🤔پرسش
❓وطن دوستی در اسلام و در تشیع چه جایگاهی دارد❕❕
💠پاسخ💠
❗️از آیات و روایات استفاده می شود که از دید اسلام وطن ذاتا دارای ارزش است . چه وطن ، دار الاسلام باشد و چه نباشد البته اگر عنوان دار الاسلام بر وطن صدق کند احترام آن دو چندان می شود.
❗️در آیات قرآن کرارا آمده است که « بیرون راندن از وطن ، یک ضد ارزش » است .مفهوم آن این است که وطن ذاتا یک ارزش محسوب می شود .
🔶خداوند در آیات 8 و 9 ممتحنه می فرماید:
« خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند ...تنها شما را از دوستی کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند ( نهیتان می کند) ...»
👌در این دو آیه مساله اخراج از خانه و وطن در برابر مقاتله در دین قرار داده شده که نشان می دهد هر کدام ارزشی جدا گانه دارد.
❗️در آیه 246 بقره نیز این سخن از زبان گروهی از بنی اسراییل نقل شده است:
« چگونه ممکن است که در راه خدا پیکار نکنیم در حالی که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم ( شهرهای ما از سوی دشمن اشغال و فرزندانمان اسیر شده اند)»
❗️این تعبیر نشان می دهد که انگیزه آنها برای جهاد علاوه بر حفظ آیین الهی نجات و طن بوده است و پیامبر آنان بر این سخن اعتراض نکرد و عملا بر آن مهر تایید نهاد .
👌پیامبر اکرم نیز هنگامی که می خواست از مکه هجرت کند سخت ناراحت و منقلب بود .درست است که مکه ارزش معنوی و الهی فوق العاده ای داشت ولی به نظر می رسد که علاقه پیامبر به آن شهر جهات متعددی داشت که از جمله آن علاقه او به زادگاهش بود .
🔶خداوند با این جمله او را دلداری داد:
« آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد تو را به جایگاهت باز می گرداند»
🔶قصص 85
❗️اساسا انسان رابطه مادی و معنوی فراوانی با زادگاه خود دارد و تاریخ زندگیش با آن پیوند ناگسستنی پیدا کرده است .همین پیوند ، سبب علاقه او به وطن می شود و همین علاقه انگیزه حفظ و دفاع و عمران و آبادی آن می گردد.
👌امام علی علیه السلام فرمود:
« شهر ها با حب وطن آباد می شود»
📚بحار الانوار ج75 ص45
🔷در حدیث دیگری فرمود:
« از نشانه های ارزش و شخصیت انسان آن است که نسبت به عمر از دست رفته ( که در آن کوتاهی کرده است) اشک بریزد و نسبت به وطنش علاقه مند باشد»
📚بحار الانوار ج7 ص264
❗️حدیث معروف :« علاقه به وطن از نشانه های ایمان است» نیز در منابع مختلفی نقل شده است.
📚سفینه البحار ماده وطن
❗️نتیجه آن که عشق و علاقه به زادگاه و وطن هم ریشه هایی در قرآن دارد و هم در روایات و هم در منطق عقل.
🔶توجه به این نکته نیز لازم است که اگر وطن مادی و جسمانی توأم با وطن معنوی و روحانی گردد و عنوان دار الاسلام به خود بگیرد عشق و احترام و علاقه به آن به مراتب افزون تر می گردد .
📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص220
📝پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#شهادت_ثالثه_و_شیخ_صدوق
🤔#پرسش
❔شیخ صدوق از بزرگترين علماى تاريخ تشيع و صاحب يكى از ٤ كتاب معتبر شيعه(كتب اربعه) در مورد لفظ(اشهد ان على ولى الله) در اذان ميگويد:
كسانى كه اين لفظ را وارد اذان كرده اند جعل كرده اند. لعنت خدا بر آنها باد، آنها غاليانى هستند كه به دروغ خودشان را شيعه جا زده اند.
▪️حالا؛ تكليف اين مردم بينوا كه فريب خورده و در اذان على ولى الله ميگويند، چيست؟
▪️ايشان يكى از كسانى است كه مذهب تشيع را تدوين كرده است و ٥٠ درصد فقه شيعه مديون ايشان است، ميگويد اين لفظ به جعل وارد اذان شده است.
