eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔خطای علمی امام علی در مورد تعداد ستارگان و سیارات ▪️[بحار الأنوار ٫ ط دارالاحیاء التراث ٫ جلد۵۵ ٫ صفحه۱۰۸] ← و عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : فِي قَوْلِهِ: فَلاٰ أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ قَالَ خَمْسَةُ أَنْجُمٍ زُحَلُ وَ عُطَارِدُ وَ اَلْمُشْتَرِي وَ بَهْرَامُ وَ اَلزُّهَرَةُ لَيْسَ فِي اَلْكَوَاكِبِ شَيْءٌ يَقْطَعُ اَلْمَجَرَّةَ غَيْرُهَا . ◾️امام على در تفسير آیه‌ی « فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ(التکویر/۱۵) ← نه،نه،سوگند به خنّس» فرمود: پنج ستاره‌اند زحل،عطارد،مشترى،بهرام،زهره،و نيست ستاره‌اى كه كهكشان را پيمايد جز اينها. ◻️خداوندگار علم و دانش شیعیان٬ علی بن ابیطالب٬ با اینکه علم غیب داشته اما گویا نمی‌دانسته که اولاً زحل و عطارد و... سیاره هستند نه ستاره! و ثانیاً بی‌خبر بوده که تعداد سیارات کهکشان و حتی منظومه‌ی شمسی هم بیشتر از این تعداد است! (سیارات منظومه‌ی شمسی عبارت اند از: عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس، نپتون) 💠💠 👌آنچه که در کتاب بحار الانوار به نقل از کتاب در المنثور سیوطی از علی علیه السلام نقل شده است در بیان تفسیر آیه شریفه است که می فرماید ؛ « فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ _ الْجَوارِ الْكُنَّسِ » سوگند به ستارگانى كه باز مى ‏گردند _ حركت مى‏ كنند و از ديده ‏ها پنهان مى ‏شوند » ( تکویر 15 _ 16) ❕«خُنَّس» در لغت «رجوع كننده و بازگشت كننده» است ، «كنّس» به معناى «پنهان شونده» و «جوار» جمع «جارى» به معناى «روندگان» مى‏ باشد. 👌منظور از اين آيات بطورى كه آيات قبل و بعد از آن گواهى مى‏ دهد و مفسّران هم آن را تأييد كرده ‏اند، ستارگان سيّارى است كه با چشم ديده مى‏ شوند (عطارد، زهره، مريخ، مشترى و زحل) كه اينها در حركتند و گاهى پيدا و گاهى غروب مى‏ كنند ، سخن علی علیه السلام هم اشاره به همین موضوع است و مقصود از ستاره بهرام همان مریخ است ؛ 📚لسان العرب ج 12 ص 61 ❕قرآن مجيد به وسيله قسم ياد كردن به اين ستارگان توجّه مردم را به وضع مخصوص و استثنايى و حركات و گردش آنها و عظمت آفريدگار آنها جلب مى ‏كند؛ يعنى، «قسم به ستارگان بازگشت كننده كه روندگان هستند و پنهان شونده ‏اند». 👌به اين نكته جالب هم بايد توجّه داشت كه دانشمندان هيئت، اين ستارگان را نجوم «مُتَحَيِّرة» نام نهاده ‏اند؛ زيرا حركات آنها روى خطّ مستقيم نيست و به نظر مى ‏رسد كه اينها مدّتى سير مى‏ كنند بعد كمى بر مى ‏گردند، دو مرتبه به سير خود ادامه مى‏ دهند كه درباره علل آن در كتب هيئت بحث فراوانى شده است . 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص 498 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 ❕به بیان دیگر ؛ 👌مفسران معتقدند كه آیات مذکور ، اشاره به پنج ستاره سيار منظومه شمسى است كه با چشم غير مسلح ديده مى ‏شود (عطارد، زهره، مريخ، مشترى، و زحل). ❕توضيح اينكه اگر در چند شب متوالى چشم به آسمان بدوزيم به اين معنى پى مى ‏بريم كه ستارگان آسمان دست جمعى تدريجا طلوع مى‏ كنند و با هم غروب مى ‏نمايند بى ‏آنكه تغييرى در فواصل آنها به وجود آيد، گويى مرواريدهايى هستند كه روى يك پارچه سياه در فواصل معينى دوخته شده ‏اند، و اين پارچه را از يك طرف بالا مى ‏آورند و از طرف ديگر پائين مى‏ كشند، تنها پنج ستاره است كه از اين قانون كلى مستثنا است، يعنى در لابلاى ستارگان ديگر حركت‏ مى‏ كند گويى پنج مرواريد ندوخته روى اين پارچه آزاد قرار گرفته ‏اند، و در لابلاى آنها مى ‏غلطند . ❕ اينها همان پنج ستاره بالا است كه عضو خانواده منظومه شمسى مى ‏باشد، و حركات آنها به خاطر نزديكيشان با ما است، و گرنه ساير ستارگان آسمان