟چه احتیاجی داره به نمازخواندن ما ✅پاسخ توجه به چند نکته لازم است 1⃣ما همیشه در کارهای خود هدفی داریم که این هدف معمولا دفع کمبودها و نیازهای ما است و چون ممکن است در مورد صفات و افعال خداوند گرفتار مقایسه با خویش شویم ممکن است این تصور به پیش اید که خداوند چه کمبودی داشته که با خلقت و عبادت ما مرتفع شود 🔺این طرز تفکر ناشی از مقایسه میان خالق و مخلوق و واجب و ممکن است 2⃣ما به حکم اینکه وجودمان محدود است برای رفع کمبودهایمان تلاش می کنیم و اعمالمان همه در این مسیر است ولی این سخن درباره یک وجود نامحدود یعنی خداوند امکان پذیر نیست پس باید هدف افعال اورا در غیر وجود او جستجو کنیم 3⃣خداوند چشمه ای است فیاض و مبدئی است نعمت افرین که موجودات را در کنف حمایت خود می گیرد و انها را پرورش داده و از نقص به کمال می برد و این است هدف واقعی از عبودیت و بندگی ما و فلسفه عبادات و نیایشها که همگی کلاس تربیت برای تکامل ما است 📚تفسیر نمونه ج22 ص393 4⃣در روایتی امده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در اسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 ❗️در روایت دیگری امام صادق فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
hamidalimi-@yaa_hossein.mp3
5.34M
#وفات_حضرت_ام_البنین(س) 🎵 مادر عباس باوفا فاطمه ی... 🎤حمید #علیمی #شور 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال ماشالله این روزا همه دارن به روزه گرفتن مسلمونا اشکال می گیرن حتی یهودی ها و مسیحی ها میخواستم بدونم که ایا روزه تو ایین اونا نیست اگه است چرا به ما اشکال می گیرن ✅پاسخ صریح ایه قران است که این فریضه الهی در ادیان دیگر نیز بوده است 📚بقره 183 ❗️هم اکنون در عهد عتیق و عهد جدید نیز این مطلب یافت می شود 1⃣در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملت در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقبه روزه معمول بوده است 📚( پولس،3 : 5 2⃣حضرت موسی چهل روز روزه گرفت 📚تورات،سفر تثنیه،فصل 9 شماره 9 3⃣حضرت عیسی چهل روز روزه گرفت 📚انجیل متی،باب 4 شماره 1-2 4⃣حواریون مسیح نیز روزه می گرفتند 📚انجیل لوقا،باب 5 شماره 33 و35 5⃣قوم یهود در موقعی که فرصت می یافتند و می خواستند اظهار خشوع کنند روزه می داشتند تا به وسیله ان رضای حق را تحصیل کنند 📚سفر داوران،20 : 26 6⃣حضرت مسیح به شاگردانش دستور داد که پس از فوت او روزه بگیرند 📚انجیل لوقا،5 : 34 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال نظر اسلام در مورد عقل چیه ایا این که اتیست ها میگن عقل در اسلام جایگاهی نداره راسته ،چرا تو اسلام جنگیدن و برده داری بوده که الان ها بیشتر اشکالات این اتیست های بی عقل در همین مورده ✅پاسخ عقل در مکتب تشیع از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که در کتب اصولی به عنوان یکی از منابع تشریع بر روی ان بحث می شود ❗️در قران مجید نیز ایات فراوانی در اهمیت عقل و تدبر کردن امده مانند لعلکم تعقلون،لقوم یعقلون،اولوالالباب، ان کنتم تعقلون،افلا تعقلون،لاولی النهی، 👌محدثان اسلامی نیز از دیر باز کتب حدیثی خود را با بیان ذکر روایات در اهمیت عقل در اسلام اغاز کرده اند 📚بحار الانوار،ج 1 ص82، کتاب العقل و العلم و الجهل 👌 حضرت علی فرمود: « هیچ جمالی زیبننده تر از عقل نیست» 📚الکافی ج8 ص19 👌امام صادق فرمود: « خداوند به اندازه عقل انسان ها به انها ثواب میدهد» 📚امالی صدوق،ص418 ♦️امام رضا فرمود: « دوست هر انسانی عقلش و دشمنش جهلش می باشد» 📚عیون الاخبار ج1 ص258 ♦️در روایت دیگر امده است: « اساس دین بر پایه عقل بنا گذارده شده است » 📚بحار الانوار ج1 ص94 ♦️ودر روایت معروف دیگری امده است که امام کاظم فرمود: « حجت خداوند بر مردم دو حجت است یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی ،حجت ظاهری انبیا و امامان هستند و حجت باطنی عقل است » 📚الکافی ج1 ص16 ♦️اما در مورد جهاد در اسلام و رابطه مسلمین با غیر مسلمانان و برده داری ما در گذشته پاسخ های مفصل داده ایم که می توانید کلید واژه های جهاد،گردن،برده،برده داری، و ...