▪️فقها و مراجع ، چه پاسخى دارند به اين جعل و فريب تاريخى مردم؟
#منبع: من لايحضر الفقيه ج ١ ص ٢٩۰ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌شيعيان در اذان پس از شهادت بر رسالت پيامبر گرامى ، بر ولايت اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليهما السَّلام گواهى مى دهند، و اين مسأله در تمام بلاد شيعى مشاهده مى شود، در اين باره توضيح چند نكته ضرورى است ؛
1⃣تمامى فقهاى شيعه بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه شهادت ثالثه «شهادت بر ولايت على (عليه السَّلام)» جزء اذان نيست و لذا هنگامى كه فصول اذان را مى شمارند، آن را هجده فصل بيشتر نمى دانند كه عبارتند از ؛
❕4 تكبير، 2 بار شهادت بر وحدانيت خدا، 2 بار شهادت بر رسالت پيامبر ، 2 بار «حى على الصلاة»، 2 بار «حى على الفلاح»، 2 بار «حى على خير العمل»، 2 تكبير و 2 بار تهليل و اين سخنى است كه فقهاى شيعه جملگى بر آنند ؛
📚 المقنعة ، ص 100. الرسائل للشريف المرتضى: ج 3 ص 30. الكافي للحلبي: ص 120. المراسم العلويّة: ص 67. المعتبر (الطبعة الحجريّة): ص 165 و 166. المنتهى: ج 4 ص 374.مجمع الفائدة والبرهان: ج 2 ص 170.
2⃣اگر فردى شهادت سوم را به عنوان جزئى از اذان بگويد، كار حرامى مرتكب شده و گناه كرده است.
3⃣ شهادت سوم در اذان، بدون قصد جزئيت ، مستحب است و اين استحباب، دو مبنا دارد ؛
🔸الف ؛ على (عليه السَّلام) به حكم قرآن و حديث رسول گرامى ، ولىّ خداست.
🔸ب؛ امام صادق عليه السَّلام فرمود ؛ هر گاه به رسالت پيامبر شهادت داديد بر ولايت على نيز گواهى دهيد.
❕در اثبات اصل نخست و اين كه على عليه السَّلام ولىّ خداست، گذشته از حديث متواتر غدير و روايات متواتر كه پيامبر گرامى كراراً فرموده است: يا على أنت ولى كلّ مؤمن بعدى، ( کنزالعمال ج 6 ص 396) قرآن مجيد نيز بر ولايت على عليه السَّلام تصريح كرده است، آنجا كه مى فرمايد ؛
«تنها ولى و سرپرست شما خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده اند؛ همانها كه نماز را برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد با ايمان را بپذيرند، حزب و جمعيت خدا پيروز است». ( مائده 55)
❕مفسران اتفاق نظر دارند كه اين آيه در حقّ اميرمؤمنان على عليه السَّلام وارد شده است، آنگاه كه فقيرى وارد مسجد شد و از مردم درخواست كمك كرد و حضرت در حال ركوع بود، با انگشت خود به فقير اشاره كرد كه انگشتر را از دست او برگيرد و در آن هنگام دو آيه ياد شده فرود آمد.
👌این شان نزول را مرحوم محدّث بحرانى در غاية المرام 24 حديث از منابع اهل سنّت و 19 روايت از منابع و #مصادر شيعه نقل كرده است، كه مجموعاً 43 حديث مى شود.بنابراين، رواياتى كه پيرامون اين آيه وارد شده متواتر است .
❕علاوه بر اين، علّامه امينى در كتاب بى نظيرش، الغدير، از بيست منبع معروف اهل سنّت رواياتى پيرامون آيه شريفه محلّ بحث نقل مى كند؛ منابع معروفى چون تفسير طبرى، تفسير اسباب النّزول، تفسير فخر رازى، تذكره سبط ابن جوزى و الصّواعق ابن حجر و نور الابصار شبلنجى و تفسير ابن كثير و مانند آن كه از اعتبار خاصّى در نزد اهل سنّت #برخوردار است.
📚الغدیر ج 2 ص 52 به بعد
❕بدين ترتيب، با توجه به آيه مذكور و آيات و روايات متعدد ديگر، آشكار مى گردد كه اميرمؤمنان عليه السَّلام ولىّ و سرپرست مؤمنان از جانب خدا است.
👌در خصوص نكته دوم نيز قاسم بن معاويه، از اصحاب امام صادق و كاظم عليمها السَّلام از آن حضرت چنين نقل كرده است ؛
«إِذا قَالَ أَحدكُمْ لا إِلهَ الّا اللّه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه، فَلْيَقُل عَلىٌّ وَلِىُ اللّه».