نيز داراى چنين حركاتى هستند اما چون از ما بسيار دورند ما نمى‏ توانيم حركات آنها را احساس كنيم، اين از يك سو. ❕از سوى ديگر ، توجه به اين نكته لازم است كه علماى هيئت اين ستارگان را" نجوم متحيره" ناميده ‏اند زيرا حركات آنها روى خط مستقيم نيست، و به نظر مى ‏رسد كه مدتى سير مى ‏كنند بعد كمى بر مى‏ گردند، دو مرتبه به سير خود ادامه مى‏دهند كه درباره علل آن در علم" هيئت" بحثهاى فراوانى شده است. ❕آيات فوق ممكن است اشاره به همين باشد كه اين ستارگان داراى حركتند (الجوار) و در سير خود رجوع و باز گشت دارند (الخنس) و سرانجام به هنگام طلوع سپيده صبح و آفتاب مخفى و پنهان مى‏ شوند، شبيه آهوانى كه شبها در بيابانها براى به دست آوردن طعمه مى ‏گردند، و به هنگام روز از ترس صياد و حيوانات وحشى در" كناس" خود مخفى مى ‏شوند (الكنس). 📚تفسیر نمونه ج 26 ص 190 👌سخن علی علیه السلام اشاره به همین ستارگانی است که سیار و دارای حرکت است و این حرکت هم برای ما محسوس و ملموس است ، چنان که در نقل دیگر فرمود ؛ « منظور ستارگانى هستند كه در شب خودنمايى نموده و كنوس مى‏ كنند، و در روز پنهان گشته، خنوس مى ‏كنند، و به چشم كسى نمى‏ آيند » 📚الدر المنثور ج 6 ص 320 ❕یا در نقل دیگر فرمود ؛ « هى خمسة انجم: زحل، و المشترى و المريخ، و الزهره، و عطارد » « آنها پنج ستاره ‏اند ، زحل و مشترى ومريخ و زهره و عطارد » 📚مجمع البیان ج 10 ص 44۶ ❕ و الا معلوم است كه سيارات منظومه شمسى منحصر به اين پنج ستاره نيستند، و سه ستاره ديگر به نامهاى اورانوس ، پلوتون و نپتون وجود دارد كه تنها با دوربينهاى نجومى قابل مشاهده ‏اند که با کره زمین مجموعا نه سیاره مجموعه شمسی را تشکیل می دهند . 👌معاند می گوید چرا علی علیه السلام در کلام خود از تعبیر « ستاره » استفاده کرده است ، در حالی که این پدیده ها « سیاره اند » نه ستاره ، در حالی که این مقدار اطلاع ندارد که آنچه در آسمان مى ‏بينيم ستاره نامیده می شود که از يك نظر به دو گونه تقسيم مى‏ شوند ؛ «ثابت» و «سيّار» و ستارگان ثوابت مجموعه ‏هايى هستند كه وضع خود را در آسمان تغيير نمى‏ دهند؛ از يك طرف طلوع مى‏ كنند و در طرف ديگر غروب، بى ‏آنكه تغييرى در فواصل آنها ديده شود اما ستارگان سيّار چند ستاره هستند كه در مجموعه منظومه شمسى گرد آفتاب مى ‏گردند و چون فاصله آنها با كره زمين نسبت به اجرام آسمانى، بسيار كم است، حركات آنها در آسمان كاملا معلوم است و دائما محلّ خود را نسبت به ما تغيير مى ‏دهند که معرفی آنها در بالا گذشت . واژه نجم در لغت عرب برای معرفی تمام ستارگان است اعم از ستارگان ثابت یا سیار . 📚لسان العرب ج 12 ص 570 _ پیام امام امیر المومنین ج 4 ص 94 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تا حالا کاری بدون توقع مزد برای خدا انجام دادیم 🎙حجت الاسلام #انصاریان #سخنرانی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخى ميگويند چرا از احكام قرآن در مورد حق ايتام چيزى نميگوييد؟ مثلا در سوره انعام آيه ١٥٢ در مورد دفاع از حق يتيم به زيبايى گفته است: به مال يتيم -جز به نحوى [هر چه نيكوتر]- نزديك مشويد... اما اصل موضوع چيست؟ گفته شده به مال یتیم دست‌درازی نکنید مگر به بهترین شیوه، حال اگر وارث کافر باشد، از ارث محروم است و تمامی مال را مسلمان می‌برد ، کافر از مسلمان ارث نمی‌برد ولی مسلمان از کافر ارث می‌برد و اگر فرزندان مورث(صاحب ارث)، کافر باشند و پسرعموی مورث، مسلمان باشد تمامی مال و اموال مورث را مسلمان می‌برد و کافر ارثی نخواهد برد! به چه علت؟ تنها بدلیل اینکه به اسلام باور ندارند! حال از شما ميپرسم، اين حكم براى استحقاق حق يتيم است يا پايمال كردنش؟ تبعیض، ناعدالتی و بی‌انصافی در تک‌تک آيات قرآن نمود دارد و حرف حكمى هم كه ظاهرا زيباست، مختص مسلمانان است زيرا از ديد قرآن غير مسلمانان حتى حق حيات ندارند ❗️❗️ 💠💠 👌بر اساس آموزه هاى دينى ، مسلمان از کافر ارث می برد ، اما کافر از مسلمان ارث نمی برد و این نیست جز از جهت عزت اسلام و ذلت کفر ، چرا که کفر و شرک ، گناهی بس بزرگ است و خداوند با محروم کردن کافر از برخی شوونات چون ارث بردن از مسلمان و ممنوعیت ارث بردن سایر کفار از او در صورتی که مسلمانی از ورثه باشد ، کافر را بر کفرش تنبیه می کند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند با اسلام بر عزت ما افزود ، بنابراین ما از کفار ارث می بریم ، اما آنان از ما ارث نمی برند » 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 12 👌شیخ صدوق می گوید ؛ « کفار از میراث محروم شده اند و این نیست مگر بخاطر عقوبت آنان به خاطر کفرشان » 📚الفقیه ج 4 ص 334 👌بنابراین اگر در ورثه کافر ، مسلمانی باشد ، اگر چه از طبقات دوم و سوم باشد ، همان مسلمان ارث می برد و ورثه کافر او هر چند ، فرزندانش باشند ، ارث نمی برند ، مگر در صورتی که در میان ورثه ، هیچ مسلمانی نباشد که در این صورت ارث به فرزندان کافر می رسد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 23 باب 4 ❕حال معاند فرضی را مطرح کرده است که اگر پسر عموی کافر مسلمان باشد ، ارث به او می رسد و فرزندان خردسال کافر هیچ چیز نصیب آنها نمی شود ❕آیا این بی انصافی و بی عدالتی در حق فرزندان خردسال کافر نیست ❗️ 👌پاسخ می گوییم ، خیر زیرا مطابق آیات قرآن و روایات ، ورثه مسلمان باید به فرزندان کافر که یتیم شده اند ، نهایت احسان را بکنند و آنان را تحت پوشش خود قرار دهند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه‏ اى كه ارث نمى‏ برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوئيد » ( نساء 8) ❕در آیات دیگر توصیه به اکرام و توجه به یتیمان خصوصا زمانی که یتیم از اقوام باشد شده است که اطلاق این آیات شامل یتیم کافر و مسلمان می گردد ؛ 🔸فجر 17 _ ضحی 9 _ بقره 220 _ نساء 36 _ بلد 15 و ... 👌بنابراین ورثه مسلمان موظفند که ایتام کافر را تا زمان رشد ، تحت پوشش قرار دهند به این نکته صراحتا در روایتی تصریح شده است . ❕در روایت مذکور ، آمده است که ورثه مسلمان از کافر ارث می برند ، اما در صورتی که کافر فرزندان خردسالی دارند ، هرکس به مقدار سهمی که برده است ، باید خرج فرزندان خردسال کند و آنان را تحت پوشش قرار دهد ، اگر فرزندان خردسال کافر در همان کودکی مسلمان شوند ، اموال کافر به ارث برده نمی شود ، بلکه به امام و حاکم شرع منتقل می شود ، ( و امام آنان را تحت پوشش قرار می دهد )، پس از رشد فرزندان ، اموال را به آنان باز می گرداند ، بنابراین هیچ گونه بی عدالتی در حق فرزندان کافر صورت نمی گیرد . ❕راوی از امام باقر علیه السلام سوال کرد در مورد یک مرد مسیحی که از دنیا رفته است و برادرزاده و خواهرزاده مسلمانی دارد و فرزندان و همسر مسیحی نیز دارد ؟ 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « برادرزاده او دوم سوم ترکه و خواهر زاده او ، یک سوم ترکه را به ارث می برد و این در صورتی است که فرزندان خردسالی نباشند ، اما اگر فرزندان خردسالی باشند ، بر وارثین است که از آنچه به ارث برده اند ، خرج آنان کنند تا به سن رشد برسند ، آنکه دو سوم ارث برده است باید متکفل دو سوم نفقه آنان شود و آنکه یک سوم ارث برده است باید متکفل یک سوم نفقه آنان شود...» ❕راوی سوال کرد که اگر فرزندان او در خردسالی اسلام بیاورند تکلیف چیست ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ « ما ترک پدرشان به امام منتقل می شود تا به سن رشد برسند ، اگر اسلامشان حتمی بود و در سن رشد بر اسلام بودند ، امام میراث پدرشان را به آنها منتقل می کند... » 📚الفقیه ج 4 ص 337 _ الکافی ج 7 ص 143 _ التهذیب ج 9 ص 368 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خداوند در آیاتی فرعون را ملامت می کند که دست و پای عده ای را می کرد ، آن وقت خودش در سوره مائده دستور به قطع دست و پای افراد می دهد ❗️این تناقض رفتاری چه توجیهی دارد ❕❕ 💠💠 👌قرآنی نقل می کند ساحرانی که مامور بودند تا موسی علیه السلام را شکست دهند ، پس از دیدن معجزه علیه السلام از فرعون و فرعونیان بریدند و به موسی و خدای او ایمان آوردند ؛ «ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: آيا اگر ما پيروز گرديم اجر و پاداش مهمى خواهيم داشت؟