eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 « ما معتقديم همه پيامبران و ( امامان الهى ) معصومند، يعنى در تمام عمر از «خطا و اشتباه» و «گناه» به تأييد الهى مصون و محفوظ مى‏ باشند، زيرا اگر مرتكب خطا يا گناهى شوند اعتماد لازم براى مقام نبوّت از آنها سلب مى‏ شود، و مردم نمى‏ توانند آنان را واسطه مطمئنّى ميان خود و خدا بشناسند، و آنان را در تمام اعمال زندگى پيشوا و مقتداى خويش قرار دهند. ❕به همين دليل معتقديم اگر در برخى ظواهر آيات قرآن ( یا روایات ) گناهى به بعضى از پيامبران یا ( امامان الهى ) نسبت داده شده، از قبيل «ترك اولى» است (يعنى در ميان دو كار خوب، آن را كه خوبى كمترى داشته انتخاب كرده‏ اند در حالى كه سزاوار بوده خوب‏تر را برگزينند) يا به تعبير ديگر از قبيل «حَسَناتُ الابْرار سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينَ؛ كارهاى خوب نيكان (گاهى) گناه مقرّبان محسوب مى‏ شود.» چرا كه از هر كس به اندازه مقام او انتظار مى‏ رود . مرحوم مجلسى در بحارالانوار، اين جمله را از بعضى معصومين نقل كرده بى آن‏كه نام ببرد (بحارالانوار، جلد 25، صفحه 205) 📚اعتقاد ما ، ص 32 ❕توضيح اين‏كه گناه و عصيان بر دو گونه است ؛ 👌گناه و عصيان «مطلق» و گناه و عصيان «نسبى» منظور از قسم اوّل؛ تمام گناهانى است كه از هركس صادر شود گناه محسوب مى‏شود، و هيچ‏گونه استثنايى در آن نيست مانند: خوردن اموال حرام و ظلم و زنا و دروغ. ❕اما گناه نسبى؛ گناهانى است كه با توجّه به مقام و شخصيت و معرفت و موقعيت اشخاص، عمل نامطلوب محسوب مى‏ شود، و چه بسا صادر شدن اين عمل از ديگرى نه تنها عيب نباشد، بلكه فضيلتى محسوب مى‏ شود. 👌مثلًا گاه يك فرد بى‏سواد و درس نخوانده، ستايش از خداوند مى‏ كند و نمازى مى‏ خواند كه براى او يك عمل شايسته است، اما اين تعبير از يك عالم درس خوانده با سابقه ممكن است ناشايست باشد ، اين همان چيزى است كه در ميان علما و دانشمندان معروف است كه مى ‏گويند: حَسَنَاتُ الْابْرارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ: «حسنات نيكان، گناهان مقرّبان است». ❕بنابراين انبياء یا امامان با آن مقام والاى ايمان و معرفت، هرگاه كارى از آنها سرزند كه دون شأن و مقام آنها باشد ممكن است از آن تعبير به «عصيان» شود در حالى كه صادر شدن همين عمل از ديگرى عين «اطاعت» است، خواندن يك نماز با كمى حضور قلب براى يك فرد عادى، فضيلت است، اما براى يك پيامبر يا امام گناه است! (گناه نسبى نه مطلق). 👌تمام تعبيراتى كه درباره عصيان و گناه و ذنب در مورد انبياء در آيات یا در مورد امامان در روايات ديده مى ‏شود، اشاره به همين معنا باشد. 👌گاهى از اين معنا به عنوان «ترك اولى» تعبير مى‏ شود، و منظور از آن عملى است كه تركش از انجامش بهتر است، اين عمل ممكن است جزء «مكروهات» يا «مباحات» و حتى «مستحبّات» باشد، مثلًا طواف مستحبّى گرچه كار خوب و پسنديده ‏اى است ولى ترك آن و پرداختن به قضاى حاجت مؤمن، اولى و بهتر است. حال اگر كسى قضاى حاجت مؤمن را رها كند و به جاى آن طواف خانه خدا انجام دهد گرچه ذاتاً عمل مستحبى انجام داده، ولى ترك اولى كرده است، و اين كار براى اولياء اللَّه و انبياء و ائمه هدى عليهم السلام مناسب نيست، و اين‏كه بعضى گمان كرده‏ اند، ترك اولى حتماً در مورد كارهاى مكروه گفته مى‏ شود، اشتباه محض است (دقت كنيد) ❕به هر حال مسأله گناه نسبى به عنوان ترك اولى مى‏ تواند پاسخ روشنى براى تمام سؤالاتى باشد كه به خاطر آيات و رواياتى كه در آن نسبت گناه به معصومين مى ‏دهد. 📚پیام قرآن ج 7 ص 103 👌بنابراین ، آنچه ما از صحیفه سجادیه از دعاهای امام ع مشاهده می کنیم ، هیچ منافاتی با عصمت آن بزرگوار ندارد ، لذا می بینیم که در کتاب « بحار الانوار » در رابطه با چرایی استغفار معصومین ع نقل می کند ؛ « انبياء و ائمه عليهم السّلام تمام اوقات آنها صرف در راه خدا مى‏ شود و دلهايشان مملو از محبت خدا و دل بسته عالم بالا هستند و هميشه مراقب و متوجه اويند ... پس آنها پيوسته متوجه خدا و با تمام وجود روى بجانب او دارند هر زمان كه از اين مقام عالى و ارجمند پا را پائين گذارند و مشغول بخوردن و آشاميدن و اشتغال به امور آميزشى و يا ساير كارهاى مباح و جايز داشته باشند خود را گناهكار ميدانند و از آن استغفار ميكنند. ❔مگر همين طور نيست كه اگر غلامى در مقابل آقاى خود بخوردن و آشاميدن و يا آميزش اشتغال داشته باشد با اينكه ميداند آقا متوجه او است از نظر مردم قابل سرزنش و اعتراض است چه رسد به سرور تمام سروران و هستى بخش جهان به همين مطلب نيز اشاره