«هر گاه كسى از شما به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر گواهى داد، براى تكميل شهادت به ولايت على (عليه السَّلام) نيز گواهى دهد».
📚احتجاج طبرسی ص 83
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌بنابر آنچه گفته شد، احدى از شيعيان آن را به عنوان جزئى از اذان نمى گويد وحتى برخى در اقامه براى اينكه از ديگر اجزا تميز داده شود، فقط يك بار آن را مى گويند و در اين صورت مشكلى در اين مورد نخواهد بود ، لذا می بینیم که در کتاب العروه الوثقی چنین آمده است ؛
« قول مشهور، جمله «أشهد أنّ عليّا ولىّ اللّه» جزء اذان نيست، ليكن از آن جا كه شهادت به توحيد و نبوّت بدون شهادت به ولايت كامل نيست، پسنديده و مطلوب است كه بعد از جمله «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» شهادت به ولايت امير المؤمنين و ساير معصومان عليهم السّلام نيز آورده شود »
📚 العروة الوثقى ج 1 ص 602
❕حال محل اشکال معاند ، کلام شیخ صدوق است که می گوید ؛
« اذان صحیح همان است که آوردیم ، در این اذان نه ممکن است چیزی اضافه کرد و نه میشود از فقرات اذان کم کرد. مفوضه لعنهم الله در اذان دو مرتبه محمد و آل محمد خیر البریه را اضافه کردند.و در بعضی روایات بعد از «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللَّهِ» را اضافه کردهاند که دو مرتبه آن را تکرار میکنند. البته هیچ شکی نیست که امیرالمؤمنین ولی خداست و حقا امیرالمؤمنین است و حضرت محمد و اهل بیتشان خیر البریة هستند. اما این عبارتها در اصل اذان نیست ، من میخواستم این حرفها را بزنم تا مردم کسانی که متهم به تفویض و تدلیس هستند را بشناسند »
📚الفقیه ج 1، ص 290
👌مفوضه ای که مقصود شیخ صدوق اند ، کسانی اند که می گویند خداوند خلقت و تدبیر دنیا را به پیامبر و علی و اهلربیت علیهم السلام واگذار کرده است ؛
📚الحدائق الناضره ج 7 ص 404
❕امام #رضا علیه السلام فرمود ؛
« کسی که گمان کند پرودگار امر خلق کردن و رزق دادن را به حجت هایش واگذار کرده است ، گرفتار شرک شده است »
📚عیون الاخبار ج1 ص124
❕ و چنین دعا می کرد و به خدا پناه می برد ؛
« خدایا من به تو پناه می برم و به سوی تو بیزاری می جویم از کسانی که نسبت هایی به ما می دهند که شایسته ما نیست ، خدایا خلق کردن و رزق دادن تنها برای تو است ...کسی که گمان کند خلق کردن و رزق دادن با ما است ، ما از او بیزاریم »
📚بحار الانوار ج25 ص343
❕امام زمان علیه السلام نیز در #توقیعی می فرماید ؛
« خداوند است که خالق اجسام و رازق می باشد ، امامان تنها می توانند دعا کنند تا خداوند مطابق دعای آنان خلق کند و روزی بدهد »
📚الاحتجاج ج2 ص471
👌مرحوم شیخ صدوق قصدشان این است که مفوضه این فقرات را به عنوان جزء اذان و جزء اقامه و به قصد ورود داخل کردهاند ، لذا می گوید ؛ « اما این عبارتها در اصل اذان نیست ، من میخواستم این حرفها را بزنم تا مردم کسانی که متهم به تفویض و تدلیس هستند را بشناسند »
❕حرف ایشان این است که نام امیرالمؤمنین در اصل اذان نیامده و جزء اذان وحی شده به نبی گرامی اسلام نیست. بنابراین فرمایش «شیخ صدوق» با فتاوی دیگر فقها هیچ تناقضی ندارد ، ما هم می گوییم که شهادت به ولایت جزء اذان و اقامه نیست و نباید آن را به عنوان یک جزء محسوب کرد ، به خلاف مفوضه که غالیان مشرکی بودند که معتقد به جزئیت شهادت به ولایت در اذان و اقامه بودند ، بنابراین شهادت به ولایت جزء اذان و اقامه نیست ، اما گفتن آن نه به قصد جزئیت بلکه به قصد تبرک و اقرار به ولایت ، به حسب آنچه آمد ، خوب و مستحب است ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛
«بعيد نيست كه شهادت به ولايت از اجزاى مستحبّ اذان قرار گيرد، زيرا شيخ و علامه و شهيد و ديگران شهادت داده اند كه اخبارى در اين مورد وارد شده است.»
