#استغفار #آرزو #سلوک
💠 حقیقت شخصیت انسان
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻 انسان میهمان افعال و کرداری است که در گذشته انجام داده است و حقیقت انسان از کارهای قبلش مشخص میشود که چه کاره است! [و در درجه اول باید آثارگذشته اش را با توبه و استغفار پاک کند] نه این که همینطور بگوید من میخواهم در آینده چه کارها بکنم.
🔸 بلند پروازی نه تنها به انسان نمره مثبت نمی دهد بلکه در نزد اهلش یک نوع مریضی است و حتی نمره منفی هم دارد. انسان باید به طور متعادل حرکت کند و اگر تند رفت به جائی نمی رسد. رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔰 @p_eteghadi 🔰
حضرت عیسی و سلسله مراتب ظهور.mp3
2.36M
⁉️آیا ھنگام ظھور حضرت عیسی ھم ظھور خواھد کرد؟ واینکه عیسی پشت سر امام نماز میخواند یا امام پشت سر عیسی باتوجه به مقام نبوت و امامت پاسخ دهید؟
⭕️پاسخ: استاد ابراهیم #افشاری
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
چرا درهم و دینار واحدی برای پرداخت زکات و دیه و ... انتخاب شد؟ ضرب سکه در زمان امام صادق (علیه السلا
🎤قبل از اسلام از درهم و دینار به عنوان واحد اندازه گیری استفاده می شد.(1) رومیان از دینار به عنوان واحد پول استفاده می کردند و ایرانیان دوره ساسانی از درهم بهره می بردند. در "حجاز" قبل از اسلام به همین منوال از درهم و دینار استفاده می شد. یعنی اجناس را بر اساس وزن طلا یا نقره خرید و فروش می کردند.(2)
📒قرآن هم از دینار(3) و درهم سخن به میان آورده است:
«وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ»؛ یوسف را به بهایی اندک و درهمی ناچیز فروختند و در او زهد و بیرغبتی نمودند.(4)
در صدر اسلام دو سکه رایج در میان مردم که با آن معامله می نمودند، درهم و دینار بود. دیات، معاملات، کفارات، خسارات با همین دو نوع سکه انجام می شد. درهم نقره بود و دینار طلا و هر ده درهم نقره، یک دینار طلا قیمت داشت.
ضرب سکه در زمان امام باقر (علیه السلام) رخ داد. دینار پول رایج رومیان بود که از همان آغاز در بلاد اسلامی رواج داشت و مسلمانان با سکه های دینار رومی معامله می نمودند تا در زمان "عبدالملک مروان" در بلاد اسلامی دینار ضرب شد و از دینار رومی استفاده نگردید.
❇️داستان از این قرار بود که پول های کاغذی از روم به "مصر" میامد و چون در کشور "مصر" افراد نصرانی بسیاری بودند از پول های کاغذی استفاده می کردند. اما مشکل اینجا بود که بر روی پول های کاغذی نوشته شده بود "پدر"، "پسر" و "روح القدس".
"عبدالملک مروان" از این موضوع ناراحت شد و دستور داد حاکم "مصر"، حاشیه پول های کاغذی را نام "پدر" و "پسر" و "روح القدس" بود را پاک کند او هم چنین کرد.
وقتی خبر به حاکم "روم" رسید با ارسال هدایای بسیاری نزد "عبدالملک" از او خواست اجازه دهد عبارت "پدر"، "پسر" و "روح القدس" بر روی کاغذ بماند و پاک نشود.
اما "عبدالملک" نپذیرفت دوباره هدایای بیشتری ارسال شد، باز او قبول نکرد. این بار پادشاه "روم" تهدید کرد اگر این موضوع عملی نشود بر روی سکه های دینار رومی که در تمام بلاد اسلامی رواج داشت به پیامبر (صلی الله علیه و اله) توهین شود و عبارت توهین آمیز بر روی سکه ها ضرب شود.
"عبدالملک مروان" با این که می دانست باید در این امر به اهل بیت (علیهم السلام) رجوع کند با تعلل بسیار خدمت امام باقر (علیه السلام) رسید و چاره کار را جویا شد حضرت فرمود:
«کار را دشوار نگیر. نظر من این است که هم اکنون از اهل فن بخواهى تا برایت درهم و دینارهاى فراوانى را بسازند که بر یک طرف آن شعار "توحید" و بر طرف دیگر "محمد رسول الله" نقش زنند و در مدار آن نام شهرى که سکه در آن زده شده و تاریخ ساخت آن نوشته شود.»
سپس در زمینه برخى خصوصیات دیگر سکه ها، رهنمودهایى داد تا تقلب، دخل و تصرف در آنها به آسانى میسر نباشد و به عبد الملک فرمود:
«از مردم بخواه تا از این پس با این سکه ها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادى را با سکه هاى رومى ممنوع و داراى مجازات اعلام کن.»