را در کانال سرچ کنید 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه325 🎙 قاری: #منشاوی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
325.mp3
1.31M
☀️ #تنفس_صبح 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 325 🎙 قاری: #منشاوی 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال میشه بگید نظر علما و بزرگان شیعه در مورد قرآن چی بوده؟ ایا اونا عقیده به تحریف قرآن داشته ان 🗯پاسخ: ❗️در کتاب سیمای عقائد شیعه چنین امده است: 🗯«کاوش در سخنان علماى بزرگ شیعه که همواره در نسل ها سرمشق و الگو بوده اند، نشان مى دهد که آنان از عقیده به تحریف تبرّى مى جستند و اندیشه تحریف را به «خبر واحد» نسبت مى دادند. نقل سخنان همه آنان در طول قرون، امکان ندارد. به برخى از آنها اشاره مى کنیم: 1⃣فضل بن شاذان نیشابورى در ضمن نقد مذهب اهل سنت مى گوید: «عمر بن خطاب گفت: مى ترسم گفته شود عمر در قرآن مفزوده و این آیه را در آن گنجانده است، ما در زمان پیامبر خدا آیه را چنین مى خواندیم: پیرزن و پیرمرد زناکار را به خاطر شهوت رانى که کرده اند سنگسار کنید، این کیفرى از سوى خداى مقتدر حکیم است.» 📚الایضاح ص217 ❗️اگر شیعه عقیده به تحریف داشت، او بر اهل سنت نمى تاخت که به تحریف معتقدند، چون هر دو در این عقیده مشترک بودند. 2⃣مرحوم صدوق مى گوید: «اعتقاد ما این است که قرآن کتاب خداو وحى اوست که نازل شده و خداوند در قرآن فرموده است:« از هیچ سوى باطل سراغ قرآن نمى آید، نازل شده اى از سوى خداى حکیم حمید است قرآن قصّه گویى حق است و حقى است جدا کننده حق و باطل و شوخى و بیهوده نیست و خداى متعال، پدید آورنده، نازل کننده، پروردگار، و حافظ آن و گویاى به آن است.» 📚الاعتقادات ،ص93 3⃣شیخ مفید مى گوید: «بعضى از شیعیان گفته اند که از قرآن هیچ کلمه یا ایه یا سوره اى کم نشده، لیکن آن چه در مصحف على به عنوان تأویل و تفسیر معانى آیات طبق حقیقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از کلام الله که قرآنو معجزه الهى است نبوده، لیکن حقایقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأویل قرآن هم قرآن گفته مى شود. به نظر من این سخن شبیه تر به حق است از حرف کسى که مدّعى کاهش کلماتى از خود قرآن است نه تأویل آ ن. و به این نظر تمایل دارم.» 📚اوائل المقالات ص53 ❗️نیز در جوابِ «مسایل سرویّه» در پاسخ کسانى که براى تحریف، استناد به روایاتى کرده اند که برخى کلمات را به گونه دیگر نقل کرده است، مثلاً به جاى «کُنتم خیر امّه» «خیر ائمّه» نقل کرده و به جاى «جَعَلْناکُمْ اُمَّه وسطاً» «ائمّهً وَسطاً» نقل کرده، مى گوید: « این ها خبرواحد است و صحّت آنها ثابت نیست، از این رو در باره آنها توقف مى کنیم و از آن چه در قرآن موجود است دست نمى کشیم.» 📚مجوعه الرسائل ص366 4⃣ سید مرتضى گوید: «اضافه بر کسانى که در دلیل اول از آنان نقل کردیم، گروهى از صحابه همچون عبدالله بن مسعود، اُبىّ بن کعب و دیگران بارها قرآن را بر پیامبر خوانده و ختم کرده اند. این ها با کمترین تامل دلالت دارد که قرآن در آن زمان، مجموعه اى مرتب و مدوّن بود، نه پنهان و پراکنده.» 