📚بحار الانوار ج 81 ص 111
❕یا شيخ عبداللَّه مامقانى مى گويد ؛
«اگر شهادت به ولايت على عليه السلام را بعد از شهادت به رسالت، به قصد تيمن و تبرك و قربت مطلقه- نه به قصد جزئيت- بگويد اشكالى ندارد، بلكه حسن است.»
📚مناهج المتقین ص 62
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش
❔فلسفه واجب شدن نماز قضای والدین بعد از فوتشان بر پسر بزرگتر چیست؟ مگر تکلیف هرکسی برعهده خودش نمی باشد؟
👌پاسخ؛
❗️توجه به نکات چند لازم است؛
1⃣دراین شکی نیست که طبق بینش اسلامی هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد چنان که می فرماید:
«هیچ گناهکاری گناه دیگری را متحمل نمی شود»
🔷انعام 164
❗️این که در اسلام نماز قضای پدر بر پسر بزرگتر نهاده شده است به معنای این نیست که پسر بار گناه پدر را به دوش می کشد .پدر اگر در ترک نماز و روزه خود مقصر بوده باشد مواخذه میشود و این یک تکلیف مازاد بر پسر بزرگتر است که از روی دلائل و حکمت های خاصی بر عهده پسر بزرگتر نهاده شده است.
2⃣مستند این حکم روایاتی است که می گوید نزدیکترین فرد به میت باید نماز و روزه او را قضا کند که مراد پسر بزرگتر است.
📚وسائل الشیعه ج8 ص276 باب12
🗯امام صادق فرمود:
«نزدکترین فرد به میت( پسر بزرگتر) نماز و روزه او را قضائ می کند»
📚بحار الانوار ج88 ص310
❗️از آنجایی که در روایات متعددی بیان شده است که پسر بزرگتر پس از فوت پدر بعضی از وسائل شخصی و اختصاصی او مانند قرآن ،شمشیر و انگشتر و مرکب و لباس و کتاب ها و مانند آن را به ارث می برد
📚وسائل الشیعه ج26 ص97 باب3
❗️وجه اولویت پسر بزرگتر به انجام واحبات فوت شده پدر روشن میشود.
3⃣برخی از فقها فتوا داده اند که پدر در صورتی که به جهت عذری نتوانسته نمازش را به جا آورد پس از مرگش بر پسر بزرگتر او قضا واجب است اما اکثر فقها فرموده اند که حتی اگر در صورت نافرمانی یا مرض و یا سفر نماز و روزه از پدر قضا شود بر پسر بزرگتر جبران لازم است
📚توضیح المسائل مراجع ص761
4⃣در صورتی که پدر از روی بی مبالاتی نماز را ترک نکرده باشد بلکه به علت مریضی یا فراموشی این اتفاق افتاده باشد خیلی جای اشکال بر این مساله نیست زیرا ادای چنین نمازی برای پدر قطعا جبران آن همه زحمت و حق پدر است .
5⃣اما فلسفه حکم قضا کردن حتی اگر از روی نافرمانی باشد:
🔷1- چنان که گذشت در این صورت پدر مواخذه خواهد شد و ادای نماز و روزه از جانب پسر از او رفع عذاب نخواهد کرد اگر چه انجام آن بی تاثیر در وضعیت پدر نخواهد بود.
🔷2- این حکم جهت فرهنگ سازی احترام به والدین و فهماندن ارزش آنان تشریع شده است اگر چه آنان گناهکار باشند .
👌امام باقر فرمود:
«نیکی به والدین لازم است اگر چه آنان فاجر و گناهکار باشند»
📚بحار الانوار ج71 ص56
❗️خداوند فرمود:
«پرودگار تو مقرر کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید»
🔷اسرائ23
🗯با توجه به این نکته پسر بزرگتر به عنوان ولی و سرپرست خانواده بعد از مرگ موظف است که ارتباط عاطفی خود با پدر را حفظ کرده و در جهت برائت ذمه پدر قدم بر دارد.
🔶3- از سوی دیگر جعل این حکم مشعر به این است که پسر بزرگتر پس از فوت پسر وظیفه اداره خانواده را بر عهده دارد و اعضای خانواده باید به او اهمیت داده تا خانواده دچار بی نظمی و از هم گسستگی نشود.