در ظرف چند ماه، رهنمودهاى امام باقر (علیه السلام) بخوبى عملى گردید و سکه هاى اسلامی در روابط اقتصادى به کار گرفته شد. آن گاه "عبد الملک" به پادشاه روم نوشت، اگر می خواهى تهدیدهایت را عملى کن! و پادشاه "روم" کاری از پیش نبرد.(5)
✅در حال حاضر اکثر معاملات جهانی به دلار انجام می شود و در همه دنیا پذیرفته شده است. اما درهم و دینار در همه جا قیمت یکسانی ندارد. در "عراق" دینار معامله م یشود و در "کویت" درهم و قیمت های آنان با هم متفاوت است. معمولا معاملات داخلی بر اساس پول رایج هر کشور است.
به نظر می رسد پول های حال حاضر کشورهای عربی مانند قدیم نیست. سابقا دینار طلا بود و درهم نقره، ولی اکنون پول های کاغذی جای نقره و درهم را گرفته اگرچه سکه هم موجود است اما دیگر طلا نیست و در سکه ها نقره کمی به کار رفته است.
در گذشته در مورد سکه های طلا و نقره که دینار و درهم را تشکیل می دادند وزن آن ها هم مشخص بوده و ملاک مشخصی داشته است.
برای دیه معمولا به دینار و درهم دیه انسان را مشخص می کنند. دیه انسان، هزار دینار طلا، هر دینار یک مثقال و هر مثقال معادل 18 نخود است. و چون هر دینار ده درهم نقره است، دیه انسان به نقره ده هزار درهم می شود.
برای تعیین دیه غالبا درهم و دینار دخیل بوده است. اما غیر از آن شتر، گوسفند، گاو، هم برای دیه تعیین شده است علتش شاید این باشد که طلا و نقره در دسترس مردم کمتر بوده لذا از حیوان برای پرداخت دیه استفاده می شد.
📚پی نوشت ها:
1. بلاذری فتوح البلدان، تصحیح، صلاح الدین منجد، 1957م، قاهره، ص 452
2. ابن خلدون، مقدمه، دارنهضة، 1336ق، قاهره، ص 48
3. آل عمران/ 75
4. یوسف/ 30
5. ابوالبقاء دمیری، محمد بن موسی، حیات الحیوان، محقق، بسج احمد حسن، دارالکتب العلمیه، بیروت 1424ق، ج 1، ص 96-100
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔶جهل علمي و جهالت عملي
✅مهم ترين کار انقلاب اسلامي، اين بود که جامعه را به سمت عقلانيت حرکت داد، جامعه عاقل ، نه اسير مي شود نه اسير مي گيرد، نه در رهن کسي مي رود و نه کسي را به بند مي کشد ،اين جامعه آزاد منش است و آزاد پرور.
✅انسان بايد بکوشد آزادانه زندگي کند و براي اين کار بايد خود را از دو بند و دو غده جهل علمي و جهالت عملي که براي انسان هست، خود را برهاند.
✅غرب با اينکه غرق در نعمت است و به حسب ظاهر زمين و فضا را مسخر خود کرده و به نقاط مختلف فضا راه پيدا کرده اند، اما گرفتار جهل علمي و جهالت عملي هستند، جهل علمي يعني اينکه نمي دانند چه حق است و چه باطل و جهالت عملي يعني اينکه نمي دانند به کجا بروند! لذا صدها نفر از اروپا به داعش مي پيوستند و کشتار بي رحمانه را تجويز کرده و خود نيز به کشتن بي رحمانه مردم دست مي زنند .
✅نظام عقلايي از برکات و رهاورد هاي انقلاب اسلامي بود که به برکت امام راحل و طهارت و عقلانيت او و همچنين فداکاري مردم شکل گرفت ولي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي غرب نه خود از رهاورد انقلاب سودي برد و نه گذاشت اين رهاورد به شرق و غرب صادر شود.
#حضرت_آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🔰 @p_eteghadi 🔰
•┈┈•❀•┈┈•
| #شرح_حدیث |
💠 آشفته بین خواب و بیداری
#امام_سجاد_علیه_السلام فرمودند:
🔅 الدُّنیا سِنَةٌ وَ الآخِرةٌ یَقظَةٌ وَ نَحنُ بَینَهُما اَضغاثُ اَحلامٍ؛
دنیا خواب است و آخرت بیداری، و ما میان این دو، در خوابهای آشفته ایم.
مجموعه ی ورّام، ج۲، ص۲۴
✍️ خواب، حالت بی خبری، بی تحرکی و تعطیلی ادراک و شعور و تصمیم است.