است فرمايش پيامبر اكرم كه فرموده پرده تاريكى دلم را فرا ميگيرد و هر روز هفتاد مرتبه استغفار ميكنم. و اين فرمايش امام عليه السّلام‏ «حسنات الابرار سيئات المقربين» « حسنات پاك مردان براى مقربان گناه محسوب مى ‏شود » 📚بحار الانوار ج 25 ص 204 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ؛ اگر دوازده امام توسط رسول الله (ص) معرفی شده بودند چرا امام جعفر صادق در مرحله اول اسماعیل را بعنوان جانشین تعیین کرد‼️ 💠💠 👌این که دوازده امام ، به نص الهی و معرفی پیامبر گرامی ، منصوب شده اند ، و آنان به عنوان خلفای پیامبر ، معرفی شدند ، مساله روشن و قطعی و مطابق نصوص متواتر شیعه و اهلسنت است. ❕وهابی در یک دروغ آشکار ، مدعی شده است که امام صادق ع در ابتدا فرزندش اسماعیل را به عنوان امام معرفی کرد ، در حالی که مطابق نصوص متواتری که در نمایه بالا آدرس دادیم ، می بینید که از ابتدا ، امام کاظم ع به عنوان امام و جانشین امام صادق ع معرفی شده بود ، لذا امام صادق ع می فرمود ؛ « اگر مرگ به سراغ من آید ، فرزندم کاظم صاحب و امام شما است و او در آن وقت پنج ساله بود » 📚الکافی ج 1 ص 309 ❕و حضرت خطاب به امام کاظم ع می فرمود ؛ « او همان مولودی است که در خاندان ما ، مولودی پر برکت تر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است ، به اسماعیل جفا نکنید ( و او را به دروغ امام معرفی نکنید ) » 📚همان منبع ❕شیخ مفید می نویسد ؛ « اسماعيل بزرگترين برادران امام موسى كاظم بود . امام صادق عليه السّلام او را بسيار دوست ميداشت و مورد محبت و لطف خويش قرار ميداد ، گروهى از شيعه خيال مى‏ کردند او امام و جانشين پدرش هست ، چون از همه برادران سنش زيادتر بود و امام هم او را خيلى دوست داشت و احترام مى‏ کرد در زمان حيات پدر در محلى نزديك مدينه به نام عريض از دنيا رفت از همان جا بر روى دوش مردم جنازه را بمدينه پيش حضرت صادق آوردند و در بقيع دفن شد. ❕روايت شده كه امام صادق عليه السّلام در فوت او بسيار بى ‏تابى كرد و خيلى محزون و اندوهناك شد بدون كفش و رداء جلو جنازه فرزندش آمد چندين مرتبه دستور داد جنازه را به زمين بگذارند روپوش از روى صورتش بر مى‏ داشت و او را ميديد. منظورش اين بود كه ثابت كند پسرش از دنيا رفته براى آنهائى كه گمان ميكردند او امام است بعد از پدرش. و اين شبهه از ميان برود. پس از فوت اسماعيل رحمة اللَّه عليه، كسانى كه از اصحاب حضرت صادق چنان گمانى را داشتند دست از اين اعتقاد كشيدند مگر گروه كمى كه معتقد به زنده بودن اسماعيل شدند و آنها از اصحاب خاص يا راويان امام صادق محسوب نمى‏شدند اشخاصى دور از امام و با فاصله بودند پس از درگذشت امام صادق عليه السّلام بعضى از همين اشخاص معتقد بامامت حضرت موسى بن جعفر شدند و بقيه تشكيل دو فرقه را دادند....» 📚الارشاد ، ج 2 ص 209 ❕چنان که شیخ مفید تصریح کرد ، امام صادق ع ، تمام سعی و تلاش خود را کرد تا برای برخی که گمان کرده بودند که فرزند بزرگتر و اسماعیل امام است ، رفع شبهه کند و ثابت کند که او امام نیست ، چنان که شیخ صدوق از امام صادق ع نقل می کند که فرمود ؛ « وقتى اسماعيل از دنيا رفت در حالى كه او را پيچيده بودند گفتم بازش كنند صورت و چانه و گردنش را بوسيدم باز گفتم او را بپوشند. دو مرتبه گفتم باز كنند باز پيشانى و چانه و زير گلويش را بوسيدم باز گفتم بپوشانند سپس دستور دادم او را غسل بدهند وقتى كفن بر پيكرش كرده بودند گفتم صورتش را باز كنند پيشانى و چانه و زير گلويش را بوسيدم و دعائى براى اينكه در آينده محفوظ باشد خواندم سپس در كفن پوشاندند » 📚کمال الدین ، ج 1 ص 160 ❕شیخ صدوق بعد از اين نقل این روايت مينويسد ؛ « اين كه امام فرمود دستور دادم او را كفن كنند امامت اسماعيل را باطل ميكند زيرا امام را بايد فقط امام غسل بدهد وقتى حضور داشته باشد » 📚همان منبع 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقل دیگر ، زراره می گوید ؛ « امام صادق ع ، داود بن كثير رقى و حمران بن اعين و ابا بصير را خواست مفضل بن عمر نيز آمد و گروهى را آورد تا سى نفر رسيدند. گفت داود صورت اسماعيل را بگشا. رو پوش از روى او برداشت فرمود خوب نگاه كن مرده است يا زنده. عرض كرد آقا مرده است ، بيك يك آنها نشان داد تا همه ديدند فرمود خدايا تو شاهد باش. دستور داد او را غسل دهند و كفن كنند بعد فرمود مفضل صورتش را باز كن ببين زنده است يا مرده همه نگاه كنيد گفت آقا مرده است فرمود درست نگاه كرديد و دقت نموديد؟ گفتند آرى از اين كار امام در شگفت بودند. گفت خدايا تو شاهد باش او را براى دفن بردند وقتى درون قبر گذاشتند فرمود مفضل صورتش را بگشا. صورت او را كه باز كرد فرمود نگاه كنيد ببينيد مرده است يا زنده عرض كرد آقا مرده است گفت خدايا شاهد باش بزودى گروهى هواپرست تصميم ميگيرند نور خدا را خاموش كنند اشاره بموسى بن جعفر نمود ولى خداوند نور خود را تمام خواهد كرد گرچه كافران نخواهند. خاك بر روى قبر او ريختند باز سخن خود را تكرار نمود رو به مردم نموده فرمود ، اين مرده غسل داده و كفن كرده كه در لحد گذاشته شده كيست؟گفتند اسماعيل پسر شما است. فرمود خدايا شاهد باش. ❕ در اين موقع دست موسى را گرفته فرمود ؛ « اين رهبر واقعى است و حقيقت با اوست و بقيه ائمه و پيشوايان از نسل او خواهند بود تا خداوند زمين و ساكنان آن را در اختيار دوازدهمين پيشوا گذارد. » 📚الغیبه ، نعمانی ، ص 328 _ مناقب آل ابی طالب ، ج 1 ص 267 _ بحار الانوار ج 48 ص 21 ❕بنابراین ، امام صادق ع هیچگاه اسماعیل را به عنوان امام معرفی نکردند و تنها تصریح به امامت امام کاظم ع می کردند . شاید آنچه برای وهابی شبهه شده است ، این نقل از امام صادق ع است که فرمود ؛ « برای خداوند بدائی ، بزرگتر از بدائی که برای اسماعیل فرزندم رخ داد ، رخ نداده است » 📚بحار الانوار ج 47 ص 269 ❕«بداء» در لغت به معناى آشكار شدن و وضوح كامل است و به معناى پشيمانى نيز آمده؛ زيرا شخصى كه پشيمان مى ‏شود حتماً مطلب تازه ‏اى براى او پيدا مى‏ شود. بدون شك «بداء» به اين معنا در مورد خداوند معناى ندارد و هيچ آدم عاقل و دانايى ممكن نيست احتمال بدهد مطلبى بر خدا پوشيده باشد و سپس با گذشت زمان بر او آشكار گردد؛ اصولًا اين سخن كفر صريح و زننده ‏اى است و لازمه آن نسبت دادن جهل و نادانى به ذات پاك خداوند است و ذات او را محل تغيير و حوادث دانستن. حاشا كه شيعه اماميه چنين احتمالى را درباره ذات مقدس خدا بدهند ، هنگامى كه « بداء » به خداوند نسبت داده مى ‏شود بمعنى « ابداء » است يعنى آشكار ساختن چيزى كه قبلا ظاهر نبوده است » 📚تفسیر نمونه ، ج 10 ص 245 👌امام صادق ع فرمود ؛ « كسى كه گمان كند براى خدا چيزى امروز آشكار مى‏ شود كه ديروز نمى ‏دانست از او تنفر و بيزارى بجوئيد » 📚کمال الدین ج 1 ص 70 ❕و فرمود ؛ « برای خدا هیچ بدائی حاصل نمی شود ، مگر آنکه از قبل نسبت به آن ، علم و آگاهی دارد » 📚الکافی ج 1 ص 148 ❕بنابراین ، هر کجا بداء به خداوند نسبت داده می شود به معنای ابداء و آشکار ساختن است ، نه آنکه خداوند ، چیزی را نمی دانسته و پس از آن برای او آشکار شده باشد ، بر این اساس مفهوم روایت مذکور در مورد بدائی که در مورد اسماعیل ایجاد شد این است که ؛ « هیچ آشکارکردنی از خداوند صادر نشد ، مانند آشکار کردنی که در مورد اسماعیل فرزندم حاصل شد » . 👌زیرا به واسطه مرگ اسماعیل قبل از شهادت امام صادق ع ، برای کسانی که گمان کرده بودند اسماعیل جانشین امام صادق ع است ، مطلب روشن و ظاهر گردید که او امام نیست ، بر همین اساس ، شیخ صدوق می نویسد ؛ «هر كه گمان كند كه براى خدا بداء روى داده از روی ، پشيمانى او نزد ما كافر است به خداوند عظيم، و اما قول امام صادق عليه السّلام كه فرمود ؛ « هيچ بدائى نشده براى خدا مثل بدائى كه شد براى او در باره اسماعيل پسر من » پس غرض آن حضرت اين بوده كه به ظهور نيامد و آشکار نشد ... مثل آنچه به ظهور آمد در اسماعيل پسر من، آنگاه كه نهال حياتش را از بن برآورد پيش از من ، تا معلوم شود كه او امام بعد از من نيست‏ » 📚اعتقادات الامامیه ، ص 41 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست . 🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد: «او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار » 📚اعیان الشیعه ج6 ص143 👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛ «او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود » 📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229 🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند: «او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد» 📚فهرس التراث ج2 ص233 2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است. 👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید : ❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم » ❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید : « ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است » 📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51 🔷ومی نویسد: «محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است» 📚الذریعه ج10 ص220 🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است 📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22 3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛ 🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند . 🔶2- امیر مومنان فرمود: ❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت» 📚بحار الانوار ج40 ص126 🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓در آداب زيارت در مفاتيح الجنان آمده: غسل كنيد و وقت تشرف عتبه را ببوسيد و دعاهاي وارد شده را بخوانيد. ❓يك سؤال: آيا وقتي پيامبر و امامان ع زنده بودند هر كي مي خواست خدمت ايشان برسد اين كارها را مي كرد!!!!؟ و از آداب بود؟!!! 🗯پاسخ: 👌تبرک جستن به آثار اولیائ در حال حیات و بعد از مماتشان مصادیق متعددی دارد. 1⃣تبرک در حال حیات؛ ❗️بخاری نقل می کند : «، پیامبر نماز ظهر و عصر را خواند و مردم اطراف او جمع شده و دستان او را گرفته و بر صورت خود می مالیدند» 📚صحیح بخاری ج4 ص165 ❗️ونقل می کند: «مردم باقیمانده آب وضوی پیامبر را گرفته و به صورت و بدن خود می کشیدند» 📚صحیح بخاری ج1 ص55 🗯ونقل شده است: «پیامبر موهای سر مبارک را کوتاه می کرد و اصحاب دورش را فرا گرفته تا اگر مویی از سر حضرت جدا شود بر دستان آنها قرار گیرد» 📚صحیح مسلم با شرح نووی ج15 ص83 📚مسند احمد ج3 ص591 👌ابو ایوب انصاری می گوید: «بعد از آن که رسول خدا وارد خانه ما شد من برایش غذا می آوردم .هنگامی که ظرف غذا را بر می گرداندم من و همسرم از محل دست های پیامبر در غذا به نیت تبرک برداشته و استفاده می کردیم» 📚طبقات ابن سعد ج5 ص406 👌قرآن نیز نقل می کند که یعقوب نبی به پیراهن یوسف نبی تبرک می کرد 🔷یوسف93 ❗️بنا براین می بینیم تبرک جستن به آثار اولیای در حال حیات مصادیق متعددی دارد .تبرک به آب وضو، تبرک به مو،تبرک به اشیایی که با انان در ارتباط است و ... 2⃣تبرک بعد از ممات؛ 👌تبرک جستن به آثار اولیائ بعد از مرگ انان نیز مصادیق متعددی دارد. 🗯علامه مجلسی روایت می کند که امام فرمود: «مستحب است که اطراف قبر و ضریح امام بوسیده شود و به آن تبرک شود» 📚بحار الانوار ج97 ص126 👌امام صادق فرمود: «وقتی به نزد قبر پیامبر حاضر شدی به منبر پیامبر نزدیک شو و با دو دستت آن را مسح کن و بر چشمانت بکش» 📚الکافی ج4 ص553 🗯همین طور روایات متعددی آمده است در مورد استحباب تبرک جستن به قبر و ضریح امامان چنان که شیخ حر عاملی بابی را گشوده است : «باب در استحباب تبرک به قبر امام رضا و قبور سایر امامان» 📚وسائل الشیعه ج14 ص561 باب83 👌بنا براین تبرک جستن به آثار اولیای بعد از ممات نیز مصادیق متعددی دارد که روشن ترین مصداق آن تبرک به قبور و ضریح انان می باشد. 3⃣مساله دیگر آن است که غسل کردن و لباس پاکیزه پوشیدن نیز از آداب زیارت است . 🗯 امام صادق در مورد کسی که قصد زیارت قبور اهل بیت را داشت فرمود: «شایسته است که سخن گفتن را کم کنی و جز خیر نگویی و بسیار ذکر خداوند را گویی و لباس پاکیزه بپوشی و قبل از زیارت غسل کنی و با خشوع باشی و فراوان بر محمد و الش صلوات بفرستی و...» 📚کامل الزیارات ص130 📚وسائل الشیعه ج14 ص527 ❗️انجام دادن این امور از مصادیق تعظیم اهل بیت پس از مماتشان می باشد اگر چه ممکن است تعظیم انان در حال حیات مصادیق دیگری داشته باشد . 4⃣همینطور در روایات متعددی کیفیت زیارت قبور هریک از اهل بیت و خواندن زیارت نامه ها توسط خود اهل بیت بیان شده است که علامه بزرگوار مجلسی مفصلا آنها را در ابواب متعددی نقل می کند. 📚بحار الانوار ج97 ص100 به بعد « کتاب المزار» 👌خلاصه آن که آنچه لازم است به آن توجه شود این است که تبرک جستن و تعظیم اهل بیت در حال حیات و مماتشان مصادیق متعددی دارد و این مصادیق را نیز خود اهل بیت بیان کرده اند .ممکن است انجام برخی کارها مختص به حال حیاتشان باشد و انجام برخی دیگر مختص به بعد مماتشان باشد اما به هر حال با توجه به نکات مطرح شده اشکالی بر این مساله وارد نمیشود. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❔پرسش ❓چرا نباید همونجوری که دنیا نسبت به چندین سال قبل(اسلام تا الان)کلی تغییر کرده،دین هم تغییر کنه و به روز بشه؟