❗️البته ممکن است علت های دیگری در تشریع این حکم لحاظ شده باشد که برای ما قابل درک نباشد.
✏️پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش
❓در آیه ۱۹ سوره مائده بیان شده است: پیامبر اکرم(ص) پس از فاصله زمانی با پیامبران قبلی آمده است. از طرف دیگر در روایت آمده است که زمین از حجت الهی خالی نمی ماند. وقتی که پیامبری نیست حجت الهی کیست؟
💠پاسخ💠
👌در این شکی نیست که زمین لحظه ای بدون حجت الهی باقی نمی ماند .
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« خداوند زمین را بدون حجت و عالمی از جانب خودش رها نمی کند»
📚کمال الدین ج1 ص203
📚علل الشرایع ج1 ص196
🔶وفرمود:
« اگر بر روی زمین دو نفر باقی بمانند باید یکی از آنان حجت باشد ( چون زمین بدون حجت باقی نمی ماند)»
📚بحار الانوار ج23 ص22
❗️امام باقر علیه السلام فرمود:
« به خدا سوگند خداوند زمین را از زمانی که آدم از دنیا رفت بدون امامی که به سوی خدا دعوت می کند خالی نگذاشته است .او حجت خداوند بر مردم است و زمین بدون حجت الهی باقی نمی ماند»
📚بحار الانوار ج23 ص23
👌خداوند می فرماید:
« ای اهل کتاب رسول ما به سوی شما آمد در حالی که به دنبال « فترت» میان پیامبران حقایق را برای شما بیان می کند »
🔶مائده 19
❗️فترت در اصل به معنای سکون و آرامش است و به فاصله میان دو جنبش و حرکت یا دو کوشش و نهضت و انقلاب نیز گفته می شود.
🔶بین دوران مسیح و بعثت پیامبر گرامی اسلام حدود ششصد سال فاصله بود و این فاصله را دوران فترت می گویند.
❗️قرآن می گوید در این دوران رسولانی بر انگیخته نشدند « فتره الرسل» اما هیچ مانعی ندارد که اوصیای آنها وجود داشته باشند و حجت الهی باشند.
🔷رسولان آنهایی بودند که دست به تبلیغات وسیع و دامنه داری می زدند و مردم را بشارت و انذار می دادند و سکوت و خاموشی اجتماعات را در هم می شکستند و صدای خود را به گوش همگان می رساندند ولی اوصیای آنها همگی چنین ماموریتی را نداشتند و حتی گاهی ممکن است آنها بخاطر یک سلسله عوامل اجتماعی در میان مردم به طور پنهان زندگی داشته باشند.
👌علی علیه السلام در یکی از بیاناتش در نهج البلاغه می فرماید:
« آری روی زمین هرگز از کسی که قیام به حجت الهی کند خالی نخواهد ماند خواه آشکار و مشهور باشد یا پنهان و ناشناخته برای اینکه احکام و دستورات و دلائل و نشانه های خداوند از میان نرود ...خداوند به وسیله آنها دلائل و نشانه های خود را حفظ می کند تا به افرادی همانند خود بسپارند و بذر آن را در دلهای کسانی شبیه خود بیفشانند...»
📚نهج البلاغه حکمت 147
❗️تفسیر نمونه ج4 ص331
🔶در حدیثی پیامبر گرامی سلسله انبیا و اوصیای آنان را از زمان حضرت آدم تا زمان خود چنین بر شمردند:
« آدم به شیث وصیت کرد و شیث به شبان و شبان به محلث و محلث به محوق و محوق به عمیشا و عمیشا به اخنوخ که ادریس است و ادریس به ناحور...و زکریا به عیسی و عیسی به شمعون و شمعون به یحیی و یحیی به منذر و منذر به سلیمه و سلیمه به برده و برده به پیامبر اسلام»
📚امالی صدوق ص402
📚کمال الدین ج1 ص212
📚بحار الانوار ج23 ص57
❗️طبق این حدیث شریف نیز روشن می شود که ما بین مسیح و پیامبر اسلام حجت الهی بوده است و دوران فترت نفی کننده حجت الهی نمی باشد.