از این رو، در ادبیات ما نیز برای نشان دادن غفلت و بی خبری انسان، از واژه ی خواب استفاده میشود و چون بیشتر انسانها در عمر خویش، از هدف خلقت و فرجام و آینده غافلند، به خواب آلودگان تعبیر میشوند.
▫️ حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای
گفت: یا خواب است، یا آب است، یا افسانهای
🔻 در روایات نیز، همین توصیف برای مردم دنیا زده دیده میشود و همهی مردم را همچون خواب آلودگانی پنداشتهاند که وقتی میمیرند، بیدار میشوند.
همچنان که انسان هنگام بیدار شدن، چشمش باز میشود و آنچه را که در حالت خواب نمیدید، در بیداری میبیند، مرگ نیز انسان را با واقعیتهای وعده داده شده و پایان عمر و آغاز دورهی برزخ و عوالم پس از مرگ، آشنا میسازد.
«اضغاث احلام» که در این روایت به کار رفته، یعنی خوابهای آشفته و در هم و برهم. مثل آنان که خوابهای آشفته و بیتعبیر میبینند، انسانها هم اغلب در این دنیا گرفتار اوهام و خیالات و اندیشههای واهی و آرزوهای پوچ هستند.
▫️#امام_علی_علیه_السلام :
🔅«کوچ کنید، چرا که شما را به کوچ فرا خواندهاند و آمادهی مرگ باشید، که بر سر شما سایه افکنده است»(غررالحکم، ح ۴۵۱۴).
📗 حکمتهای سجادی، #جواد_محدثی
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(17).mp3
4.43M
🔹حجه الاسلام #محمدی
پرسش و پاسخ اعتقادی،
جلسه 17 - آیا امام علم غیب دارد؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
27.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ حاج احمد ابوالقاسمی به آقای دانشمند .در خصوص سخنان ایشان در مورد جمله تصدیق پایان تلاوت ...
🔰 @p_eteghadi 🔰
🎤برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه بفرمایید:
🔷نکته اول:
جمع کردن اجزای بدنی که خاکستر شده و در هوا و یا در دریا پخش شده است و تبدیل دو باره آن ها به خاک خارج از قدرت خداوند نیست، همان طور که در ماجرای حضرت ابراهیم (علیه السلام) خدا به او فرمود گوشت آن چهار پرنده را مخلوط کن و در چهار قله کوه متفاوت بگذار و آن ها را صدا کن. خواهی دید که اجزای هر کدام از آن ها جدا شده و پیوند می خورند و نزد تو خواهند آمد.(1)
این کاری برای خدا ندارد، مگر نه این است که خدا انسان را از قطره ای آب خلق کرده است، همان طور که می فرماید: «وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَ نَسِىَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْىِ الْعِظَامَ وَ هِىَ رَمِيمٌ* قُلْ يحْيِيهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّة؛ و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند در حالى كه پوسيده است؟!» * بگو: «همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آن را آفريد و او به هر مخلوقى داناست.(2)
🔷نکته دوم:
این که حتما باید انسان را با همان بدنی مجازات کنند که با آن مرتکب جرم شده مبتنی بر این پیش فرض غلط است که جسم انسان مرتکب جرم شده در حالی که چنین نیست.
هر هفت سال یکبار تمام سلول های بدن انسان عوض می شود، یعنی من و شما به لحاظ جنس بدنمان، آن انسان هشت سال پیش نیستیم و تمام سلول های بدنمان عوض شده است، اما خودمان هستیم و هویتمان تغییر نکرده است. مثلا اگر کسی را ده سال بعد از ارتکاب یک جرم بگیرند به اتفاق تمامی دانشمندان و پزشکان تمامی سلول های دستی که با آن جرم کرده است تغییر کرده اما با این حال همه می گویند او را مجازات کنید. چون کسی که مجازات می شود این پوست و گوشت نیست، بلکه شخص مجرم است.
اساسا این روح انسان است که لذت ها و دردها را می چشد، این جسم فقط ابزاری برای درک لذت ها و دردهاست، نه اینکه او را بخواهند مجازات کنند. به همین خاطر اگر یک مجرمی که مجازاتش شلاق است بمیرد دیگر او را شلاق نمی زنند چون درکی نسبت به این شلاق ها ندارد.
بنابراین در معاد اصلا لازم نیست خدا همان ذرات بدن ما را جمع آوری کند، بلکه اگر از اجزای دیگر بدنی مانند بدن پیشین بیافریند کفایت می کند، همان طور که امروز اگر دست یا پای کسی قطع شود و دست و پای شخص دیگری به جای آن به او پیوند بزند هرگز مشکلی پیش نمی آید. الان کبد و کلیه و قلب را مگر پیوند نمی زنند؟ اما شخص باز هم خودش است.
