🔴 اتمام حجت خداوند با بندگان!
✍ مرحوم علامه مجلسی در مبحث محاسبه و سوال قیامت، بابی درباره اتمام حجت خدا با بندگانش دارد و در آنجا روایتی آورده است.
از امام صادق (ع) نقل میکند که خدا روز قیامت با یکی دو سوال همه را مات میکند.
سوال میکند: بنده من «اَکُنْتَ عالِما؛ آیا تو میدانستی؟» آیا میدانستی فلان کار واجب است و باید انجام دهی؟ فلان کار حرام است و نباید انجام دهی؟
اگر بنده بگوید بله، میدانستم خدا میفرماید: «هَلّا عَمِلْتَ؛ پس چرا عمل نکردی؟»
اما اگر بگوید: خدایا من نمیدانستم و اینگونه عذر آورد، خداوند میفرماید: «هَلّا عَلِمْتَ؛ چرا نرفتی یاد بگیری؟»
پس به هر حال سوالات قیامت برای این نیست که چیزی برای خدا روشن شود. آنجا همه چیز برای خدا معلوم است، منتهی برای اقرار و اعتراف و اتمام حجت سوال میشود.
📚 کتاب قیامت و حشر، استاد عالی
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍امام علی علیه السلام:
عاقل ترين مردم كسى است كه به عيب هاى خويش بينا و از عيوب ديگران، نابيناباشد
📚غررالحكم، حدیث۳۲۳۳
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍امام هادی علیه السَّلام میفرمایند:
حقتعالی، حضرت موسی (ع) را به عصا و ید بیضاء معجزهاش بخشید چون در آن زمان ساحران و جادوگران بر مردم تسلط داشتند، پس از سوی خدا معجزهای متناسب با آن زمان بر آنان استیلاء و برتری داده شد که حجتی بر آنان باشد. در زمان حضرت عیسی (ع) بیماریهای مزمن شیوع داشت و مردم نیاز به طبابت داشتند پس حقتعالی حجتی را آورد که مانند آن نداشتند که بیماران را شفاء میداد و مردگان را زنده میکرد. نبی مکرم اسلام (ص) زمانی آمدند که شعر و خطابه و فن سخنوری بر جامعۀ آن روز غلبه و برتری داشت و قرآن و حکمتهای توحیدی بر ابطال عقاید آنان، معجزۀ بزرگ نبی مکرم اسلام (ص) در آن زمان بود.
📚برگرفته از کتاب اصول کافی
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍ظلم در تعریف نخست یعنی: ناقص کردن یک حق. کسی حق کارگری را کامل نمیدهد، پس در حق او ظلم میکند. انسان اگر در حق خدا و در عبادت او که وظیفه بنده است کوتاهی کند، در حق خدا ظلم نموده و خدا مظلوم و او ظالم است.
در تعریف دوم، ظلم به معنی گذاشتن شئ در غیر جای استحقاق آن شئ است. یک رئیس دو کارمند دارد که در شرایط مساوی هستند، ولی یکی از دیگری کاردانتر و با ایمانتر است. اگر آن رئیس کارمند کاردان را معاون خود نکند، در حق آن کارمند و سازمان ظلم کرده است.اگر انسان نیز در عبادت و توحید، خداوند را که مطلق وجود و قدرت و اراده است، به این صورت نشناسد و برای تحقق خواسته خودش اراده کسی دیگر را در اراده خدا مؤثر بداند، در حق خدا ظلم کرده است. مثال: زمان رفتن به دکتر، اراده دکتر را هم در بهبودی خودش شریک اراده خدا کند. و بعد از بهبودی گمان کند که این دکتر او را نجات داد.
ظلمت از ظلم مشتق میشود. چون در تاریکی نوری نیست و انسان نمیتواند چیزی را سر جای واقعی خود قرار دهد، پس به تاریکی ظلمت میگویند. به نوعی ظلم در تاریکی اتفاق میافتد. یک قاضی که بین دو شاکی قضاوت میکند، چون نسبت به حقیقت در تاریکی و ظلمت است، پس در صورت نرسیدن به روشنایی و کشف حقیقت اگر حکم دهد، قطعا ظلم خواهد کرد.برای همین جهل و شرک ظلمت است و علم و توحید نور است. حضرت حق میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُون»َ ای کسانی که ایمان آوردهاید چرا به چیزی که عمل نمیکنید آن را میگویید و مردم را به آن دعوت میکنید؟و هرگز نفرموده «لم تعلمون ما لا تفعلون» چرا چیزی که عمل نمیکنید آن را یاد میگیرید؟
چون علم نور است و کسب علم مشروط به عمل نیست و در هر حال لازم است. چون علم چراغی برای ترک ظلمت به سوی نور است. فرض کنید دو نفر عالم یک گناه را همزمان انجام میدهند. درست است علم همیشه تقوای الهی را سبب نمیشود و بسیاری از عالمان هم معصیت میکنند، ولی فرق معصیت کردن عالم و جاهل در آن است که عالم میداند، معصیت کرده است پس، از گناه لذت نمیبرد و دچار عذاب روحی میشود. دوم اینکه درصدد جبران معصیت با رضایت حقالناس و توبه برمیآید. سوم اینکه در برابر گناه نکردن اندکی مقاومت میکند و سپس تسلیم میشود. ولی در جاهل هیچ یک از موارد اشاره شده زمان گناه کردن و انجام معصیت صدق نمیکند.