📝پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔🤔🤔پرسش❔
❓برخی شبهه می کنند که مساله طول عمر امام زمان با آیه قرآن در تضاد است .زیرا قرآن می گوید:
«هر کس را طول عمر دهیم در آفرینش واژگونه اش می کنیم ( و به ناتوانی کودکی باز می گردانیم) آیا اندیشه نمی کنید»( 68 یس)
❓امام زمان بیش از هزاران سال طول عمر دارد و در آفرینش ایشان واژگونی صورت نمی گیرد و پیر نمی شود آیا این تضاد نیست❗️
💠پاسخ💠
❗️آیه مزبور در حقیقت یک ناموس طبیعى و قانون الهى را توضیح مى دهد؛ یعنى انسان ها مطابق سیر طبیعى، پس از آن که به سر حد تکامل جسمى رسیدند ؛
🔶تدریجا نیروهاى خود را یکى پس از دیگرى از دست داده و به ضعف و ناتوانى روز اول بازگشت مى کنند.
👌 این «منحنى» ضعف و قدرت یک قانون عمومى براى تمام موجودات زنده است و همگى روى سیر طبیعى و معمولى این سرنوشت را خواهند داشت؛
❕ولى در موضوع طول عمر امام زمان با این که یک سلسله مطالعات علوم طبیعى چنین طول عمرى را طبق موازین علمى امرى کاملا ممکن معرفى مى کند، در عین حال باید اعتراف کرد که این طول عمر فعلا جنبه استثنایى دارد.
❗️به عبارت دیگر عمر هزار ساله و بیشتر انسان مطابق اصول علمى امروز به هیچ وجه محال نیست به دلیل این که دانشمندان علوم طبیعى براى طولانى ساختن عمر انسان همواره مشغول مطالعاتى هستند و به ما نوید مى دهند که روزى موفق شوند از طرق علمى حداکثر طول عمر انسان را به مراتب افزایش دهند، این خود نشانه امکان و معقول بودن چنین طول عمرى است.
🗯ولى نمى توان انکار کرد که فعلا چنین طول عمرى جنبه استثنایى دارد و هنوز انسان از طرق معمولى موفق به آن نشده است بنابر این خداوند براى اصلاح جامعه بشریت یکى از بندگان برگزیده خود را طول عمر فوق العاده اى داده که در موقع معینی قیام کند و جهانى را مملو از عدالت گرداند.
👌پرواضح است آیه مزبور که نظر به افراد معمولى و عادى دارد شامل حال چنین فردى نخواهد شد که وضع او یک وضع فوق العاده است و از جریان هاى معمولى برکنار مى باشد.
👌خلاصه همان خدایى که برخلاف وضع عادى چنین عمر طولانى را به آن حضرت داده و به صورت فوق العاده او را زنده نگه داشته، از عوارض طول عمر که ضعف و ناتوانى و بازگشت به قهقراست نیز حفظ مى نماید و این مطلب با آیه مزبور که نظر به افراد عادى معمولى دارد، هیچ گونه منافاتى نخواهد داشت.
📚پاسخ به پرسشهای مذهبی، مکارم شیرازی و سبحانی تبریزی ، ص216
📝پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش
❔آیا آیه ای از قرآن وجود داره که ثابت کنه ازدواج با محارم حرام است❕برخی میگن تو اسلام ازدواج با محارم جایز است اما روحانیون این ها را بر ملا نمی کنن❓
💠پاسخ💠
❗️در آیات 22 و 23 سوره نسائ حکم تحریم ازدواج با محارم صادر شده است و می فرماید:
« ازدواج نکنید با زنانی که پدران شما با آن ها ازدواج کرده اند»
❗️« حرام شده است بر شما مادرانتان و دختران و خواهران و عمه ها و خاله ها و دختران برادر و دختران خواهر شما و مادرانی که شما را شیر داده اند و خواهران رضاعی شما و مادران همسر و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافته اند ...و همسرهای پسرانتان که از نسل شما هستند و اینکه جمع کنید بین دو خواهر ...»
👌محارم به سه دسته کلی تقسیم می شوند؛
1⃣محارم نسبی 2⃣محارم سببی 3⃣محارم رضاعی
❗️روایات فراوانی نیز بر حرمت ازدواج با این سه دسته محارم در مجامع روایی ما وارد شده است که در قرآن مورد اشاره اجمالی قرار گرفته است که جهت آگاهی تفصیلی رجوع فرمایید:
📚وسائل الشیعه ج20 ص361 تا 467
❗️فلسفه تحریم ازدواج با محارم نیز روشن است؛
1⃣همه افراد طبعا از این گونه ازدواج ها تنفر دارند و به همین دلیل همه اقوام و ملل جز افراد کمی ازدواج با محارم را ممنوع می دانند و حتی مجوسی ها که در منابع اصلی خود قائل به جواز این گونه ازدواج ها بوده اند امروزه آن را انکار می کنند و این حاکی از فطری بودن این تحریم دارد که در میان تمام افراد بشر ریشه دارد .
