•┈┈•❀•┈┈•
💠 بخشی از #مناجات_شعبانيه (1)
🔸 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَيْتُكَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَيْتُكَ
▫️خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعايم را هنگامى كه تو را خوانم و بشنو صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم
🔅فقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيكَ مُسْتَكيناً لَكَ مُتَضرِّعاً اِلَيْكَ راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوابى
▫️زيرا من به سوى تو گريختم و پيش رويت ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت و اميدوارم ثوابم را كه در پيش تو است
🔸 وتَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَتَخْبُرُ حاجَتى وَتَعْرِفُ ضَميرى وَلا يَخْفى عَلَيْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ
▫️و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است
🔅 وما اُريدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَقَدْ جَرَتْ مَقاديرُك عَلَىَّ
▫️و نيز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را براى سرانجام كارم دارم ،
🔸 يا سَيِّدى فيما يَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَريرَتى وَعَلانِيَتى وَبِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَنَقْصى وَنَفْعى وَضَرّى
▫️اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست تو است نه به دست ديگرى كم و زياد شدن و سود و زيان من...
🔰 @p_eteghadi 🔰
قرآن در آیه های 94 و 95 سورۀ بقره، خطاب به اهل کتاب که خود را بهشتی می دانند، می فرماید که اگر چنین است، آرزوی مرگ کنید. حال چند سؤال:
1.وقتی زندگی شیرین است، چرا باید اگر عقیدۀ خود را صحیح می دانیم، باید طلب مرگ کنیم؟
2.آیه ی 95، می فرماید که آنان به دلیل اعمالشان، درخواست مرگ نمی کنند. آیا این بدان معناست که ایراد آنها در عملشان است و نه در عقیده شان، و در نتیجه همین باور که بهشتی هستند هم صحیح است؟
3.اگر اهل کتاب به حضرت رسول عرض می کردند که شما که خودت را پیامبر و بهشتی می دانی، طلب مرگ بنما، پاسخشان چه بود؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
قرآن در آیه های 94 و 95 سورۀ بقره، خطاب به اهل کتاب که خود را بهشتی می دانند، می فرماید که اگر چنین
2. از تاريخ زندگى يهود ـ علاوه بر آيات مختلف قرآن مجيد ـ چنين بر مىآيد كه آنها خود را يك نژاد برتر میدانستند، و معتقد بودند گل سر سبد جامعه انسانيت هستند، بهشت به خاطر آنها آفريده شده!، و آتش جهنم با آنها چندان كارى ندارد! آنها فرزندان خدا و دوستان خاص او هستند، و خلاصه آن چه خوبان همه دارند آنها تنها دارند! اين خود خواهى ابلهانه در آيات مختلفى از قرآن كه سخن از يهود مىگويد منعكس است....
اين پندارهاى موهوم از يك سو آنها را به ظلم و جنايت و گناه و طغيان دعوت مكرد، و از سوى ديگر به كبر و خودپسندى و خود برتربينى..
قرآن مجيد در آيات فوق پاسخ دندان شكنى مىدهد و مىگويد: اگر (آن چنان كه شما مدعى هستيد) سراى آخرت نزد خدا مخصوص شما است نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگویيد! آيا ميل نداريد به جوار رحمت خدا پناه بريد و نعمتهاى بىپايان بهشت در اختيار شما باشد؟ آيا دوست، آرزوى ديدن محبوب خود را ندارد؟! يهود با گفتن اين سخنها كه بهشت مخصوص ما است يا ما چند روزى بيش در آتش نمىسوزيم، مىخواستند مسلمانان را نسبت به آئينشان دل سرد كنند.
ولى قرآن پرده از روى دروغ و تزوير آنان بر مىدارد، زيرا آنها به هيچ وجه حاضر به ترك زندگى دنيا نيستند و اين خود دليل محكمى بر كذب آنها است.