ما عموما در تعریفمان معمولاً ظالم را انسانی توانا و مظلوم را انسانی ناتوان و بیچاره و ضعیف فرض میکنیم درحالی که در معنی لغوی ظلم، هرگز این امر صدق نمیکند. گاهی یک ناتوان با ندادن حق یک توانا در حق او ظلم میکند. کارگری ساده در یک کارخانه که در تولید با تنبلی کارشکنی میکند در عین ناتوان بودن در حق رئیس کارخانه در عین توانا بودن ظلم میکند. انسان نیز که حضرت حق هدف انسان از خلقت را عبادت میداند در صورت عدم عبادت یا نقص در عبادت در حق خدا ظلم میکند و انسان ظالم و خدا مظلوم خوانده میشود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅چرا از فرزندان یوسف دیگر کسی به پیامبری مبعوث نشد؟
✍️هنگامی که جناب یعقوب به طرف مصر روی آورد یوسف به منظور استقبال پدر از شهر خارج گردید و وقتی پدر را دید قصد کرد برای او پیاده شود ولی نظر به پادشاهی و مقام خویش که نمود پیاده نشد و زمانی که بر یعقوب سلام داد جبرئیل نازل شد و به او گفت: ای یوسف: خداوند تبارک و تعالی به تو میفرماید: از فرود آمدن در مقابل بنده صالح من تو را باز نداشت مگر آن مقام و پادشاهی که تو داری، دستت را بگشا.
🔹یوسف دست گشود، پس از بین انگشتانش نوری خارج شد. یوسف پرسید: این چه بود؟ جبرئیل گفت: این علامت آن است که از صلب تو هرگز پیامبر خارج نمیشود و جهتش کاری است که تو نسبت به یعقوب نمودی و در مقابلش پیاده نشدی.
📚علل الشرائع، ج1، ص205
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍امام هادی علیه السَّلام میفرمایند:
حقتعالی، حضرت موسی (ع) را به عصا و ید بیضاء معجزهاش بخشید چون در آن زمان ساحران و جادوگران بر مردم تسلط داشتند، پس از سوی خدا معجزهای متناسب با آن زمان بر آنان استیلاء و برتری داده شد که حجتی بر آنان باشد. در زمان حضرت عیسی (ع) بیماریهای مزمن شیوع داشت و مردم نیاز به طبابت داشتند پس حقتعالی حجتی را آورد که مانند آن نداشتند که بیماران را شفاء میداد و مردگان را زنده میکرد. نبی مکرم اسلام (ص) زمانی آمدند که شعر و خطابه و فن سخنوری بر جامعۀ آن روز غلبه و برتری داشت و قرآن و حکمتهای توحیدی بر ابطال عقاید آنان، معجزۀ بزرگ نبی مکرم اسلام (ص) در آن زمان بود.
📚برگرفته از کتاب اصول کافی
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 دگرگونی در درون
✍ استاد عالی:
کسی که برای گناهانش آه و سوز و شرمندگی دارد و از صمیم قلب از گناه بدش آمده است، در عالم باطن یک دگرگونی و تغییری به وجود میآورد و بهجای هر کدام از گناهان که چهره مخالفت و عنادورزی با حضرت حق را داشت، یک شرمندگی و کوچکی محض و خضوع و تضرع را ثبت میکنند. یعنی بهجای فلان گناه یک اشک و سوز و آه، بهجای فلان آلودگی و معصیت یک تضرع و طاعت.
آن وقت همان سیئات تبديل به حسنات میگردد.
📚 کتاب قیامت و حشر
🔰 @p_eteghadi 🔰
1_1341160711.mp3
865.1K
🔴 سؤال: خیلی از مرگ می ترسم بعضی وقت ها از بس به آن فکر می کنم قلب درد می گیرم.
🎙 پاسخِ #استاد_محمدی
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شک به جهان آخرت
🎙#استاد_عالی
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
💠 چرا بعضی از مؤمنین در گرفتاریند و بعضی از کافرین در راحتی و آسایش؟
✍همیشه این سوال هست که چرا مؤمنین با اینکه اهل عبادت هستند، اما بعضا در گرفتاری و رنج هستند و در مقابل کسانی که به خدا اعتقادی ندارند در ثروت و راحتی هستند و خدا کاری به آنها ندارد؟ در این روایت به این سوال پاسخ داده میشود: امام صادق (علیه السلام ) از رسول خدا (صلی الله علیه واله) نقل فرمودند که خدای عزوجل میفرماید:
به عزت و جلالم سوگند، من بندهای را که میخواهم رحمت کنم، او را از دنیا بیرون نمیبرم مگر اینکه بابت هر خطا و گناهی که کرده کفاره آنرا بگیرم. من بندهام را به بیماری در بدنش و یا تنگی در روزیش و یا ترس در دنیایش مبتلا کنم تا کفاره خطایش باشد،پس اگر باز چیزی بماند، مرگ را بر او سخت گردانم (تا آمرزیده و پاک بمیرد و پس از مرگ دچار عذاب نشود)
و به عزت و جلالم سوگند، من بنده گنهکاری را که بخواهم عذاب کنم از دنیا بیرونش نمیبرم تا پاداش هر عمل نیکی که کرده را بدهم،پاداش او را بوسیله تندرستی در بدنش و یا فراخی در روزیاش و یا به آسودگی و گشایش در دنیایش بدهم و اگر چیزی باقی بماند مرگ را بر او آسان نمایم
📚سخن خدا، کلیات احادیث قدسی، ص 108
🔰 @p_eteghadi 🔰