📚مجمع البیان ج1 ص10 5⃣ شیخ طوسى گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن، در خور این کتاب نیست. چرا که زیاد شدن در قرآن، بطلانش اجماعى است. کاسته شدن از قرآن نیز بر خلاف ظاهر مذهب مسلمانان است و این به مذهب صحیح ما شایسته تر است. سید مرتضى هم همین را تایید کرده و ظاهر روایات هم همین است، وى سپس روایت هاى مخالف را «خبر واحد» شمرده است.» 📚تبیان ج1 ص3 6⃣ مرحوم طبرسى مى نویسد: « افزایش چیزى بر قرآن، به اجماع علما باطل است و اما کاسته شدن از آن، بعضى از اصحاب ما و گروهى از حشویّه از اهل سنت گفته اند که در قرآن تغییر یا نقصانى پیش آمده است، لیکن عقیده صحیح در مذهب ما بر خلاف آن است.» 📚مجمع البیان ج1 ص10 7⃣سید بن طاووس حلّى گفته است: «عقیده شیعه، عدم تحریف است.» 📚سعد السعود ص144 8⃣ علامه حلّى در جواب سید مهنّا گفته است: «حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه بر خدااز این عقیده و امثال آن، که موجب راهیابى شک به معجزه جاویدان پیامبر خداست، معجزهاى که به صورت تواتر نقل شده است.» 📚اجوبه المسائل ص121 9⃣ محقق اردبیلى در مساله لزوم به دست آوردن علم به این که آن چه مى خواند، قرآن است، گفته است: «باید این علم را از راه تواترکه علم آور باشد به دست آورد و تنها به شنیدن حتى از یک عادل اکتفا نکرد... و چون تواترقرآن ثابت شده است، پس ایمن از اختلال است... علاوه بر این که در نوشته ها ضبط شده و حرف به حرف و حرکت به حرکت آن شمارش شده است. همچنین راه نگارش و راه هاى دیگر، گمانِ غالب بلکه یقین مى آورد که چیزى بر آن افزوده یا از آن کاسته نشده است.» 📚مجمع الفائده ج2 ص218 🔟قاضى نور الله شوشترى گوید: «وقوع تحریف در قرآن که به شیعه نسبت داده شده است، چیزى نیست که عقیده عموم شیعه امامیه باشد، گروهى اندک از آنان چنین سخنى گفته اند که در میان شیعه هم جایگاه معتبرى ندارند.» 📚آلائ الرحمان،ج1 ص25 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️اگر سخنان علما را در این زمینه به نحو کامل بیاوریم به درازا خواهد کشید .تا این جا حق به روشنترین صورت اشکار شد . 📚برگرفته از کتاب سیمای عقائد شیعه،علامه سبحانی،ص167 🗯ایت الله میلانی در کتابش سخنان حدود 50 تن از بزرگان شیعه را در عدم تحریف قرآن ذکر می کند که می توانید جهت اگاهی رجوع فرمایید 📚التحقیق فی نفی التحریف ،فصل اول،ص13 به بعد « کلمات اعلام الشیعه فی نفی التحریف» 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸ترجمه حدیث دیدار امروز فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش با فرمانده کل قوا: 🔸« الجِهادُ عِمادُ الدِّينِ، ومِنْهاجُ السُّعَداءِ » امام على عليه السلام: جهاد ستون دين و راه روشن نيكبختان است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ویژه نامه به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ؛ ❕نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر، معروف به وحيد بن كلاب بن عامر بن صعصعه، و مادرش ليلى دختر مالك بن جعفر بن كلاب، و عمويش لبيد شاعر است. فرزندانش عبارت بودند از عباس، جعفر، عبد الله و عثمان كه همگى با امام حسين عليه السّلام در كربلا شهيد شدند.ام النبين در سال 70 قمری رحلت كرد. 