در آيه بعد، قرآن اضافه مىكند: آنها هرگز تمناى مرگ نخواهند كرد، به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستادند. و خداوند از ستمگران،آگاه است .آرى آنها مىدانستند در پرونده اعمالشان چه نقطههاى سياه و تاريك وجود دارد، آنها از اعمال زشت و ننگين خود مطلع بودند، خدا نيز از اعمال اين ستمگران آگاه است، بنا بر اين، سراى آخرت براى آنها سراى عذاب و شكنجه و رسوايى است و به همين دليل خواهان آن نيستند. (6)
و اما در باره پاسخ به پرسش سوم شما در روایات آمده است که امام باقر (سلام الله علیه) فرمود زمان ارتحال پیامبر (صلوات الله علیه) فرا رسید جیرییل نزد حضرت آمد و او را در ماندن در دنیا و یا رفتن به سوی حق مختار کرد و حضرت پاسخ داد من رسالتم را ابلاغ کردم (و بهانه ای برای ماندن ندارم) و دوست میدارم که به ملاقات رفیق اعلی(خدای متعال) نایل شوم. (7)
این حکایت نشان میدهد که انسانی چون رسول خدا (صلوات الله علیه) آن قدر مقامش رفیع بود که جبرییل او را در ماندن بیشتر در دنیا و رفتن نزد خدا مختار کرد. اما پاسخ بلند حضرت چه زیبا بیان شد که نه! دوست ندارم در دنیا بمانم (و اگر هم ماندم صرفا به دلیل ابلاغ رسالت پیامبری و هدایت مردم بود و اکنون) مشتاق دیدار رفیق اعلی هستم. زیرا که حضرت جایگاه والای خود را میدید. پس آرزویی برای ماندن در قفس دنیا نداشت. نه که مثل یهود که کارشان فقط ادعا بود و البته هدفی در پی این ادعای منافقان داشتند که بیان شد.
📚منابع:
1. بقره: 2 /94 و 95.
2. همان: 111.
3. مائده: 5/ 18.
4. مترجمان، ترجمه مجمع البيان، تهران، انتشارات فراهانی، سال 1360 ش، چاپ اول، ج 1، ص 269 با ویرایش و اقتباس.
5. همان، ص 270.
6. مکارم، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، تهران، انتشارات اسلامیه، سال 1374 ش، چاپ اول، ج 1، ص 356.
7. مفید، محمد، کتاب الامالی، قم، انتشارات کنگره شیخ مفید، سال 1413 ق، چاپ اول، ص 53.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
قرآن در آیه های 94 و 95 سورۀ بقره، خطاب به اهل کتاب که خود را بهشتی می دانند، می فرماید که اگر چنین
ابتدا دو آیه شریفه مورد سوال و نیز ترجمه آن بیان و سپس تفسیر و تبیین آن ارائه میشود.
خدای متعال فرمود:
«قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالظَّالِمينَ»(1)
بگو: اگر آن (چنان كه مدعى هستيد) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد!ولى آنها، به دلیل اعمال بدى كه پيش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند كرد و خداوند از ستمگران آگاه است.
در این دو آیه شریفه،خدای متعال با قوم لجوج یهود احتجاج میکند که همه خوبیها را برای خود میدانستند و غیر خودشان را از رحمت الهی دور میدیدند. زیرا به قرینه دیگر آیات الهی ماجرا به شکل دیگری است. مثل آیات شریفه:
«وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين»(2)
آنها گفتند: هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد. اين آرزوى آنها است! بگو: اگر راست مىگوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد. نیز«وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَق...»(3)
يهود و نصارى گفتند: ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستيم. بگو: پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مىكند؟ بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده.
بنا بر این میتوان گفت:خدای متعال برای در هم شکستن غرور این جماعت (یهود و نصاری) این گونه آیات را نازل کرده است. اکنون که مدعی هستید بهشت برای شما است، پس چرا آرزوی مرگ نمیکنید تا به آرزویتان نایل شوید!.خدای متعال در آیه بعد پاسکه این جماعت هرگز آرزوی مردن نمیکنند! چون میدانند که به سبب اعمالی که انجام دادهاند هرگز به بهشت نخواهند رفت بلکه به سزای بدیهایشان خواهند رسید.
این نوع گفتگوی میان خدای متعال و قوم یهود فقط برای بر ملا شدن دروغ آنها است. علاوه این دو آیه ارتباطی به این موضوع که چون زندگی شیرین است، پس چرا باید آرزوی مرگ کرد؛ ندارد. البته در آیات دیگر قرآن به تلخی زندگی در دنیا و عوارض زیان بار آرزویهای بلند و بیارزش و حتی محال اشاره شده است که بیان آن، موجب طولانی شدن و خروج از بحث خواهد شدا.
علاوه بر مطالب گذشته، باید دانست که عمل تابع عقیده است. یعنی عقیده است که عمل را میسازد. امکان ندارد از شخص عاقل عملی صورت گیرد که منشأ عقیدتی نداشته و بدون نیت باشد.