_ گفت: آرى، و شما از مقربان خواهيد بود! (ساحران) گفتند اى موسى يا تو بيفكن يا ما مى ‏افكنيم! گفت شما بيفكنيد، و هنگامى كه (وسايل سحر خود را) افكندند مردم را چشم ‏بندى كردند و و سحر عظيمى به وجود آوردند! _ و به موسى وحى كرديم كه عصاى خود را بيفكن، ناگهان (به صورت مار عظيمى درآمد و) وسائل دروغين آنها را به سرعت برگرفت! _(در اين موقع) حق آشكار گرديد و آنچه آنها ساخته بودند باطل شد.- در آنجا مغلوب شدند و خوار و كوچك گشتند.- و ساحران (همگى) به سجده افتادند._ و گفتند ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم. - پروردگار موسى و هارون.» 🔹اعراف 113_122 👌هنگامى كه ضربه تازه ‏اى با پيروزى موسى بر ساحران و ايمان آوردن‏ آنها به موسى بر اركان قدرت فرود آمد، فرعون بسيار متوحش و دست‏پاچه شد، زيرا مى‏ بيند اگر عكس العمل شديدى در برابر اين صحنه نشان ندهد، همه يا بيشتر مردم به موسى ايمان خواهند آورد، و ديگر مسلط شدن بر اوضاع غير ممكن خواهد بود لذا خطاب به ساحران چنین گفت ؛ « فرعون گفت آيا به او ايمان آورديد پيش از آنكه به شما اجازه دهم، حتما اين توطئه ‏اى است كه در اين شهر (و ديار) چيده‏ ايد تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى به زودى خواهيد دانست - سوگند مى‏ خورم كه و پاهاى شما را به طور مخالف (دست راست با پاى چپ يا دست چپ با پاى راست) قطع مى‏ کنم سپس همگى شما را به دار مى ‏آويزم.- (ساحران) گفتند (مهم نيست) ما به سوى پروردگارمان باز مى ‏گرديم.- تنها ايراد تو، به ما اين است كه ما به آيات پروردگار خويش هنگامى كه براى ما آمد ايمان آورده ‏ايم، بار الها! پيمانه صبر (و استقامت) را تا آخر بر ما بريز و ما را مسلمان بميران (و تا پايان عمر با اخلاص و ايمان بدار). 🔹اعراف 123_126 ❕برنامه‏ اى را كه فرعون در اينجا براى مبارزه با ساحرانى كه به موسى ايمان آورده بودند در پيش گرفت، يك برنامه در مبارزات ناجوانمردانه جباران با طرفداران حق است كه از يك سو از حربه تهمت استفاده مى‏ كنند، تا موقعيت حق طلبان را در افكار عمومى تضعيف كنند و از سوى ديگر تكيه بر زور و قدرت و تهديد به قتل و نابودى مى‏ نمايند تا اراده آنها را درهم بشكنند ، سرانجام فرعون، تهديد خود را عملى ساخت، و بدنهاى شده آنان را در كنار رود نيل بر شاخه ‏هاى درختان بلند نخل آويزان نمود، و نام پرافتخار آنها در دفتر آزاد مردان جهان ثبت شد، و به گفته مفسر بزرگ مرحوم طبرسى« كانوا اول النهار كفارا سحرة و آخر النهار شهداء بررة » صبحگاهان كافر بودند و ساحر، شامگاهان شهيدان نيكوكار راه خدا 📚بحار الانوار ج 13 ص 80 ❔آیا براستی این عمل فرعون در برابر ساحران هدایت یافته قلب هر انسان آزاده ای را به درد نمی آورد ❕ 💠ادامه پاسخ 👇