2⃣امروز این حقیقت ثابت شده است که ازدواج افراد همخون با یکدیگر خطرات فراوانی دارد و سبب آشکار و تشدید شدن بیماری های نهفته و ارثی می شود .
3⃣در میان محارم جاذبه و کشش جنسی معمولا وجود ندارد زیرا محارم غالبا با هم بزرگ می شوند و برای یکدیگر یک موجود عادی و معمولی هستند و موارد نادر و استثنایی نمی تواند مقیاس قوانین عمومی و کلی گردد و می دانیم که جاذبه جنسی شرط استحکام پیوند زناشویی است بنا براین اگر ازدواجی در میان محارم صورت گیرد ناپایدار و سست خواهد بود .
📚تفسیر نمونه ج3 ص326
📝پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓چرا اسلام در سوره نسای حکم به جواز به همسری گرفتن زنان شوهر دار اسیر شده در جنگ می دهد❔
🗯پاسخ؛
1⃣اسلام نکاح زن اسیر شده از کفار را برای مسلمانان بعد از طاهر شدن رحمش به گذشت مدت زنانی از شوهر اولش حلال نموده است؛
📚وسائل الشیعه ج21 ص104
📚مستدرک الوسائل ج15 ص12
🗯گفته شده است که این حکم مشروط به این است که زن و شوهرش در یک مکان نباشند و بین آن ها فاصله باشد و اگر آن زن و شوهر هر دو با هم اسیر شوند برای غیر شوهرش حلال نخواهد بود.
2⃣این حکم تنها مربوط به زنان کفار است و در جنگ میان دو ملت مسلمان جاری نمیشود
📚وسائل الشیعه ج15 ص76
3⃣حکم جهاد در اسلام تنها جنبه دفاعی دارد.حکم بردگی گرفتن تنها مربوط به جنگی است که کافران و مشرکان برای نابود کردن جامعه اسلامی به کشور اسلامی حمله کنند و یا در صدد تهیه مقدمات آن باشند.
❗️در این صورت مسلمانان تنها حق دارند که مردان و زنان حاضر در میدان جنگ را به بردگی بگیرند نه غیر انان را آن هم تنها در صورت صلاحدید امام و جانشین امام
📚وسائل الشیعه ج15 ص64 باب18
4⃣جواز به همسر گرفتن زنان کافری که به دست مسلمانان اسیر می شدند بر اساس یک واقعیت حاکم بر جوامع آن روز بوده است؛ زیرا این زنان بخشی از نیروهای جبهه دشمن بودند که اگر آزاد می شدند، تقویت جبهه دشمن را در پی داشت. کشتن همه آنان کار بسیار بیرحمانه ای بود. هچنین به کار گرفتن آن ها در معادن و مزارع، بدون این که از حق استفاده از غرایز جنسی برخوردار باشند عواقب خطرناکی از جمله رواج فحشا در بین آن ها را به دنبال داشت .
🗯به همین دلیل اسلام به مسلمانان اجازه داده تا با شرایطی آنان را در منازل و مزارع و ... به کار بگیرند و ضمن رد و ممنوع کردن هر گونه تجاوز و سوء استفاده جنسی ، به مسلمانان اجازه داده است در صورت تمایل با شرایط خاصی با آنان روابط زناشویی مشروع داشته باشند و با رسمیت بخشیدن به این نحوه روابط زناشویی ، تعهدات متقابلی را در طرفین ایجاد کرده است که در سلامت اخلاقی طرفین و جامعه اثرات مثبت بسیار دارد.
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است؛
«اسلام تنها دریک مورد اجازه برده گیری میدهد وآن هم در مورد اسیران جنگی است آن هم هرگز جنبه الزامی ندارد.
👌در آن روز زندانهایی نبود که بتوان اسیران جنگی را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگهداشت وراهی جز تقسیم کردن آنها در میان خانواده ها ونگه داری به صورت برده نداشت.