در تفاسیر آمده است:
1. خدای متعال باز در مقام محاجّه با يهود برآمد به نحوى كه دانشمندان و بزرگان آنان را رسوا كرد و آنان را به حكم عادلانه دعوت نمود و فرمود:ب گو اى محمّد به آنان اگر بهشت به شما اختصاص دارد و ساير مردم يا خصوص محمّد و يارانش بهرهاى از آن ندارند و مدعی هستید که خداوند ما را كيفر نخواهد داد، پس راست گو و صادق باشيد و آرزوى مرگ نمایيد، زيرا كسى كه اعتقاد دارد كه اهل بهشت است و در اين ادعا هيچ گونه شک و ترديدى ندارد، مرگ براى او بهتر است از زندگانى دنيا كه انواع مشكلات و ناراحتيها و غم و غصهها در آن وجود دارد، و كسى كه يقين دارد در اثر موت از ناراحتیهاى دنيوى بيرون مي رود و در برابر به نعمت جاودانى میرسد، چنين كس مرگ را اختيار خواهد نمود.
پرسش:
اگر آرزوى مرگ رجحان دارد، پس چرا پيامبر اكرم بر طبق روايتى فرمود: هيچگاه يكى از شما آرزوى مرگ نكند براى ضررى كه به او متوجه شد، بلكه بگويد: خداوندا مرا زنده بدار تا زمانى كه زندگى براى من خير است، و مرا بميران هنگامى كه مرگ براى من خير است.
پاسخ:
منظور اين است كه آرزوى مرگ اگر دلالت بر جزع و بىتابى در برابر ضرر كند، نيكو نيست. زيرا كه صبر و واگذارى امور به خدای متعال، جزء دستورات و آداب است و ممكن است از اين جهت باشد كه در اثر بقاء حيات؛ اميد است نافرماني هاى گذشته جبران شود. زيرا كه ايمن از نافرمانى در گذشته نيستيم. (4)
از پيامبر اكرم (صلوات الله علیه) روايت شده است كه اگر يهود آرزوى مرگ میكردند ميمردند و جايگاه خويش را در آتش مشاهده میكردند، پس خداوند فرمود هرگز آرزوى مرگ نكنند براى آن كه دروغشان روشن شود.
در اين حديث، دلالت روشنى است به راستى و نبوّت پيامبر اسلام. زيرا به خبری پیش از وقوعش خبر داد و واقع با خبر او كاملًا مطابق بود. و نيز علّت اين كه از آرزوى مرگ خوددارى كردند اين بود كه در مرگ و حقيقت آن ترديدى نداشته و میدانستند كه اگر آرزو كنند به آن خواهند رسيد. (5)
اگر دنیا و مافی ها، همه گردد زر و زیور
همه عالم نمی ارزد به یک موی علی اکبر(ع)...
🌹ولادت آقا علی اکبر(ع) و
#روز_جوان مبارک🌹
پرسمان اعتقادی
آیا مطلقا و در هر شرایطی خشم و کینه و نفرت از جنود جهل است؟ و آیا در بهشت که سرچشمه نیکی هاست این سه
در حدیث شریف جنود عقل و جهل ، خشم به عنوان یکی از جنود جهل معرفی شده است اما لازم است توجه کنید که این ویژگی به طور مطلق بد نیست و افراط و تفریط در آن مورد مذمت قرار می گیرد نه خود آن ویژگی.در واقع گاهی خشم مذموم است و گاهی ممدوح.
توجه کنید که قوه ی غضبیه در انسان یکی از نعمتهای الهی است که انسان به واسطه ی وجود این قوه می تواند به دنبال حفظ بقای شخصی و نوعی باشد چرا که خواه ناخواه نظام زندگی دنیا مملو از تزاحمات می باشدو برای رفع همین امور لازم است که انسان ازقوه ی غضبیه بهره ببرد.
بنابراین قوه غضبيه اگر تحت تصرف عقل و شرع تربيت شود ، يكى از بزرگترين نعمتهاى الهى است و اگر اين قوه در انسان نبود ، از بسيارى از كمالات باز مى ماند.