💠ادامه پاسخ 👇 👌اما مقایسه آیات سوره مائده با جریان فوق ، مقایسه ای و وهن آلود است . 🔹خداوند می فرماید ؛ « كيفر آنها كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى‏ خيزند و در روى زمين دست به فساد مى ‏زنند. (و با تهديد به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‏ برند) اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست راست و پاى چپ آنها بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند، اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت مجازات بزرگى دارند.- مگر آنها كه قبل از دست يافتن شما بر آنان توبه كنند، بدانيد (خدا توبه آنها را مى‏ پذيرد) آمرزنده و مهربان است.» 🔹مائده 33_34 👌منظور از محاربه با خدا و پيامبر آن چنان كه در احاديث اهل بيت وارد شده و شان نزول آيه نيز به آن گواهى مى‏ دهد اين است كه كسى با تهديد به اسلحه به جان يا مال مردم كند، اعم از اينكه به صورت دزدان گردنه ‏ها در بيرون شهرها چنين كارى كند و يا در داخل شهر، بنا بر اين افراد چاقوكشى كه حمله به جان و مال و نواميس مردم مى‏ كنند نيز مشمول آن هستند. 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 284 ❕محاربه و ستيز با بندگان خدا در اين آيه به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و اين تاكيد فوق العاده اسلام را در باره انسانها و رعايت امنيت آنان ثابت مى‏ كند.ناگفته پيدا است شدت عمل فوق العاده ‏اى كه اسلام در مورد محاربان به خرج داده براى حفظ خونهاى بى‏ گناهان و جلوگيرى از حملات و تجاوزهاى افراد قلدر و زورمند و جانى و چاقوكش و آدمكش به جان و مال و نواميس مردم بى‏ گناه است‏. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 361 ❕آیا عملی که فرعون در برابر ساحران بیگناه انجام داد با آیه و دستور فوق در مورد مجازات جانیان و فی الارض و محاربان قابل مقایسه و برابری است و اساسا هیچ عاقلی این دو جریان را با هم برابر می شمارد ❗️ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شيعيان ميگويند کلمه يعنى شكافنده علمها ❗️امام باقر ميگويد؛ «فرشته اى روى خورشيد آب مى پاشد وگرنه شعله خورشيد زمين را مى سوزاند» منبع: فروع كافى ج ٣ ص ٢ 💥 قضاوت با خردمندان 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی در کافی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ «هر روز كه خورشيد طلوع مى ‏كند چهار فرشته همراه آن هستند فرشته ‏اى (خطاب به انسان‏ها) ندا مى‏ دهد ؛ اى صاحب نيكى وظيفه خود را انجام ده و بشارت بر تو باد، و فرشته‏ اى صدا مى ‏زند اى صاحب بدى خوددارى كن و دست نگه دار، و فرشته‏ اى (به ثروتمندان) ندا مى ‏دهد انفاق كنيد تا اموال شما برقرار بماند و به سراغ امساك برويد تا اموالتان تلف شود، و فرشته ‏اى آب بر خورشيد مى‏ پاشد و اگر چنين نبود زمين ‏ ور مى‏ شد» 📚الکافی ج 4 ص 42 ❕این روایت به صورت نقل شده است و تمام راویان آن مشخص نیست . در سند آن آمده است « عن رجل » « روایت را از مردی نقل کردم » . 👌روشن است که این تعبیر نشان دهنده سندی روایت است ، لذا علامه مجلسی در ذیل آن می گوید ؛ « این روایت از حیث سندی ( و ضعیف ) است » 📚مراه العقول ص 171 ❕البته متن روایت مطلبی و غیر قابل قبول ندارد . 🔹تعبیر آب پاشیدن بر خورشید تعبیری کنایه ای است که مانند آن در محاورات روزه مره ما تعبیر وجود دارد . 👌برخی از علما در فراز مذکور می نویسند ؛ « ممكن است منظور از پاشيدن آب بر خورشيد اين باشد كه بادها و بخارهايى از دريا برمى ‏خيزد و حرارت خورشيد را بر زمين مى‏ كند » 📚پیام امام امیر المومنین ج 15 ص 659 ❕علامه مجلسی در توضیح می نویسد ؛ « بسا باشد که آب پاشى كنايه از پراكندگى اجزاء آب است در هوا به سبب جوي ها و درياها و چاه ها و و غیر آنها که اگر اينها نباشند تاثیر در هوا و زمین و بدن ها و درختان و گیاهان بيشتر می باشد » 📚بحار الانوار ج 55 ص 144 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا معجزه ای تحت عنوان زنده کردن مردگان از امام سر زده است ❗️اساسا آیا ائمه توان زنده کردن مردگان را داشته اند ❕❕ 💠💠 👌چنان که بارها توضیح داده ایم ، امامان گرامی ما دارای قدرت تکوینی خارق العاده ای در عالم بوده اند تا جایی که امام علیه السلام فرمود: «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 ❕راوی