📚تاريخ طبرى ج 3، ص 162 و 262 و 343 _ بحار الانوار ج 42 ص 91 ❕روايت شده است كه امير المؤمنين عليه السّلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب مى‏ دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود ؛ « مى‏ خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت و شيردلان باشد تا فرزند سواركار شجاعى به دنيا آورد. عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در ميان عربها خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم. على بن ابى طالب عليه السّلام با وى ازدواج كرد و عباس، عبد الله، جعفر و عثمان به دنيا آمدند. اين مادر پسرانش را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان امام حسين عليه السّلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند. » 📚تنقیح المقال ، مامقانی ، ج 3 ص 70 ❕ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت و هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت ، درباره ابو عبد الله، حسين عليه السّلام برايم بگو. بشير قتل فرزندانش را يكايك به او خبر داد. ام البنين گفت ؛ رگ قلبم را پاره كردى. بچه‏ هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد اللّه عليه السّلام. از حسين برايم بگو. ام البنين براى عزادارى هرروز همراه عبيد الله (فرزندزاده عباس عليه السّلام) به بقيع مى‏ رفت و نوحه مى‏ خواند و گريه مى‏ كرد و اين اشعار را مى‏ سرود ؛ ❕« اى آنكه عباس را ديدى، درحالى ‏كه بر دشمن حمله مى‏ كرد و دنبال او از فرزندان حيدر (على عليه السّلام) جنگاورانى بودند، كه هريك داراى يال و كوپالى بودند ، خبردار شدم كه بر سر پسرم آسيبى وارد شده، درحالى‏ كه دستش بريده شده بود ، واى بر من كه ضربه عمود (ميله) سرش را خم كرد ؛ اگر شمشيرت در دستت بود، هرگز كسى به او (تو) نزديك نمى ‏شد. » 📚اعيان الشيعه ج 7 ص 429 و ج 8 ص 389 ❕و می خواند ؛ « اى زنان مدينه ديگر مرا ام البنين نخوانيد و مادر شيران شكارى ندانيد مرا فرزندانى بود كه بسبب آنها مرا ام البنين مى ‏گفته‏ اند و اكنون صبح كردم كه ديگر براى من فرزندي نيست چهار باز شكارى داشتم كه آنها را نشانه تير كردند و رگ و تين آنها را قطع نمودند و دشمنان با نيزه‏ هاى خود ابدان طيبه آنها را از هم متلاشى كردند و و شام كردند در حالى كه همه آنها بروى خاك با جسد چاك‏چاك افتادند اى ‏كاش مى‏دانستم آيا چنين است كه مرا خبر دادند به اينكه دستهاى فرزندت قمر بنى هاشم را از تن جدا كردند » 📚مقاتل الطالبيين، ص 85؛ ادب الطف، ج 1، ص 71 ❕مامقانى پس از نقل حال ام البنين هنگام ورود بشير مى ‏گويد ؛ «علاقه و ارادتش به حسين عليه السّلام به سبب امر امامت بود (حسين امام و پيشوايش بود) و اينكه به شرط سلامت حسين، مرگ چهار فرزندش را بر خود آسان گرفت؛ نشان درجه عالى ايمان اوست، من او را از نيكان (حسن) به حساب مى‏ آورم. » 📚تنقیح المقال ج 3 ص 70 ❕در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « ام البنين همه‏ روزه در بقيع مى ‏رفت و مرثيه مى‏ خواند و مردم گردش جمع می شدند به نوعى كه مروان ( با آن قساوت قلب ) وقتی مرثیه او را می شنید ، گریه می کرد » 📚مقاتل الطالبین ص 56_ قاموس الرجال ج 12 ص 196 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔دلیل وجوب شکسته خواندن نماز چیست با توجه به اینکه در ایه میفرماید لیس جناح یعنی باکی بر شما نیست که نماز را شکسته بخوانید نه آنکه لزوما شکسته خواندن واجب است ❗️❗️ 💠💠 👌روایات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام گواه بر لزوم شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی در هنگام سفر می باشد . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند عز و جل بر بیماران امتم و مسافران آن با افطار در سفر و شکسته خواندن نماز تصدق و لطف کرده است .آیا شادی شما در این است که صدقه الهی را به او باز گردانید ( و مطابق حکم خداوند رفتار نکنید)» 📚الکافی ج4 ص127 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «( هر کس هدیه الهی را رد کند ) و در سفر نماز را چهار رکعتی بخواند من از او بیزارم» 📚التهذیب ج4 ص218 _ عقاب الاعمال ص329 🔶پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند به من و به امت من هدیه ای داده است که به هیچ یک از امت های گذشته نداده است و آن افطار در سفر و شکسته خواندن نماز است .