چون الان مسائلی به وجود اومده که زمان پیامبر نبوده تا بتونه بهشون جواب بده مثلا در زمان پیامبر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نبوده تا اسلام در مورد اون نظر بده که مثلا حکمش چیه 💠پاسخ؛ 🔰در روایات ما آمده است که هیچ مساله ای نمی باشد مگر انکه حکم آن در قرآن یا سنت بیان شده است 📚بحار الانوار ج2 ص168 باب 22 👌 اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزیی داشت و برای هر موضوعی حکم کاملا مشخصی و جزیی تعیین کرده بود جای این اشکال بود که اسلام برای تمام نیازهای جامعه بشری برنامه ندارد اما با توجه به اینکه در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلی و بسیار وسیع و گسترده ای وجود دارد که می تواند بر نیازهای متغیر منطبق شود و پاسخگوی انها باشد دیگر جایی برای این ایراد نیست. 🔶به عنوان نمونه مورد اشکال شما را بررسی می کنیم تا ببینیم نظر اسلام در مورد استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی چه می باشد؛ 1⃣از جمله اصول کلی و مسلم اسلامی مساله تحریم تقویت ظالمین و دشمنان دین می باشد. 🔷امام سجاد فرمود: «از مصاحبت با گناهکاران و تقویت ظالمین بپرهیز» 📚الکافی ج8 ص14 ❗️امام صادق فرمود: «کسی که ظلم می کند و کسی که او را یاری می دهد و کسی که به ظلم انان راضی است هر سه در گناه شریک هستند» 📚الکافی ج2 ص333 ❗️در روایت دیگر آمده است: «سبب تقویت ظالمین نشوید که عزت شما از بین می رود» 📚معانی الاخبار ص196 👌خداوند نیز می فرماید: «تکیه بر ظالمین نکنید که آتش شما را فرا می گیرد» 🔷هود113 ❗️حال با توجه به این ادله می گوییم اگر استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی سبب تقویت دشمنان دین و اسلام شود به این صورت که درآمد عائد از این فعالیت به جیب دشمنان اسلام که با مسلمین در حال جنگ هستند رفته و سبب تقویت انان بر علیه مسلمین می شود بی شک استفاده از این برنامه ها جایز نمی باشد. 2⃣یکی دیگر از قوانین کلی و مسلم اسلامی وجوب ترک محرمات و انجام واجبات می باشد ❗️محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات فراوانی را نقل می کند در وجوب دوری از محرمات و انجام دادن واجبات به گونه ای که وظیفه همگان عمل به این دو وظیفه مسلم اسلامی است 📚وسائل الشیعه ج15 ص252 باب23 و ص259 باب24 ❗️استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اگر مستلزم تحقق محرمات شود مانند ارتباط نا مشروع با نامحرم، دیدن برنامه های مستهجن، سست شدن پایه های دینی ،و ...بی شک استفاده از آن جایز نمی باشد . 🗯اما اگر این برنامه های اجتماعی مفاسد فوق را نداشته باشد استفاده از آنها از جنبه های زیر دارای رجحان است؛ 1⃣وجوب کسب علم و معرفت دینی ؛ ❗️امام صادق فرمود: «طلب علم بر همگان واجب است» 📚الکافی ج1 ص30 👌پیامبر گرامی فرمود: «برترین عبادت فقه و کسب معرفت دینی است» 📚خصال ج1 ص30 👌استفاده از شبکه های اجتماعی اگر سبب شود که انسان بر معرفت دینی اش افزوده شود به این که مثلا به عضویت کانال های مورد اعتماد در نشر معارف دینی در آید بی شک دارای رجحان و فضیلت می باشد. 2⃣لزوم تفریح حلال؛ 👌حضرت علی فرمود: «انسان با ایمان ساعات شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم می کند .قسمتی را صرف مناجات با پرودگارش می کند و قسمتی دیگر را برای کسب و کار قرار می دهد و قسمت سوم را برای بهره گیری از لذات حلال و دلپسند می گذارد » 📚نهج البلاغه حکمت 390 👌پیامبر گرامی فرمود: «تفریح داشته باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی باشد» 📚نهج الفصاحه ص259 ♻️انسان می تواند با استفاده از شبکه های اجتماعی و عضویت در کانال ها و گروهایی که جهت شعر و طنز واخبار ...تشکیل یافته است ساعاتی از روز را صرف تفریح حلال کند .از این جهت نیز استفاده از فضای مجازی دارای رجحان می باشد. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓اگر قرار بود با دعا کردن مشکلات حل شود پس نقش خود ما در زندگی چیست؟ آیا بهتر نیست انسان به جای دعا کردن با پشتکار کاری که فکر می کند درست است کار را انجام دهد؟ 🗯پاسخ: ❗️در این شکی نیست که دعا کردن و درخواست کردن از خداوند مورد تاکید و توصیه در ایات و روایات واقع شده است 📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1 👌اما باید توجه کرد که دعا کردن با تلاش و کوشش منافاتی ندارد .یکی از شرایط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است . 🔶حضرت علی فرمود: «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « زه» است» 📚نهج البلاغه حکمت337 ♻️از آنجایی که زه عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو شرایط اساسی برای استجابت دعا است . ❗️انسان هم باید برای رسیدن به هدف دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش موثر واقع شود و به خواسته اش برسد.دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از خدا بخواهد 📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707 👌امام صادق فرمود: «چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده» 📚بحار الانوار ج100 ص12 🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام صادق گفتم: «مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد. 🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب نمی شود» 📚الکافی ج5 ص77 ❗️علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود 📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22 📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50 👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست . 🔷با توجه به این تفسیر از دعا اشکال شما به مساله دعا وارد نمی شود ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔درمورد حضرت خدیجه هنگام ازدواج باپیامبر دوقول شنیده شده یکی اینکه ایشون قبل از پیامبر با کسی ازدواج نکرده بود و پیامبر اولین همسر اوبود،دوم اینکه گفته میشه قبل ازپیامبر دوبار ازدواج کرده بود .قول صحیح کدام قول است 💠پاسخ؛ 1⃣نخست باید توجه کرد که در این شکی نیست که حضرت خدیجه برترین زنان پیامبر بوده است .چه ثابت شود ایشان قبل از پیامبر ازدواج کرده بودند و چه ثابت شود که ایشان باکره بوده اند. 🗯طبری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « برترین زنان عالم چهار زن هستند ؛ مریم بنت عمران،اسیه بنت مزاحم،خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد» 📚جامع البیان ،ج3 ص359 ❗️در روایت دیگر می اورند که فرمود: « برترین زنان بهشت مریم و خدیجه ( وفاطمه) است» 📚تاریخ مدینه دمشق ج70 ص106 👌بخاری در صحیح روایت می کند که عایشه می گفت: « من انقدر که نسبت به خدیجه حسادت می ورزیدم نسبت به هیچ یک از زنان پیامبر چنین حسادتی نمیکردم» 📚صحیح بخاری ج8 ص195 ♦️در کتاب فتح الباری امده است: « اکثر حسد عایشه نسبت به خدیجه بود و سبب ان بشارتی بود که جبرییل اورد که برای خدیجه خانه ای در بهشت است» 📚فتح الباری ج7 ص102 ♻️مسلم روایت می کند که عایشه به پیامبر چنین گفت: « چقدر از خدیجه یاد می کنی او پیرزنی بود از پیر زن های قریش که از پیری دندان در دهان نداشت .هلاک شد و خدا بهتر از او را به تو داد» 📚صحیح مسلم،ج7 ص134 ♦️دنباله روایت را احمد در مسند می اورد که پیامبر در جواب عایشه فرمود: « خداوند بهتر از او را نصیبم نساخته است .انگاه که مردم مرا قبول نداشتند او به من ایمان اورد و انگاه که مرا تکذیب می نمودند او تصدیقم کرد و انگاه که دیگران مرا محروم کرده بودند او به مالش مرا یاری کرد » 📚مسند احمد ج9 ص429 📚المعجم الکبیر،ج23 ص13 📚الاستیعاب ،ج4 ص1824 📚کنزالعمال ،ج12 ص132 2⃣مشهور بین علمای اهل سنت آن است که ایشان قبل از ازدواج با پیامبر دوبار ازدواج کرده بودند.دو شوهر ایشان به نام های « عتیق بن عائذ » و « ابو هاله مالک بن نباش التمیمی» بوده اند که با مرگ رشته زندگی هر کدام پاشیده شده بود 📚اسد الغابه ج6 ص79 📚الاستیعاب ج4 ص1817 📚الاصابه ج8 ص99 🗯اما برخی از علمای شیعه این قول را بر نمی تابند و معتقدند که ایشان باکره بوده اند و اهل سنت جهت فضیلت سازی برای عایشه که بگویند تنها همسر باکره پیامبر او بوده است می گویند خدیجه قبلا ازدواج کرده و بیوه بوده است. 👌 علامه مجلسی می نویسد: «پیامبر با خدیجه ازدواج کرد در حالی که او باکره بود و قبل از پیامبر ازدواج نکرده بود» 📚بحار الانوار ج22 ص191 ❗️ابوالقاسم اسماعیل بن محمد اصفهانی از دانشمندان اهل سنت می نویسد: «خدیجه زنی باکره و دارای اعتبار و مال بسیاری بود که با پیامبر ازدواج کرد» 📚دلائل النبوه ج1 ص178 👌علامه محقق سید جعفر مرتضی عاملی دلائل چندی را در اثبات این که حضرت خدیجه باکره بوده است و قبل از پیامبر ازدواج نکرده بود اقامه می کند از جمله؛ 1⃣ابن شهر آشوب در کتابش می آورد که بلاذری و ابوالقاسم کوفی در دو کتابشان و سید مرتضی در شافی و شیخ طوسی در تلخیص شافی روایت کرده اند که : «پیامبر با خدیجه ازدواج کرد در حالی که او باکره بود و قبل از پیامبر با کسی ازدواج نکرده بود» 📚مناقب ال ابی طالب ج1 ص159 2⃣اجماع شیعه و سنی بر این است که تمام سادات و بزرگان قریش از خدیجه خواستگاری کردند اما ایشان به همه آنها جواب منفی دادند و وقتی با پیامبر اسلام ازدواج کردند زنان قریش بر او غضب کرده و با او قطع رابطه کردند.