از امام علیه السلام سوال کرد ؛ «آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟ 🔹امام علیه السلام فرمود « بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز ‏ » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 269 ❕حال به چند روایت در مورد زنده کردن مردگان توسط امام صادق علیه السلام توجه کنید ؛ 1⃣مفضّل بن عمر می گوید ؛ راه مى ‏رفتم با حضرت صادق عليه السّلام در مكه، در منى كه گذشتيم به زنى كه در مقابل او ماده گاو مرده ‏اى بود و آن زن و بچه‏ هايش مى‏ گريستند، حضرت فرمود: چيست قصه شما؟ آن زن گفت كه: من و كودكانم از اين گاو معاش مى‏ کرديم و الحال مرده است و من متحيّر مانده ‏ام كه چه كنم. فرمود: دوست مى ‏دارى كه حقّ تعالى او را زنده گرداند؟ گفت: اى مرد! با ما تمسخر مى ‏كنى؟ فرمود: چنين نيست من قصد نداشتم، پس دعايى خواند و پاى مبارك خود را به گاو زد و صيحه زد به او پس آن گاو مرده زنده شد برخاست بشتاب، آن زن گفت: به پروردگار كعبه اين عيسى است. حضرت خود را در ميان مردم داخل‏ کرد كه شناخته نشود.» 📚کشف الغمه ج 2 ص 199 2⃣ابو هاشم اسماعيل بن محمّد حميرى گوید ؛ شرفياب شدم خدمت حضرت صادق عليه السّلام و گفتم: يا بن رسول اللّه! به من رسيده كه شما فرموده ‏ايد در حقّ من كه من بر چيزى نيستم و حال آن كه من كردم عمرم را در محبّت شما و هجو كردم مردم را به جهت شما. ❕امام فرمود: آيا تو نگفتى در حقّ محمّد بن حنفيّه که تا كى و تا چند مدّت اى پسر وصى پيغمبر تو زنده باشى و روزى‏ بخورى و اقامت طولانى فرموده باشى در كوه رضوى و پيوسته در آنجا باشى و ديده نشوى و حال آن كه از ذوق و عشق تو ديوانه باشيم؟ آيا قايل نشده‏ اى كه محمّد بن حنفيّه قائم است در شعب رضوى و شيرى از راست و شيرى از چپش است و صبح و روزيش مى‏ رسد؟ واى بر تو، رسول خدا و على و حسن و حسين عليهم السّلام بهتر از محمّد بن حنفيّه بودند و مرگ را چشيدند. ❔اسماعيل حميرى گفت: آيا براى اين دليلى هست؟ 🔹فرمود: بلى، بدرستى كه پدرم مرا خبر داد كه او نماز خواند بر جنازه محمّد و حاضر بود در دفنش و من مى ‏نمايانم تو را آيتى بر اين، پس گرفت دست او را و برد به سوى قبرى و دست خود را بر آن زد و دعايى خواند در حال قبر شكافته شد و مردى كه موى سر و ريشش سفيد بود از قبر بيرون آمد و خاك از سر و صورتش مى‏ ريخت و مى‏ گفت: اى ابو هاشم! مرا ‏شناسى؟ سيّد حميرى گفت: نه. گفت: من محمّد بن حنفيّه ‏ام، همانا امام بعد از حسين عليه السّلام، علىّ بن الحسين است و بعد از او محمّد بن علىّ و بعد از او اين است ( امام صادق ) پس داخل كرد سرش را در قبر و قبر به هم آمد » 📚الثاقب فی المناقب ص 395_ اعلام الوری ج 1 ص 539 3⃣جميل بن دراج می گوید خدمت امام ششم عليه السّلام بودم ، زنى داخل شده گفت بچه‏ ام را در لحاف مرده‏ گذاشتم و خدمت شما آمدم. فرمود شايد نمرده باشد برگرد برو بخانه غسل كن و دو نماز بخوان بگو «اى خدائى كه بچه را از هيچ بمن دادى اكنون دو مرتبه او را به زندگاني برگردان » بعد او را تكان بده ولى به هيچ كس جريان را نگو. آن زن رفت برگشت گفت بچه را حركت داد شروع كرد به گريه كردن. 📚مستدرک الوسائل ج 6 ص 318 4⃣داود بن كثير رقى می گوید ؛ « يكى از دوستان ما براى انجام حج به مكه رفت خدمت حضرت صادق علیه السلام رسيد. عرض كرد آقا پدر و مادرم فدايت شوند زنم فوت شد تنها مانده‏ ام. فرمود دوستش داشتى. عرض كرد بلى فدايت شوم. فرمود وقتى برگردى بمنزل خود او مشغول غذا است گفت از مكه برگشتم وارد منزل شدم ديدم نشسته غذا ميخورد.» 