هر کس مطابق آن رفتار نکند هدیه خداوند را رد کرده است» 📚وسائل الشیعه ج8 ص521 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « خداوند حکم شکسته خواندن نماز را به خاطر مسافرت و سختی و رنج سفر و اشتغال به کارهای شخصی و اقامت جعل کرده است تا مسافر از رسیدگی به مشکلاتی که برایش در سفر پیش می آید عقب نماند و این حکم رحمت و تعطفی از جانب خداوند است» 📚عیون الاخبار ج2 ص112 _ علل الشرایع ج1 ص266 👌سایر روایات در این رابطه را در ذیل بخوانید ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 451 به بعد « ابواب صلاه المسافر » ❕روایات فراوانی از منابع اهل سنت هم گواه بر لزوم شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی در مسافرت است. 👌خداوند نیز در قرآن می فرماید ؛ «اِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ » « هنگامى كه سفر كنيد گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد » ( نساء 101) ❕سؤال مطرح شده آن است که آيه فوق مى‏ گويد ؛ « لا جناح عليكم » (گناهى بر شما نيست) و نمى‏ گويد حتما نماز را شكسته بخوانيد، پس چگونه مى ‏توان گفت نماز شکسته واجب عينى است نه واجب تخييرى ❗️ 👌در پاسخ بايد گفت که تعبير به « لا جناح »(گناهى بر شما نيست ...) در خود قرآن مجيد در بعضى موارد در معنى وجوب به كار رفته است مانند ؛ « إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما ». (بقره: 158) « صفا و مروه از شعائر الهى است بنا بر اين هر كس حج يا عمره بجا آورد مانعى ندارد كه به اين، دو طواف كند (سعى صفا و مروه بجا آورد) » ❕ در حالى كه ميدانيم سعى صفا و مروه هم در حج واجب است و هم در عمره. 👌 تعبير به لا جناح در آيه مورد بحث و هم در آيه حج براى نفى توهم تحريم است، زيرا در آغاز اسلام بتهايى روى صفا و مروه قرار داشت و به خاطر آنها بعضى از مسلمانان فكر مى ‏كردند سعى بين صفا و مروه از آداب بت‏ پرستان است، در حالى كه چنين نبود، لذا براى نفى اين توهم مى ‏فرمايد ؛ « مانعى ندارد كه سعى صفا و مروه كنيد » و همچنين در مورد مسافر جاى اين توهم هست كه بعضى چنين تصور كنند كوتاه كردن نماز در سفر يك نوع گناه است لذا قرآن با تعبير لا جناح اين توهم را از بين مى‏ برد. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 97 ❕زراره و محمد بن مسلم می گویند ؛ « به امام باقر عليه السلام گفتيم در باره نماز در سفر چه مى‏ گوييد؟ چگونه و چند ركعت است؟ فرمود: «خداوند عز و جل مى ‏فرمايد: «و چون در زمين سفر مى‏كنيد، بر شما گناهى نيست كه نماز را كوتاه كنيد». پس شكسته خواندن نماز در سفر، واجب است، همان گونه كه تمام خواندن آن در وطن، واجب است». گفتيم ؛ خداوند مى‏ فرمايد: «بر شما گناهى نيست» و نفرمود: چنين كنيد. پس چگونه شكسته خواندن نماز را در سفر همانند تمام خواندن نماز در وطن، واجب كرده است؟ ❕فرمود ؛ «مگر خداوند عز و جل در سعى ميان صفا و مروه نفرمود: «پس هر كس حج و عمره خانه خدا به جا آورد، بر او گناهى نيست كه ميان آن دو، سعى به جا آورد»؟ آيا نمى‏ بينيد كه سعى ميان صفا و مروه واجب است؛ زيرا خداوند عز و جل در كتاب خود، آن را ذكر فرموده و پيامبرش آن را انجام داده است؟ اين گونه، شكسته خواندن نماز در سفر، كارى است كه پيامبر خدا انجام داده و خداوند در كتاب خود آن را بيان فرموده است. » 📚الفقیه ج 1 ص 434 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔امامت مورد ادعاى شيعيان، ادعائى بى اساس و دروغين! علی بن ابیطالب گفته است: "إنما الخیار للناس قبل یبایعوا" یعنی: پیش از بیعت کردن، اختیار با مردم است(تا چه کسی را انتخاب کنند) : بحارالانوار جلد ۳۲ صفحه ۳۳ ط موسسه الوفا مستدرک نهج البلاغه صفحه ۸۸ به روشنی مشخص است که خود علی هم گفته است که انتخاب حاکم و خلیفه توسط مردم است حال میبینیم که همان مردم، علی را بعنوان خلیفه ی چهارم انتخاب کرده بودند و دروغگویی روحانیون مشخص میشود ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته مفصل توضیح داده ایم ، در مورد پيامبر و امامان معصوم علیهم السلام كه از سوى خدا نصب مى‏ شوند هيچ نيازى به بيعت نيست، يعنى اطاعت پيامبر و امام معصوم و منصوب از سوى او واجب است، خواه بر كسانى كه بيعت كرده باشند يا كسانى كه بيعت نكرده باشند و لازمه مقام نبوت و امامت وجوب اطاعت است، همانگونه كه قرآن مى ‏گويد: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ (نساء- 59). ❕ولى اين سؤال پيش مى ‏آيد كه اگر چنين است پس چرا پيامبر كرارا از ياران خود، يا تازه مسلمانان بيعت گرفت كه دو نمونه آن در قرآن صريحا آمده است بيعت رضوان در سوره فتح و بيعت با اهل مكه كه در سوره ممتحنه به آن اشاره شده است. ❕در پاسخ مى‏ گوئيم بدون شك اين بيعتها يك نوع تاكيد بر وفادارى بوده كه در مواقع خاصى انجام مى ‏گرفته، و مخصوصا براى مقابله با بحرانها و حوادث سخت از آن استفاده مى‏ شده است، تا در سايه آن روح تازه ‏اى در كالبد افراد دميده شود، چنان كه تاثيرهاى شگرف آن را در بيعت رضوان دیدیم . 👌ولى در بيعتهايى كه براى خلفا مى‏ گرفتند بيعت به عنوان پذيرش مقام خلافت بود، هر چند به عقيده ما خلافت امام ، چيزى نبود كه از طريق بيعت مردم انجام گيرد، بلكه تنها از سوى خداوند و به وسيله شخص پيامبر يا امام پيشين تحقق مى ‏يافت. 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 73 ❕در سخنان على علیه السلام در خطبه ‏هاى نهج البلاغه كرارا روى مساله بيعت تكيه شده، و امام علیه السلام بارها روى بيعتى كه مردم با او كردند تكيه مى‏ كند. 🔸از جمله در يك مورد مى ‏فرمايد ؛ « اى مردم شما بر من حقى داريد، و من بر شما حقى دارم، اما حق شما بر من اين است كه دلسوز و خير خواه شما باشم، و بيت المال شما را در راه خودتان مصرف كنم، شما را تعليم دهم تا از جهل نجات يابيد، و تاديب كنم تا آگاه شوید ، اما حق من بر شما اين است كه در بيعت خويش وفادار باشيد، و در آشكارا و نهان خير خواهى كنيد هر وقت شما را مى‏ خوانم اجابت نمائيد، و هر گاه فرمان مى ‏دهم اطاعت كنيد » 📚نهج البلاغه خطبه 34 👌 و در جاى ديگر مى ‏فرمايد ؛ « بيعت شما با من بى مطالعه و ناگهانى انجام نگرفت (تا كمترين ترديدى در اطاعت من به خود راه دهيد )» 📚نهج البلاغه خطبه 136 👌و در خطبه ‏اى كه قبل از جنگ جمل و حركت از مدينه به سوى بصره ايراد فرمود، مردم را به پايدارى روى بيعتشان توجه داده، مى‏ فرمايد ؛ « مردم بدون اكراه و اجبار و از روى اطاعت و اختيار با من بيعت كردند » 📚نهج البلاغه نامه 1 👌و در برابر معاويه كه از بيعت با امام علیه السلام سر باز زد، و مى‏ خواست به نحوى خرده ‏گيرى كند فرمود ؛ « همان گروهى كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كردند با من با همان شرائط و كيفيت بيعت نمودند بنا بر اين نه آنكه حاضر بود اكنون اختيار فسخ دارد، و نه آنكه غائب بود اجازه‏ رد كردن » 📚نهج البلاغه نامه 6 🔸ادامه 👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
mahdiranaei-@yaa_hossein.mp3
7.41M