و به او گفتند که بزرگان و رئیسان عرب از تو خواستگاری کردند اما با انان ازدواج نکردی با محمد یتیم ابی طالب که فقیر و بدون مال است ازدواج کردی . ❔اهل نظر و فهم چگونه می توانند قبول کنند که خدیجه از ازدواج با بزرگان قریش خود داری کند آنگاه با دو نفر اعرابی از قبیله بنی تمیم ازدواج کند ❓ ❓ایا صاحبان اندیشه حکم به بطلان چنین قولی نمی کنند. 3⃣چگونه می توان پذیرفت که بزرگان و اشراف قریش خدیجه را به دلیل ازدواج با دو نفر اعرابی و پایین مقام که اهل نظافت و شخصیت نیز نبودند ملامت و سرزنش نکنند❓ 📚الصحیح من سیره النبی الاعظم ج2 ص122 🗯به هر حال چنان که گذشت به مقتضای هر دو قول شکی در عظمت مقام حضرت خدیجه و برتری ایشان نسبت به سایر زنان پیامبر نمی ماند. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓بسیار می شود که افرادی گناه می کنند مثلا بی حجابی می کنند و نماز نمیخوانند و روزه نمی گیرند و شراب می خورند می گویند دلت پاک باشد کافی است ما دلمان پاک است و همین بس است ❔ 💠پاسخ؛ ❗️از دیدگاه آیات و روایات اعمال آدمی همواره بازتابی در روح و دل او دارد و تدریجا دل و روح را به شکل خود در می آورد .انسان با ادامه دادن گناه لحظه به لحظه در تاریکی روحی بیشتری فرو می رود . 🌀خداوند در مورد این گونه افراد می فرماید: «اعمال آنان همچون زنگاری بر دلشان نشسته و از درک حقیقت وا مانده اند» 🌀مطففین 14 👌بدترین اثر گناه و ادامه آن تاریک ساختن دل و قلب و از میان بردن نور علم و تشخیص است .گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب ودل می شود و دل را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل می سازد. ❗️پیامبر گرامی فرمود: «گناهان زیاد دل و قلب انسان را فاسد می کند» 📚در المنثور ج6 ص326 👌وفرمود: «هنگامی که بنده گناه کند نکته سیاهی در قلب و دل او پیدا می شود .اگر توبه کند و از گناه دست بردارد و استغفار کند دل و قلب او صیقل می یابد و اگر باز هم به گناه بر گردد سیاهی افزون می شود تا تمام دلش را فرا می گیرد» 📚بحار الانوار ج70 ص332 📚الکافی ج2 ص271 👌امام باقر فرمود: «هیچ چیز مانند گناهان و خطاها سبب فساد دل و قلب نمی شود» 📚الکافی ج2 ص268 👌حضرت علی فرمود: «هیچ دردی برای دل ها دردناک تر از گناهان نمی باشد که سبب فساد دل می شود» 📚همان مدرک ص275 🔷این گونه افراد با ادامه دادن به گناهان لحظه به لحظه در تاریکی روحی بیشتری فرو می روند و به جایی می رسند که گناهانشان در نظرش حسنات جلوه می کند و گاه به آن افتخار می نماید و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته میشود و تمام پلهای پشت سرش ویران می گردد 📚تفسیر نمونه ج26 ص267 ❗️چنان که خداوند می فرماید: «خداوند بر دلهای آنها مهر نهاده و همچنین بر گوشهای انان و بر چشمهای انان پرده ای فرو افتاده و برای انان عذاب بزرگی است» ♻️بقره7 ❗️ومی فرماید: «چشم های ظاهر نابینا نمی شود بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارد نابینا می گردد» 🔷حج46 👌به دلیل همین فساد دل است که می پندارند و می گویند دلشان پاک است و بر مسیر صحیح قدم بر می دارند در حالی که در همین سخنشان نیز صادق نیستند و دل پاکی برای انان نمانده است و به دلیل گناهان قدرت تشخیص مسیر صحیح از انان گرفته شده است. ❗️اگر دلشان پاک بود بر مسیر صحیح قدم بر می داشتند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا پیامبر اسلام شهید شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند❓ 💠پاسخ؛ ❗️آنچه که از روایات شیعه و سنی بدست می آید آن است که پیامبر گرامی مسموم شده و از دنیا رفتند. 👌امام حسن علیه السلام فرمود: «هیچ یک از ما نمی باشد جز آنکه یا توسط شمشیر از دنیا می رود و یا توسط سم از دنیا می رود» 📚بحار الانوار ج27 ص217 📚کفایه الاثر ص227 👌امام رضا علیه السلام فرمود: «همه ما مقتول و شهید از دنیا می رویم» 📚الفقیه ج2 ص585 📚عیون الاخبار ج2 ص203 👌شیخ صدوق می نویسد: «اعتقاد شیعه آن است که پیامبر در خبیر مسموم شد و توسط همان سم به شهادت رسید» 📚اعتقادات ص109 👌شیخ مفید می نویسد: « پیامبر در روز 28 صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود از دنیا رفت» 📚المقنعه ص456 👌شیخ طوسی می نویسد: «پیامبر گرامی در حالی از دنیا رفت که مسموم شده بود» 📚التهذیب ج6 ص2 ❗️علامه حلی نیز همین مطلب را می نویسد 📚تحریر الاحکام ج2 ص118 👌امام صادق فرمود: «پیامبر در روز خیبر گوشت مسموم را خورد و زمان مرگش فرمود همان گوشت مسموم روز خیبر مرا از پای درآورد و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست مگر آنکه شهید میشود» 📚بصائر الدرجات ج1 ص503 👌وفرمود: «زن یهوی گوشت را مسموم ساخت و به خورد پیامبر داد و سبب فوت پیامبر شد» 📚همان مدرک ❗️شیخ کلینی و دیگران از علما نیز مسموم شدن پیامبر گرامی توسط سم زن یهودی را نقل می کنند 📚الکافی ج6 ص315 📚المحاسن ج2 ص470 📚وسائل الشیعه ج25 ص57 👌وفرمود: «گمان می کنید پیامبر به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا کشته شد؟ ❗️پیامبر قبل از مرگ توسط آن دو نفر مسموم شد و از دنیا رفت» 📚تفسیر عیاشی ج1 ص200 👌علامه مجلسی می گوید محتمل است هر دو سم در شهادت پیامبر گرامی دخیل بوده است 📚بحار الانوار ج22 ص516 🔴مساله شهادت پیامبر گرامی در کتب اهل سنت نیز مورد اشاره قرار گرفته است. 🗯بخاری می نویسد: «عایشه می گوید:در روزهای پایانی حیات پیامبر به زور در دهان آن حضرت دوایی ریختیم،حضرت با اشاره به ما فهماند که به من دوا نخورانید، ما گفتیم این خودداری پیامبر به خاطر آن است که مریض از دوا بدش می آید ووقتی بهوش آمد فرمود:ایا من شمارا از این کار نهی نکردم؟اکنون به جز عباس که شاهد ماجرا نبوده باید جلوی چشمان من به دهان همه آنان که دراین خانه هستند از همان دوا ریخته شود» 📚صحیح بخاری،ج5 ص120 ح5382 ❔چرا عایشه حرف پیامبر را گوش نداد و به زور در حلق پیامبر گرامی دارو ریخت در حالی که خداوند اطاعت پیامبر را در هر حال لازم و واجب می داند 🔷حشر7 ❔چرا پیامبر از خوردن دوا خود داری کرد مگر پیامبر کودک بوده است که از دوا بدش بیاید❔ایا نعوذ بالله او درک نمی کرد که چه چیزی برایش مفید است و چه چیزی مضر❔ ❔چرا پیامبر دستور به قصاص داد که خودشان نیز از آن دوا بخورند❔ایا پیامبر بدون استحقاق دستور به مجازات می دهد ❗️حاکم در مستدرک می آورد: «به خدا سوگند پیامبر وابوبکر وحسن بن علی با سم و عمر عثمان، علی وحسین با شمشیر کشته شدند» 📚المستدرک علی الصحیحین،ج3 ص61 ح 4395 🗯بزرگان اهل سنت از ابن مسعود نقل کرده اند: «اگر 9 بار سوگند یاد کنم که پیامبر کشته شده است برایم بهتر است تا یک بار سوگند یاد کنم که او کشته نشده است زیرا خداوند اورا پیامبر وشهید قرار داده است» 📚مسند احمد،ج1 ص408 ح3873 📚طبقات الکبری،ج2 ص201 📚المصنف،ج5 ص269 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔ایا این داستان راست است که پیامبر به اشتباه با شلاق بر بدن فردی می زند و در آخر عمر در مسجد از او حلالیت می طلبد که ببخشید چنین کردم❓ 💠پاسخ؛ ❗️روایت شده است که پیامبر گرامی در آخرین روزهای عمر شریف در حالی که سرش را با پارچه ای بسته بود و علی علیه السلام و فضل بن عباس زیرا بغلش را گرفته بودند و پاهایش بر زمین کشیده می شد وارد مسجد شد و روی منبر قرار گرفت و عرضه داشت: «هرکس حقی بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند زیرا قصاص در این جهان آسانتر از قصاص در روز رستاخیز است .در این موقع سواده بن قیس برخاست و گفت موقع بازگشت از نبرد طائف در حالی که بر شتری سوار بودید تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد .من اکنون آماده گرفتن قصاص هستم. ❗️پیامبر دستور داد که بروند و همان تازیانه را بیاورند سپس پیراهن خود را بالا زدند تا سواده قصاص کند اما سواده بی اختیار شکم و سینه پیامبر را شروع به بوسیدن کرد .پیامبر نیز او را دعا کرد و فرمود خدایا از سواده بگذر همان طور که او از پیامبر درگذشت» 📚امالی صدوق ص634 ❗️نقد؛ 1⃣این جریان مخالف عقیده شیعه در مورد عصمت پیامبران می باشد. 👌علامه مجلسی می نویسد: « تمام علمای شیعه اتفاق و اجماع دارند که پیامبران و امامان از تمام گناهان اعم از صغیره و کبیره ،عمدا و از روی خطا و از روی نسیان پاک و معصوم هستند چه قبل از نبوت و امامت و چه بعد از آن حتی از ابتدای تولد انان چنین هستند...» 📚بحار الانوار ج17 ص108 2⃣امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «انان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚بحار الانوار ج25 ص351 3⃣پیامبر گرامی فرمود: «سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚بحار الانوار ج17 ص111 4⃣در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3 5⃣روایتی که شیخ صدوق در مورد سهو و خطای پیامبر نقل کرد از حیث سند ضعیف است.او روایت را از افراد زیر نقل می کند؛ 🔶1- محمد بن حمدان الصیدلانی که مجهول است. 📚مستدرکات علم رجال الحدیث ج7 ص71 🔶2- محمد بن مسلم الواسطی که مجهول است 📚همان مدرک ص328 🔶3- محمد بن هارون که ضعیف است 📚رجال علامه حلی ص254 6⃣همان روایت در کتب مناقب ابن شهر اشوب و روضه الواعظین و تسلیه المجالس نقل شده است که در تمام این کتاب های روایت به صورت ضعیف و بدون سند آمده است لذا قابل استدلال نیست. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