📚دلائل الامامه ص 279 _ مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 239 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این همه فضیلت برای گره گشائی از کار مردم 🎙حجت الاسلام #رنجبر #سخنرانی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔روحانی امروز می گفت که امام صادق نسبت به تمام زبان ها و حتی زبان حیوانات هم آگاه بوده است ❗️آیا در این مستندی هم است ❕ 💠💠 👌امام صادق عليه السّلام ، دانا به تمام زبان‏هاى دنيا بوده است و با اهل هر زبانى با زبان خود او سخن مى ‏گفته است. اينك به رواياتى در اين زمينه توجّه كنيد ؛ 1⃣ ابو بصير روايت مى‏ كند كه نزد ابو عبد اللّه امام جعفر صادق عليه السّلام بودم و ديدم كه مردى نزد آن حضرت است و آن حضرت با او به زبانى كه من نمى‏ فهمم صحبت مى ‏كند آن زبان فارسى بود. 📚الاختصاص ص 183 2⃣همچنين روايت مى‏ كند كه گروهى از اهل به ديدار امام صادق عليه السّلام آمدند. امام صادق به آن‏ها فرمودند: «من جمع مالا يحرسه عذّبه اللّه على‏ مقداره». آن‏ها به زبان فارسى به امام صادق عرض كردند: ما عربى نمى‏ دانيم. و امام عليه السّلام به زبان به آنان فرمودند: «هركه درم اندوزد، جزايش دوزخ باشد» 📚الخرائج و الجرائح ج 2 ص 753 3⃣ ابان بن تغلب روايت مى ‏كند كه از منزل خود در مدينه خارج شدم و مى‏ خواستم به ديدار امام صادق عليه السّلام بروم. هنگامى كه به در خانه آن حضرت رسيدم، ديدم گروهى نزد آن هستند و من آن‏ها را نمى ‏شناختم و تاكنون كسانى را خوش‏ چهره ‏تر و خوش‏رفتارتر از آن‏ها نديده بودم كه در نهايت آرامش و طمأنينه بودند؛ امام صادق عليه السّلام حديث مى‏ فرمود و در آن مجلس پانزده نفر از زبان‏هاى مختلف را به حديث خود تفهيم كرد كه در ميان آن‏ها عرب، فارس، نبطى، حبشى و صقلبى بودند. عرب مى ‏گفت حديث عربى بگو. فارسى مى ‏گفت به فارسى بگو. حبشى مى‏ گفت به حبشى بگو و صقلبى آن حضرت را به سخن گفتن به زبان خود مى‏ خواند. امام صادق عليه السّلام به يكى از اصحاب خود فرمودند: يك حديث است كه من براى هر آن را به زبان آن گروه بيان كردم. 📚بحار الانوار ج 47 ص 99 4⃣ بين امام عليه السّلام و عمّار ساباطى، گفت‏ وگويى به زبان نبطى درگرفت. عمّار ساباطى مبهوت شد و همچنان كه مى‏ رفت، مى‏ گفت نديدم كسى فصيحتر از شما به زبان نبطى سخن بگويد. امام صادق عليه السّلام به او فرمودند: «اى عمّار، و به زبان‏ها» 📚همان مدرک ص 81 5⃣روايت دیگر است از صفوان بن يحيى، از جابر كه گفت ، نزد حضرت صادق عليه السّلام بودم، پس بيرون شديم با آن جناب كه ناگاه ديديم مردى بزغاله ‏اى را خوابانيده كه ذبح كند، آن بزغاله چون حضرت را ديد كشيد، حضرت فرمود به آن مرد كه قيمت اين بزغاله چيست؟ گفت: چهار درهم. 👌حضرت از كيسه خود چهار درهم در آورد و به او داد و فرمود بزغاله را رها كن براى خودش، پس گذشتيم. ناگاه برخورديم به شاهينى كه عقب درّاجى را گرفته صيد كند، آن درّاج صيحه كشيد، حضرت صادق عليه السّلام اشاره كرد به آن شاهين با آستين خود، آن شاهين از درّاج گذشت و برگشت. ❕من گفتم: ما امرى عجيب ديديم از شما. فرمود: بلى همانا آن بزغاله كه آن شخص او را خوابانيده بود ذبح كند چون نظرش بر من افتاد گفت: استجير باللّه و بكم اهل البيت، ممّا يراد منّى طلب مى ‏كنم از خدا و شما اهل بيت كه مرا رهايى دهيد از كشتن، و درّاج نيز همين را گفت، و اگر شيعيان استقامت داشتند هرآينه مى‏ شنوانيدم به شما منطق طير را » 📚الخرائج ج 2 ص 216_ منتهی الامال ج 2 ص 1383 6⃣ابو يزيد فرقد گوید خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم غلامى اعجمى را فرستاد از پى كارى غلام برگشت و شروع به تغيير كرد ،نميتوانست خوب‏ توضيح دهد بطورى كه من خيال كردم امام عصبانى خواهد شد فرمود ،« با هر زبانى كه مايلى صحبت كن من ميفهمم چه ميگوئى » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 338 ❕این مضمون در روایات دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚بحار الانوار ج 47 ص 63 باب 5 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نظر شما درباره روایات چیست ❗️خداوند طینت