البته چنانچه این قوه به سمت افراط یا تفریط پیش رود برای انسان مشکل ساز است.خطر اين قوه از ساير قوا بيشتر است ؛ زيرا كه اين قوه با سرعت برق گاهى كارهاى بسيار بزرگ خانمان سوز می كند ، و در يك دقيقه انسان را از از تمام هستى و سعادت دنيا و آخرت ساقط می كند
خشم مذموم حالت نفسانی هست که چنانچه این حالت برای انسان ایجاد شود انسان توانایی فکر ندارد و در این حالت موعظه و نصیحت و صحبت نیز برای او لطفی ندارد.
حكما گفته اند :
مثل انسان در اين حال ، مثل غارى است كه در او آتش فراوان افروخته شود ، و به طورى كه از شعله و دود پر گردد ، و در آن هوا و دود و اشتعال محتقن و محتبس گردد ، و نفيرها و صداهاى سخت از آن بيرون آيد ، و شعله هاى آتش درهم پيچد ، و نائره آن روزافزون گردد. در اين حال ، علاج آن بسيار مشكل شود ، و خاموش نمودن آن ممكن نگردد ، زيرا كه هر چه در او افكنند از براى علاج شعله هاى فروزان و برافروخته ، آن را بخورد و بلع كند و جزو خود كند و بر ماده آن افزايش پيدا شود. از اين جهة انسان در حال نائره آتش غضب ، كور شود از رشد و هدايت ، و كر شود از موعظه و نصيحت ، بلكه موعظه در اين حال سبب ازدياد غضب او شود و مايه شعله نائره آن گردد. و از براى اين شخص راه چاره (اى) در اين حال نيست . (۱)
حتی اجراى حدود و تعزيرات و سياسات الهيه كه موجب حفظ نظام و زندگی دنیایی انسان ها می شود همه در سایه ی وجود خشم است. و چنانچه در این امر تفریط شود خیلی از رذائل اخلاقی همچون خوف و جبن و ضعف و تنبلى و خود پرورى و كم صبرى و راحت طلبى و خمودى و انظلام و رضايت به فواحش و رذائل و تن دادن به فضايح و بى غيرتى سراغ انسان می آید.
خداى تعالى در وصف مؤمنين فرمايد : اشداد على الكفار رحماء بينهم . اين حال اعتدال است كه در موقع خود ، رحمت و شفقت و در موقع خود ، شدت و غضب نمايد.
در روايات نیز غضب ننمودن در موقع خود ، مورد مذمت قرار گرفته است.
محمد بن يعقوب به اسناد خود از حضرت باقر العلوم ـ عليه السلام ـ نقل نموده كه فرمود : خداوند و حى فرمود به شعيب نبى ـ عليه السلام ـ : همانا من عذاب كنم از قوم تو صد هزار نفر را كه چهل هزار نفر از اشرار آنها و شصت هزار نفر از خوبان آنها است . عرض كرد : خداوند! اشرار به جاى خود ، اخيار و خوبان براى چه ؟ وحى آمد : براى اينكه مداهنه كردند با اهل معصيت و سهل انگارى كردند و غضب ننمودند براى غضب من . (۲)
خداوند در قرآن سوره حجر آیه ۴۷ می فرماید:
وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلينَ
هر گونه غلِّ [ حسد و کینه و دشمنی ] را از سینه آنها برمی کنیم ( و روحشان را پاک می سازیم ) در حالی که همه برابرند ، و بر تختها رو به روی یکدیگر قرار دارند.
علامه در تفسیر المیزان ذیل این آیه چنین می فرمایند:كلمه (غل ) به معناى كينه است و بعضى گفته اند به معناى كينه و حسد است كه آدمى را وادار مى كند به ديگران آزار برساند. و كلمه (سرر) جمع (سرير) است كه به معناى تخت (مبل ) است. و كلمه (نصب ) به معناى تعب و خستگى است كه از خارج به آدمى روى دهد.