#وفات_حضرت_ام_البنین(س) 🎵ای ذکر لبِ همه یا ام البنین 🎤مهدی #رعنایی #شور 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇 ❕و در کلامی که معاند به آن استناد کرد ، فرمود ؛ «اى مردم ، با من بيعت كرديد بر آنچه با حاكمانِ پيش از من بيعت شده است. همانا اختيار، براى مردم است، پيش از آن كه بيعت كنند؛ امّا هنگامى كه بيعت كردند، اختيارى برايشان نيست. به درستى كه بر امام است كه استوارى و درستى پيشه سازد، و بر مردم است تسليم شدن و سازگارى.اين، بيعتى است عمومى. هر آن‏كس كه از آن رو گرداند، از اسلام رو گردانده است و راهى جز راه مسلمانان را پيروى كرده است. بيعت شما با من، ناگهانى و بى ‏انديشه نبود و انگيزه شما و من، يكى نيست. من شما را براى خدا مى‏ خواهم و شما مرا براى خود مى ‏خواهيد. به خدا سوگند، براى دشمنان، خيرخواهى مى ‏كنم و نسبت به ستمديدگان، انصاف به خرج مى‏ دهم » 📚الارشاد ج 1 ص 243 _ بحار الانوار ج 32 ص 33 ❕ از بعضى از عبارات نهج البلاغه به خوبى بر مى‏ آيد كه بيعت يك بار بيش نيست، تجديد نظر در آن راه ندارد، و اختيار فسخ در آن نخواهد بود، و هر كس از آن سر بتابد طعنه زن و عيبجو خوانده مى ‏شود، و آن كس كه در باره قبول يا رد آن بينديشد يا ترديد كند منافق است . 📚نهج البلاغه نامه 7 👌از مجموع اين تعبيرات استفاده مى ‏شود كه امام علی علیه السلام ، در مقابل كسانى كه ايمان به امامت منصوصش از طرف پيامبر گرامی نداشتند و بهانه جويى مى‏ كردند به مساله بيعت كه نزد آنها مسلم بود استدلال مى‏ كرد، تا ياراى سر باز زدن از اطاعت امام علیه السلام را نداشته باشند، و به معاويه و امثال او گوشزد مى‏ كرد همانگونه كه مشروعيت براى خلافت خلفاى سه‏ گانه قائل است بايد براى خلافت امام قائل باشد و در برابر آن تسليم گردد بلكه خلافت او مشروع تر است، چون بيعت وى گسترده ‏تر و از روى رضايت و رغبت عمومى انجام شد. ❕بنابر اين استدلال به بيعت و اختیار مردم ، هيچ منافاتى با مساله نصب امام از طريق خدا و پيامبر و تاكيدى بودن بيعت ندارد. ❕لذا مثلا در همين نهج البلاغه در يك مورد امام به حديث ثقلين كه از نصوص امامت است اشاره مى ‏فرمايد ( نهج البلاغه خطبه 87)و در جايى ديگر به مساله وصيت و وراثت ( نهج البلاغه خطبه 2) و مواضع متعدد دیگری که امام علیه السلام به امامت الهی خود تصریح می کند ؛ 📚 نهج البلاغه خطبه های:1- 144- 97- 120- 93 و ... 👌بنابراین امام علیه السلام در خطبه ای که معاند به آن استناد کرد ، در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با افراد عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت و اختیار داشتند يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❕در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند . ❕همیشه باید عقاید مخاطبین را در نظر گرفت زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد. امام علیه السلام باید در برابر مردمی که تن به اطاعت او نمی دادند به دلیلی استدلال کند که آنها نتوانند در برابر آن سخن بگویند و راه انکار را بپویند و آن مساله بیعت و این که مردم حق اختیار دارند ، بود بیعتی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند و مردمان به خاطر بیعت و اختیار ، اطاعت آنان را لازم می دانستند . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و آن اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با آن بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان آیه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 👌علی علیه السلام هم مردم آن عصر را که اعتقاد به بیعت و اختیار داشتند ، طبق عقاید خودشان مجاب و ملزم می کرد تا تن به اطاعتش بدهند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