مومن را از بهشت و طینت کافر را از جهنم آفریده است ❕آیا این نوع خلقت مستلزم جبر نیست ❕ 💠💠 👌روايات فراوانى در مجامع روایی ما نقل شده است كه با مضامين گوناگونشان دلالت دارد بر اين‏كه ريشه و بن ، سعادت‏مندان و شقاوت‏مندان و اصلى كه از آن آفريده شده و آغاز يافته ‏اند كه از آن به تعبير مى‏ شود، گوناگون است. ❕ طينت وسرشت اهل سعادت از عالم نور و بهشت و علّيين و سرزمين پاك و آب شيرين و گوارا مى ‏باشد و طينت و سرشت اهل شقاوت از عالم تاريكى و آتش وسجّين و سرزمين شوره زار ناپاك و آب مى ‏باشد . 📚بحار الانوار ج 64 ص 77 باب 3 🔹امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب و ابدان پیامبران را از طینت آفریده و قلوب مومنین را نیز از همان طینت آفریده است ... و کفار را از طینت سجین ( ماده ای جهنمی ) آفریده است ...قلوب مومنین به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند ، و قلوب کافرین نیز به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند » 📚الکافی ج 2 ص 2_ علل الشرائع ج 1 ص 116 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند مومن را از طینت آفریده است و کافر را از طینت جهنم آفریده است » 📚الکافی ج 2 ص 3_ بصائر الدرجات ج1 ص 16 ❕تفسیر این روایات همان است که محدثان نامی شیعه بیان کرده اند که خداوند قبل از آنکه ارواح بندگان را خلق کند می دانست که کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه ایمان و اطاعت را در پیش می گیرند و کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه شقاوت و بدبختی را در پیش می گیرند ، خداوند با توجه به این ازلی خود ، ابدان آنها را موافق ارواح آنها آفرید ، بدن های مومنین را از طینت و سرشتی بهشتی و بدن های کافرین را از طینت و سرشتی جهنمی آفرید ، و به هیچ عنوان در این خلقت جبری در کار نمی باشد . 📚 مراه العقول ج 7 ص 4 ❕البته خلقت از طینت و سرشت بهشتی یا جهنمی ، علت تامه برای اعمال و رفتار آدمیان نمی باشد ، بلکه به تعبیر روایات بالا ، آنها که از طینت و سرشت بهشتی خلق شده اند تمایل بیشتری به کارهای خیر دارند و آنها که از و سرشتی جهنمی آفریده شده اند ، تمایل بیشتری به کارهای ناپسند دارند ، این طینت و سرشت آنها را وادار به انتخاب خیر و شر نمی کند ، بلکه تنها زمینه انتخاب را در آنها به وجود می آورد و نهایتا خود آدمیان هستند که یا مسیر خیر و سعادت را انتخاب می کنند یا مسیر ضلالت و گمراهی را لذا می بینیم مومنانی را که کارهای خلاف و شر را انجام می دهند و را نیز می بینیم که کارهای خیر و خوب را انجام می دهند ، این نشان دهنده آن است که طینت موجود در آنها ، جبری را در تصمیم گیری بر آنها لازم نمی کند . 📚الفصول المهمه ج 1 ص 420 👌به بیان دیگر هيچ‏كس نمى‏ گويد كيفيّات جسمانى يا سرشت افراد، علت تامّه براى آن خلقيّات است، بلكه تنها به عنوان يك مى ‏توان از آن ياد كرد. ❕اين مطلب را با ذكر مثالى مى‏ توان روشن ساخت؛ همه مى‏ گويند محيط خانواده يا محيط اجتماع در اعمال انسانها اثر مى‏ گذارد؛ ولى اين سخن بدان معنا نيست كه اراده انسان را سلب كند، بلكه تنها يك زمينه است، لذا بسيار مى ‏بينيم افرادى كه در يك خانواده آلوده پرورش يافته ‏اند؛ انسانهاى صالح و درستكار و با ايمانى بوده ‏اند، و به عكس افرادى در خانواده‏ هاى صالح پرورش يافته‏ اند؛ ولى انسانهاى نادرستى از كار در آمده ‏اند. جزء اخير علّت تامّه اراده خود انسان است كه اثر نهايى را به دنبال دارد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 564 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔥 🔥 هرکی آنلاینه یک دقیقه وارد این کانال بشه,فقط یک دقیقه👆 http://eitaa.com/joinchat/3544645643C32d64b2b96 http://eitaa.com/joinchat/3544645643C32d64b2b96 🔺شاید آخرین فرصت باشه👆👆👆