پرسمان اعتقادی
آیا مطلقا و در هر شرایطی خشم و کینه و نفرت از جنود جهل است؟ و آیا در بهشت که سرچشمه نیکی هاست این سه
خداى تعالى در اين دو آيه حال متقين را در وارد شدنشان به بهشت بيان مى فرمايد. و اگر از ميان نعمتهاى بهشت با آن همه زيادى تنها اين چند چيز را شمرد بخاطر عنايتى بود كه به اقتضاى مقام داشت، چون مقام، مقام بيان اين جهت است كه اهل بهشت به گرفتارى و بدبختى گمراهان مبتلا نيستند، چون آنان سعادت و سيادتشان و كرامت و حرمتشان را از دست نداده اند، و چون زمينه كلام اين بود، مناسب بود امنيت اهل بهشت را نام ببرد، لذا فرمود: اهل بهشت از ناحيه نفسشان و درونشان در امنيت اند، چون خداوند كينه و حسد را از دلهايشان كنده، ديگر احدى از آنان قصد سويى نسبت به ديگرى ندارد، بلكه همه برادرانى هستند در برابر هم كه بر تختها تكيه زده اندو همچنين از ناحيه اسباب و عوامل بيرونى نيز در امنيت اند، ديگر دچار نصب ( خستگى ) نمى گردند. و نيز از ناحيه پروردگارشان هم ايمن هستند، و از بهشت هرگز اخراج نمى شوند، پس اهل بهشت از هر جهت در سعادت و كرامتند، و از هيچ جهتى دچار شقاوت و خوارى نمى شوند، نه از ناحيه درونشان و نه از بيرونشان و نه از خدايشان.
نکته ای که باید توجه شود این است که بهشتیان هنگام ورود به بهشت وجودشان از کینه و عداوت و دشمنی ها پاک می شود بنابراین آنچه که باعث ایجاد کینه و دشمنی می شود نیز از وجود بهشتیان رخت بر می بندد لذاخشم و حسادت و چشم و هم چشمی ها که از عوامل کینه می باشد برای بهشتیان وجود ندارد.
عالم آخرت با دنیا متفاوت است . عالم آخرت عالم كشف حقايق و واقعيت هاست و محرمات و زشتى ها و گناهان در حقيقت هم چون غذايى نامناسب و متعفن براى انسان است كه روح و بدن سالم، هرگز به چنين غذايى اشتها ندارد; به همين جهت، بهشتيان كه داراى روح و بدنى سالمند، هرگز به چنان اعمالى تمايل پيدا نمى كنند .
📚پی نوشت:
۱ تهذيب الاخلاق ، ابن مسكويه ، ص ۱۶۵، باب التهور و الجبن .
۲ فروغ كافى ، ج ۵ ص ۵۵ باب امر به معروف و نهى از منكر ح ۱.
🔰 @p_eteghadi 🔰
4_5785165268032424191.mp3
1.84M
🔴 به مناسبت ولادت با سعادت سیدنا و مولانا حضرت #علی_اکبر صلوات الله علیه
🎙عالم ربانی حجت الاسلام و المسلمین استاد
#بندانی_نیشابوری حفظه الله
🔸شباهتهای حضرت #علی_اکبر سلام الله علیه با پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🔹شناخت شناسنامه ای و برخی از ویژگی های حضرت #علی_اکبر سلام الله علیه
🔸شدت علاقه #امام_حسین به حضرت علی اکبر علیهماالسلام
⏰6دقیقه
💽1.7مگ
🔰 @p_eteghadi 🔰
82.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی با موضوع " برکت زندگی"
🔰 @p_eteghadi 🔰
در سوره تكوير آیات ( ۱۵و ۱۶ ) اخباری به ما میدهند که ظاهرا با دانش فعلی بشر تناقض دارد .
فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿١٥﴾
(خـنـس ) جـمـع (خـانـس ) از مـاده (خـنـس ) (بـر وزن شـمـس ) در اصل به معنى انقباض و پنهان شدن است و شيطان را از اين جهت (خناس ) مـى گـويـنـد كه خود را مخفى مى كند.
در اینجا سوسو زدن ستاره ها به خاطر شکست نور آنها در جو به پنهان شدن تعبیر شده است که نوعی تناقض علمی محسوب میشود چرا که در واقع این ستاره ها خاموش نمیشوند.
الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿١٦﴾
(جوار) جمع (جاريه ) به معنى رونده سريع است . (كـنـس ) جمع (كانس ) از ماده (كنس ) (بر وزن شمس ) به معنى مخفى شدن است و (كناس ) به لانه پرندگان و مخفيگاه آهوان و حيوانات وحشى گفته مى شود.
در اینجا با توجه به اینکه ادامه آیات در مورد پیدایش شب و روز هستند، اینطور برداشت میشود که ستاره ها در حال حرکت هستند و روز ها به پناهگاهشان رفته و مخفی میشوند که این نیز خارج از درک فعلی بشر در این مورد است، هر چند ستاره ها نیز در این جهان بی حرکت نیستند اما با توجه به کلمات به کار رفته برداشت نخست منطقی تر است.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