❗️بدیهی است هنگامی که چنین شرایطی تغییر کند هیچ دلیلی ندارد که امام مسلمین حکم بردگی را درباره اسیران بپذیرد می تواند آنها را از طریق منت یا فدیه آزاد کند .زیرا اسلام پیشوای مسلمین را دراین امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند
📚تفسیر نمونه،ج21 ص412
🗯علامه طباطبایی چنین می اورد:
«عمده اسباب برده گیری سه چیز بود 1 جنگ 2 زور وقلدری3 داشتن ولایت ابوت وشوهری وامثال ان
❗️اسلام تنها برده گیری در جنگ را امضا کرد آن هم تنها در جنگ هایی معتبر دانست که بین مسلمین و کفار اتفاق افتد که در این صورت مسلمین می توانند اسیر کافر را استرقاق نمایند نه جنگهایی که بین خود مسلمین رخ می دهد
❗️جهت این امضا کردن ومعتبر شمردن برده گیری اسرای جنگی این است که به طور کلی دشمن محارب هدفی جز نابودی انسانیت واز بین بردن نسل بشری و ویران ساختن ابادی ها ندارد وفطرت بشر بدون هیچ تردیدی چنین کسی را محکوم به زوال دانسته وبر هر کسی واجب می داند که اینگونه دشمن های بشریت را جزو مجتمع بشری به شمار نیاورده وانان را مستحق تمتع از مزایای حیات وتنعم به حقوق اجتماعی نداند ونیز حکم می کند بوجوب از بین بردن انان ویا دست کم اسیر کردنشان »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج6 ص498
5⃣این اجازه محدود را هم اسلام به آن جهت داد تا مشرکان به حمله بر کشورهای اسلامی ترغیب نشوند و در صدد از بین بردن اسلام نباشند و این حکم به نوعی عامل بازدارنده برای آنها بوده است.
6⃣فتوحاتی که در زمان خلفا صورت گرفت و اسارت هایی که توسط انان محقق شد به هیچ وجه بر اساس تعالیم اسلامی نبوده است و کارهای انان را نباید معیار اسلام دانست.
⭕️پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش
❓آیا در بهشت تلاش، ارتقاء ، پرستش و مسایل اینچنینی وجود دارد؟ لطفاً با اعلام هر سند، بخش از آن را نیز ارایه فرمایید.
💠پاسخ؛
❗️در کتاب پیام قرآن چنین آمده است؛
🗯«آری قطعا تکامل در آنجا وجود دارد و بهشتیان هرگز درجا نمی زنند بلکه در پرتو عنایت الهی و الطاف ربانی روز به روز به ساحت قدسش نزدیکتر می شوند و در مسیر قرب الی الله به پیشروی خود ادامه می دهند.
👌مفهوم این سخن آن نیست که در آنجا طاعات و عبادات و اعمالی دارند چرا که بهشت دار تکلیف نیست زیرا عناصر اولیه تکلیف در آنجا وجود ندارد بلکه در پرتو اعمالی که در این جهان انجام داده اند همچنان به سیر تکاملی خویش ادامه می دهند.
💠درست همانند بعضی درختان پر باری که انسان یکبار آن را غرس می کند ولی مرتبا جوانه می زند و ریشه می دواند و از نقاط دیگر سر بر می آورد و دشت و صحرا را فرا می گیرد.
❗️پیامبر گرامی فرمود:
«سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد نازل کرد اهل بهشت پیوسته جمال و زیبائیشان بیشتر میشود آن گونه که در دنیا با گذشت زمان زشتی و پیری آنها افزایش می یافت»
📚امالی طوسی ج2 ص146
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص266
❗️این حدیث تکامل تدریجی بهشتیان را به خوبی آشکار می سازد گرچه تنها اشاره ای به جنبه های جسمانی دارد ولی مسلما به طریق اولی جنبه های روحانی را نیز در بر می گیرد
📚پیام قرآن ،ایت الله مکارم ج6 ص276
❗️البته چنان که گذشت تکامل در آخرت نتیجه اعمال دنیوی است و چنان نیست که ما در آخرت عبادت و بندگی کنیم تا به تکامل بیشتر دست پیدا کنیم چنان که حضرت علی فرمود:
«امروز روز عمل است نه حساب و فردا وقت حساب است نه عمل»
📚نهج البلاغه خطبه42
❗️وپیامبر گرامی فرمود:
«دنیا مزرعه آخرت است»
📚عوالی اللئالی ج1 ص267
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞حکم روزه #ماه_رمضان در دوران شیوع #کرونا چیست؟
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