آن چه که مهم است در آخرت دو باره خلق شود صورت انسان است، نه ماده انسان، شاید به همین خاطر خداوند به جای این که بفرماید عین همین بدن مادی را خلق می کنیم، می فرماید ما قادر هستیم در قیامت مثل همین بدن دنیوی شما را خلق کنیم: «أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليم؛ آيا كسى كه آسمان ها و زمين را آفريد، نمى تواند همانند آنان را بيافريند؟! آرى (مى تواند)، و او آفريدگار داناست.(3)
و هم چنین در آیه 99 سوره اسراء نیز فرمایش مشابهی دارد. این نشان می دهد لازم نیست که در قیامت همان اجزای بدن جمع آوری بشوند چرا که اصلا ما اجزای بدن ثابت نداریم و یک انسان 70 ساله ده بار تمامی سلول های بدنش تغییر کرده اند.
بنابراین؛ هر چقدر مواد بدن انسان ها خاکستر شده و در دریا پخش شده باشد، یا با بدن دیگران مخلوط شود اصلا مهم نیست، چون روح انسان هاست که باید مواخذه و مجازات شود و فرقی نمی کند که بدن او با ماده جدید باشد یا ماده قبلی.
📚پی نوشت ها:
1. برای اطلاع بیشتر در خصوص این داستان در قرآن کریم ر.ک: بقره: 260/2.
2. یس: 36/ 78و79.
3. یس: 81/36.
🔰 @p_eteghadi 🔰
ارتباط میان باسن و نجابت!!!
پیامبر اکرم (ص) در زمینه ازدواج می فرماید:
علَیکُم بِذَواتِ الأوْراکِ، فَإنّهُنّ أنجَبُ: بر شما باد زنانى که باسن بزرگ دارند؛ زیرا آنان نجیب ترند. (کافی، ج5، ص334، ح1)
برخی این حدیث را به عنوان زن ستیزیِ اسلامی و ظلم به زنان در اسلام منتشر کردند و گفتند: «چه رابطه ای است بین بزرگی باسن و نجابت؟!» ممکن است برخی با دیدن چنین حدیثی، خرافی بودن آن به ذهنشان خطور کند. اما مترجمان توجه نداشته اند که معنای دیگر «انجب» فرزند آوردن و بچه دار شدن و به طور کل از خود چیزی به جای گذاردن است. اینگونه زنان به دلیل بزرگی باسن و در نتیجه بهتر باز شدن لگن و استخوان های مربوط، بهتر زایمان می کنند و لذا سفارش شده که ازدواج با اینگونه زنان ترجیح دارد.
در ساده ترین لغت نامه آمده است که اساساً انجب به معنای فرزندآوری است که آشنایان به زبان عربی می دانند که انجب، فعل ماضی باب افعال است که معنایش به کل متفاوت با مجرد آن یعنی نجیب است که به معنای شریف و بزرگ منش ترجمه می شود. (فرهنگ معاصر عربی فارسی، آذرنوش، ماده «نجب» ص1056)
نیز در عربی صفاتی که مختص به زنان است، به همان حال مذکر باقی می ماند و نیازی به مونث بیان کردن آن نیست، مثلاً هنگامی که به مرد بزرگ.ار، کریم و به زن بزرگوار، کریمه گفته می شود، اما هنگامی که صفت مختص زنان شد، دیگر مونث نمی شود، مثلاً زن حائض و یا حامل (باردار)، از این رو مترجمین دقت نکرده اند که در این جا سخن از زنان است و اگر قرار باشد انجب به معنای نجابت باشد، باید برای زنان، مونث بیاید زیرا با مردان مشترک هستند در حالی که به همان حالت مذکر مانده است.
حال به عنوان نمونه، موردی را که از آیت الله خویی پرسیده شده، می آوریم: «شخص یملک بیتاً وأنعاماً، تزوج والده من امرأه أخرى، وبعد أن أنجب منها عده أولاد، طرد ولده الکبیر...» شخصی که خانه و حیواناتی دارد، پدرش با زنی دیگر ازدواج کرده و بعد از آنکه از آن زن چند فرزند آورده، پسر بزرگش را طرد کرده است. (صراط النجاة، ج2، ص330)
چنین استعمالاتی در عربی، متعارف است و باید هنگام ترجمه روایات شریف، دقت کافی را به خرج دهیم، زیرا پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) فارغ از این که حکیم ترین و داناترین افراد هستند، دارای بلاغت و فصاحت تام نیز بوده اند و معمولا اشکالاتی که به روایات اهل بیت گرفته می شود از همین سنخ است که یا معلول عدم کوچکترین آگاهی به زبان عربی است و یا آشنا نبودن با لسان اهل بیت (ع).
🔰 @p_eteghadi 🔰